روسیه پس از توافق ژنو به ایران چگونه نگاه میکند؟
افزایش نقش منطقهای ایران
حجم داد و ستد ایران و روسیه از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۰ حدود چهار میلیارد دلار بوده که در سال ۲۰۱۳ به ۵/۱ میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است. این رقم در مقایسه با کشورهای دیگر بسیار کم است. عمده این مبادلات در زمینه فناوری به ویژه فناوری نظامی بوده است که برای جایگاه ایران در منطقه بسیار مهم است.
حجم داد و ستد ایران و روسیه از سال 1991 تا 2010 حدود چهار میلیارد دلار بوده که در سال 2013 به 5/1 میلیارد دلار کاهش پیدا کرده است. این رقم در مقایسه با کشورهای دیگر بسیار کم است. عمده این مبادلات در زمینه فناوری به ویژه فناوری نظامی بوده است که برای جایگاه ایران در منطقه بسیار مهم است. روسیه شریک اول نظامی ایران است و ایران شریک سوم روسیه پس از چین و هند است. در بعد منطقهای روابط ایران و روسیه در 24 سال گذشته به صورت همکاریهای جدی با یکدیگر بوده است. به عنوان مثال، در موضوع طالبان، صلح تاجیکستان و موضوع سوریه این همکاریها بسیار مثبت و سازنده بوده است. با این حال این رابطه دوجانبه کاملاً هم بدون چالش نبوده است. به عنوان نمونه در مسائل مربوط به منطقه قفقاز و مسائل حقوقی دریای خزر همواره بین دو کشور اختلافاتی وجود داشته است. از ویژگیهای مشترک ایران و روسیه که در بعد فرامنطقهای قابل توجه است، داشتن منافع مشترک در نظام بینالمللی چندقطبی، مخالفت با مداخلهگریهای غرب، مخالفت با نقض حاکمیتهای ملی از سوی کشورهای غربی و دفاع از نظم وستفالیایی [نظم مبتنی بر حاکمیت ملی کشورها] است. مهمترین عواملی که باعث شده
روابط ایران و روسیه در طول 25 سال اخیر همسویی جدی داشته باشد، تهدیدها و فشارهای غرب از یکسو و خطر رادیکالیسم اسلامی از سوی دیگر، برای هر دو کشور بوده است. مساله مهم دیگر روابط روسیه و غرب است. روابط با غرب برای روسیه بسیار مهم است. حجم روابط تجاری، نیازهای فنی و نگرش افکار عمومی در روسیه ایجاب میکند که روابط نزدیکی با غرب داشته باشند. پرونده هستهای ایران یکی از عوامل محدودکننده روابط ایران و روسیه بوده است. سیاست کلی روسیه در بحث هستهای مخالفت با هستهای شدن هر کشوری در دنیاست. در جاهایی که روسیه از پرونده هستهای ایران حمایت کرده است به دلیل اعتباری است که برای سازمانهای بینالمللی و معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای(NPT) قائل بوده است، نه حمایت از برنامه هستهای ایران. رای مثبت به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در پنج مورد گواه این مدعاست. در عین حال روسیه نمیخواهد موضوع هستهای ایران به عنوان ابزاری برای گسترش نفوذ غرب در منطقه شود، بلکه خواهان حل مشکل تنها از طریق مذاکره است؛ مذاکرهای که روسیه در آن حضور پررنگ و جدی داشته باشد.
در مجموع سیاست روسیه در پرونده هستهای را میتوان در دو جمله خلاصه کرد:
1- حفظ ایران در برابر مداخله نظامی غرب
2- غیر هستهای ماندن ایران
بنابراین اگر بخواهیم از زاویه توافق ژنو روابط ایران و روسیه را مورد تحلیل قرار دهیم باید گفت علت اصلی کاهش روابط تجاری ایران و روسیه در طول چهار سال گذشته تحریمهای بینالمللی علیه ایران بوده است که این روابط میتواند پس از نهایی شدن توافقنامه ژنو بهبود پیدا کند. توافق نفتی ایران و روسیه که بعد از توافق ژنو اعلام و قرار شد روزانه 500 هزار بشکه نفت از ایران به روسیه صادر و در مقابل کالا و فناوری به ایران وارد شود، در این راستا قابل بررسی است.
نکته مهم دیگر در روابط ایران و روسیه پس از توافق هستهای، بحث قدرت مانور ایران در برابر روسیه است. روسیه مادام که هم با آمریکا و غرب رابطه داشته باشد و هم با ایران، و در مقابل، ایران با غرب و به خصوص آمریکا رابطهای نداشته باشد، قدرت مانور بیشتری در برابر ایران به دست میآورد که این معادله میتواند با توافق نهایی کاملاً دگرگون شود و قدرت مانور بیشتری برای ایران در مقابل روسیه فراهم آورد. در مجموع باید عنوان کرد روسها نگران توافق هستهای نیستند و حتی نگران بهبود روابط ایران و غرب هم نیستند. نگرانی روسها هنگامی است که روابط دوجانبه ایران و آمریکا بهبود پیدا کند و بر نقش ایران در مسائل منطقهای، دریای خزر و منطقه قفقاز تاثیرگذار شود. اگر فضایی که علیه ایران در سطح بینالمللی ایجاد شده تغییر کند میتواند بر روی روابط ایران و روسیه تاثیر مثبتی بگذارد و به پایداری روابط دو کشور کمک شایانی بکند.
دیدگاه تان را بنویسید