در حال پیشرفت
مذاکرات هستهای ایران
هفته پیش، زمانی که طرفین ایران و گروه ۱ + ۵(متشکل از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل + آلمان) برای مذاکراتی که به اعتقاد برخی به امضای معاهدهای در بیستم ماه جولای منتهی خواهد شد، در شهر وین گرد هم آمدند؛ حال و هوای خوشبینانه حرفهای در فضا ملموس بود.
هفته پیش، زمانی که طرفین ایران و گروه 1+5 (متشکل از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل + آلمان) برای مذاکراتی که به اعتقاد برخی به امضای معاهدهای در بیستم ماه جولای منتهی خواهد شد، در شهر وین گرد هم آمدند؛ حال و هوای خوشبینانه حرفهای در فضا ملموس بود. تا همین اواخر، چشمانداز توافقی جامع و مبسوط برای مهار اهداف هستهای ایران در معاوضه با معافیت از تحریمها، هنوز تصویری مبهم به نظر میرسید. اگرچه همچنان موانع بزرگی در سر راه وجود دارد، اما حس اضطرار و انعطافپذیری عملی و واقعگرایانه (بهویژه در مورد بعضی از مسائل بغرنج فنی) که از سوی گروه ایرانی، به رهبری وزیر امور خارجه جواد ظریف، دیده میشود بر امیدها افزوده است. چیزی که به صراحت با طفره رفتنها و سرسختیهای قدیمی مغایرت دارد. به نظر میرسد که ایران به تعهدات در نوامبر سال گذشته در ذیل قراردادی موقتی که رهایی از برخی تحریمها را نوید میداد، پایبند بوده است. ایران تولید اورانیوم غنیشده ۲۰ درصد را که قابلیت تبدیل سریع به مواد جنگافزاری دارد، متوقف، و نیمی از ذخایر خود را به اورانیوم با غنای پایین
پنجدرصدی تبدیل کرده است، و تا پایان ماه جولای، نیم دیگر نیز تبدیل به اکسید خواهد شد که به آسانی قابلیت تبدیل شدن به سوخت جنگافزاری را ندارد.
پس از انجام یکسری مباحثات فنی و پرطول و تفصیل، امکان مصالحات و سازشهایی که منجر به معاملهای درازمدت شود، نزدیک است. ایران پیشنهاد داده مرکز تحقیقات رآکتوری خود در اراک را که قرار بود امسال راهاندازی شود و توان عرضه خط ثانوی پلوتونیوم را برای ساخت بمب داشت، طراحی مجدد کند. و پیشنهاد داده بهجای اورانیوم طبیعی، از LEU برای سوخت آن استفاده کند، که میتواند بازدهی بالقوه پلوتونیوم آن را تا ۸۰ درصد کاهش دهد. هـرچند در صورتی که کارشناسان غربی متوجه شوند که طراحی مجدد مرکز به آسانی قابلیت برگشت را دارد، این کار کافی نخواهد بود. همه چیز به میزان زیادی به چگونگی اصلاح و تغییر هسته رآکتور بستگی خواهد داشت.
به همین ترتیب، در مورد مرکز تاسیسات غنیسازی «فردو» که در اعماق زمین در زیر کوه قرار دارد، و تصور آسیبناپذیری آن در برابر حملات هوایی موجب نگرانی اسرائیل شده، پیشرفتهایی صورت گرفته است. ایران بهجای موافقت با تعطیلی دائمی آن، در پی آن است که با انتقال سانتریفوژها به انبارهای نطنز، مرکز غنیسازی اصلی ایران، آنجا را به یک مرکز کوچک تحقیقات و توسعه تبدیل کند. البته هیچ یک از اینها بدون یک برنامه عمده پیشرفته بازرسی، کافی نخواهد بود. اما موافقت آشکار ایران با بازرسیهای بیش از پیش، و امضای مقاولهنامه تکمیلی پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، رضایت آژانس بینالمللی انرژی هستهای (IAEA) را دربر داشته که به منزله نگهبان هستهای سازمان ملل عمل میکند.
اما آژانس در رابطه با تجسسات خود در مورد ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران در گذشته، از همکاری ایران چندان راضی نیست و این هفته، از اینکه هنوز موفق به بازدید از «پارچین»، مقری نظامی که مشکوک به انجام آزمایش مواد منفجره بسیار دقیق طراحی شده برای راهاندازی واکنشهای زنجیرهای منجر به انفجار بمب هستهای است، نشده است، شکایت داشت. دیپلماتهای غربی به وضعیت حساسی که ایران در صورت علنی شدن این مسائل پیدا میکند، واقفاند و حاضرند تا در صورت همکاری ایران در سایر چیزها از آن چشمپوشی کنند.
