تاریخ انتشار:
نگاهی به همایش منتقدان دیپلماسی روحانی
دلواپسی با ضرباهنگ انتقاد
هفته گذشته جغرافیای سیاست در ایران شاهد اتفاقی منحصربهفرد - دست کم در یک دهه اخیر - بود. جمعی از منتقدان دولت با برگزاری همایشی در سفارت سابق ایالات متحده در تهران، به مهمترین مساله امنیتی، دیپلماتیک کشور که اتفاقاً بر زندگی اکثر قریب به اتفاق ایرانیان سایه افکنده است، پرداختند
هفته گذشته جغرافیای سیاست در ایران شاهد اتفاقی منحصربهفرد- دست کم در یک دهه اخیر- بود. جمعی از منتقدان دولت با برگزاری همایشی در سفارت سابق ایالات متحده در تهران، به مهمترین مساله امنیتی، دیپلماتیک کشور که اتفاقاً بر زندگی اکثر قریب به اتفاق ایرانیان سایه افکنده است، پرداختند. بر خلاف سایر جلسات در اینباره، این نشست در مقابل دوربینهای رسانهها برگزار شد و هر کدام از منتقدان هر چه خواستند بدون واهمه بر زبان راندند و دولت حسن روحانی را به طرق ممکن مورد لطف و عنایت قرار دادند. ادبیات سخنرانان این نشست و برگزارکنندگان آن قرابتی غیرقابل انکار با منتقدان دولت در مجلس داشت. همین امر هم سبب شده بود که بسیاری آش دلواپسی را دستپخت عزیزان پایداری ببینند. آشی که به جز مذاق تند این عزیزان به مذاق کمتر سیاستمداری در این مرز و بوم سازگاری داشته است. در دوره محمود احمدینژاد این آش به صورتی برای ملت حکم آش کشک خاله را داشت، که خوردن و نخوردن آن پای خود ملت بود. شاید همین امر هم سبب شد که وقتی مردم دریافتند یکی از آشپزهای اصلی آش کشک موسوم نامزد انتخابات شده است، به صندوقهای رای هجوم آورده و برای فرار از منوی غذای
دوستان پایداری هم که شده به کسی رای دهند که کمترین نزدیکی را با اندیشههای این جبهه داشته باشد.
حال در زمانی که به سالگرد آن تغییر جهت تاریخی نزدیک میشویم، به نظر میرسد آشپزهای سابق به یاد دورانی که به نظر آنها دوستداشتنی بود، افتادهاند و با نگرانی دستپخت تیم جدید مذاکرهکننده را به رصد نشستهاند. شنبه هفته گذشته روزنامه اصلاحطلب شرق با تیتر بزرگ خود همایش یاران دولت سابق را مورد توجه قرار داد. همایشی که با توجه به تبلیغات گسترده نشان از عده و عده مناسب در بخش لجستیک آن میداد. این روزنامه در گزارش خود نوشت: ...میگویند دلواپسند! حالا بعد از ۹ ماه احساس میکنند باید تمامقد بیایند وسط و هشدار بدهند. یاران احمدینژاد نزدیک به ۹ ماه تحمل کردهاند و سکوت، تا آنجایی که غلامحسین الهام دست بهکار شد و فرمان داد: همه به خط! حالا میخواهند همهشان دور هم جمع شوند. دور هم جمع شوند تا بگویند «دلواپسند»! اکنون «رایحه خوش خدمت»شان را میتوان بو کرد بهویژه در سیاستهای خارجی و هستهای دولت روحانی که شاید بیشترین محل منازعهشان باشد. نزدیکان احمدینژاد پس از تشکیل موسسه هما (هواداران محمود احمدینژاد) و ایجاد سایتهای گوناگون و نشریه و حتی هیات مذهبی به نام «هیات منتظران بهار» این بار به سراغ سیاستهای
خارجی دولت روحانی و توافقنامه ژنو رفتهاند تا در لابهلای گلایهها و انتقادات دولتیان کنونی و کارشناسان از تبعات تحریمهایی که دولت پیشین باعث و بانی آن بود و انتقادات و گزارش از وضعیت اسفناک اقتصادی، به میدان بیایند و نسبت به توافقنامه هستهای ژنو ابراز «نگرانی» کنند.» این روزنامه در ادامه به معرفی سوابق برخی از سخنرانان این مراسم پرداخت. اعتماد نیز روز یکشنبه گزارشی از این همایش را در صفحه نخست خود منتشر کرد. این روزنامه نوشت: «از جمع دلواپسین هستهای سرشناس چیزی کمتر از نصف آنها آمدند. بعضی هم که آمدند خیلی زود رفتند مثل علیرضا زاکانی و الیاس نادران. بعضی هم به همان والسلام آخر داستان رسیدند مثل حمید رسایی و سعید زیباکلام. آمده بودند تا از دغدغههای هستهای خودشان بگویند، اما نخستین حرفی که میزدند این بود: «ما احمدینژادی نیستیم.» میگفتند دغدغههایشان در راستای حمایت از تیم هستهای دولت است، آن را هم با کاریکاتورهای نهچندان کمتعداد وزیر امور خارجه در ورودی محل برگزاری مراسم خوب به نمایش گذاشته بودند؛ کاریکاتورهایی از موقعیتهای مختلف وزیر امور خارجه در برابر دیپلماتهای 1+5 و آمریکا. جالب اینکه در
