تاریخ انتشار:
مجید تختروانچی از ضرورت اصلاح ساختار اقتصاد ایران پس از توافق هستهای میگوید
نوبت اقتصاد
دیپلماسی این روزهای ایران بسان آفتاب سوزان امرداد، بسیار درخشان است. هیاتهای سیاسی و اقتصادی میآیند و میروند و رهاورد سفرشان بارقه امید و آرزویی است که فضای اقتصاد ایران را معطوف به خود کرده است. فضایی که در یک دهه اخیر تحت تاثیر پنج قطعنامه تحریمی سرد و مایوسکننده بود اما با تلاشهای متمادی اعضای کابینه تدبیر و امید و تیم مذاکرهکننده ایران منتج به تدوین توافقنامهای شد که تکلیف تمامی تحریمهای یکجانبه، دوجانبه و جهانی ایران را طی پنج یا شش ماه آینده مشخص خواهد کرد. او معتقد است آینده فعالیتهای اقتصادی ایران روشن است به شرطی که همسان و همراه با لغو تحریمهای خارجی تلاش کنیم به وضعیت اقتصاد داخلی نیز سر و سامانی دهیم که این مقوله خود در جذب سرمایهگذاران خارجی تاثیر بسزایی دارد.
دیپلماسی این روزهای ایران بسان آفتاب سوزان امرداد، بسیار درخشان است. هیاتهای سیاسی و اقتصادی میآیند و میروند و رهاورد سفرشان بارقه امید و آرزویی است که فضای اقتصاد ایران را معطوف به خود کرده است. فضایی که در یک دهه اخیر تحت تاثیر پنج قطعنامه تحریمی سرد و مایوسکننده بود اما با تلاشهای متمادی اعضای کابینه تدبیر و امید و تیم مذاکرهکننده ایران منتج به تدوین توافقنامهای شد که تکلیف تمامی تحریمهای یکجانبه، دوجانبه و جهانی ایران را طی پنج یا شش ماه آینده مشخص خواهد کرد. توافقنامهای که در همان اثنای کار موجبات حضور زیگمار گابریل وزیر اقتصاد آلمان، فدریکا موگرینی، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و لوران فابیوس وزیرخارجه فرانسه را در تهران فراهم کرد. حضوری که با سفرهای رئیسجمهور اتریش و وزرای خارجه انگلیس و آلمان ادامه پیدا میکند و آنطور که مجید تختروانچی، معاون اروپا و آمریکای وزارت خارجه میگوید شرکتها و بنگاههای اقتصادی کشورهای خارجی به ویژه اروپاییها را به تکاپو برای افتتاح دفاتر اداری و استخدام نیروهای کاری پیش از استارت روند اجرایی توافق وادار کرده است. او که همراه با سیدعباس عراقچی
مذاکرهکننده ارشد تیم ایرانی نزدیک به دو سال در مذاکرات فشردهای با اعضای تیم 1+5 حضور داشته، معتقد است آینده فعالیتهای اقتصادی ایران روشن است به شرطی که همسان و همراه با لغو تحریمهای خارجی تلاش کنیم به وضعیت اقتصاد داخلی نیز سر و سامانی دهیم که این مقوله خود در جذب سرمایهگذاران خارجی تاثیر بسزایی دارد. روانچی همچنین در این گفتوگو از تشکیل کارگروه ناظر بر روند لغو تحریمها خبر میدهد که با حضور نمایندگانی از تمامی تیمهای مذاکرهکننده از روز اجرای توافق جامع هستهای آغاز به کار میکند.
بنگاههای اقتصادی کشور در سالهای گذشته با دقت و احتیاط کامل تمامی مذاکرات و دیدارهای اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای را تا حصول به نتیجه نهایی رصد کردهاند. نتیجهای که اگرچه منتج به توافق جامع هستهای شد اما هنوز به این پرسش بخش خصوصی کشور که سازه تحریمها چه زمانی قرار است فرو بریزد و تعاملات ایران با جهان پیرامونش چه زمانی از سر گرفته میشود، پاسخی داده نشده است.
از دیدگاه ما از همان زمانی که ایران برای انعقاد توافق ژنو پای میز مذاکره با اعضای گروه 1+5 نشست ساختار تحریمها متزلزل شد و سازه آن شکست. از همان زمان تا امروز شاهد حضور هیاتهای مختلف سیاسی و اقتصادی کشورهای جهان در ایران هستیم. هیاتهای اقتصادی و بنگاههای تجاری که عمدتاً به منظور بررسی پروسه همکاریهای مشترک اقتصادی و تجاری با ایران راهی تهران شدند و اکنون با دستیابی به توافق جامع هستهای هم بر حجم و هم بر تعداد آنها افزوده شده است. البته این سفرها زمانی به مرحله اجرا میرسد که مراحل تصویب توافق هستهای در مجلس شورای اسلامی نیز سپری شود.
با وجود این کار برای شرکتهای خارجی به نوعی آغاز شده و بهطور مثال از نخستین هفته حصول توافق هستهای ایران و 1+5 با حضور وزیر اقتصاد و هیات بزرگ تجاری آلمان آغاز شد و در هفته گذشته نیز با سفرهای دیگر مقامات اروپایی ادامه یافت. نخستین برداشت ما از سفرهای هیاتهای اقتصادی کشورهای مختلف جهان به ایران این است که علاوه بر مهیا شدن فضای همکاریهای دوجانبه و چندجانبه علاقه برای این دست از همکاریها بیش از گذشته شده است. یعنی حصول نتیجه از مذاکرات دوساله ایران و شش کشور مذاکرهکننده، بنگاههای اقتصادی خارجی را به سمت بازگشت به بازار ایران سوق داده است. البته علاوه بر سفر این هیاتها به تهران طی هفتههای گذشته سمینارهایی نیز با موضوع اقتصاد ایران در کشورهایی نظیر اتریش و در شهر وین برگزار شد که بسیاری از شرکتها و کمپانیهای بزرگ اقتصادی اروپا در آن حضور داشتند و در یک برداشت کلی میتوان اینگونه گفت که همه این رفت و آمدها نشاندهنده تغییر نگرش به ایران و روند سرمایهگذاری در کشورمان است. بر همین اساس معتقدم در حال حاضر فضا برای انجام کار جدی در ایران آماده شده است و این موضوع را میتوان در عملکرد بنگاههای اقتصادی
خارجی، در شروع به کار دفاتر منطقهای آنها یا حتی استخدام نیروهای جدید در این دفاتر مشاهده کرد. این شرکتها با چشمانداز بسیار روشنی که از آینده سرمایهگذاری در ایران دارند اقدامات خوبی را آغاز کردهاند و با امید به نتیجهبخش بودن تلاشهایشان منتظر روز اجرای توافق هستند.
میتوانید اطلاعاتی از این شرکتها و زمینه سرمایهگذاری آنها ارائه کنید؟
اجازه بدهید فعلاً به نام این شرکتها اشارهای نکنم. قطعاً در گذر زمان و طی ماههای آینده شما نیز اطلاعاتی از عنوان و حوزه فعالیت شرکتهای مورد اشاره به دست میآورید. همین اندازه میگویم که برخی از شرکتهای اروپایی کار خود را به صورت جدی برای حضور و سرمایهگذاری در ایران آغاز کردهاند و حتی بسیار پیشتر از کارهای مقدماتی پیش رفتهاند که به مرور زمان این اسامی را خواهید شنید. البته مجدداً تاکید میکنم که این اقدامات به معنای انعقاد قرارداد یا حتی یادداشت تفاهم همکاری با طرف ایرانی نیست چرا که تا زمان طی مراحل قانونی لغو تحریمها، این کار امکانپذیر نیست. اما در هر صورت به روند حضور شرکتهای خارجی در ایران اشاره کردم تا از اشتیاق این شرکتها برای همکاری با شرکای ایرانی بگویم و اینکه زمینهچینیها از هماکنون آغاز شده است. زمینهچینیهایی که خود موید اطمینان نسبت به روند دستیابی به توافق است. قطعاً اگر این اطمینان وجود نداشت بنگاههای تجاری خارجی اینگونه عمل نمیکردند. همه این اقدامات صورت میگیرد تا در روز موعود دیگر مشکلی از حیث انجام امور مقدماتی باقی نمانده باشد و از همان روز فعالیتها آغاز شود.
زمان دقیق این روز، روز اجرای برجام مشخص شده است؟
هنوز خیر. این روز پس از طی مراحل قانونی اجرای توافق در ایران و آمریکا مشخص میشود که بر اساس اطلاعات منتشرشده این روند در آمریکا دو تا سه ماه و در ایران نیز با وجود مشخص نبودن زمان دقیق آن وقتی است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی با بررسی کلیات و جزییات طرح مورد نظر به آن رای مثبت بدهند. ما دقیقاً روز تصویب این طرح در مجلس را روز توافق میدانیم و برای اجرای تعهدات خود اعلام آمادگی میکنیم. آنچه در حال حاضر میان گروههای مذاکرهکننده ایران و اعضای گروه 1+5 صورت گرفته تفاهم اولیه است و نیازمند طی مراحل عملیاتی و البته اجرای تعهدات طرفینی است. تعهد طرف مقابل لغو تحریمهاست که باید از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا صورت گیرد و تعهد ما نیز اقداماتی است که در توافق جامع هستهای به آن اشاره شده است. کشورهای غربی باید برای لغو تحریمهایی که به صورت کاملاً ناعادلانه بر اقتصاد ما اعمال کردهاند اعلام آمادگی کنند والا ما با کشورهای دیگر که مشکلی نداریم. نه با چین و نه روسیه. مجموعه کشورهای اروپایی و آمریکا که ما را تحریم کردهاند باید در روز اجرای توافق رسماً و کتباً متعهد شوند که در همان روز مشخص، تمام تحریمهای موردنظر
را به صورت اتوماتیک لغو میکنند. ما به آنها گفتهایم و اینجا هم میگوییم تا پیش از اجرای تعهدات کشورهای غربی در لغو تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران دست به اقدامی نمیزنیم. ما زمانی نسبت به اجرای تعهداتمان در فردو و اراک وارد عمل میشویم که کشورهای اروپایی و آمریکا نیز اقدامات خود را به نحو احسن انجام داده باشند. به گمانم از آن زمان تا اجرای کامل تعهدات ما دو تا سه ماه زمان نیاز است تا تغییرات موردنظر در تاسیسات هستهای ایران نیز ایجاد شود.
ما دقیقاً روز تصویب طرح توافق در مجلس را روز توافق میدانیم و برای اجرای تعهدات خود اعلام آمادگی میکنیم. آنچه در حال حاضر میان گروههای مذاکرهکننده ایران و اعضای گروه ۱ + ۵ صورت گرفته تفاهم اولیه است و نیازمند طی مراحل عملیاتی و البته اجرای تعهدات طرفینی در دو کشور ایران و آمریکاست.
در این مدت تکلیف تحریمها چه میشود؟
پس از اجرای تعهدات ما و کشورهای غربی، تحریمها به صورت اتوماتیک لغو میشوند و دیگر نیازی نیست که بیایند و بگویند ما میخواهیم تعهد و امضای جدیدی بدهیم. اصلاً اگر آنها از پیش تعهدی به ما نمیدادند که کار را شروع نمیکردیم. ما بنا را بر عمل به تعهدات قرار دادهایم و میخواهیم در همان روز اجرای توافق تمامی تحریمهای مالی، تجاری، بانکی و بیمهای ایران لغو شود. در آن روز هم شرکتهای ایرانی میتوانند در قراردادهای تجاری با همتایان خارجی خود وارد معامله شوند. تعاملات بانکی و بیمهای و همچنین همکاریهای حوزه حمل و نقل چه در بخش دریایی و چه هوایی از این روز آغاز میشود.
میخواهم بگویم از همان روز اجرای توافق ما شاهد آغاز روندی جدید در همکاریهای بازرگانی و اقتصادی با کشورهای دیگر خواهیم بود و حدس ما این است که از همین حالا تا پنج یا شش ماه دیگر این روند به ثمر میرسد. دو تا سه ماه برای طی شدن روند قانونی توافق در کشور آمریکا و اجرای تعهدات کشورهای غربی و پس از آن دو تا سه ماه هم برای اجرای تعهدات ایران. از آن زمان شرکتهایی که حالا در حال انجام مشق شبشان هستند وارد روند عملیاتی کار میشوند. میدانم که همین حالا هم برخی از شرکتها روند مطالعاتی برای سرمایهگذاری در پروژههای اقتصادی ایران را شروع کردهاند چرا که نمیخواهند از رقبای دیگر خود عقب بمانند. موضوع مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد آزادی اموال و داراییهای بلوکهشده ایران است که بعد از اجرای توافق جامع هستهای صورت میگیرد. بعد از این توافق، دسترسی ایران به منابع بلوکهشده در کشورهای دیگر میسر میشود هرچند این موضوع به معنای آن نیست که بخواهیم همه اموال و داراییهای بلوکهشده را به کشور بازگردانیم اما دیگر منعی برای دستیابی به این اموال وجود ندارد. ممکن است بخواهیم بخشی از این اموال را برای پروژه خاصی
سرمایهگذاری کنیم و بخشی دیگر را به کشور بازگردانیم تمامی این موارد بستگی به تصمیمات و سیاستگذاریهای دولت دارد.
آقای دکتر اجازه بدهید سوال را اینگونه مطرح کنم. بعد از این مرحله، کدام یک از تحریمهای ایران باقی میمانند؟
هیچ کدام از تحریمهای غیرمرتبط با مسائل هستهای ایران که عموماً در گذشته اعمال شدهاند، لغو نمیشوند. فراموش نکنید که مذاکرات ما در مورد بحثهای هستهای بوده است. عمده تحریمهای اقتصادی، تجاری، بانکی و بیمهای ایران نیز به جهت فعالیتهای هستهای ما بود که به زودی لغو میشود. تحریمهای مرتبط با بهانههایی چون تروریسم یا موضوع حقوق بشر که در طول 30 سال گذشته علیه ایران اعمال شده است یا تحریمهای تسلیحاتی ایران به اندازه تحریمهای هستهای مهم و حیاتی نیست. از ابتدا نیز تصمیم بر آن بود که ما تنها با تمرکز بر روی موضوع تحریمهای هستهای به دنبال لغو آنها باشیم. این را هم بگویم که تحریمهایی که تحت عنوان موضوع حقوق بشر علیه ایران اعمال شده است در میان تحریمهای اقتصادی کشورهای اروپایی سهم چندانی ندارند و عمده تحریمهای این اتحادیه در مورد تحریمهای هستهای است که با لغو آنها بخش اعظمی از تحریمهای ما متوقف میشود.
آنچه تحت عنوان تحریمهای حقوق بشر یا عناوین دیگر باقی میماند بحثهایی است که خود ما نیز تمایلی به دخالت آنها در مذاکرات هستهای نداشتیم. اما در مورد تحریمهای غیرهستهای آمریکا نیز باید گفت یکسری از تحریمها باقی میماند که شامل تحریمهای اولیه آمریکاست. یعنی تحریمهایی که آمریکاییها بر اساس قوانین خودشان در ممنوعیت تجارت با ایران وضع کردهاند.
حدس ما این است که از همین حالا تا پنج یا شش ماه دیگر روند اجرایی توافق به ثمر میرسد. دو تا سه ماه برای طی شدن روند قانونی توافق در کشور آمریکا و اجرای تعهدات کشورهای غربی و پس از آن دو تا سه ماه هم برای اجرای تعهدات ایران.
منظور تحریمهای داماتو است؟
تحریمهای داماتو متفاوت از این بحث است. تحریمهای داماتو بازمیگردد به تحریمهای ثانویه آمریکا. تحریمهایی که بر اساس آن کمپانیهای خارجی باید میان ایران و آمریکا دست به انتخاب بزنند. آمریکاییها به این دست از تحریمها، تحریمهای فرامرزی میگویند. تحریمهایی که محل اعتراض کشورهای در حال توسعه نیز هست که در سطح مجامع بینالمللی و در رد سیاستهای آمریکا بیان شده است. آنها میگویند اگر کشورهای جهان تمایلی به کار تجاری یا مراودات بازرگانی با کشورهای دیگر را دارند باید به اختیار خودشان گذاشت و نباید اینطور باشد که تحت فشارهای آمریکاییها بخواهند فعالیتهای اقتصادی خود را با کشورهای دیگر قطع کنند. امری که واشنگتن با پافشاری بر روی آن میگوید اگر خواهان مراودات تجاری و بانکی با من هستید باید از مراودات اقتصادی با تهران چشمپوشی کنید. این موضوعی فراتر از عرف و قوانین بینالمللی است که آمریکا با زور و اجبار بر کشورهای دیگر تحمیل کرده است.
اما بر اساس توافق جامع قرار بر لغو تمامی تحریمهای ثانویه ایران است. اینطور نیست؟
قرار بر لغو این تحریمهاست که خوشبختانه بیشتر تحریمهای ایران نیز تحریمهای اینگونه هستند. اینها که لغو شوند دیگر کار تجاری ما با اروپا روی غلتک میافتد. اما این سوال هم مطرح میشود که با وجود پابرجا بودن تحریمهای اولیه آمریکا، حالا که قرار بر برداشته شدن تحریمهای فرامرزی و ثانویه این کشور است تجار و بازرگانان آمریکایی از چه امکاناتی محروم میشوند؟ در این حالت اگر فردی در داخل خاک آمریکا با هر شغل و تجارتی مثلاً آیتی بخواهد به مراودات تجاری با ایران بپردازد از این امکان برخوردار نیست و باید به صورت موردی از وزارت خزانهداری این کشور تقاضای خود را مطرح کند. یعنی آمریکاییها با ادامه اعمال تحریمهای اولیه تجار و بازرگانان خود را در رابطه با تجارت ایران در موضع ضعیفتری نسبت به همتایان اروپایی و رقبای خارجیشان قرار دادهاند. که البته این موضوع نیز یک بحث داخلی است که خودشان باید آن را حل کنند. تمایل ایران برای لغو تحریمهای ثانویه بود که موجب میشد شرکتها یا بانکهای اروپایی طرف قرارداد با ما جریمه شوند. مطلع هستید که طی سالهای اخیر چندین بانک آسیایی و اروپایی بر اساس همین سیستم میلیاردها دلار جریمه
شدند. آنها به دلیل فشارهای وارده از سوی مقامات آمریکایی تنها به جهت گستردگی حجم کار با واشنگتن دست از تجارت با تهران کشیدند و از ترس جریمههای سرسامآور آمریکا روابط اقتصادیشان با ایران را متوقف کردند. این شرکتها حتی اگر میخواستند مناسبات بسیار کوچکی هم با ایران داشته باشند با جریمههای بسیار زیادی مواجه میشدند که از آن صرفنظر میکردند.
امری که حالا با توافق جامع هستهای ایران متوقف شده است و بانکهای اروپایی و آسیایی یا در هر نقطه از جهان دیگر با مانعی در مورد همکاریهای اقتصادی ایران مواجه نیستند و میتوانند با طیب خاطر به مراوده با ما بپردازند. ما در متن توافق نیز به این موضوع اشاره کردهایم. این موضوع دقیقاً در متن «دو» توافق مورد تاکید قرار گرفته است تا از امکان سوءاستفادههای احتمالی جلوگیری شود. در مرحله اجرا نیز حواسمان به این بند هست و برای محکمکاری نیز تلاش کردیم در بخش حل و فصل اختلافات به آن بپردازیم. معتقدیم این موضوع یکی از مواردی است که ممکن است ما شاهد عدم صداقت طرف آمریکایی باشیم. بر همین اساس هم همانطور که اشاره کردم از طریق مکانیسمی که در فصل حل و فصل اختلافات تعبیه شده و کمیسیون مشترکی که بر همان اساس ایجاد شده گروه کاری با حضور نمایندگانی از تمامی کشورهای شرکتکننده در مذاکرات هستهای ایران و البته نمایندهای از اتحادیه اروپا بر چند و چون روند اجرای تعهدات و پروسه لغو تحریمها نظارت خواهد کرد.
پیشنهاد تشکیل این گروه کاری در آخرین دور مذاکرات هستهای وین از سوی ایران مطرح شد و مورد موافقت تمامی اعضا قرار گرفت. توجیه ما هم برای تشکیل کارگروه موردنظر این بود که اگر در روند اجرای تحریمها یک بانک یا کمپانی از اجرای تعهدات خود شانه خالی کرد ما موضوع را به این کارگروه ارجاع دهیم تا به آن رسیدگی کند. این موضوع را مطرح کردم تا خیال شما و تمامی مردم ایران را از روند اجرای توافق آسوده سازم و بگویم که ما حواسمان به روند تنظیم توافق بود و تلاش کردیم با سود جستن از متون سیاسی و حقوقی قوی امکان سوءبرداشت از آن را به صفر برسانیم تا کارها پس از لغو تحریمها هم در مسیر عادی خود قرار گیرد.
در نشست تیم مذاکرهکننده آمریکا و کنگره، سناتورهای آمریکایی با دلمشغولی که نسبت به ادامه روند تحریمها داشتند مدام از آقای کری سوال میکردند که آیا امکان ادامه اعمال تحریمهای ایران با اهرمهایی نظیر حقوق بشر یا مبارزه با تروریسم وجود دارد یا خیر؟ توجیه آنها هم این بود که با آزاد شدن اموال و داراییهای ایران امکان کمک کردن به گروههایی نظیر حزبالله افزایش پیدا میکند و باید این تحریمها مجدداً اعمال شود. حال سوال اینجاست که چه تضمینی وجود دارد که تحریمهایی با بهانههای جدید جایگزین تحریمهای هستهای ایران نشود.
این موضوع یکی از بحثهای مهمی بود که تقریباً به راحتی تصویب و در متن توافق نهایی نیز قرار گرفت. ما در یک بخش به صراحت و در دو بخش دیگر نیز اشارهای به بحث موردنظر داشتیم و تاکید کردیم که در صورت لغو تحریمهای هستهای، هیچ تحریم دیگری تحت هیچ عنوان دیگری نمیتواند جایگزین تحریمهای لغوشده شود. اگر شما به متن بخش ضمیمه «دو» نیز نگاهی بیندازید متوجه میشوید که به صراحت به این موضوع اشاره شده است و اگر زمانی این اتفاق بیفتد نقض فاحش توافق است و ما آن را به کارگروه حل اختلافات ارجاع خواهیم داد و اگر ایران قانع نشود این حق را برای خود قائل خواهیم بود که بر سر فعالیتهای هستهای سابقمان بازگردیم.
ما برای طرف مقابلمان به وضوح این موضوع را تشریح کردهایم که معنا ندارد تحریمهای ناعادلانه و ظالمانه ایران که وضع آنها از همان نخستین روز هم اشتباه بود پس از کامل شدن روند اجرای توافق مجدداً اعمال شود و ایران و 1+5 را در شرایط پیش از آغاز مذاکرات قرار دهد.
از همان زمانی که ایران برای انعقاد توافق ژنو پای میز مذاکره با اعضای گروه ۱ + ۵ نشست ساختار تحریمها متزلزل شد و سازه آن شکست. از همان زمان تا امروز شاهد حضور هیاتهای مختلف سیاسی و اقتصادی کشورهای جهان در ایران هستیم.
کلیت نشست وزیر خارجه آمریکا با کنگره را چگونه ارزیابی میکنید؟ این بحث وجود دارد که اعضای مجلس نمایندگان و سنای آمریکا بعد از 60 روز به صورت جناحی به طرح توافق هستهای ایران رای دهند. یعنی جمهوریخواهان آن را رد کنند و دموکراتها نیز آن را بپذیرند و آقای اوباما هم در نهایت با وتو کردن طرح نسبت به اجرای توافق اقدام کند.
هرگونه پیشبینی و پیشداوری در این زمینه سخت است. اما در هر صورت دولت آمریکا میگوید میتواند در نهایت پیروز این رقابت باشد. یعنی اگر در مرحله اول کنگره (هم سنا و هم مجلس نمایندگان) به مخالفت با این توافق بپردازند و هر دو به آن رای منفی دهند این طرح خودبهخود به روندی میرود که رئیسجمهور آمریکا آن را اجرا کند. آقای کری و همراهانشان با استناد به نامه 151 عضو دموکرات مجلس نمایندگان که پس از توافق لوزان از تلاشهای تیم مذاکرهکننده آمریکا تقدیر و قدردانی کرده بودند میگویند که این تعداد از نمایندگان آمریکایی طرح باقی اعضای کنگره را برای درهم شکستن وتوی اوباما ناکام میگذارند و اجازه نمیدهند طرح توافق هستهای با شکست مواجه شود.
هرچند که ما از همان ابتدا نیز اعلام کردهایم ما دولت آمریکا را نماینده حاکمیت این کشور میدانیم و اختلافات داخلی این کشور ارتباطی به ایران ندارد. جالب است که آقای کری هم در نشست شورای روابط خارجی کنگره گفته بود اگر سناتورها و نمایندگان آمریکایی اقدام به رد این توافق کنند آن زمان دنیا خواهد گفت که در حقیقت آمریکا 535 وزیر خارجه دارد (مجموع اعضای سنا و مجلس نمایندگان آمریکا). او همینطور تاکید کرده بود که اینطور نمیشود و کشورها باید بتوانند با یک نفر به عنوان وزیر خارجه آمریکا صحبت کنند، نه با تمامی 535 عضو کنگره. در هر صورت همانطور که اشاره کردم ما منتظر جمعبندی هیات حاکمه آمریکا چه در کاخ سفید و چه کنگره نسبت به روند اجرای توافق جامع هستهای خواهیم ماند و تا زمانی که این قضیه حل نشود ما هم هیچ تغییری در برنامه هستهایمان ایجاد نمیکنیم.
در بحثهایی که داشتید به این موضوع اشاره کردید که تمام تحریمهای پیرامون برنامههای هستهای ایران طی ماههای آتی لغو خواهند شد. اما در این میان هستند بنگاههای اقتصادیمانند بانک صادرات ایران که اگرچه به بهانه حمایت از فعالیتهای تروریستی تحریم شده اما گفته میشود این تحریمها بیارتباط با برنامههای هستهای ایران هم نبود. آمار یا اطلاعاتی از تحریمهایی از این دست که به صورت دوگانه بر بنگاههای اقتصادی یا تجاری ایران اعمال شده باشد دارید؟
بهطور کلی میگویم که مذاکرات ما پیرامون تحریمهای هستهای ایران بود و طبعاً تاکیدمان نیز بر لغو این دست از تحریمهاست. حالا هر بانک یا بنگاه اقتصادی که با توجیه و حمایت از روند برنامههای هستهای کشورمان مورد تحریم کشورهای اروپایی و آمریکا قرار گرفته باشد نیز میتواند از این پس به صورت آزادانه به فعالیت خود ادامه دهد. با وجودی که ما تاکید میکنیم که مذاکرات هستهای هم تنها برای لغو تحریمهای مرتبط با برنامههای هستهای کشورمان بوده است اما در این میان هستند تحریمهایی که به ناحق و با توسل به بهانه حمایت از تروریسم یا نادیده انگاشتن حقوق بشر اقتصاد ما را نشانه رفته است و متاسفانه در شرایط فعلی نمیتوانیم کاری برای توقف اعمال آنها انجام دهیم.
اگر بخواهیم با گذر از این بحث سوالات مرتبط با توافق هستهای کشور را خاتمه دهیم فکر میکنید قاطبه دولت و وزارتخانههای آن از تعامل با کدام یک از کشورها استقبال بیشتری به عمل میآورند. یعنی از منظر اقتصاد سیاسی تعامل با کشورهایی چون چین و روسیه را مورد تاکید قرار میدهند یا از افزایش رابطه با اروپا استقبال میکنند.
قطعاً ما برای فضای پساتوافق برنامهریزیهایی برای همکاری و تعامل با کشورهای مختلف داریم و ترجیحمان این است که این همکاری در یک فضای رقابتی و بر اساس میزان ارائه خدمات مفید و قیمت مناسب صورت گیرد. میخواهیم همکاریهایمان با بنگاههای اقتصادی و تجاری خارجی را بر اساس کیفیت کار به جلو ببریم. مثلاً در حوزههای نفتی و گازی، قراردادهایمان را با شرکتهایی منعقد میکنیم که سود و منافع بیشتری را نصیب اقتصاد ایران کنند. ما دین یا بدهی به فرد و کشوری نداریم و میخواهیم در یک چارچوب اقتصاد آزاد و رقابتی با تمامی کشورها کار کنیم. حالا ممکن است این شرکت، یک شرکت اروپایی، آسیایی یا از مناطق دیگر جهان باشد. ما باید بر اساس میزان تامین منافع ملیمان نسبت به انتخاب شرکای اقتصادی کشور اقدام کنیم. اینطور نیست که بگویند دیگر ایران دروازههایش را به روی شرکتهای اروپایی باز کرده و این شرکتها میتوانند هر طور که میخواهند عمل کنند. نه، اینطور نیست. قطعاً ما بر اساس مزیتهای اقتصادی کشورها و اینکه در کدام حوزهها حرف اول را میزنند دست به انتخاب میزنیم و البته به دلیل میزان پیشرفتهای اقتصادی و تجاری برخی از کشورهای اروپایی
ممکن است بعضی از انتخابهایمان از میان شرکتهای اروپایی باشد اما این به آن معنا نیست که در این حوزهها یا هر حوزه دیگر امکان ورود و رقابت با شرکتهای اروپایی وجود ندارد.
در برخی از کشورهای آسیایی یا خاور دور شرکتهایی وجود دارند که هم به لحاظ کیفیت کار و هم قیمت میتوانند با شرکتهای اروپایی رقابت کنند و طبیعی است که در گزینش شرکای اقتصادیمان به قابلیتهای این شرکتها هم توجه میکنیم. ذکر این نکته نیز ضروری است که ما اقدامات حمایتی شرکای روزهای سختمان را هم از یاد نبردهایم. شرکتهایی که در دوران تحریم در کنار ما باقی ماندند و مناسبات تجاری و اقتصادیشان را با ایران تعطیل نکردند. ما نمیتوانیم چشم بر روی این واقعیت ببندیم که در دوران سخت تحریم، عدهای ماندند و با ما کار کردند. اما در عین حال اینطور هم نیست که بخواهیم بگوییم که به فرآیند اقتصاد رقابتی بیتوجه هستیم. از این پس تعاملات بینالمللی ما بر اساس میزان دربرگیری منافع ملی کشور تنظیم میشود. البته من نمیخواهم وارد بحث اقتصاد داخلی شوم. اما در هر صورت ما باید تعاملات اقتصادی و تجاری با کشورهای دیگر را مکمل اقتصاد داخلیمان ببینیم و نه نقطه تمرکز اقتصاد کشور که بخواهیم تمامی برنامههایمان را بر اساس آن تنظیم کنیم. میخواهم بگویم حال که ما شاهد نتیجهبخش بودن مذاکرات هستهای و لغو پروسه اعمال تحریمها هستیم خوب است
که اگر نیازی به تصویب یا اصلاح قوانینی داریم آن را به سرعت به سرانجام برسانیم تا بتوانیم از فضای ایجادشده پساتوافقی کشور به بهترین نحو استفاده کنیم. در بحث اقتصاد مقاومتی نیز به این موضوع اشاره شده است که ابتدا باید به سر و سامان دادن فعالیتهای داخلی کشور بپردازیم و از آن پس به خارج از کشور نگاهی داشته باشیم. یعنی در صورت بهبود وضعیت داخلی کشور قطعاً سرمایهگذار خارجی با طیب خاطر بیشتری اقدام به سرمایهگذاری در ایران میکند. حال اگر این کار انجام نشود هرچقدر هم که ما اقدام به جذب سرمایهگذاری خارجی کنیم بازهم به دلیل ریشهای نبودن امور نتیجهای دربر ندارد. اجازه دهید این موضوع را به این صورت برای شما توضیح دهم. ببینید طی دو سالی که از عمر دولت آقای روحانی گذشته است با وجود پابرجا بودن نظام تحریمها تورم کاهش پیدا کرده و شاخصهای اقتصادی کشور نیز در مسیر صحیحی قرار گرفتهاند. اگر ما همین روش را ادامه دهیم و در کنار آن به اصلاح برخی از قوانین و مقررات موردنظر بپردازیم قطعاً از روند سرمایهگذاری خارجی نیز استفادههای بهتر و بیشتری خواهیم برد. کتمان نمیکنیم که برداشته شدن تحریمها موجب آزاد شدن حوزه
اختیاراتی دولت میشود اما اینطور هم نیست که برای لغو تحریمها سر و دست بشکنیم. ما در طول این چهار یا پنج ماه مسیر خودمان را طی میکنیم تا پس از لغو تحریمها اقتصاد کشورمان با سرعت بیشتری شکوفا شود. به هر حال میخواهم بگویم اگر این میخواهیم زحمات دیپلماسی به بار بنشیند، باید ساختار اقتصادی کشور را هم اصلاح کنیم.
ما بنا را بر عمل به تعهدات قرار دادهایم و میخواهیم در همان روز اجرای توافق تمامی تحریمهای مالی، تجاری، بانکی و بیمهای ایران لغو شود. در آن روز هم شرکتهای ایرانی میتوانند در قراردادهای تجاری با همتایان خارجی خود وارد معامله شوند.
در درون دولت آیا این هماهنگی میان دستگاه سیاست خارجی کشور و وزارتخانههای اقتصادی برای گذار از دوران پساتوافق و آمادگی برای لغو تحریمها وجود دارد؟ مقامات دولت قبلی ایران در طول سالیان گذشته ترسیم نکردهاندتصویر ناخوشایندی را در اذهان سرمایهگذاران خارجی باقی گذاشتهاند و شاید تنها با یک اهتمام جدی در تمامی دستگاههای تاثیرگذار امکان بازگشت این سرمایهگذاران به کشور وجود داشته باشد و اینکه ما بهگونهای عمل کنیم که دستور دولتهای خارجی را که سرمایهگذاران را از هرگونه حرکت اقتصادی در ایران منع میکردند کمرنگ سازیم.
آقای دکتر روحانی از همان زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و طبعاً ماهها و سالهای پس از آن بر لزوم تعامل سازنده با تمامی کشورهای جهان تاکید داشتند. این سیاست نخست دستگاه سیاست خارجی ایران در رابطه با تمامی کشورهای جهان است که البته با احترامی متقابل با ما برخورد میکنند. خود این موضوع نشاندهنده آن است که ما میخواهیم در چارچوب یک سیاست سازنده و البته با رعایت خطوط قرمزمان با دنیا کار کنیم.
سیاست موردنظر دولت یازدهم که به نوعی رئوس کاری ما نیز هست در مذاکرات هستهای خود را به خوبی نشان داد و نتیجه آن شد که ما توانستیم با طرف مقابل به تفاهمی در تامین خواستههای هر دو سوی میز مذاکرات دست پیدا کنیم. پیام توافق جامع هستهای برای جهانیان نیز بسیار روشن بود. اینکه ایران میتواند ضمن ایستادگی روی اصول و مواضع کلی خود به تفاهمی جهانی دست پیدا کند. مذاکرات هستهای یکی از عرصههای تحقق سیاستهای صلحطلبانه ما برای تعامل با دنیا بود و انشاءالله ادامه این روند در بحثهای منطقهای نیز خود را نشان میدهد و ما شاهد فضایی توام با احترام متقابل در میان کشورهای منطقه و همسایگان خواهیم بود. ما این اطمینان را به تمامی کشورهای منطقه میدهیم که امکان تعامل سازنده در رابطه با تمامی موضوعات منطقهای وجود دارد. البته ممکن است در رابطه با برخی از موارد و مسائل ما اختلافنظرهایی داشته باشیم اما این نافی همکاریهای دوجانبه یا چندجانبه نیست.
اما برخی معتقدند برخوردهای داخلی با سرمایهگذارانی نظیر تاو و ترکسل ذهنیت بدی را در اذهان سرمایهگذاران خارجی باقی گذاشته است.
ما تمایلی به ادامه سیاستهای گذشته و به بحث گذاشتن آنچه در سالهای پیش به وقوع پیوسته است، نداریم. مبنای ما سیاستهای دوساله دولت یازدهم است که معتقدم این مبنا برای سرمایهگذاران خارجی اطمینانبخش بوده است. علاوه بر این اقداماتی که در سطح داخلی برای سر و سامان دادن به امور و فعالیتهای اقتصادی کشور صورت میگیرد نیز این سیگنال را به جهانیان ارسال میکند که اقتصاد ایران در حال نظم گرفتن است. همین نظمدهی میتواند سرمایهگذارانی را که در گذشته با اکراه به دنبال حضور در ایران بودند نیز متقاعد کند که برای سرمایهگذاری مجدد به کشورمان بیایند. فکر نمیکنم دیگر نیازی به سخن گفتن از رویکرد سازنده دولت تدبیر و امید در ارتباطات بینالمللی آن باشد. رویکردی که میتواند کشورهای جهان را متقاعد به بازگشت آرامش به اقتصاد ایران کند و نتیجهاش هم این باشد که کشورها برای عقب نماندن از روند سرمایهگذاری در کشورمان بنگاههای اقتصادی و مالیشان را برای مشارکت در این حوزه تشویق و ترغیب کنند. اینها همه از نتایج یک تعامل سازنده با جهان پیرامونمان است که استارت آن از مذاکرات هستهای زده شد و در ارتباط با کشورهای همسایه و پس از آن
سایر نقاط جهان ادامه پیدا میکند. البته این نکته را نیز باید بگویم که ما از حضور تجار و بازرگانان خارجی در کشورمان استقبال میکنیم اما نه به هر بها و هزینهای. این موضوعی بود که ما در مذاکرات هستهای نیز آن را بیان کردیم و گفتیم که توافق را تحت هر شرایطی جایز نمیدانیم و اینطور نیست که بخواهیم با پذیرش تمامی خواستههای طرف مقابل به توافق دست پیدا کنیم. حالا این رویکرد را در قبال حضور سرمایهگذاران خارجی نیز داریم و میگوییم از حضور این افراد در ایران استقبال میکنیم اما اینطور نیست که فکر کنیم با تمامی شرایط و خواستههای آنها کنار میآییم. بنگاههای اقتصادی که مایل به حضور و سرمایهگذاری در ایران هستند باید در چارچوب خطوط قرمز ما به کشورمان بیایند. ما نیازمند سرمایهگذاری تحت هر هزینهای نیستیم.
ما میگوییم اینکه یک شرکت خارجی بیاید و بخواهد دیکته کند که ما چه کنیم را نمیپذیریم. ما از زور و فشار استقبال نمیکنیم. نه در سیاست، نه اقتصاد و نه در فرهنگ. سیاست چماق و هویج یا موضوعاتی که بر پایه اعمال فشار یکجانبه باشد سالهاست که کارکرد خود را از دست داده است. حداقل برای ما که کشورهای غربی نیز دیدند که در روندی چون مذاکرات هستهای دور باطلی را رقم میزد که برای سالها تکرار میشد و اجازه نمیداد این مذاکرات از بنبستی که بدان گرفتار شده بود، خارج شود.
اما سرمایهگذاران خارجی شاید دوست داشته باشند این جمله را از شما بشنوند که ما برای توسعه نیازمند سرمایهگذاری خارجی و ورود تکنولوژی هستیم.
تکرار میکنم که ما نیازمند تعامل با کشورهای جهان هستیم اما نه به هر بهایی. این تعامل گاهی خود را در یک گفتوگو نشان میدهد. یک زمان در کاری اقتصادی یا حتی فرهنگی مشترک. میخواهم این نکته را مطرح کنم که کشور یا شرکتهای خارجی نباید این احساس را داشته باشند که ایران نیازمند سرمایهگذاری آنهاست. ما از تعامل و همکاری استقبال میکنیم اما فشار و اعمال زور را نمیپذیریم. البته این را هم بگویم که هرگونه تعامل و همکاری را هم در یک فضای رقابتی و سالم میپذیریم. اگر در یک رقابت سالم شرکت X از آسیا و شرکت Y از اروپا و شرکت دیگری نیز از آسیای دور یا هر نقطه دیگری از جهان بیاید ما از حضور همه این شرکتها استقبال میکنیم و اجازه میدهیم کیفیت و قیمت تمامشده کارشان معلوم کند که کدام یک در بازار ما باقی میماند و کدام یک از این بازار میرود. نکته حرفهای من این است که کشور یا شرکتهای جهان نباید این احساس را داشته باشند که اگر من این تکنولوژی را از ایران دریغ کنم این کشور در پروسه حرکت به جلو و پیشرفت خود با چالشی عظیم مواجه میشود و دیگر نمیداند باید به چه صورت عمل کند. خیر اینطور نیست. نهتنها ما بلکه هیچ یک از
کشورهای دیگر جهان نیز این شرایط را نمیپذیرند. دنیا از این مرحله عبور کرده است. شاید بیان این موضوع فهم مطلب را برای شما سهلتر سازد. مثلاً همین حالا ما در بسیاری از تکنولوژیهای روز دنیا نهتنها به پای کشورهای اروپایی میرسیم بلکه از بسیاری از این کشورها جلوتر نیز هستیم. در نانوتکنولوژی ما با قرارگیری در رتبههای نخست جهانی در میان 10 کشور نخست دنیا جای داریم اما این به معنای آن نیست که برای همکاری با کشورهای دیگر برایشان خط و نشان بکشیم و شرط و شروط قائل شویم. در مورد پروسه همکاری ما با کشورهای دیگر نیز اوضاع به همین شکل است یعنی اینطور نیست که بگویند ما منتظر نشستهایم تا این کشورها و شرکتها بیایند و در ایران سرمایهگذاری کنند. چماق بالای سر هیچگاه برای ما جوابی نداشته است. این را غربیها به خوبی میدانند. در خلال مذاکرات هستهای پیش از دولت آقای روحانی و در سال 2010 که ایران، برزیل و ترکیه به یک تفاهمی برای واردات سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران دست پیدا کرده بودند برخی از کشورها تلاش کردند با شانتاژ و برهم زدن بازی روند کار را به نفع خود تغییر دهند که خوشبختانه کاری از پیش نبردند. ما در آن موقع گفتیم
نیروگاه تحقیقاتی تهران نیاز به صفحه سوخت 20 درصد دارد. ما از این نیروگاه برای درمان بیماران سرطانی یا پروژههای تحقیقاتی و کشاورزی استفاده میکنیم و حاضر هستیم آن را با سوخت 5 /3 درصد داخلیمان مبادله کنیم اما در عین حال که این سوخت را به ما تحویل ندادند، رفتند و قطعنامه 1929 را که از دیدگاه حقوق بینالمللی یک فضاحت تاریخی است تصویب کردند. خب نتیجه چه شد؟ ما که رآکتور تحقیقاتی تهران را تعطیل نکردیم. دانشمندان ایرانی تلاش کردند و آنطور که آقای صالحی رئیس فعلی و وقت سازمان انرژی اتمی میگوید به رئیسجمهور گذشته ایران گفته شد که اگر ما بودجه کافی داشته باشیم خود راساً اقدام به تولید این سوخت میکنیم که خب اینطور نیز شد. ما در آن زمان به تکنولوژی نیاز داشتیم که صفحه سوخت 20 درصد را برای ما تولید کند که این کار با فضاسازیهای کشورهای اروپایی و آمریکا میسر نشد و دانش و تخصص ایرانی به کار افتاد و کار را به پیش برد. حالا هم همینطور است و اگر آنها بخواهند شرایطی را برای ما بگذارند و بگویند فلان تکنولوژی را به شما نمیدهیم تا به خواستههایمان عمل کنید ما آن را نمیپذیریم. اما در عین حال میخواهم بازگردم به موضوع
بحث شما که میگویید باید برای سرمایهگذاران خارجی اطمینانی برای حضور در بازار ایران ایجاد کرد. بله همینطور است ما این اطمینان را با فراهم آوردن شرایط یک رقابت عادلانه ایجاد میکنیم.
همکاریهای وزارت خارجه با بخش خصوصی هیچگاه تعطیلبردار نبوده است اما با عنایاتی که آقای ظریف به تجار و بازرگانان کشور دارند فکر میکنم در آینده شاهد افزایش حضور اعضای اتاقهای بازرگانی در سفرهای خارجی ایشان باشیم. ما اعتقاد داریم که دستگاه سیاست خارجی باید تسهیلکننده مناسبات اقتصادی بخش خصوصی ایران با دیگر کشورهای جهان باشد.
در این شرایط عادلانه امکان دیکته کردن خواستهها به طرف مقابل وجود ندارد و نباید شرایطشان را به ما تحمیل کنند. ما با این تحمیل شرایط نه در سیاست، نه فرهنگ و نه اقتصاد موافق نیستیم. ما خواهان تعامل با جهان هستیم و به غیر از رژیم صهیونیستی که آن را به رسمیت نمیشناسیم با باقی کشورها مشکلی برای کار و فعالیت تجاری و اقتصادی نداریم.
به ارتباط در عین احترام متقابل اشاره کردید و اینکه ایران خواهان تعامل با تمامی کشورهای جهان است. سفرهای مقامات اروپایی، خانم موگرینی و آقای فابیوس نیز در همین چارچوب انجام شد؟ آقای هاموند چه زمانی به ایران میآیند؟
هنوز خبری از سفر آقای هاموند نیست. البته وزیر خارجه انگلیس پیش از این گفته بود به تهران سفر میکند. هر سه وزیر اروپایی در خلال مذاکرات وین اعلان کرده بودند به تهران میآیند. رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و وزیر خارجه فرانسه که هفته گذشته به ایران آمدند و فکر میکنم سفر وزرای خارجه انگلیس و آلمان نیز طی ماههای آینده انجام شود اما هنوز زمان دقیقی برای آن مشخص نشده است.
از دیگر مقامات اروپایی چه کسانی به ایران سفر میکنند؟
وزیر خارجه ایتالیا به همراه وزیر اقتصاد این کشور هم در ماه جاری به ایران میآیند و در ماه بعد هم ما میزبان رئیسجمهور اتریش هستیم و دیگر مقامات اروپایی نیز گفتهاند به تناوب به تهران سفر میکنند. البته باید توجه داشته باشید که ما در ماه سپتامبر شاهد برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل هستیم و قطعاً بسیاری از دیدارهای دوجانبه ایران و مقامات کشورهای مختلف جهان در همانجا برگزار میشود. این را هم اضافه کنم که در ترکیب هیات بزرگ تجاری فرانسه که طی هفتههای آینده به تهران سفر میکند یکی از مقامات دولتی این کشور نیز جای دارد.
چقدر این امکان وجود دارد که سفر آقای هاموند به ایران مصادف با آغاز کار مجدد سفارت انگلیس در تهران باشد؟
هنوز برنامهای برای این کار تنظیم نشده است. انگلیسیها اعلام کردهاند تا پایان سال جاری میلادی سفارتخانهشان در تهران را بازگشایی میکنند و البته ممکن است در این بین مشکلاتی هم وجود داشته باشد که بیشتر جنبه اداری دارد.
به نظر میرسد این اظهار علاقه هم در میان دولتمردان و هم نمایندگان انگلیسی وجود داشته باشد.
اظهار علاقه برای ارتقای مناسبات با ایران از سوی بسیاری از کشورهای اروپایی بیان شده است. طی همین دو سال گذشته بسیاری از مقامات کشورهای خارجی به ایران آمدند و بسیاری دیگر نیز در راه تهران هستند. طبیعی است که در میان تقاضاهای فراوانی که برای ادامه همکاری با ایران ارائه شده است انگلیسیها هم نقشی داشته باشند. البته ما هم برای خودمان ساز و کاری داریم که بر اساس آن عمل خواهیم کرد. مثلاً همین حالا مصوبهای در مجلس ایران نسبت به ادامه روند همکاریهای تهران و لندن وجود دارد که بر اساس آن ما نمیتوانیم بدون اجازه مجلس اقدام به مبادله سفرا کنیم؛ برای ارتباط در سطوح پایینتر مشکلی وجود ندارد اما برای ارتقای روابط ما حتماً نیازمند دریافت تاییدیه مجلس هستیم. هرچند این موضوع نافی امکان حرکتهای اقتصادی دو کشور و حضور هیاتهای تجاری و بازرگانی انگلیسی در ایران نیست.
از میان کشورهای جهان و آنهایی که به رسمیت میشناسیم ما تنها با آمریکاییها ارتباطی نداریم. فکر میکنید بعد از سپری شدن دو سال گفتوگوهای مداوم تهران و واشنگتن آیا هنوز زمان تلطیفتر شدن فضا و فروریختن دیوار بیاعتمادی دو کشور فرا نرسیده باشد و اگر خیر، در طول دهه آتی چه پروسه زمانی را برای حصول به این نتیجه پیشبینی میکنید و اینکه در ازسرگیری این مناسبات، رابطه سیاسی را مقدم میدانید یا اقتصادی؟
در ارتباط با مسائل اقتصادی عرض کردم که ما تنها رابطه با رژیم صهیونیستی را آن هم به دلیل عدم شناسایی آن، نمیپذیریم و رد میکنیم. اما با دیگر کشورها منعی برای فعالیتهای اقتصادی و تبادل هیاتهای تجاری نداریم. در رابطه با مسائل سیاسی هم فکر نمیکنم تعیین تاریخ و پروسه زمانی کار صحیح و مناسبی باشد. برنامهریزی برای دستیابی به یک هدف شاید در حوزههای اقتصادی کاربردی باشد اما در حوزههای سیاسی استفاده از اهرمهایی بر پایه حدس و پیشبینی چندان مورد پسند نیست. ما نمیدانیم طی سالهای آینده چه تحولاتی در منطقه و در سطح روابط ما با کشورهای جهان رخ میدهد. مثلاً تا همین چند سال پیش هیچ برآیندی نسبت به ظهور گروه تروریستی نظیر داعش وجود نداشت.
اگرچه ما حدس میزدیم با سیاستهای آمریکاییها در عراق و افغانستان یک نوع حرکتهای ضدآمریکایی نشاتگرفته از ظلمهای کشورهای غربی در منطقه ایجاد شود اما هیچگاه گمان نمیکردیم دامنه فعالیت آن از عراق و افغانستان شروع شود و به دیگر نقاط جهان نیز تسری یابد.
به هر حال شاید بتوان پیشبینی از حرکتهای طرف مقابل و میزان خواست آنها به برقراری این رابطه بر پایه احترام متقابل داشت.
امکانی برای این پیشبینی وجود ندارد.
اما در سیاست معمولاً مناسبات بر اساس حرکت آن سوی میز مذاکره تنظیم میشود. طی دو سال مذاکرات فشرده با طرف آمریکایی هیچ نکته برجستهای که بتواند نشاندهنده تلاش واشنگتن برای ازسرگیری رابطه با تهران باشد وجود نداشته است؟
در حال حاضر ما تمام تمرکزمان را معطوف به اجرای توافق جامع هستهای کردهایم تا در چهار تا شش ماه آینده آن را به سرانجام برسانیم. میخواهیم نسبت به اجرای تعهدات طرف مقابل و صحت اجرای توافق اطمینان داشته باشیم. از خودمان مطمئن هستیم که به تعهداتمان عمل میکنیم اما آیا میتوانیم این تعهد را از جانب آنها هم بدهیم. بر همین اساس هم میگویم باید اجازه دهیم تا اندکی از روند اجرای توافق جامع هستهای طی شود و پس از اطمینان خاطر نسبت به اجرای تعهدات طرف مقابل و به ویژه آمریکاییها در این مورد صحبت کنیم. اگر همه موارد بر اساس برنامهریزیهای صورتگرفته اجرا شود آن زمان میتوان در مورد موضوعات دیگر نیز به گفتوگو نشست. اما همین را بدانید ما در حال حاضر علاوه بر مباحث هستهای با سیاستهای آمریکا در منطقه خاورمیانه هم مشکل داریم و این سیاستها بهگونهای است که در پارهای از موارد ما را رودرروی هم قرار داده است.
سیاست مکمل ما افزایش ارتباط با همسایگان است. با مشخص شدن وضعیت پرونده هستهای و طی مراحل قانونی داخلی آن ما حرکت جدیدی را در افزایش مراودات با کشورهای دیگر آغاز کردهایم.
اما رئیسجمهور آمریکا در زمان اعلان توافق جامع هستهای از تمایل برای همکاری با ایران در مبارزه با گروههای افراطی منطقه خبر داده بود.
در حرف و شعار موضوعات بسیاری مطرح میشود مهم عمل است. آمریکاییها در اجرا 180 درجه عکس شعارهایشان عمل کردهاند.
اما شاید بتوان اینگونه برداشت کرد که توافق هستهای ایران و 1+5 که به نوعی توافقی تاریخی میان تهران و واشنگتن است ایران را به جایگاه گذشته منطقهایاش بازگردانده است.
این واقعیتی تاریخی است که جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین کشورها در سوقالجیشیترین منطقه جهان است. کشوری با 80 میلیون جمعیت که عمدتاً جوان و دارای پتانسیلهای بسیاری هستند. کشور ما به لحاظ منابع عظیم طبیعی، معدنی و نفتی قابلیتهای فراوانی دارد و هر کشوری مایل به برقراری رابطه و ارتباط با آن است. کشورهای جهان به این درک و استنباط رسیدهاند که بهتر است به جای تقابل از در تعامل با ایران وارد شد. اگرچه ما میدانیم با وجود تغییر رویکرد سالهای اخیر بعضی از کشورهای جهان هنوز برخی از کشورهای منطقه هستند که همراه صهیونیستها و البته نومحافظهکاران آمریکایی میخواهند فضا را به دوران تقابل با ایران بازگردانند و نمیدانند که دوران اینگونه رفتارهای زورگویانه به پایان رسیده است.
آیا این موضوع به معنای بنبست سیاسی کشورهایی نظیر عربستان و چرخش نگاهها به سمت ایران نیست؟
این چرخش نگاه از دو سال پیش و پس از توافق اولیه ژنو اتفاق افتاد و حالا هم پس از دستیابی به توافق جامع هستهای بر شدت و حدت آن افزوده شده است. این چرخش نگاه نیز تماماً به دلیل سیاستهای دوستانه دولت آقای روحانی و تعاملات آن با کشورهای جهان بوده است. متاسفانه اهرمهایی که برخی از کشورهای جهان با توسل به آن به دنبال ایجاد تنش و آشوب در منطقه بودهاند تنها گریبانگیر خودشان شده و آنها را به وضعیت فعلیشان کشانده است.
سیاست مکمل وزارت خارجه برای استفاده موثر از این فضا چیست؟
سیاست مکمل ما افزایش ارتباط با همسایگان است. با مشخص شدن وضعیت پرونده هستهای و طی مراحل قانونی داخلی آن ما حرکت جدیدی را در افزایش مراودات با کشورهای دیگر آغاز کردهایم و در تلاش هستیم تا بر حجم و وسعت تعاملاتمان با کشورهای منطقه نیز بیفزاییم. سفرهای هفته گذشته وزیر امور خارجه به کشورهای قطر، کویت و عراق نیز در همین راستا قابل ارزیابی است آقای ظریف تلاش کرد ضمن تبیین سیاستهای منطقهای ایران آنها را از روند دستیابی به توافق جامع هستهای ما آگاه سازد. ایشان این اطمینان خاطر را برای همسایگان ما ایجاد کردند که تمامی سیاستهای ایران در جهت افزایش امنیت منطقهای و بازگشت صلح و ثبات به این نقطه از جهان ترسیم شده است و در همین راستا ایران از همکاریهای منطقهای چه به صورت دوجانبه و چه چندجانبه با کشورهای دیگر نیز استقبال میکند. شاید موضوع مبارزه با ریزگردها که به ظاهر یک بحث زیستمحیطی است مثال مناسبی برای این دست از همکاریها باشد. موضوعی که اگر حل شود میتواند نمودی جهانی از یک همکاری منطقهای را به عرصه ظهور و بروز برساند و در افزایش سطح توسعه و امنیت منطقه هم تاثیرگذار است.
حال که وزارت خارجه اهتمام خود را بر افزایش مناسبات با تمامی کشورهای جهان قرار داده است چرا از پتانسیل اتاقهای بازرگانی و اعضای پارلمان بخش خصوصی استفاده نمیشود. چرا هیچ یک از اعضای اتاق در سفرهای آقای ظریف به کشورهای دیگر حضور ندارند.
این نکته از جمله موضوعات حائز اهمیتی است که قطعاً در سیاستهای آتی وزارت خارجه بدان خواهیم پرداخت. البته همکاریهای دستگاه سیاست خارجی کشور با بخش خصوصی هیچگاه تعطیلبردار نبوده است اما با عنایاتی که وزیر امور خارجه به تجار و بازرگانان کشورمان دارند فکر میکنم در آینده شاهد افزایش حضور اعضای اتاقهای بازرگانی در سفرهای ایشان به کشورهای جهان باشیم. ما اعتقاد داریم که دستگاه سیاست خارجی باید تسهیلکننده مناسبات اقتصادی بخش خصوصی ایران با دیگر کشورهای
جهان باشد.
بنابراین در برنامههای آینده وزارت خارجه تعامل با بخش خصوصی و اتاقهای بازرگانی نیز وجود دارد؟
استنباط من این است که در آینده برای تعاملات خارجی از پتانسیل بخش خصوصی و اتاق بازرگانی استفاده بیشتری میشود.
دیدگاه تان را بنویسید