گرچه اینها همچنان در حد اما و اگری بزرگ باقی است. گری سیمور، که به مدت چهار سال مشاور ارشد باراک اوباما در امور کنترل سلاح بوده است، به سه مانع بزرگ باقی مانده اشاره میکند؛ توافق بر سر دامنه ظرفیت ایران در میزان غنیسازی اورانیوم و نوع تحقیقاتی که میتواند انجام دهد، طول مدت زمانی که یک قرارداد پوشش خواهد داد، و چگونگی برداشته شدن تحریمها. اختلاف میان طرفین مذاکره ایرانی و غربی در هر سه مورد زیاد است. قبولاندن معامله به کنگره بدبین آسان نخواهد بود چرا که آنها قبلاً از پذیرش اینکه ایران غنیسازی را تحت عنوان پیمان منع سلاحهای هستهای،NPT، جزو حقوق خود میداند، ناراضیاند و تنها تعداد بسیار محدودی از سانتریفوژها را قابل قبول خواهند دانست. طبق گفته نزدیکان به مذاکرات، حداکثر تعداد سه تا چهار هزار از سانتریفوژهای IR-1 قدیمی قابل قبول است. در حالی که ایران نهتنها مایل به نگه داشتن همه ۱۹ هزار سانتریفوژی که از قبل مستقر کرده است، بلکه میخواهد طی چند سال تعداد آنها را تا ۵۰ هزار افزایش دهد یا اینکه آنها را با مدل جدیدتر IR-2ms که شش برابر بازدهی
بالاتری دارند، جایگزین کند. ایران هرگونه مانعی در توسعه و پژوهشهای هستهای خود را، توهینآمیز تلقی خواهد کرد.
سیمور اعتقاد دارد که از شرایط تیم آقای اوباما این است که در مقایسه با مدت زمان دوماهه کنونی، حداقل یک سال زمان برای تخمین مدت زمان خریداریشده توسط ایران، در اختیار داشته باشند (مدت زمانی که ایران پس از بیرون راندن بازرسان IAEA، برای غنیسازی مقدار لازم برای تنها یک افزار هستهای نیاز دارد). گرچه این مقیاسی خام است، اما برای همه قابل فهم است. طبق نظر آقای سیمور، از لحاظ سیاسی ممکن نیست که در آمریکا چیزی کمتر از این معامله شود. غرب به دنبال معاهدهای است که بین 10 تا 20 سال دوام داشته باشد و ایران حداکثر مدت زمانی را مطلقاً تا پنج سال اعلام کرده که پس از آن باید به عنوان یک عضو عادی صاحب امضا در NPT محسوب شود.
و در آخر اینکه، آمریکا و ایران بر سر ترتیب رهایی از تحریمها نیز اختلاف دارند. طبق استدلال ایران، به محض رسیدن به تفاهم، تمام تحریمها باید از میان برداشته شوند. استدلالی که سازمان ملل و اتحادیه اروپا شاید با آن موافقت کنند اما آمریکاییها راضی نخواهند شد. در بهترین حالت، اوباما میتواند از حق لغو امنیتی ویژه خود استفاده کرده و تحریمها را شاید به طور نامحدود، متوقف کند. ولی بدون حمایت کنگره، او قادر به لغو قانون نیست. لیکن به هر صورت، غرب ترجیح میدهد تحریمها را طی سلسلهمراتبی از میان بردارد تا ایران را به انجام تعهداتی که خود با آنها موافقت کرده، ترغیب کند.
آقای ظریف و رئیسجمهور روحانی، به سهم خود، از سوی تندروهای داخل کشور که معتقدند تا همینجا هم زیادی کوتاه آمدهاند، تحت فشار قرار دارند و در عین حال، هر دو طرف مذاکره از عواقب عدم موفقیت واهمه دارند. «آنها به راحتی نخواهند گذشت.» سیمور درباره ایران میگوید. در بهترین حالت ممکن، مذاکرات شش ماه تمدید خواهد شد. بدین ترتیب برای رسیدن به فضایی امیدوارانه در وین، هنوز راه زیادی باقی مانده است.
دیدگاه تان را بنویسید