تاریخ انتشار:
سوءمدیریت چه اثری بر محیط زیست گذاشته است؟
غفلت دورهمی
بررسی میزان پیشرفت بشر در قرن ۲۱ تنها با یک پرسش اساسی مورد قضاوت و ارزیابی قرار میگیرد؛ اینکه انسانها در بهینهسازی منابع زیستمحیطی خود و نسلهای آتی چه کردهاند؟ سوالی بس مهم که هر کشوری پاسخی متفاوت به آن میدهد. پاسخی نه در زبان که در عمل! وضعیت منابع آبی، خاک و جنگل در هر کشوری گویای این موضوع است. اما برخورد ما با محیط زیست چه بوده و سیاستگذاران و مدیران ما در حفاظت از محیط زیست، که مهمترین دارایی قرن حاضر است، چه کردهاند؟
بررسی میزان پیشرفت بشر در قرن 21 تنها با یک پرسش اساسی مورد قضاوت و ارزیابی قرار میگیرد؛ اینکه انسانها در بهینهسازی منابع زیستمحیطی خود و نسلهای آتی چه کردهاند؟ سوالی بس مهم که هر کشوری پاسخی متفاوت به آن میدهد. پاسخی نه در زبان که در عمل! وضعیت منابع آبی، خاک و جنگل در هر کشوری گویای این موضوع است. اما برخورد ما با محیط زیست چه بوده و سیاستگذاران و مدیران ما در حفاظت از محیط زیست، که مهمترین دارایی قرن حاضر است، چه کردهاند؟
جهانی در محاصره چالشها
جهان کنونی با چالشهای پیچیدهای همچون بحرانهای زیستمحیطی، ناامنی غذایی، ناامنی معیشتی، گرسنگی و فقر مواجه است. شمار چالشها و نااطمینانیهای موجود و محتمل آینده در همه نقاط جهان در حال افزایش است. همه مردم جهان در برابر این چالشها آسیبپذیرند از جنبه دسترسی به غذا، غذای سالم و کافی، درآمد و شغل، آبوهوا و محیط سالم برای زیست. در برخی مناطق جهان آسیبپذیری شدت بیشتری دارد. در این میان توجه به محیط زیست و حفاظت و صیانت از آن در دستور کار برنامههای توسعه جهانی بوده و هست و به دلیل وابستگی حیات جانوری، گیاهی و انسانی به آن در کانون توجهات سازمانهای بینالمللی است. محیط زیست عبارت از محیطی شامل هوا، آب، خاک، منابع طبیعی، گیاهان، جانوران، انسان و روابط متقابل بین آنهاست که از هم تاثیر میپذیرند. در این میان آلودگی عبارت است از پخش یا آمیختن مواد خارجی به آب، هوا، خاک به میزانی که کیفیت فیزیکی، شیمیایی یا بیولوژیک آن را به گونهای تغییر دهد که به حال انسان، سایر موجودات و آثار و ابنیه مضر باشد. طبق این تعریف آلودگی لزوماً شامل خسارات فیزیکی نیست. بلکه ایجاد وقفه در فعالیتهای انسانی خود آلودگی است. انواع
آلودگیهای زیستمحیطی عبارت است از آلودگی هوا، آلودگی آب، آلودگی خاک، آلودگی صوتی، آلودگی حرارتی، آلودگی نفتی و آلودگی رادیو اکتیو.
