تاریخ انتشار:
دوران نیجریه
آفریقا
پنج دهه و نیم قبل زمانی که نیجریه نخستین دولت خود را در پایان حکمرانی مستعمراتی انتخاب کرد بسیاری انتظار داشتند این کشور به سرعت رشد کند و به قدرت پیشروی آفریقا تبدیل شود. این کشور جمعیت زیاد، بهترین دانشگاههای منطقه و منابع طبیعی سرشار دارد. نیجریه خروارهاخروار بادامزمینی صادر میکرد، یکی از بزرگترین منابع پنبه در جهان بود و خیلی زود به بزرگترین تولیدکننده نفت در آفریقا تبدیل شد.
پنج دهه و نیم قبل زمانی که نیجریه نخستین دولت خود را در پایان حکمرانی مستعمراتی انتخاب کرد بسیاری انتظار داشتند این کشور به سرعت رشد کند و به قدرت پیشروی آفریقا تبدیل شود. این کشور جمعیت زیاد، بهترین دانشگاههای منطقه و منابع طبیعی سرشار دارد. نیجریه خروارهاخروار بادامزمینی صادر میکرد، یکی از بزرگترین منابع پنبه در جهان بود و خیلی زود به بزرگترین تولیدکننده نفت در آفریقا تبدیل شد.
اما در سالیان اخیر امیدهایش نقش بر آب شد. نیجریه در سال 1966 متحمل نخستین کودتای نظامی شد و سال بعد از آن به دلیل جنگ داخلی از هم پاشید. فساد به سرعت گسترش یافت که نهادها را دچار ورشکستگی کرد و مانع دولت در ارائه حتی خدمات اولیه شد. پس از دههها دزدی و آشوب، پرجمعیتترین کشور و بزرگترین اقتصاد آفریقا بسیار به مرز تجزیه شدن نزدیک شده است. در ژانویه امسال بخشهای زیادی از شمال شرقی نیجریه به تصرف جهادیان بیرحم درآمد. بسیاری انتظار داشتند انتخابات پایان ماه مارس به قدری کامل باشد که یک دوره دیگر به گودلاک جاناتان، رئیسجمهوری که به تنهایی نفوذ ندارد، بدهد و اینکه مناطق تحت حمایت مخالفان در شمال به اعتراض برخیزند. انتخابات پیشین که تاکنون جزو سالمترین انتخابات قلمداد شده به بیش از 700 کشته انجامید.
در عوض نیجریه نهتنها منتقدانش بلکه خود را نیز در محدودیت قرار داده است. انتخابات آرام بود و برخلاف چند صندوق حاوی رای تقلبی، تقریباً بازتابدهنده خواسته اکثریت مردم بود. انتخاب کاندیدای مخالفان، محمدو بوهاری، نخستین شکست دموکراتیک رئیسجمهور نیجریه که برای دور دوم ریاست جمهوری وارد کارزار انتخابات شده بود و نیز بهترین فرصت برای پرداختن به انبوه مشکلات کشور بود. طبق گزارش ویژه ما در این شماره نیجریه سرانجام فرصت تغییر را یافت.
گودلاک در برابر بوهاری
شکاکان با تمسخر خواهند گفت که در نیمقرن گذشته هر طلوع جدید در نیجریه اشتباه از آب درآمده است. با وجود این سه دلیل برای خوشبین بودن وجود دارد. باور داشته باشید یا خیر، دلیل نخست خود آقای بوهاری است. اگرچه او در دهه 80 میلادی یک دیکتاتور نظامی و مسوول خشونتهای حقوق بشری بود، اما تولد دوباره او در نقش یک دموکرات به نظر حقیقی میرسد. همچنین به نظر میرسد راستگو و مصمم باشد تا برای افراد غیرمصمم کاری بکند. او به مقامات و نیز خویشاوندان خود هشدار داده اگر به دلیل دزدی دستگیر شوند انتظار رحم و شفقت از جانب او نداشته باشند. دوستان صمیمی او در رژیم سابق هشدار او را جدی گرفتهاند: حتی پیش از سخنرانی افتتاحیهاش در ماه می، گفته میشد آنها درباره بازگرداندن پولهای به سرقت رفته در ازای اعطای عفو مذاکره میکنند.
برگزاری انتخابات خودش دلیل دیگری برای امیدواری است. مردم نیجریه با تجربه نخستین رایگیری سالم ثابت کردند دیگر تحمل تقلب را ندارند. این درسی آموزنده است که رئیسجمهوری که بر سر قدرت است ممکن است با در اختیار داشتن تمام منابع کشور شکست بخورد. این نشان میدهد رایدهندگان حکومت ظلم را توبیخ خواهند کرد. سایر احزاب حاکم تثبیتشده و غرق در فساد مانند حزب آفریقای جنوبی با نگرانی نظارهگر ماجرا هستند.
و دلیل آخر اینکه طبقه متوسط نیجریه به سرعت در حال رشد است. حکومت نیجریه با تمام کاستیهایش، نسبت به اواسط دهه 90 میلادی، زمانی که حاکم آن سانی آباچا، که هم مستبد و هم به لحاظ اقتصادی بیسواد بود، کمتر ظالمانه است. در دهه گذشته متوسط رشد بیش از هفت درصد بوده که فرصتهایی را برای جوانان نیجریه فراهم ساخته تا زندگی خوبی برای خود بسازند. بسیاری از آنها به جای آنکه برای پیوستن به دولت بشتابند تا از هموطنان خود رانتخواری کنند به سمت شروع کسب و کاری برای خود رفتهاند. گوشیهای هوشمند و رسانههای اجتماعی به این رشد کمک کرده و نیجریه را هر چه بیشتر شفاف میکند. رانندگانی که توسط پلیس تلکه میشوند میتوانند از این صحنهها فیلم بگیرند و در یوتیوب منتشر کنند. در طی انتخابات رایدهندگان از برگه رای خود در جایگاههای انفرادی عکس گرفتند و در توئیتر منتشر کردند و بدین ترتیب از مقیاس سوء مدیریت کاستند. آوارگان نیز در این میان کمک کردند. بیش از یک میلیون نفر از آنها در کشورهای ثروتمند عمدتاً آمریکا و بریتانیا زندگی میکنند. آنها که زندگی در دولتهای پاکتر در خارج از کشور را تجربه کردهاند اکنون انتظار دارند در زمان برگشت
به کشور شاهد اوضاع بهتری باشند.
وظایف اصلی آقای بوهاری مبارزه با فساد و بهبود امنیت کشور است. اینها در حقیقت با هم ارتباط دارند، زیرا دولت فاسد و دزد، تخم اغتشاش را میپاشد و سپس در فرونشاندن آن ناتوان است. نیجریه در ابتدای امسال تقریباً سه استان شمالی خود را در جنگ با بوکوحرام (گروهی افراطی که شیفته چپاول و کشتار و مخالف تحصیل به خصوص برای دختران هستند) از دست داد. این گروه تا مدتی موفق بود زیرا هیچکس به رویارویی با آن نرفته بود. گفته میشود مقامات نیجریه به دشمن سلاح میفروختند و نیروهای خود را در نبرد با دشمن بدون تجهیزات رها میکردند. بوکوحرام تنها زمانی به عقب رانده شد که ارتشی از کشور همسایه یعنی چاد وارد عمل شد. آقای بوهاری باید ارتش را پاکسازی کند و به آن نظم دهد. یک شروع خوب فرمان دادن به ژنرالهایی که قرار بود علیه تکفیری بجنگند و بیرون کشیدن آنها از دفترهای خنک و مطبوع خود در پایتخت کشور و فرستادنشان به مقرهای نزدیک به میدان نبرد بود.
کارها با هم جمع میشود؟
آقای بوهاری برای سرکوب گستردهتر فساد باید فرصتهای فساد را کاهش دهد و نیز افراد خائن را دستگیر و مجازات کند. یک گام اولیه و روشن میتواند رسیدگی درست به درآمدهای نفتی کشور باشد. طبق برآوردها یکسوم این درآمدها پیش از رسیدن به خزانه دولت دزدیده شده است.
یک روش دیگر برای کاهش گسترده فساد کاستن از نقش دولت در اقتصاد است. نیجریه مقررات سنگینی دارد و مقامات برای اجرا نکردن آنها درخواست رشوه میکنند. این کشور همچنین سیاستهایی دارد که برانگیزاننده سوءاستفاده است، مانند کنترل قیمت بنزین که باید پایینتر از نرخ بازار به فروش برسد همراه با سوبسیدهای زیاد برای جبران فروشندگان. اغلب این سوبسیدها دزدیده میشود و سوخت بار دیگر به بازار برمیگردد و سبب کمبود همیشگی بنزین در جایگاههای عرضه سوخت میشود. حذف سوبسیدها و قوانین مربوط به قیمت سبب ریشهکنی دزدی میلیاردها دلار میشود. آقای بوهاری همچنین باید تعرفههای سر به فلککشیده روی کالاهای وارداتی را (که سبب افزایش قاچاق میشود) کاهش دهد، قیمت برق و گاز را آزاد کند (که اکنون به قدری اندک است که مانع سرمایهگذاری در بخش انرژی میشود)، و به شرکتهای خصوصی اجازه ساخت جاده، پل و راهآهن برای کشاورزان و شرکتهای نیجریه بدهد که برای فرستادن محصولات خود به بازار به آنها نیاز شدیدی دارند.
نیجریه از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا به عنوان بزرگترین کشور قاره آفریقا پتانسیل زیادی برای رشد دارد. اگر شکست بخورد، نیمی از کشورهای همسایه را نیز با خود به پایین میکشد. اگر آقای بوهاری نیجریه را به راه اندازد، میتواند آن را به موتورخانه آفریقا و منبع الهام مردمی تبدیل کند که از دولتهای غارتگر به تنگ آمده و خواهان برچیدن چنگالهای متجاوز آنها هستند.
دیدگاه تان را بنویسید