متحدان نامناسب
نبرد علیه تکفیریها
هیچ شکی در وحشیگری داعش(گروه تکفیری که مناطق گستردهای از عراق و سوریه را درنوردیده) نیست.
هیچ شکی در وحشیگری داعش (گروه تکفیری که مناطق گستردهای از عراق و سوریه را درنوردیده) نیست. جنگ آنها با انتشار موجی از ویدئوهای خشن از کشتارهای دستهجمعی و پاکسازی نژادی همراه بوده است. از هنگامی که آمریکا به جنگ در برابر دولت اسلامی ملحق شده، و بمبافکنها و هواپیماهای بدون سرنشین را برای کمک به متحدان عراق به خدمت گرفته تا داعشیها را به عقب برگرداند، این گروه شروع به کشتار آن گروگانهای غربی کرد که از آن زمان تاکنون به اسارت درآورده است.
در 2 سپتامبر این گروه ویدئویی وحشتناک از بریدن سر خبرنگار آمریکایی استیون سوتلوف منتشر کرد که احتمالاً در پاسخ به «سیاست خارجی خودخواهانه» آمریکا بوده است. این دومین واقعه از این دست طی دو هفته گذشته است؛ ماه پیش یک خبرنگار آمریکایی دیگر، جیمز فولی، دقیقاً به همین روش کشته شد. داعش تهدید کرده در مرحله بعد یک اسیر بریتانیایی را سر میبرد.
گسترش چشمگیر و عطش این گروه برای خونریزی تنها تقاضا برای واکنش شدید بینالمللی را بیشتر میکند. اما بسیاری از متحدان بالقوه و بالفعل غرب مناسب نیستند. بعضی از تواناترین نیروهای ضد دولت اسلامی (داعش) نیروهای مردمی شیعهای هستند که قبلاً با نیروهای آمریکایی جنگیدهاند.
با اقدام آمریکا به حملات هوایی علیه مواضع داعش در عراق در 8 آگوست، خیلی دشوار بود که بگوییم از شیعیان حمایت نمیکند. در حقیقت آمریکا مشتاقتر بوده از حملات هوایی برای کمک به نیروهای کرد در شمال عراق استفاده کند تا به مقامات تحت رهبری شیعه در بغداد کمک برساند و مقامات آمریکایی وقتی درباره حملات ممکن به استحکامات دولت اسلامی (داعش) در سوریه بحث میکنند میگویند از بشار اسد (رئیسجمهور سوریه) «طرفداری» نمیکنند.
گفته میشود بازپسگیری آمرلی (شهری در شمال عراق موطن ترکمنهای شیعه) در اول سپتامبر نشان میدهد آمریکا تلاش میکند از همکاری با نیروهای شیعه اجتناب ورزد. این عملیات به ظاهر به رهبری ارتش عراق انجام شد، و آمریکا میگوید در حملات هوایی با آنها همکاری کرده است. اما این عملیات بدون کمک نیروهای نظامی شیعه به موفقیت منجر نمیشد. این شبهنظامیان نسبت به نیروهای عادی عراق روحیه جنگاوری بیشتری دارند، و نهتنها علیه آمریکاییها در عراق بلکه برای آقای اسد در سوریه نیز تجربه جنگ کسب کردهاند.
گروههای بیشمار مبارز شیعه یا با روحانی شیعه عراق، یعنی مقتدا صدر؛ یا با جناحهای دولت اکثراً شیعه ارتباط دارند. آنها بعد از حمله آمریکا در سال 2003 به عراق به سرعت گسترش یافتند. بیشتر این جنگجویان بعداً اسلحههای خود را به زمین گذاشتند، اما ظهور داعش باعث ایجاد موج جدید عضوگیری شده است.
حداقل چهار گروه مسلح شیعه در نبرد آمرلی شرکت داشتند: نیروهای بدر، که در دهه 80 میلادی با حمایت ایران برای مبارزه با رژیم صدام حسین در عراق شکل گرفت؛ عصائب اهلالحق، کتائب حزبالله، (که مستقیماً با گروه لبنانی با همین نام ارتباطی ندارد)، و سرایاالسلام، نسخه دوباره نامگذاریشده سپاه مهدی آقای صدر، که رسماً در سال 2008 منحل شد. زمانی که علی سیستانی، بالاترین مقام شیعه، از مردان کشور خواست (برای پیوستن به ارتش و نه به شبهنظامیان) داوطلب شوند تا بعد از افتادن موصل (دومین شهر بزرگ عراق) به دست داعش از بغداد دفاع کنند گروههای کوچکتری از شبهنظامیان متشکل از 100 تا 150 نفر از ماه ژوئن شکل گرفتهاند.
