شناسه خبر : 13859 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

روی کار آمدن پادشاه جدید در عربستان از تغییرات جدید در حیات سیاسی عربستان حکایت دارد

مُلک سلمان زیر ردای پیرمردان

مرگ ملک عبدالله پادشاه ۹۱ساله عربستان و جلوس سلمان‌بن عبدالعزیز برادر ناتنی ۸۰‌ساله او، اگرچه تداوم خط جانشینی میان برادران را بر اساس منشور عبدالعزیز همچنان در روند مورد نظر حفظ کرد، اما کهولت سن و بیماری برادران باقی‌مانده، حکایت از تغییرات محتمل در سیستم جانشینی و گنجانیده شدن نوادگان در این روند خواهد داشت.

کامران کرمی
مرگ ملک عبدالله پادشاه 91ساله عربستان و جلوس سلمان‌بن عبدالعزیز برادر ناتنی 80‌ساله او، اگرچه تداوم خط جانشینی میان برادران را بر اساس منشور عبدالعزیز همچنان در روند مورد نظر حفظ کرد، اما کهولت سن و بیماری برادران باقی‌مانده، حکایت از تغییرات محتمل در سیستم جانشینی و گنجانیده شدن نوادگان در این روند خواهد داشت. به نظر می‌رسد سلطنت ملک سلمان، دوران گذار و انتقال مجدد خواهد بود و شاید آخرین پادشاه از نسل پسران عبدالعزیز. انتخاب یکی از نوادگان سرشناس به نام محمد‌بن نایف به عنوان ولیعهد و از جناح سدیری حکایت از این آینده‌نگری دارد.
فارغ از مساله جانشینی در مونارشی سعودی که پتانسیل چالش‌زا بودن را در ماهیت خود دارد، وجود چالش‌های عمدتاً اجتماعی و سیاسی-امنیتی در ابعاد داخلی و منطقه‌ای پیش‌روی ملک سلمان، بالقوه می‌تواند بر سیستم پیرسالاری بار شود و حیات نظام سیاسی را با چالش‌های عمیق‌تر و دامنه‌دارتر روبه‌رو سازد. در واقع از تبادلات نظام سیاسی عربستان با محیط داخلی و منطقه‌ای، چالش هویدا می‌شود.
ذکر این نکته لازم است که عربستان به دلایلی چون وضعیت باثبات اقتصادی، فقدان مطالبات گسترده و بارشده اجتماعی، نبود مخالفان سازماندهی‌شده و مسائلی از این دست، فرسنگ‌ها با بحران فاصله دارد، اما در صورتی که کارگزاران آل سعود نتوانند تصمیم‌های به موقع را در زمانی که طومار منشور عبدالعزیز در حال پیچیده شدن است، اتخاذ کنند، زمینه‌ها برای طرح مسائل چالش‌زا فراهم خواهد شد.
در عرصه داخلی عربستان با مسائلی چون تقابل سنت‌ها و موج سریع مدرنیزاسیون، مساله حقوق اجتماعی زنان، وضعیت نسل جوانان از حیث شاخص‌هایی چون بیکاری، شبکه‌های اجتماعی، موضوع اقلیت شیعی و همچنین مهار نیروی لیبرال‌ها و بنیادگرایان مواجه است. اگرچه به دلیل واقعیت‌های سیاست قدرت و همچنین بافت اجتماعی و پتانسیل‌های نظام سیاسی برای تحقق مطالبات اجتماعی و مشارکت سیاسی، نباید در طرح این مسائل غلو کرد، اما اینها موضوعاتی است که عربستان تحت تملک ملک سلمان با آنها مواجه است.
اصلاحاتی هر چند کم‌عمق بر پوسته سخت سنت‌ها که ملک عبدالله طی دوران پادشاهی خود از جمله انتصاب زنان در مجلس شورای مشورتی و گفت‌وگوها با اقلیت شیعی صورت داد، با دیدگاه سلمان در خصوص کند کردن روند یا دمیدن در شعله آن مواجه است. بعضاً به دلیل روحیات محتاط‌تر و میانه‌روانه‌تر سلمان، این گمانه مطرح است که مسیر اصلاحات ملک عبدالله به دست برادر ناتنی‌اش کند شود و به‌زعم خود سلمان در یک روند معقول و منطقی قرار گیرد. در بعد منطقه‌ای هم عربستان با مسائل و چالش‌هایی مواجه است که متاثر از فراز و فرودهای فراوان تحولات در خاورمیانه است. داعش، یمن، توافق هسته‌ای ایران و آمریکا، بحرین، عراق و سوریه سربرآورده از دل بحران، از مهم‌ترین موضوعات بالقوه چالشی است که تصمیم‌گیرندگان آل سعود در سطح منطقه‌ای با آن مواجه هستند. ملک سلمان پس از روی کار آمدن دو شورای سیاسی-امنیتی و اقتصادی-توسعه برای تمرکز تصمیم‌گیری ایجاد کرد. به نظر می‌رسد خروجی تصمیمات سیاست خارجی عربستان در این شورا که زیر نظر محمد‌بن نایف اداره می‌شود و سعود‌الفیصل وزیر خارجه کهنه‌کار هم در نهایت تابع تصمیمات نایف خواهد بود، نشان از این دارد که سعودی‌ها در مقطع کنونی نیاز فوری به اتخاذ تصمیمات سریع و صریح دارند.
جولان داعش به عنوان یک گروه تروریستی بنیادگرای رادیکال در سوریه و عراق و در مجاورت مرزهای 900کیلومتری عراق با عربستان، بالقوه می‌تواند منبع تهدیدات امنیتی برای سعودی‌ها باشد. این تهدید امنیتی زمانی دوچندان می‌شود که گرایش‌های فکری و در واقع شالوده فکری این جریان و قرائتی که ارائه می‌کنند با جریان وهابیت در درون مرزهای عربستان اشتراکاتی دارد. تهدید به تصرف مکه و اعلام خلافت اسلامی مساله‌ای نیست که برای سعودی‌ها که خود را خادم‌الحرمین شریفین می‌دانند، قابل قبول باشد. به خصوص که گروه‌های معارض بنیادگرا در داخل عربستان و با وجود سرکوب‌های فراوان، از هسته‌های فکری قوی برخوردار هستند که در صورت فرصت و شرایط خلاء قدرت می‌تواند منبع تهدید برای ریاض باشد. توافق هسته‌ای ایران و غرب، دیگر چالش پیش‌روی سعودی‌هاست. برای عربستان مساله صرفاً در افزایش توانمندی‌های فنی و تکنولوژیک ایران خلاصه نمی‌شود، بلکه اقناع قدرت‌های بزرگ به پذیرش حقوق هسته‌ای و تغییری که در موازنه منطقه‌ای ایجاد می‌کند، مهم‌ترین نگرانی سعودی‌هاست که بر دیگر مولفه‌های قدرت ایران در خلیج فارس و خاورمیانه می‌افزاید.
سعودی‌ها در کرانه شرقی شبه‌جزیره، با بحرین با اکثریت شیعه مواجه هستند، که مداخله نیروهای عربستان برای حفظ ساختار قدرت در منامه به عنوان سرکوب جنبش مردمی این کشور در افکار عمومی شناخته می‌شود و مساله حضور این کشور در بحرین نیز چالش دیگری است که در این رهگذر برای آل‌سعود مطرح است.
یمن دیگر چالش منطقه‌ای در جنوب عربستان محسوب می‌شود. کشوری ضعیف و فقیر که با خطر فعالیت القاعده مواجه است. در دو ماه گذشته نیز جنبش انصارالله در فضای تحولات میدانی رشد کرده و از یک گروه معترض و ضد وضع موجود منطقه‌ای به منسجم‌ترین نیروی ملی این کشور بدل شده است. تهدیدات القاعده، صعود انصارالله در عرصه سیاسی و تضعیف متحدان عربستان از اصلی‌ترین چالش‌هایی است که سعودی‌ها در یمن با آن مواجه هستند. «سلمان شیخ»، مدیر موسسه مرکز بروکینگز در دوحه قطر، در مصاحبه‌ای با دیلی‌تلگراف ادعا کرده بود که از نظر عربستان سعودی، این پیشروی انصارالله در یمن، احساس محاصره شدن توسط ایران را تقویت کرده است. وضعیت در عراق هم برای سعودی‌ها چندان ایده‌آل نیست، علاوه بر متغیر داعش، مساله روندهای سیاسی عراق و گشایش سفارت ریاض در بغداد و بازگشت عربستان به عرصه داخلی عراق موضوع مهمی برای نگاه جدید عربستان به شمار می‌رود.
آینده سیاسی سوریه مساله قابل توجه دیگری برای عربستانی‌هاست. ناکام ماندن تلاش‌ها برای سقوط اسد باعث شده در صورت بازگشت آرامش به سوریه، مساله آینده سیاسی این کشور و نحوه شکل‌بندی روابط از جمله چالش‌هایی باشد که ترمیم آن تحت تاثیر سال‌ها فشار برای براندازی قرار خواهد گرفت و ذهنیت سوری‌ها این مساله را در نظر خواهد داشت.
اگر به این موضوعات منطقه‌ای مهم، فهرست دیگری همچون عرصه سیاسی در لبنان و انتخاب رئیس‌جمهور، کمک‌های اقتصادی به مصر و حفظ نفوذ در ساختار سیاسی این کشور، چالش گفتمانی اخوان‌المسلمین، بلندپروازی‌های قطر و چالش‌های عربستان در بسط نفوذ خود بر شورای همکاری خلیج فارس و همچنین سطح ارتباطات با آمریکا، نفت و کاهش درآمدهای ارزی را نیز اضافه کنیم، منابع چالش‌زا برای عربستان، گستره وسیعی را دربر می‌گیرد که چینش آنها در کنار یکدیگر، می‌تواند تهدیدی برای گستره نفوذ این کشور باشد. در چنین محیط پرآشوب و متلاطمی، به نظر می‌رسد سعودی‌ها، تمرکز خود را بر موضوعات مهم و در واقع اولویت‌بندی‌شده‌تر قرار دهند. توجه به حلقه اول پیرامونی در راس هرگونه تصمیم قرار خواهد گرفت. تمرکز بر یمن، اصلی‌ترین کانون توجه عربستان در این میان خواهد بود. چرا که تغییر معادلات میدانی در حیاط خلوت عربستان موضوعی نیست که قابل اغماض باشد. در مرحله بعد تمرکز بر مهار ایران قابلیت عملیاتی شدن پیدا خواهد کرد. به نظر می‌رسد در چنین وضعیتی و به دلیل ناگزیر بودن سعودی‌ها از انتخاب‌های صریح، گفت‌وگو برای متعادل‌سازی در اولویت بیشتری از تقابل قرار خواهد گرفت. شکل‌بندی به اتحاد جدید در سطح منطقه، مصالحه با اخوان‌المسلمین و کاستن از شدت تهدیدها، تقویت بیش از پیش روابط با مصر و ترکیه و کاهش سطح اختلافات با قطر در فرآیندهای شورای همکاری خلیج فارس از دیگر سیاست‌های اتخاذی عربستان در این روند خواهد بود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها