شناسه خبر : 16302 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سال ۹۲، آغازی بر پایان «یک دهه بحران غیرضروری» بود

سال گشایش دیپلماتیک

سال۱۳۹۲ برخلاف سالیان گذشته به گونه‌ای متفاوت آغاز شد، چنان‌که سخنان مقام معظم رهبری در آغازین روز این سال از گشایشی نو در سیاست خارجی ایران حکایت داشت؛ ایشان از تقاضای آمریکا برای مذاکره خبر دادند.

احسان ابطحی

سال1392 برخلاف سالیان گذشته به گونه‌ای متفاوت آغاز شد، چنان‌که سخنان مقام معظم رهبری در آغازین روز این سال از گشایشی نو در سیاست خارجی ایران حکایت داشت؛ ایشان از تقاضای آمریکا برای مذاکره خبر دادند. اقدامی که اگر چه رهبری به آن خوش‌بین نبودند اما از مخالفت نداشتن با این موضوع سخن گفتند. تحولی دیگر، این سخنان را به دیپلماسی فعال ایرانی بدل کرد؛ انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور در خردادماه، نویدی برای بازگشایی دوباره درهای دیپلماتیک ایران به سوی دنیا بود؛ دمیدن روحی دوباره در دیپلماسی و برون شدن از فضایی انزواگرایانه. این تغییرات نه‌تنها در ساختار و شکل اقدامات که در رویکردها به گستردگی نمایان شد، چنان‌که انتخاب رویکرد اعتدالی و میانه‌رو از سوی دولت نوپای حسن روحانی، نگاه ایران به جهان را به گونه‌ای تغییر داد که حالا بیش از آنکه دیدگاه‌های تقابلی، به اتخاذ تصمیم‌های تنش‌زا منجر شود، بهبود روابط با کشورهای جهان سرلوحه اقدامات قرار می‌گیرد. این رویه، علاوه بر تغییر نگاه جهان به این سوی خاورمیانه، ایران را به کشوری بدل می‌سازد که قرار است پس از هشت سال انفعال دیپلماتیک، بی‌اعتمادی را به اعتماد تغییر دهد. در اولین گام، پیام‌های تبریک مقامات ارشد جهان به روحانی و حضور حدود 55 هیات خارجی به ریاست 14 رئیس دولت و چندین رئیس مجلس و وزیر خارجه در مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری ایران، از شکل‌گیری نگاهی نو به ایران حکایت داشت.
حسن روحانی، رویه دیپلماتیک خود را با سفر به نیویورک برای شرکت در شصت و هشتمین اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به شکلی ملموس رقم زد؛ سفری که امیدها را برای پایان دادن به تنگناهای سیاسی و اقتصادی برانگیخت و فرصتی بود برای آنکه او شعار خود را مبنی بر «سیاست آشتی و صلح، همراه با تعامل سازنده با دنیا را پیش می‌برم» عملی کند.
«شیخ دیپلمات» در این سفر با پشتوانه گام برداشت؛ علاوه بر پشتوانه مردمی برخاسته از آرای انتخابات ریاست‌جمهوری به عنوان یک سرمایه اجتماعی، سخنان مقام معظم رهبری و استفاده از عبارت «نرمش قهرمانانه» نیز، او را به حمایت سطوح بالای حاکمیت مسلح کرد تا در دیدارهای مختلف با سران کشورها و سخنرانی در مجمع عمومی پرقدرت ظاهر شود؛ آنجا که به نام ایران طرح «جهان علیه خشونت و افراطی‌گری» را برای قرار گرفتن در دستور کار سازمان ملل متحد پیشنهاد کرد.
مقام معظم رهبری در شهریور گذشته از «نرمش قهرمانانه» در روابط دیپلماتیک سخن گفتند و آن را به معنای «مانور هنرمندانه و استفاده از شیوه‌های متنوع برای دستیابی به اهداف و آرمان‌های گوناگون نظام اسلامی» تفسیر کردند؛ واژه‌ای که نه‌تنها در نیویورک بلکه در اقدامات بعدی جمهوری اسلامی ایران به ویژه در مذاکرات هسته‌ای با 1+5 به وضوح نمایان شد.