همه تصاویر هم ایرانیها یا گول خورده بودند یا دچار اشتباه شده بودند. «دلواپسین هستهای» تا بعد از ساعت 17 مشغول سر و سامان دادن به وضعیت سالن بودند تا اینکه کمکم «سران» و «بزرگان» از راه رسیدند. همه البته نیامده بودند اما آنها هم که آمده بودند بیشتر رنگ و بوی جبهه پایداری داشتند؛ از قاسم روانبخش و سقایبیریا گرفته تا کوچکزاده و سلیمانی و حسینیان و نبویان و رسایی که البته ساعت آخر همایش از راه رسید. بقیه هم اگر عضو پایداری نبودند اما خیلی از یاران آیتالله مصباحیزدی فاصله فکری نداشتند. کسانی مثل اسماعیل کوثری و کریمیقدوسی و فریدون عباسی و صادق کوشکی و فواد ایزدی و مهدی محمدی... شروعکننده بحث علیرضا پناهیان بود و بعد از او اسماعیل کوثری رشته کلام را در دست گرفت. هیچکدام جمعیت حاضر را چندان تهییج نکردند. ناصر نوبری اما حرفهایش کمی به دل جمعیت نشست، مخصوصاً آنجا که اعتراض کرد: «آقای رئیسجمهور، شناسنامه موافقان خود را برای ما مشخص کنید.» فریدون عباسی هم با یاد کردن از سعید جلیلی به عنوان «قهرمان واقعی دیپلماسی هستهای» کاری کرد تا جمعیت شعار «جلیلی، جلیلی، حمایتت میکنیم» سر بدهند. انگار که زمان یک
سال به قبل برگشته و این یک جلسه انتخاباتی است... سررشته کلام اما به دست جواد کریمیقدوسی که افتاد یک کلام او میگفت و ده کلام جمعیت در حمایتش شعار میدادند. گفت که مقام معظم رهبری گفتهاند به مذاکرات خوشبین نیستم. بعد از آن هم رفت سراغ حرفهای رئیسجمهوری که گفته بود خوشبینی و بدبینی در دیپلماسی معنا ندارد. نتیجهای که کریمیقدوسی گرفت این بود: «در تاریخ این کشور آیا سراغ دارید رئیسجمهوری را که به خود جسارت دهد تا در برابر نظر رهبری بایستد.» جمعیت هم اینگونه جواب داد: «مرگ بر ضد ولایت فقیه...» کریمیقدوسی از نقش جوانان گفت و حاضران جواب دادند: «خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست». گفت آزادی ما ایستادگی بر آرمان است و جواب شنید «هیهات من الذله». گفت شورای عالی امنیت ملی از او به خاطر یک نطق سه دقیقهای شکایت کرده است و حاضران در حمایت از او شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند.
نواب صفوی امروز قیام میکرد
سایت اصولگرای الف نیز در گزارشی به این مراسم پرداخت. این سایت در اینباره نوشت: برگزارکنندگان این همایش معتقد بودند برای اعتراض به آنچه آنها توافق ضعیف مینامیدند دور هم جمع شدند. ابعاد این اعتراض تنها به مخالفت با توافق هستهای محدود نبود. آنها از «کودتا علیه اسلام»، «اشکریزان سیدحسن» و «سروری بهاییت» حرف زدند، در حالی که نظام اسلامی و خطوط قرمز آن تحت نظارت دقیق رهبری اداره میشود. برگزارکنندگان همایش معتقد بودند آنها تنها مخالفان توافق ژنو هستند و آن را مطلوب نمیدانند. در این همایش جعفر شجونی از اعضای فداییان اسلام با اشاره به قیام نواب صفوی و با انتقاد از توافق ژنو در قیاسی عجیب مدعی شد: «اگر الان نواب صفوی زنده بود، قیام میکرد» و دانشجویان با فریاد صداوسیمای ما، موج سانسور را بشکن، خواستار پخش این همایش از تلویزیون شدند. محمود نبویان عضو جبهه پایداری در مجلس نیز که پیشتر هم بارها از مذاکرات هستهای انتقاد کرده بود، گفت: رابطه با آمریکا و سران کفر، امری است که از دنبال کردن مذاکرات پیگیری میشود. آنها دنبال ایجاد رابطه و دوستی هستند و در مذاکره نام یکدیگر را به اسم کوچک صدا میزنند. آیا این روش
مذاکره است؟ با توافق ژنو، 95 درصد هستهای را دادیم و پنج درصد رفع تحریمها را هم نگرفتهایم و تا الان هم یک دلار دست ایران را نگرفته و یک کشتی هم بیمه نشده است. ایجاد رابطه با آمریکا ساختن خانه با تار عنکبوت است. نبویان پیشتر گفته بود که اجازه مذاکره با آمریکا پیش از روی کار آمدن دولت روحانی صادر و چند دور مذاکره برگزار شده بود.»
قاسم روانبخش نیز در این نشست خبر داد غرب پس از اکسید کردن 20 درصد به دنبال اکسید کردن اورانیوم پنج درصد ایران است. ما باید نشستهای بزرگتری را برگزار کنیم و دلواپسیمان را درباره فرهنگ انقلابیمان بیان کنیم.
اشکهای سیدحسن نصرالله جاری است
از سوی دیگر کریمی قدوسی نماینده مشهد که اتفاقاً یکی از سوالکنندگان از وزیر امور خارجه بود در این همایش سخنرانی تاثیرگذاری انجام داد. او با اشاره به اینکه سیاست خزانه خالی برای خالی کردن دل ملت بود، گفت: «چه نشستهاید و چه خبر دارید سیدحسن نصرالله در دیداری که با اعضای کمیسیون امنیت ملی داشت، اشکهایش جاری بود و یا نیروهای رزمنده فلسطینی از این موضوع ناراحتند.»
ژنو و سروری بهاییت!
در بخش دیگری از این نشست صادق کوشکی از تئوریسینهای جناح اصولگرا به سخنرانی پرداخت. وی از زاویهای به معاهده ژنو نگاه کرد که احتمالاً تاکنون هیچ بنیبشری به آن نگاه نکرده باشد. او با اشاره به کشفیات خود تاکید کرد: مطمئن باشید با پذیرش توافق ژنو بهاییت و سروری بهاییت را به نام حقوق بشر باید بپذیریم. پس فردا حجاب اسلامی ممنوع خواهد شد. اگر ما سکوت کنیم، دیگر شعار مرگ بر آمریکا جرم خواهد بود. او البته هیچ توضیحی راجع به اینکه چطور مفاد یک توافقنامه هستهای میتواند سروریت بهاییت ایجاد کند، نداد. اگر توافق ژنو را بپذیریم باید با حسن نصرالله خداحافظی کنیم. ما این بیسوادی را میپذیریم ولی نمیخواهیم که بیشرف باشیم.
لطفاً چرخش سانتریفوژها را متوقف کنید
روحالله حسینیان یکی دیگر از اعضای جبهه پایداری نیز در این همایش سخنرانی جذابی داشت. او گفت: دولت قول داده هم سانتریفوژها بچرخند و هم زندگی مردم، اما امروز این سانتریفوژها برعکس میچرخد، بنابراین حداقل آنها را متوقف کنید. امروز چرخش سانتریفوژها به گونهای است که اورانیوم 20 درصد را تبدیل به سه درصد میکند بنابراین حداقل سانتریفوژها را متوقف کنید تا برعکس نچرخند. ایران برای نیروگاه بوشهر 700 تن اورانیوم غنیشده نیاز دارد و به گفته وی غرب تنها اجازه 500 تن غنیسازی را به ایران داده است. مقرون به صرفه نیست که این همه امکانات صرفاً برای غنیسازی 500 کیلو اورانیوم و یا بیشتر وجود داشته باشد چرا که تا به صنعتیسازی نرسیم و سالیانه 500 تن غنیسازی تولید نکنیم هیچ فایدهای نخواهد داشت.
طبق آمار و محاسبات کارشناسان این در حالی است که نیروگاه بوشهر تنها به 30 تن اورانیوم غنیشده برای یک سال خود احتیاج دارد و مشخص نیست رقم 700 تن اورانیوم غنیشده از کجا استخراج شده است.
درست یک روز پس از این همایش روزنامه جوان ویژهنامهای با عنوان هستههای مقاومت را روی دکه روزنامهفروشیها قرار داد. ویژهنامهای که از آن میتوان به عنوان مانیفست دلواپسها یاد کرد. اکثر قریب به اتفاق سخنرانان این مراسم در این ویژهنامه ورژن رادیکالتر سخنان خود را تئوریزه کرده بودند. در این میان تنها از نظرات احمد شیرزاد و صادق زیباکلام به عنوان مدافعان تیم مذاکرهکننده جدید استفاده شده است. باید منتظر ماند و دید دلواپسین در سیزن بعدی برنامههای خود چه در آستین دارند.
دیدگاه تان را بنویسید