تاریخ انتشار:
محمدعلی سبحانی به تحلیل چرایی همایش دلواپسیم میپردازد
چرا دیروز دلواپس نبودند؟
قرار داد ترکمانچای … حق ملت را به مزایده بگذارید نه مناقصه… دولت سازشکار… حامیان احمدینژاد که ۹ ماه است دلواپسیهایشان را پنهان کرده بودند همه را ناگهان آشکار کرده و خواستار توقف روند مذاکرات شدند
قرار داد ترکمانچای ... حق ملت را به مزایده بگذارید نه مناقصه... دولت سازشکار... حامیان احمدینژاد که 9 ماه است دلواپسیهایشان را پنهان کرده بودند همه را ناگهان آشکار کرده و خواستار توقف روند مذاکرات شدند... محمدعلی سبحانی مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه و سفیر سابق ایران در لبنان بر این باور است که این دوستان پیام مردم در انتخابات 92 را درنیافتهاند.
همایش ما دلواپسیم چند روز گذشته با محوریت نقد عملکرد دولت آقای روحانی در بعد هستهای برگزار شد که تمامی شرکتکنندگان در سخنان خود تصریح داشتند منافع ملت ایران به مناقصه گذاشته شده و به عبارتی قرارداد ترکمانچای بسته شده است، ارزیابی شما به عنوان سفیر ایران در لبنان و مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت امور خارجه در این مورد چیست؟
مهمترین سوالی که مطرح میشود این است که چرا این دوستان تا پیش از این دلواپس نبودهاند.
به نظر شما بهترین دلیل برگزاری چنین نشستی از سوی این افراد چیست؟
پس به همین دلیل بود که این افراد در لابهلای سخنان خود این درخواست را مطرح میکردند که باید بار دیگر استراتژی دولت قبل حاکم شود.
نتایج برگزاری چنین همایشی در حال حاضر چیست؟
آیا این همایشها میتواند خللی در مذاکرات به وجود بیاورد.
من چنین رفتارهایی را در زمانی که تیم مذاکرهکننده در حال گفتوگو به منظور تحقق یک هدف بوده و از سوی دیگر مردم به حل مشکل و برداشته شدن تحریمهایی که اقتصاد و زندگی ایشان را تحت تاثیر قرار داده است، امیدوار شدهاند؛ نمیپسندم. از همه مهمتر اینکه تیم مذاکرهکننده از حمایت گسترده حاکمیت برخوردار است به همین دلیل طرح شعارهای تند نهتنها مشکلی را حل نکرده بلکه روند مذکور را تضعیف میکند.
مهمترین سوالی که مطرح میشود این است که چرا این دوستان تا پیش از این دلواپس نبودهاند.
بله، جالب اینجاست که برادران شرکتکننده در همایش «دلواپسیم» همان کسانی هستند که بیشترین سهم را در حمایت از دولتی داشتند که عامل اصلی گرفتاری کشور و رساندن ایران به این نقطه بوده است. متاسفانه وقتی تحریمهای گستردهای علیه بنگاههای اقتصادی ما وضع شد این افراد دلواپس نشدند. وقتی قطعنامههای تحریم به صورت پیاپی علیه ایران صادر میشد این افراد نهتنها دلواپس نشدند بلکه ریاست دولتی که این افراد جزو حامیان آن محسوب میشوند در سخنانی وهن آور اعلام کرد آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدانتان پاره شود. وقتی 830 میلیارد دلار از سرمایه ایرانی در حوزه نفت و گاز در جایی که تاکنون مشخص نشده، هزینه شد این دوستان خم به ابرو نیاورده و نگران نشدند.
به نظر شما بهترین دلیل برگزاری چنین نشستی از سوی این افراد چیست؟
این افراد به خوبی میدانند که دولت روحانی در چه شرایطی کشور را تحویل گرفته است. دولت جدید در شرایطی کار خود را شروع کرد که شش قطعنامه تحریم علیه ایران صادر شده و مذاکرات به بنبست رسیده بود. نمایندگان 1+5 در نشستهای خود ادامه مذاکرات را به زمانی موکول میکردند که اقدامات لازم صورت بگیرد. اما انتخابات 24 خرداد فرصتی را فراهم کرد تا این گفتوگوها بار دیگر از سر گرفته شود. خوشبختانه بهترینهای وزارت امور خارجه در تیم مذاکرهکننده حضور داشته و مذاکرات روند خوبی را دنبال میکند. با این حال این افراد سعی میکنند وضعیت را به همان جهتی پیش ببرند که در گذشته وجود داشته است. به نظر من آنها به شدت از تغییر اوضاع به نفع عقلانیت و اعتدالگرایی نگران هستند و این نکته را فراموش کردهاند که این تیم با حفظ منافع ملی و با هماهنگیهای صورتگرفته منطبق با سیاستهای کلان کشور در مذاکرات حضور پیدا میکند.
پس به همین دلیل بود که این افراد در لابهلای سخنان خود این درخواست را مطرح میکردند که باید بار دیگر استراتژی دولت قبل حاکم شود.
به نظرم این افراد باید بار دیگر به نتیجه انتخابات 92 دقت کنند که چگونه مردم با حضور گسترده در انتخابات ریاست جمهوری در میان هفت کاندیدا، کاندیدایی را انتخاب کردند که اعتدال را شعار خود انتخاب کرده بود. در حالی که بسیاری از این کاندیداها از ظرفیت و پتانسیل لازم برخوردار بودند اما ملت تصمیم گرفت در دور اول کار را تمام کند. مردم با حضور گسترده خود به افراطگرایان یک «نه» بزرگ گفتند و به صورت صریح اعلام کردند که دیگر نمیخواهند سیاستهای دولت قبل ادامه پیدا کند. من متاسفم که این دوستان برای رای مردم احترام و جایگاهی قائل نیستند. این دوستان بهتر است بدانند که اگر مردم میخواستند سیاستهای دولت قبل ادامه یابد حتماً به آقای جلیلی رای میدادند اما به فردی رای دادند که در نقطه مقابل جلیلی قرار میگرفت به همین دلیل من بر این باورم که رای مردم به جلیلی بسیار معنادار بود. تندروی هیچگاه خواست مردم ایران نبوده است به خصوص اینکه دولت احمدینژاد نتوانست از امکانات موجود به نفع بهبود وضعیت مردم بهره بگیرد. فارغ از این دولت احمدینژاد با بیتدبیری کشوری را که در سال 84 با نرخ رشد اقتصادی شش درصد تحویل گرفته بود در پایان
هشت سال با 5/5- درصد تحویل داد. به عبارت دیگر نرخ رشد اقتصادی 11 درصد منفی شدن را تجربه کرد. این اتفاق در حالی رخ داد که در دولت احمدینژاد، درآمد نفت افسانهای شده بود. با این حال رشد اقتصادی سقوط وحشتناکی کرد. به همین دلیل به دولتی که این آقایان طرفدار آن بوده و مرتب دلواپسی خود را نسبت به عملکرد دولت جدید ابراز میکنند؛ باید مدال افتخار به دلیل تخریب منابع ملی و حیف و میل کردن ثروتهای کشور را داد.
نتایج برگزاری چنین همایشی در حال حاضر چیست؟
در خارج از کشور نیز کسانی هستند که تلاش دارند مذاکرات با عدم توفیق مواجه شود. اسرائیلیها افرادی هستند که به مدد تندرویهای دولت قبل توانسته بودند از انزوا بیرون بیایند. در آن مقطع زمانی به خاطر رویکرد دولت احمدینژاد تمام این فشارها به سمت ایران شیفت شده بود و همواره این نگرانی وجود داشت که شاید اسرائیل بتواند با بهرهگیری از شرایط موجود ایران را سیبل و هدف قراردهد و ایران را به عنوان تهدید اول منطقه مطرح کند. در دهها سال گذشته اسرائیل همواره به عنوان تهدید جهان عرب و اسلام مطرح بوده است اما تندروی یک دولت مستقر موجب شد که ایرانهراسی در منطقه افزایش پیدا کند. در شرایط گذشته آمریکا و اسرائیل به ایرانهراسی دامن میزدند. بعد از برگزاری انتخابات شرایط تغییر کرده و بستر مذاکرات ایران و 1+5 فراهم شد، به این خاطر اسرائیلیها نگران شدهاند. به همین دلیل میتوان گفت مواضع این دوستان در کدام راستا است و به مواضع چه کسانی نزدیک است. این همایش از سوی دیگر موجب شده گروههای تندرو، دولت آمریکا را به صورت اجباری به سمتی بکشانند که مذاکرات با ایران به نتیجه نرسد.
آیا این همایشها میتواند خللی در مذاکرات به وجود بیاورد.
من به آینده خوشبین بوده و معتقدم احتمال به نتیجه رسیدن این مذاکرات خیلی زیاد است. به همین دلیل برگزاری چنین نشستی نمیتواند فضا را به هم بزند.
دیدگاه تان را بنویسید