در این میان، گفت‌وگوی تلفنی روحانی و باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا بسیار مهم بود؛ این اقدام اگرچه با انتقادهایی در داخل و مخالفت صهیونیست‌ها مواجه شد، سبب شکل‌گیری تحرکی جدی در مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب شد، چه آنکه روحانی در تشریح این گفت‌وگوی تلفنی، از تاکید خود به «لزوم تسریع حل و فصل مساله هسته‌ای با اوباما» سخن گفت. در واقع می‌توان این تماس تلفنی را که اولین گفت‌وگوی مستقیم دو کشور پس از 33 سال قطع رابطه دیپلماتیک بود، درآمدی بر آغاز مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب و در نهایت توافق تاریخی ژنو دانست.
جمهوری اسلامی ایران و غرب، اکتبر 2013 (مهرماه92) را برای دور اول مذاکرات هسته‌ای انتخاب کردند؛ مذاکراتی که با محوریت «تعیین درصد و میزان غنی‌سازی اورانیوم» از سوی کشورهای غربی تا سه مرحله در ژنو، یکی از مقرهای اروپایی سازمان ملل متحد به طول انجامید. اگرچه مذاکرات «ژنو1» با بحث‌های مقدماتی و بدون نتیجه‌ای چشمگیر به مرحله بعد موکول شد اما در مذاکرات موسوم به ژنو2، طرفین وارد فاز جدیدی از گفت‌وگوها شدند. ژنو2 به علت برخورداری از اهمیت فراوان برای صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی، در مرکز توجهات بین‌المللی قرار گرفت، هر چند که از آغاز بحران هسته‌ای، این اولین بار نبود که نمایندگان دو طرف، برای رسیدن به توافق یا دست کم کاهش تنش‌ها به ژنو می‌آمدند. گفت‌وگوهایی که در این فاز از مذاکرات، به «جدال بر سر واژه‌ها» بدل شد و با کار‌شکنی فرانسه باز هم از رسیدن به توافق مشترک بازماند. «لوران فابیوس» وزیر امور خارجه فرانسه پیش از آغاز این مرحله از مذاکرات «شرایط» را برای توافق با ایران مناسب ندانست و خواهان در نظر گرفتن «امنیت اسرائیل و نگرانی‌های کشورهای منطقه خاورمیانه» در این مذاکرات شد. آنچه در این میان اهمیت داشت، موضع سرسختانه فرانسه درباره به رسمیت شناختن حق ایران در زمینه غنی‌سازی اورانیوم بود که بر مشکلات موجود بر سر توافق هسته‌ای افزود. تا آنجا که ایران و کشورهای 1+5، آذرماه برای سومین بار برای ازسرگیری مذاکرات به ژنو سوئیس رفتند.
هرچند می‌توان به مذاکرات ژنو1 و ژنو2 به عنوان مقدماتی برای ژنو3 نگریست اما اراده آمریکا برای رسیدن به توافق در این مرحله قابل انکار نیست. در شرح اهمیت این گفت‌وگوها همین بس که وزرای خارجه شش کشور موسوم به 1+5 خود را به ژنو رساندند و این امر نشانگر علاقه این کشورها برای به نتیجه رسیدن مذاکرات بود. با این همه مذاکرات با پذیرش حق غنی‌سازی برای ایران و کاهش تدریجی تحریم‌ها به توافقی تاریخی منجر شد که شش ماه به طرفین فرصت داد تا پایبندی خود را با رفتار‌های اعتمادساز به این توافق اثبات کنند. به نظر می‌رسد اراده جدی طرفین برای حل موضوع هسته‌ای مهم‌ترین عاملی باشد که رسیدن به نتیجه و توافق مشترک را در این دور از مذاکرات برخلاف مذاکرات فرسایشی تیم مذاکره‌کننده دولت قبل میسر ساخته است. همچنین دریافت جدیت ایران در مذاکرات از سوی غرب سبب شد تا مذاکرات با «دیپلماسی روحانی» به نتایجی ملموس دست یابد.
اگر چه این توافق به مذاق تندروهای داخلی و خارجی خوش نیامد اما با وجود انتقادات تند این افراد، رهبری، در حمایت دوباره از تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای، آنان را «فرزندان همین انقلاب» خواندند و بر همین اساس رئیس‌جمهور توانست به کمک دیپلماسی فعال خود، مهم‌ترین وعده انتخاباتی‌اش را عملی کند؛ کاهش و لغو تحریم‌ها که از وعده‌های روحانی بود، حالا و در پی توافق ژنو یکی پس از دیگری رنگ می‌باخت.



آنچه جمهوری اسلامی ایران و 1+5 را یک بار دیگر در اواخر بهمن‌ماه پشت میز مذاکره کشاند تصمیم‌گیری‌ها برای رسیدن به توافق نهایی پس از اتمام فرصت شش‌ماهه توافق ژنو بود. دور اول این مذاکرات که با عنوان مذاکرات جامع و با بحث‌های کارشناسی شکل گرفت، این بار در مقر سازمان ملل در وین، پایتخت اتریش، برگزار شد و مذاکره‌کنندگان زیر نظر محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران و کاترین اشتون مسوول سیاست خارجی اروپا به بحث و بررسی برای کاهش اختلافات هسته‌ای پرداختند؛ مذاکراتی که بیش از هر چیز از رفتارهای اعتمادساز طرفین تاثیر می‌پذیرد، چنانچه پس از ادعای کاخ سفید مبنی بر طرح برنامه موشک‌های بالستیک ایران در این دور از مذاکرات، روند اعتماد‌سازی با مشکل مواجه شد. در همین شرایط بود که رهبر معظم انقلاب، بار دیگر خوش‌بین نبودن به مذاکرات را یاد‌آوری کردند و «اصرار غرب و آمریکا برای مذاکره درباره موضوع هسته‌ای» را از دلایل «مخالفت نکردن خود با این موضوع» برشمردند، اما در آستانه مذاکرات وین که اواخر بهمن‌ماه برگزار شد، همچنان از ادامه مذاکرات سخن گفتند و تاکید کردند «ایران نقض‌کننده کاری که شروع کرده است، نخواهد بود».
از آنجا که غنی‌سازی اورانیوم مهم‌ترین مساله غرب در ادوار مذاکرات بود، وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا که تا پیش از این با‌ سازی مخالف، «توافق نهایی» را «برچیدن بسیاری از بخش‌های برنامه هسته‌ای ایران» قلمداد می‌کرد، در قلب اسرائیل زبان به اعتراف گشود و خواستِ آمریکا و اسرائیل را برای محروم ساختن ایران از حق غنی‌سازی «خواستی غیرمنطقی» نامید؛ او در بیت‌المقدس اعلام کرد «ایران در توافق نهایی هسته‌ای، می‌تواند غنی‌سازی اورانیوم داشته باشد». این اعتراف می‌تواند به مثابه یک گام به جلو برای ایران تلقی شود. گامی که می‌توان آن را ناشی از حضور قدرتمند تیم ایرانی به رهبری محمد‌جواد ظریف در مذاکرات دانست، همان‌طور که سیدعباس عراقچی عضو تیم مذاکره‌کننده ایرانی، از توافق بر سر ابعاد غنی‌سازی در مذاکرات آتی خبر می‌دهد.



به طور کلی می‌توان بزرگ‌ترین چالش ایران و غرب در سال پیش‌رو را چالش‌ها بر سر مذاکرات هسته‌ای، نصب سانتریفوژهای جدید و تکمیل رآکتور آب سنگین اراک دانست، چه آنکه دو موضوع اخیر می‌تواند به کلید مذاکرات سیاسی و دیپلماتیک آتی بدل شود؛ از این رو همچنان انتظار می‌رود دولت بتواند با عقلانیت و درایت مذاکرات را در جهت نیل به منافع ملی تا نهایی شدن برخورداری ایران از حق غنی‌سازی به پیش برد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها