هزینه شرکتی
هرگاه شرکتها پول بیشتری صرف کارخانهها و تجهیزات جدید کنند نتیجه آن خلق شغل و رشد اقتصادی است.
هرگاه شرکتها پول بیشتری صرف کارخانهها و تجهیزات جدید کنند نتیجه آن خلق شغل و رشد اقتصادی است. این رویداد که به هزینه سرمایه معروف است مورد علاقه بانکهای مرکزی بوده و آنها با تلاش برای کاهش نرخهای بهره قصد دارند آن را تشویق و تقویت کنند. اما تحقیقات s&p و رتبهبندی آن بیانگر آن است که نیاز به شکوفایی بیشتر هنوز احساس میشود. در مبنای حقیقی، هزینه سرمایه در سال 2013 به میزان یک درصد کاهش یافت و انتظار میرود این کاهش امسال هم ادامه یابد. هزینه سرمایه در اقتصادهای نوظهور که موتور محرک اقتصاد جهان به شمار میروند نیز در کمال تعجب رو به افول است. این هزینه از 34درصد سهم جهانی این اقتصادها در سال 2011 به 27درصد گذشته رسید.
از قدیم بزرگترین سرمایهگذاران صنایع معدنی و انرژی بودهاند که 42درصد از هزینه سرمایه جهانی را به خود اختصاص میدادند، اما در هر صورت این روند نزولی بوده است و انتظار میرود این افول تداوم پیدا کند. شرکتها تمایل خود برای هزینه کردن را از دست دادهاند. علاوه بر این به نظر میرسد رشد سرمایهگذاری در دهه قبل باعث شده تا میزان عرضه مواد معدنی از میزان تقاضا پیشی گیرد. هزینههای تحقیق و توسعه نیز از هزینه سرمایه پیشی گرفته و در 2011 و 2012 به میزان 7/4 درصد افزایش داشته است. هر چند این هزینهها نیز کمتر شدهاند و در سال گذشته فقط 6/2 درصد رشد را تجربه کردند. اما چرا شرکتها از فرصت پول ارزان استفاده نمیکنند و هزینهها را بالا نمیبرند؟ یک دلیل آشکار آن است که درآمد شرکتها رشد سریعی نداشته است. با توجه به این محدودیت نمیتوان گفت هزینه سرمایه کم بوده است. از دیدگاه موسسات مالی جهانی نسبت هزینه سرمایه به درآمد در بالاترین سطح خود در دهه گذشته بوده است. اما با وجود این احتمال افزایش هزینهها توسط شرکتها بعید است. نظرسنجی از بنگاههای بریتانیایی نشان میدهد ابهام در مورد تقاضا و خطر بازگشت ضعیف سرمایه
مهمترین عوامل بازدارنده مدیران از افزایش هزینه سرمایه هستند. این همانند معمای مرغ و تخممرغ است. بدون بهبود اقتصادی قدرتمند در جهان شرکتها پول بیشتری هزینه نمیکنند. اما اگر هزینهها بالا نرود بهبودی اقتصادی در کار نخواهد بود.
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید