تصمیم فرادولتی تهران - واشنگتن
مکالمه تابوشکن
تماس تلفنی روسای جمهوری دو کشوری که به مدت ۳۵ سال رابطه دیپلماتیک نداشتهاند و یکدیگر را اصلیترین دشمن خود میپندارند، فینفسه حائز اهمیت است.
تماس تلفنی روسای جمهوری دو کشوری که به مدت 35 سال رابطه دیپلماتیک نداشتهاند و یکدیگر را اصلیترین دشمن خود میپندارند، فینفسه حائز اهمیت است. بنابراین، هنگامی که سوزان رایس، مشاور امنیت ملی باراک اوباما، در برابر خبرنگاران از تماس تلفنی روسای جمهوری ایران و آمریکا سخن به میان آورد، همگان در تعجب فرو رفتند و این خبر برای چند روز در صدر اخبار جهان قرار گرفت. اما چه گذشت که حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران در دقایق پایانی نخستین سفر خود به نیویورک برای شرکت در نشست مجمع عمومی، از طریق خطوط تلفن، با باراک اوباما به گفتوگو پرداخت؟ در حالی که پیش از آن، حتی قرار گرفتن روسای جمهوری وقت ایران و آمریکا در یک عکس یادگاری سران کشورهای جهان نیز امکانپذیر قلمداد نمیشد. تحولات چند ماه گذشته به گونهای رقم خورده است که ایران و آمریکا برای نخستین بار در سه دهه گذشته در مرحله تنشزدایی، حداقل در بحث هستهای قرار گرفتهاند. هر دو کشور با محدودیتهایی مواجه شدهاند که خروج از آن، به گفتوگوهای واقعی نیاز دارند و باید دیوار بیاعتمادی را کاهش دهند. برای ایران، سالهای اخیر با شدیدترین تحریمهای اقتصادی از جانب آمریکا و متحدانش همراه بوده است. این تحریمها گرچه ظالمانه خوانده شدهاند، با این حال بر اقتصاد ایران و زندگی شهروندان ایرانی تاثیر مخرب برجای گذاشته است. همچنین آمریکاییها، نیروهای سیاسی در منطقه را علیه ایران بسیج کردهاند و این احتمال وجود دارد که با تشدید خصومتها میان تهران و واشنگتن، تهدیدات امنیتی خطرناکی از جانب برخی کشورهای منطقه متوجه ایران شود. در طرف مقابل نیز آمریکاییها با گذشت چند سال اعمال تحریمهای شدید علیه ایران به خواستههای خود نرسیدند. به عبارت دیگر، به همان اندازه که بر وسعت تحریمها علیه ایران افزوده شده، ایران بر سرعت پیشرفت برنامههای هستهای صلحآمیز خود افزود تا جایی که مقامات آمریکایی از زمان یکساله برای رسیدن ایران به توان ساخت سلاح اتمی سخن به میان آوردند. تحولات منطقهای از جمله ناآرامیها در افغانستان، عراق، مصر و سوریه موجب شد تا از یکسو، «خطر ایران هستهای» به حاشیه رانده شود و از سوی دیگر، توجه و انرژی آمریکاییها به موضوعات دیگر جلب شود. در چنین فضایی هر دو طرف به این نتیجه رسیدند که میتوان با تمرکز بر مهمترین موضوع مورد اختلاف یعنی برنامههای هستهای ایران، مسیر جدیدی را آزمود. اما بدون وارد کردن یک شوک روانی به سه دهه خصومت، امکان تحقق چنین هدفی دور از دسترس به نظر باقی میماند. به همین دلیل، رئیس دولت جدید در ایران که شعار اعتدال را در دوران رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری برگزیده بود، قالبهای گذشته را کنار گذاشت و در اقدامی تابوشکنانه، با همتای آمریکایی خود تلفنی سخن گفت. گفتوگوی تلفنی رئیسجمهوری ایران با رئیسجمهوری آمریکا، تصمیمی فراتر از تصمیم قوه مجریه بود. برای آمریکاییها که سالها به شرور و یاغی خواندن ایران عادت کرده بودند، تماس تلفنی اوباما با روحانی، عملی شجاعانه بود. از آنجا که هرگونه مناسبات میان تهران و واشنگتن بدون جلب رضایت لابی اسرائیل مقدور نیست، تصمیم برای تنشزدایی با ایران، در آمریکا اقدامی حاکمیتی و فرادولتی تلقی شده است. به هر حال، یک تماس تلفنی چنددقیقهای گرچه به 35 سال دشمنی میان ایران و آمریکا پایان نداد، اما حداقل تابوهای گذشته را کنار گذاشت. پیش از آن، چنین تبلیغ میشد که یک تماس، یک دیالوگ یا حتی یک خوش و بش میان مقامات دولتی دو کشور، عدول از ارزشهای حاکم بر تهران و واشنگتن خواهد بود. اما اتفاقی که در نیویورک رخ داد، چنین ذهنیتی را برطرف کرد و نشان داد میتوان حتی با اصلیترین دشمنان نیز مذاکره کرد بدون اینکه اصول فدا شوند. اما اینکه ضرورتاً این مذاکرات، نتایج مورد قبول تهران یا واشنگتن را تامین کند، به شرایط دیگر نیاز دارد که باید در آینده محقق شوند.
دیدگاه تان را بنویسید