آلودگی هوا یکی از پدیدههای زندگی مدرن امروزی است که در اثر فعالیتهای شبانهروزی بشر به وجود میآید. این آلودگی ناشی از تولید مواد غذایی، صنعتی، کالاهای مختلف و انرژی است. تداوم این آلودگیها بیماریها یا اختلالاتی برای انسان، حیوانات و گیاهان ایجاد میکند و زندگی گیاهی، جانوری و انسانی را به مخاطره میاندازد. در این میان مهمترین عوامل ایجادکننده آلودگی هوا عبارت است از: گردوغبار، ذرات معلق، گازهای گلخانهای و گرمای بیش از اندازه زمین. محیط زیست در خطر انواع مخاطرات است و این در حالی است که رشد اقتصادی و پیشرفت در اعداد و آمار برای کشورهای مختلف اتفاق افتاده است. بررسی میزان پیشرفت بشر در قرن 21 تنها با یک پرسش اساسی مورد قضاوت و ارزیابی قرار میگیرد که انسانها در بهینهسازی منابع زیستمحیطی خود و نسلهای آتی چه کردهاند؟ پاسخ به این سوال چیست؟
مرگ خاموش جهان
طبق آمار ارائهشده از سوی سازمان بهداشت جهانی در سال 2012 حدود هفت میلیون نفر در جهان بر اثر آلودگی هوا جان باختهاند، یعنی حدود یکهشتم از کل مرگومیر جهانی مربوط به آلودگی هواست. یافتههای جدید حاکی از بیش از دو برابر شدن برآوردهای قبلی است و تایید میکند آلودگی هوا در حال حاضر بزرگترین خطر برای سلامتی انسانها در جهان است. نکته مهم این است که بیشترین آمار مرگومیر ناشی از آلودگی هوا در کشورهای کمدرآمد و با درآمد متوسط در جنوب شرق آسیا و مناطق غربی اقیانوس آرام اتفاق افتاده است به طوری که 3 /3 میلیون مرگومیر مرتبط با آلودگی هوا در محیط داخلی خانه و 6 /2 میلیون مرگومیر مربوط به فضای باز و بیرون خانه گزارش شده است. یعنی کشورهای با درآمد متوسط و کم بیشترین قربانیان آلودگی هوا را دارند.
اگر به هزینه آلودگی هوا ناشی از مرگومیر انسانها، نابودی موجودات زنده، خشکسالی و بحران آب، تخریب خاک، نابودی زمین کشاورزی، پیشروی آب اقیانوسها و دریاها و وقوع توفانهای مهیب و سایر آثار منفی را اضافه کنیم به عملکرد انسان به حفاظت و صیانت و احترام به محیط زیست آگاه میشویم. هفتههای گذشته استان خوزستان و هموطنان عزیزمان با بحران زیستی مواجه شدند. بحرانی که زندگی و سلامتی آنان را به مخاطره انداخته و خواهد انداخت و حیات جانوری و گیاهی را نیز تهدید میکند. هزینه این مخاطرات چقدر است؟ چه کسی باید این هزینه را محاسبه کند و خطر ناشی از آن را مدیریت کند؟ آیا نمیتوان جلو این مخاطرات را گرفت؟ حیات و زندگی انسان بزرگترین موهبت الهی است که همه باید در حفاظت و مراقبت از آن مسوول باشند اما ما در این شرایط برای هموطنانمان چه کردهایم؟
هزینه 100 میلیون دلاری فرسایش خاک
در کنار این مورد مهم، موضوعات دیگری همچون صیانت از آب و خاک و منابع طبیعی هم به همین منوال است. برای نمونه به خاک که عنصر مهم دیگری در حیات جانوری، گیاهی و انسانی است اشاره میشود. مطالعه توسط اسچاوگلر در سال 2014 نشان میدهد در جهان محاسبه هزینه فرسایش بین دامنه 3 /0 تا 7 /331 دلار آمریکا برای هر هکتار برآورد شده است که حداقل و حداکثر را نشان میدهد. مطالعه تلر در سال 2011 در برزیل نشان میدهد که هزینه فرسایش خاک در هر هکتار برای هر سال بین 32 /28 تا 65 /72 دلار آمریکا بوده است. هین در سال 2007 برای اسپانیا محاسبه کرده که هزینه فرسایش خاک در هر هکتار برای هر سال بین 12 /5 تا 54 /66 دلار آمریکا بوده است. در حال حاضر بر اساس اطلاعات ارائهشده توسط کارشناسان و متخصصان، فرسایش خاک در ایران هر سال 15 تن در هکتار است که در حدود سه هزار و 500 میلیارد ریال برآورد شده است که رقم بسیار بالایی است. اگر نرخ دلار آمریکا در بازار آزاد را 3500 در نظر بگیریم در حدود 100 میلیون دلار هر سال هزینه فرسایش خاک در ایران است.
حال این سوال پیش میآید که چرا ایران نمیتواند با سرمایهگذاری مناسب جلو این هزینه فرسایش خاک را بگیرد؟ چرا از خاک استفاده بهینه نمیشود؟
گرفتن جان جنگلها
در خصوص تخریب جنگلها، وضعیت به مراتب وخیمتر است. جنگلها از عوامل اصلی پالایش هوا و کاهش آلایندههایی همانند گازهای گلخانهای هستند که در صورت تخریب جنگلها این فرآیند صورت نمیگیرد. در ایران روند تخریب جنگلها به مرز هشدار رسیده است. بهرغم آمار و ارقامهای متفاوت، همین ارقام ارائهشده و هشدار کارشناسان حاکی از تخریب شدید جنگلهاست. بر اساس آمارهای رسمی مرکز آمار ایران در سال 1392 بیش از 5 /666 هزار مترمکعب چوب از جنگلهای ایران برداشت شده است. اگر رقم دو سال 1391 و 1392 را در نظر بگیریم طی این دو سال بیش از 5 /1 میلیون مترمکعب از چوب جنگلهای کشور برداشت شده است، این یعنی قطع درختان. این رقم، بیانگر آمار رسمی در این زمینه است و بدون شک در کنار این برداشتها، قطع درختان بهطور غیرقانونی نیز در جریان است که بر میزان کل نابودی جنگلها میافزاید. همچنین ارقام انتشاریافته مرکز آمار ایران نشان میدهد در کنار برداشتهای قانونی و غیرقانونی از درختان جنگلهای ایران، آتشسوزی و حریق نیز به نابودی جنگلهای ایران دامن زده است. در سال 91 در حدود 506 مورد آتشسوزی در جنگلها اتفاق افتاده که در حدود 1544 هکتار مساحت
جنگلها دچار حریق شده است و این رقم برای سال 92 در حدود 657 فقره آتشسوزی بوده که 3649 هکتار دچار حریق شده است. ارقام نشان میدهد در سال 92 نسبت به سال 91 در حدود 30 درصد از نظر تعداد فقره و بیش از 136 درصد از نظر مساحت، جنگلها دچار حریق شده است.
در پنج دهه گذشته، سطح جنگلی ایران از ۱۸ میلیون هکتار به ۱۴ میلیون هکتار رسیده است و چهار میلیون هکتار سطح جنگلی نابودشده، به بیابان تبدیل شده است. برآورد شده است که سالانه ۶۳ هزار هکتار از جنگلهای زاگرس و شمال ایران نابود شده است. سازمان خواربار و کشاورزی جهانی (فائو) اعلام کرده است ایران یکی از ۷۰ کشور در حال توسعه در دنیاست که پوشش جنگلی کمی دارد و این پوشش جنگلی اندک، با سرعتی بیشتر از دیگر نقاط دنیا در حال نابودی است. بر اساس گزارش فائو، مساحت کل جنگلهای جهان سه میلیارد و ۴۵۴ میلیون هکتار است که سهم ایران از این میزان تنها ۱۱ میلیون و ۷۴ هزار و ۵۵۴ هکتار است. مشاهده ارقام بهصورت مساحت و هکتار در وهله اول زنگ خطری را نشان نمیدهد اما اگر همین اعداد را تقسیم بر جمعیت کل کشور کنیم و سرانه جنگل برای هر فرد را محاسبه کرده و با ارقام جهانی مقایسه کنیم، شرایط نامساعد و هشداردهنده کشورمان بیشتر در معرض دید قرار میگیرد. طبق گزارش فائو، متوسط سرانه جنگلهای جهان رقمی معادل ۶۲ /۰ هکتار (حدود ۶۰۰۰ متر) است در حالی که این رقم برای هر ایرانی ۱۶۰۰ متر است. یعنی هر ایرانی حدود 4400 متر کمتر از سرانه جهانی دارد
به عبارتی 26 درصد سرانه جهانی جنگل برای یک ایرانی است. این به معنی پالایش کمتر هوا و افزایش آلودگیهای بیشتر برای هر ایرانی است. ادامه تخریب جنگلها به هر علت طبیعی و انسانی باعث از بین رفتن یکی از مهمترین منابع طبیعی برای مقابله و کاهش انتشار گازهای گلخانهای و آلودگی هواست.
فقر فرهنگی، فقر مدیریتی
حال با این اوضاع نابسامان سوال این است که ما برای حفاظت و صیانت از جنگلها چه کردهایم؟ به نظر میرسد مهمترین مشکل موجود کشور در همه بحرانها و مشکلات، کمبود مطالعات و تحقیقات کاربردی و خصوصاً اندازهگیری و برآورد مستمر و پایدار هزینههای تحمیلشده حاصل از انواع آلودگی محیط زیستی بر اقتصاد، اجتماع و حیات جانوری و گیاهی است. در این میان حسابداری ملی سبز که در آن هزینههای زیستمحیطی هر فعالیت محاسبه و برآورد شده یکی از نیازهای اساسی مدیریت مخاطرات مرتبط با محیط زیست است که در ایران برآورد نمیشود. چگونه میتوان مدیریت مناسب انجام داد وقتی مدیر نمیداند از کجا، چگونه و به چه میزان هزینه زیستمحیطی به کشور تحمیل شده و آثار و پیامدهای آن چیست تا در مرحله بعدی در صورت وجود قوه عاقله و تخصصی در نظام مدیریتی، برای آن دنبال برنامه و اقدام باشد. چه کسی حسابداری ملی سبز و تحقیق و توسعه در خصوص موضوعات مختلف زیستمحیطی را باید جزو ضروریات و اولویتها قرار دهد و برای آن بودجه و امکانات در نظر گیرد؟ این مدیران و سیاستگذاران هستند که احساس نیاز میکنند و برای مدیریت بهینه خود به ابزارهای تحلیلی مجهز میشوند. بنابراین
حفاظت و صیانت پایدار از محیط زیست نیازمند مدیریت صحیح و بهینه است که هشدارها و تهدیدها را شناسایی کرده و در جهت پیشگیری و کنترل، راهکارهای علمی مناسبی طراحی، سازماندهی و اجرا کند و در نهایت برای رسیدن به هدف نهایی مسیر موجود را ارزیابی کند و اصلاحات لازم را شکل دهد. فرآیند مدیریت پویاست و مستمر و در طول زمان در حال تغییر و تحول بوده تا هدف غایی به ظهور برسد. نبود این مدیریت بهینه باعث شده هیچکدام از این اقدامات به طور مستمر و در طول زمان انجام نشود و هر روز کشور با مخاطرات جدیدتری روبهرو شده و به جای انباشت سرمایه دوستدار طبیعت ما با انباشت مخاطرات محیط زیست روبهرو شویم. اما در کنار خطا و قصور سیاستگذار در حفاظت از محیط زیست، نباید نقش عموم مردم را هم فراموش کنیم. پروفسور علی یخکشی در سال 51 تحقیقی را منتشر کرده و در آن تاکید کرده بود: «با داشتن بهترین تشکیلات در سازمانهای جنگل و حفاظت محیط زیست، بهترین قوانین، بیشترین اعتبارات و مجربترین کارشناسان نمیتوانیم منابع طبیعی تجدیدپذیر و محیط زیست کشور را به نحو احسنت اداره کنیم و بر مبنای اصل توسعه پایدار، حفاظت و بهرهبرداری کنیم و سطح آن را توسعه دهیم،
جز تا زمانی که فرهنگ زیستمحیطی را در کل جامعه به حد کافی اشاعه ندهیم و با فقر مادی و فرهنگی مردم و بهخصوص روستاییان مبارزه نکنیم.» پس از گذشت 40 سال از آن زمان، هنوز هم باید به همان فقر فرهنگی اشاره کنیم. چون نه خود ما و نه مدیرانمان نتوانستهایم کارنامه سبز و قابل دفاعی از خود بر جای بگذاریم. در کنار ضعف مدیریتی کمبود مسوولیت اجتماعی تکتک آحاد جمعیت هم باعث شده حکمرانی خوب حاکم بر مدیریت محیط زیست نباشد. لازم است آشتی و وفاق میان دولت و مردم (اعم از سازمانهای غیردولتی، خصوصی و آحاد مردم جامعه) در موضوعات زیستمحیطی ایجاد شود تا مخاطرات کنترل و پیشگیری شود.
دیدگاه تان را بنویسید