تاریخ انتشار:
چرا همهپرسی افزایش سهم طلا در ذخایر ثروت سوئیس رای نیاورد؟
«نه» سوئیسیها به طلا
یکشنبه هفته پیش همهپرسی جنجالی در سوئیس برگزار شد که میتوانست سرنوشت بازار طلا را تا حدودی زیادی عوض کند و آن را از سقوط قیمتی نجات دهد. تبلیغ مدافعان همهپرسی کمی احساسی بود: «طلای سوئیسمان را نجات دهید» یا(Save our Swiss gold) که به موجب رای مثبت آوردن این همهپرسی، بانک مرکزی سوئیس ملزم میشد که سهم طلا را در ذخایر ثروت سوئیس، از ۵/۷ درصد فعلی به ۲۰ درصد افزایش دهد.
یکشنبه هفته پیش همهپرسی جنجالی در سوئیس برگزار شد که میتوانست سرنوشت بازار طلا را تا حدودی زیادی عوض کند و آن را از سقوط قیمتی نجات دهد. تبلیغ مدافعان همهپرسی کمی احساسی بود: «طلای سوئیسمان را نجات دهید» یا (Save our Swiss gold) که به موجب رای مثبت آوردن این همهپرسی، بانک مرکزی سوئیس ملزم میشد که سهم طلا را در ذخایر ثروت سوئیس، از 5/7 درصد فعلی به 20 درصد افزایش دهد. اگرچه به نظر میرسد که موضوع این همهپرسی کاملاً قابل دفاع و رای آوردن است اما به طرز شوکآوری، تقریباً 78 درصد رایدهندگان به این همهپرسی رای منفی دادند و این شکستی سنگین برای حامیان این همهپرسی به حساب میآید. به راستی چرا این همهپرسی با این محتوا مطرح شد و چرا به این سختی شکست خورد؟
وضعیت ذخایر طلای سوئیس
برای پاسخ به دلیل مطرح شدن این همهپرسی، بررسی وضعیت ذخایر طلای سوئیس مهم است. سوئیس در حال حاضر با دارا بودن 1040 تن طلا، هشتمین کشور برتر دارنده طلای فیزیکی دنیاست. اما این میزان طلا، فقط حدود هفت درصد از ذخایر ثروت این کشور را تشکیل میدهد. اگرچه میزان ذخایر طلای سوئیس از نظر وزنی رتبه خوبی دارد اما از نظر سهم در میزان کل ذخایر کشور، جایگاه مناسبی ندارد. مثلاً طلا، 72 درصد ذخایر آمریکا، 67 درصد ذخایر آلمان، 66 درصد ذخایر ایتالیا و 65 درصد ذخایر فرانسه را تشکیل میدهد. حتی سهم طلا در ذخایر ونزوئلا، 69 درصد است و این اعداد حاکی از این است که سهم طلا در ذخایر سوئیس در مقایسه با دیگر کشورها بسیار اندک است. اما چرا سهم طلا در ذخایر سوئیس، اینقدر کم است؟
قطع رابطه طلا و ارز
با قطع شدن رابطه دلار و طلا در دهه 70 میلادی به وسیله نیکسون، رئیسجمهور وقت آمریکا، تقریباً رابطه همه ارزهای عمده با طلا از بین رفت. فرانک سوئیس اما آخرین پول از ارزهای عمده دنیا بود که این رابطه را در سال 2000 قطع کرد؛ یعنی حدود 30 سال بعد از قطع رابطه دلار با طلا. قطع شدن رابطه فرانک سوئیس و طلا نیز در پی یک همهپرسی، مشابه همهپرسی روز یکشنبه، در سال 1999 رخ داد. قطع رابطه فرانک سوئیس با طلا به معنای این بود که دیگر بانک مرکزی سوئیس مجبور نبود به اندازه 40 درصد فرانک سوئیس که چاپ میکند، طلا به عنوان پشتوانه نگه دارد. مشخص است که به موجب این کار، دست بانک مرکزی سوئیس برای چاپ فرانک سوئیس برای پاسخ به مقتضیات شرایط اقتصادی باز گذاشته شد و در ضمن این بانک برای تنوع بخشیدن به ذخایر خود آزادی عمل بیشتری پیدا کرد. در نتیجه قطع رابطه فرانک سوئیس و طلا، بانک مرکزی سوئیس توانست فرانک سوئیس جدید چاپ کند تا در برابر ورود سرمایه بیش از حد به این کشور، ارزش فرانک را پایین نگه دارد و صادرات را حمایت کند. علاوه بر این، بانک مرکزی سوئیس از سال 2000 تا سال 2008، 1300 تن از ذخایر طلای خود را فروخت و طلا را به دیگر
انواع داراییها به خصوص ارزهای عمده از جمله دلار و یورو و نیز اوراق قرضه آمریکا تبدیل کرد. مجموع این اتفاقات پس از سال 1999، سبب شد سهم طلا در ذخایر سوئیس به شدت افت پیدا کنند.
علاوه بر سهم اندک طلا در ذخایر سوئیس، دلیل دیگری نیز برای حمایت از افزایش سهم طلا در ذخایر سوئیس وجود داشت. در حقیقت پس از بحران مالی سال 2008، بسیاری از دولتها راهحل را در اتخاذ سیاستهای انبساطی برای کاهش ارزش ارزهای خود و تقویت صادرات دیدند و با چاپ بیرویه ارزهای دنیا، از دلار گرفته تا ین ژاپن و احتمالاً یورو، ارزش ذخایر ارزی بسیاری از کشورها دچار افت شده است. مسلماً این خبر خوبی برای ثروت ملی کشورها نیست. طلا به خصوص در این روزها که به شدت کاهش قیمت یافته است، گزینهای جذاب برای فرار از ارزهای «دستکاریشده» و «بیرویه چاپشده» به نظر میرسد. بنابراین، با توجه به مجموعه این دلایل میتوان گفت دلیل درخواستکنندگان این همهپرسی، تمایل عدهای از مردم سوئیس به حمایت از ارزش فرانک سوئیس، افزایش قدرت خرید آن و جایگاه مستقل این ارز به عنوان یکی از داراییهای امن دنیا به حساب میآید.
چرا رای منفی؟
اما چرا با این دلایل به ظاهر منطقی، این همهپرسی با این رای منفی گسترده روبهرو شد؟ دلیل این رای منفی را باید در تبعات منفی اقتصادی ناشی از افزایش سهم طلا در ذخایر سوئیس جستوجو کرد. در حقیقت یکی از مهمترین نتایج رای مثبت آوردن این همهپرسی، مسلماً تقویت بیشتر ارزش فرانک بود که فشار رکودی بیشتر و تورم منفی بالاتری را بر اقتصاد سوئیس وارد میکرد. فرانک سوئیس همین حالا هم تحت فشار زیادی برای افزایش ارزش بیشتر آن به خصوص در برابر یورو است و ارزش آن در برابر یورو، با دستکاری بانک مرکزی سوئیس، به طور مصنوعی پایین نگه داشته شده است. حمایت از کف تبدیل 2/1 فرانک سوئیس در برابر هر یورو دقیقاً همین سیاست دخالت بانک مرکزی سوئیس برای پایین نگه داشتن ارزش فرانک است. اما افزایش سهم ذخایر طلای سوئیس منجر به عرضه ارزهای عمده از جمله یورو و دلار توسط بانک مرکزی سوئیس و در عوض خرید طلا میشد که نتیجه مسلم این کار، تقویت فرانک سوئیس در برابر این ارزها بود و بانک مرکزی سوئیس را در دفاع از کاهش ارزش فرانک دچار مشکل میکرد. پس جای تعجب ندارد که از همان ابتدا بانک مرکزی سوئیس نیز با این موضوع مخالفت کرد و نگرانی خود را از تبعات
منفی اقتصادی رای آوردن این همهپرسی ابراز کرد.
تبعات رای مثبت چه بود؟
اما تبعات رای مثبت به این همهپرسی بر بازار طلا چه میتوانست باشد؟ برخلاف خبر بد بودن برای اقتصاد سوئیس، رای مثبت به این همهپرسی، خبر خوبی برای بازار طلا به حساب میآمد. در حقیقت، افزایش ذخایر سوئیس از 5/7 درصد فعلی به 20 درصد به معنای ورود تقاضای حدود 2000 تنی در بازار طلا بود که به راحتی میتوانست بازار طلا را به حرکت درآورد. بخشی از کاهش قیمت طلا قبل از برگزاری همهپرسی نیز به دلیل این بود که آخرین نظرسنجیها حاکی از جواب منفی سوئیسیها به این همهپرسی بود. اما رای منفی یکشنبه تنها رای منفی سوئیسیها نبود. سوئیسیها برخلاف چند ماه قبل، به همهپرسی دیگری در مورد محدودیت مهاجرت به این کشور نیز رای منفی دادند. هر دوی این همهپرسیها در مورد ذخایر طلا و محدودیت مهاجرت به سوئیس، مورد حمایت راستگراهای سوئیس بودند که چند وقتی است که نظرات آنها در مورد مسائل اجتماعی و اقتصادی سوئیس، به دلیل هزینههای زیاد اقتصادی آنها خریدار ندارد. مثلاً همهپرسی چند ماه قبل آنها در مورد اعمال محدودیت بر مهاجرت رای مثبت آورد. اما این رای مثبت، محدودیتهای گستردهای را در مورد رابطه سوئیس با اتحادیه اروپا ایجاد میکرد و سبب
میشد موقعیتهای اقتصادی زیادی برای سوئیس از بین برود. با توجه به آن تجربه، رای منفی به محدودیت بیشتر مهاجرت به سوئیس نیز دور از انتظار نبود. در کل در هر دوی همهپرسیها، مردم سوئیس به «رشد اقتصادی» یا لااقل «اجتناب از رکود اقتصادی» رای دادند.
دیدگاه تان را بنویسید