تاریخ انتشار:
کار نیک با نیک کار کردن
بشردوستی
طبق گفته آلانا پتروسکه(Alana Petroske) که در بنگاه حقوقی ویزرز(Withers) به موسسات خیریه خدمات مشاورتی میدهد موج جدید علاقهمندی به انساندوستی تاثیرگذار بیشتر در میان خیرینی دیده میشود که سابقهای در تجارت و کسب و کار دارند و هدفشان این است که صدقه دادن به همان اندازه کار تجاری بهرهوری و سودمندی داشته باشد. بیل گراس یک نمونه اخیر از این افراد است.
الی هسن فلد (Elie Hassen Feld) یکی از بنیانگذاران سازمان غیرانتفاعی گیوول (GiveWell) که خود زمانی مدیر یک صندوق تامین بود این سوال را مطرح میکند: کدام سازمان خیریه میتواند بیشترین سودمندی را به ازای هر دلار صدقه ایجاد کند؟ سازمان گیوول با این هدف تاسیس شد تا به این سوال گروه بزرگی از خیرین پاسخ دهد که قبل از صدقه دادن دوست دارند بدانند پول نقد خود را به کدام خیریه بسپارند تا بیشترین سودمندی را داشته باشد. سازمان گیوول موسسات خیریه را در زمینههای مختلف مطالعه و بررسی میکند تا شواهد محکمی بیابد که نشان دهند بهترین کارها با هزینههایی منطقی انجام شدهاند. به عنوان مثال میتوان به ریشهکن کردن مالاریا یا درمان کودکان مبتلا به انگل اشاره کرد.
طبق گفته آلانا پتروسکه (Alana Petroske) که در بنگاه حقوقی ویزرز (Withers) به موسسات خیریه خدمات مشاورتی میدهد موج جدید علاقهمندی به انساندوستی تاثیرگذار بیشتر در میان خیرینی دیده میشود که سابقهای در تجارت و کسب و کار دارند و هدفشان این است که صدقه دادن به همان اندازه کار تجاری بهرهوری و سودمندی داشته باشد. بیل گراس یک نمونه اخیر از این افراد است. این میلیاردر سرمایهدار در زمینه اوراق قرضه میگوید قصد دارد تمام ثروتش را صرف امور خیریه کند و اکنون برنامه اعطای مستقیم سازمان گیوول را انتخاب کرده که کمکهای نقدی را بدون واسطه در اختیار مردم فقیر در آن دسته از کشورهای در حال توسعه قرار میدهد که به توصیف او عملکرد فوقالعادهای دارند.
بشردوستی ماجراجویانه که از سرمایهداری ماجراجویانه الگو میگیرد راهی را برای سرمایهگذاری در امور خیریه پیشنهاد میکند که در حال آزمایش رویکردهای جدید برای حل مسائل قدیمی هستند. برخی از خیران قدیمی از جمله بنیاد گیتس و USAID (سازمان کمکرسانی دولتی آمریکا) رقابتها و مسابقاتی را برای رویکردهای نوآورانه بر پا میکنند. اگر تاثیرگذاری و کارایی این رویکردها به اثبات برسد آنها به سرعت توسعه و گسترش مییابند. این خیران ارزیابیهای سختگیرانهای دارند: تقریباً نیمی از پروژههایی که توسط سازمان کمکرسانی دولتی آمریکا تامین مالی میشوند باید استانداردهای طلایی را رعایت کنند و گاهی اوقات آزمونهای تصادفی را پشت سر گذارند.
پراکندگی صدقات نیز زیاد است اما در مجموع میزان مشارکت آنها بسیار بیشتر از کمکهای میلیاردرهای بشردوست و سازمانهای آنهاست. مطالعهای که در سال 2007 انجام گرفت نشان داد خانوارهای آمریکایی حداقل 60 میلیارد دلار در سال را به امور خیریهای که بر رفع نیاز فقرا تمرکز دارد، اختصاص میدهند. در مقایسه میتوان اشاره کرد که مجموع کمکهای بنیاد گیتس در سال گذشته 9 /3 میلیارد دلار بود.
اعضای انجمن «پرداخت بر طبق توانایی» که در آکسفورد مستقر است، اصرار دارند در طول زندگی کاری خود کمکهای مستقیم را به آن دسته از سازمانهای خیریه اعطا کنند که به کارآمدترین و موثرترین شکل فقر را کاهش میدهند. بسیاری از این افراد فارغالتحصیلان تازهکاری هستند که درآمدی متوسط دارند. با استفاده از اطلاعات خود سازمانهای خیریه، این انجمن برآورد کرد که سازمانهای کارآمدی که بر بهداشت و سلامت تمرکز کردهاند بیش از هزار برابر سازمانهای غیرکارآمد مفید بودهاند. این برآوردها با کمک واحد استانداردی به نام «سالهای پرکیفیت زندگی» صورت گرفته است که تداوم و کیفیت زندگی را با یکدیگر ترکیب میکند. بنابراین انتخاب سازمان خیریه مناسب به همان اندازه تصمیمگیری در مورد میزان کمک اهمیت دارد.
اینکه نیکوکاران توجه زیادی به کاربرد صدقات خود دارند شاید در نگاه اول بسیار خوب به نظر برسد اما تقاضا برای ارائه شواهدی دال بر تاثیرگذاری کمکها ممکن است سازمانهای خیریه را وادار کند به جای تمرکز بر اقدامات درازمدت و معنادار بر نتایج کوتاهمدت تمرکز کنند. پروژههای ارزشمند اما پرخطری مانند پیشتازی در مطالعات پزشکی ممکن است کنار گذاشته شوند. سازمانهای دیگری که با گروههای مشکلآفرین همانند نوجوانان بزهکار کار میکنند نیز ممکن است دلسرد شوند. به گفته ایونا جوی از اندیشکده «پایتخت جدید بشردوستی» هیچکس مایل نیست ببیند سازمانهای خیریه به سمت پروژههای آسانتری که احتمال بالایی از موفقیت دارند حرکت میکنند.
به عقیده خانم جوی مشکل بالقوه دیگر آن است که اگر یک سازمان خیریه به اشتباه خود اعتراف کند، ممکن است نیکوکارانی که به نتیجه کار اهمیت میدهند خود را کنار بکشند. این کار باعث میشود سازمانهای خیریه به جای درس گرفتن از اشتباه درصدد توجیه آن برآیند. اگرچه تقریباً سهچهارم از سازمانهای خیریه بریتانیا با درآمد سالانهای بیش از 10 هزار پوند ادعا میکنند سخت در تلاش هستند تا تاثیرگذاری خود را اندازه بگیرند، فقط پنج درصد اعلام کردند این اندازهگیری با هدف بهبود خدمات انجام میشود. بیش از نیمی از سازمانها فقط قصد دارند خیرین را راضی کنند.
این فرصتی است که ممکن است از دست برود. سولار اید (Solar Aid) که در سال 2013 برنده جایزه «چالش تاثیرگذاری جهانی» گوگل شد، لامپهای خورشیدی را با قیمت 10 دلار میفروشد تا خانوارها به طور میانگین سالانه 70 دلار در مصرف نفت صرفهجویی کنند. فروش آنها در سال 2012 در مالاوی و سایر نقاط ناموفق بود. واحد پژوهش و تاثیرگذاری این بنگاه متوجه شد مشتریان درست زمان برداشت تنباکو توانایی مالی خرید لامپها را دارند. به عقیده مدیر واحد پژوهش و تاثیرگذاری همزمانسازی برنامه فروش لامپ خورشیدی با این دوره زمانی باعث شد کارآمدی بنگاه بالاتر رود و بنگاه بتواند به تعداد بیشتری از افراد فقیر دسترسی پیدا کند.
برخی خیرین به اشتباه فکر میکنند هزینه سربار کمتر سازمان خیریه به معنای کارآمدی بیشتر آن است. اما سازمانهای خیریه برای کارکنان، پژوهش و زیرساختارها به مبالغ پولی زیادی نیاز دارند. دارسا که یک بنگاه هندی است، نیکوکاران را تشویق میکند تا کمکهای خاصی را صرفاً برای هزینههای اجرایی اختصاص دهند. در سال 2010 این بنگاه موفق شد اولین حلقه خیرین متشکل از سه نیکوکار را ایجاد کند که در مجموع متعهد شدند ظرف سه سال 600 هزار دلار بپردازند تا برای بهبود مدیریت کاری و اندازهگیری تاثیر یک سازمان خیریه کوچک هزینه شود. سازمان خیریه «تحصیل دختران» 10 هزار مدرسه را در راجستان بزرگترین ایالت هند تحت پوشش قرار داده است. ارزیابی اولیه پژوهشگران دانشگاه میشیگان از این سازمان نشان میدهد نرخ ترک تحصیل دختران فقط پنج درصد کم شده است. یکی از مدیران ارشد دارسا این رویکرد را همانند برنامه خرید سهام یک شرکت خصوصی میداند که قصد دارد با بهبود مدیریت به کسب و کار آن ارزش دهد. همانگونه که سازمانهای خیریه بیش از پیش به این واقعیت پی بردهاند: اگر میخواهید کار خوب انجام دهید، باید کارها به خوبی انجام شود.
دیدگاه تان را بنویسید