اگر غرب بخواهد با داعش مقابله کند، هیچ گزینهای جز همکاری آشکار یا نهان با مبارزان شیعه ندارد. گروههای سنی بسیاری که زمانی به آمریکا برای عقب راندن تروریستها کمک کردند به داعش ملحق شدهاند، در حالی که کردها نیز تنها توانایی محدودی برای پیشروی فراتر از سرزمین خود دارند. شیعهها، کردها، مسیحیان و حتی بسیاری از سنیهای عراق ابتدا از شبهنظامیان شیعه استقبال کردند چون تعداد کمی از آنها به ارتش عراق برای دفاع از بغداد اعتماد داشتند. اما همین قدرت مبارزان شیعه به سختی میتواند نظر سنیهای ناراضی را حتی با وجود پیشنهادهایی برای قدرت سیاسی بیشتر و مشاغل بیشتر در ارتش جلب کند. گروههای شیعه نسبت به دادن حقوق بیشتر به سنیها تردید دارند، و از طریق ارتباطات مخفی با شخصیتهای مذهبی یا سیاسی و نه از طریق مجلس اعمال نفوذ میکنند. تمام اینها از آیندهای بد برای حیدرالعبادی (نخستوزیر منتصب عراق) خبر میدهند که به تازگی کابینهاش را معرفی کرده است.
در سوریه مساله بغرنجتر است، چون غرب هم با داعش و هم دشمن آشکار آن، رژیم اسد، مخالف است. در آغاز جنگ شورشیان کمتر افراطگرای سنی، دولت اسلامی (داعش) را از چندین شهر بیرون راندند. اما، به دلیل کمبود سلاح، مبارزه آنها خاموش شد. ارتش سوریه و متحدان گوناگون آن دشمنان سرسخت داعش هستند. ارتش کمتعداد سوریه از طرف گروههای شیعه عراق حمایت شده که درصدد دفاع از بارگاههای شیعه مانند حضرت زینب در دمشق بودند. بسیاری از آنها تابستان امسال به عراق بازگشتند.
و هنوز، با ادامه این جنگ که عراق و سوریه را بین خطوط فرقهای از هم شکافته، هرگونه اقدامی از طرف آمریکا علیه دولت اسلامی (داعش) ناخواسته از ایران و شیعیان حمایت میکند و در نتیجه همان حس نادیده گرفته شدن سنیها را که داعش از آن تغذیه میکند، تعمیق میبخشد.
هرگاه شرکتها پول بیشتری صرف کارخانهها و تجهیزات جدید کنند نتیجه آن خلق شغل و رشد اقتصادی است. این رویداد که به هزینه سرمایه معروف است مورد علاقه بانکهای مرکزی بوده و آنها با تلاش برای کاهش نرخهای بهره قصد دارند آن را تشویق و تقویت کنند. اما تحقیقات s&p و رتبهبندی آن بیانگر آن است که نیاز به شکوفایی بیشتر هنوز احساس میشود. در مبنای حقیقی، هزینه سرمایه در سال 2013 به میزان یک درصد کاهش یافت و انتظار میرود این کاهش امسال هم ادامه یابد. هزینه سرمایه در اقتصادهای نوظهور که موتور محرک اقتصاد جهان به شمار میروند نیز در کمال تعجب رو به افول است. این هزینه از 34درصد سهم جهانی این اقتصادها در سال 2011 به 27درصد گذشته رسید.
از قدیم بزرگترین سرمایهگذاران صنایع معدنی و انرژی بودهاند که 42درصد از هزینه سرمایه جهانی را به خود اختصاص میدادند، اما در هر صورت این روند نزولی بوده است و انتظار میرود این افول تداوم پیدا کند. شرکتها تمایل خود برای هزینه کردن را از دست دادهاند. علاوه بر این به نظر میرسد رشد سرمایهگذاری در دهه قبل باعث شده تا میزان عرضه مواد معدنی از میزان تقاضا پیشی گیرد. هزینههای تحقیق و توسعه نیز از هزینه سرمایه پیشی گرفته و در 2011 و 2012 به میزان 7/4 درصد افزایش داشته است. هر چند این هزینهها نیز کمتر شدهاند و در سال گذشته فقط 6/2 درصد رشد را تجربه کردند. اما چرا شرکتها از فرصت پول ارزان استفاده نمیکنند و هزینهها را بالا نمیبرند؟ یک دلیل آشکار آن است که درآمد شرکتها رشد سریعی نداشته است. با توجه به این محدودیت نمیتوان گفت هزینه سرمایه کم بوده است. از دیدگاه موسسات مالی جهانی نسبت هزینه سرمایه به درآمد در بالاترین سطح خود در دهه گذشته بوده است. اما با وجود این احتمال افزایش هزینهها توسط شرکتها بعید است. نظرسنجی از بنگاههای بریتانیایی نشان میدهد ابهام در مورد تقاضا و خطر بازگشت ضعیف سرمایه
مهمترین عوامل بازدارنده مدیران از افزایش هزینه سرمایه هستند. این همانند معمای مرغ و تخممرغ است. بدون بهبود اقتصادی قدرتمند در جهان شرکتها پول بیشتری هزینه نمیکنند. اما اگر هزینهها بالا نرود بهبودی اقتصادی در کار نخواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید