تاریخ انتشار:
اصلاحطلبان و عارضه آلزایمر مصلحتی
یک استاد علوم سیاسی میگوید «انفعال بهطور فزایندهای در حال تبدیل شدن به طبیعت اولیه بسیاری از اصلاحطلبان است» که برآمدن گونهای از اصلاحطلبان با حیات نباتی، موضعی و مقطعی را در پی دارد. گونهای سنگینپا و بستهذهن که «دهانهای بس گشودهای دارند و هر آن کس را که به مشرب و مکتب انفعال آنان درنیاید و سودای درانداختن طرحی نو در سر باشد، مورد آماج خشونتِ گفتمانی خود قرار میدهند».
یک استاد علوم سیاسی میگوید «انفعال بهطور فزایندهای در حال تبدیل شدن به طبیعت اولیه بسیاری از اصلاحطلبان است» که برآمدن گونهای از اصلاحطلبان با حیات نباتی، موضعی و مقطعی را در پی دارد. گونهای سنگینپا و بستهذهن که «دهانهای بس گشودهای دارند و هر آن کس را که به مشرب و مکتب انفعال آنان درنیاید و سودای درانداختن طرحی نو در سر باشد، مورد آماج خشونتِ گفتمانی خود قرار میدهند». محمدرضا تاجیک در گفتوگو با پایگاه خبری «آفتاب» ضمن انتقاد از آنچه «اختگی و خمودگی آموختهشده» حاکم بر برخی اصلاحطلبان نامید، خاطر نشان ساخت «اصلاحطلبی پروژه و پروسه ناتمام جامعه ماست، لذا عبور از آن نه ممکن است و نه مطلوب، اما توقف منفعلانه در آن نیز نه پسندیده است و نه پذیرفته.» پس باید برای تسطیح زمینی که ناهموار است و ریزش دامها همه تغییرات را شناخت و گفتمان اصلاحطلبی را با آن انطباق داد و این کار مستلزم «تامل و تعمقی انتقادی در خود و برخود» یا به تعبیر دیگر «قانون کار فکری» است. گفتمانی که برای مانایی نیازمند پویایی است. در این صورت «هیچ فضایی برای انفعال اصلاحطلبانی که صرفاً نامی از آن را با خود دارند و به توجیهی متروک
از اصلاحطلبی دخیل بستهاند» باقی نمیماند. این فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است دولت اعتدال «تصمیم و تدبیر» مشخصی در قبال اصلاحطلبان ندارد بلکه میکوشد از مواهبشان بهره گیرد و از مضارشان درامان ماند؛ همانهایی که هم دردند و هم درمان و به همین دلیل است که در دولت یازدهم «اصلاحطلبان کاملاً بهداشتی و پاستوریزهشده و اولتراخودی» که پس از احراز مقام و منصب به نوعی آلزایمر مصلحتی و منفعتی مبتلا میشوند به کار میآیند اما اصلاحطلبان نیک میدانند که «شرایط مطلوب امری بخشودنی و دادنی نیست، بلکه امری ساختنی و گرفتنی است».
دیدگاه تان را بنویسید