دختران شیکاگو
ادیت و گریس ابوت چگونه به شکلگیری اقتصاد اجتماعی کمک کردند؟
مسائل اجتماعی دامنه اثرگذاری بسیار گستردهای از جمله در موارد اقتصادی دارند. به علاوه با پیشرفت در مطالعات اقتصادی متوجه اثرپذیری مسائل اجتماعی از اقتصاد نیز میشویم. این اثر متقابل دو حوزه بسیار وسیع را پیش روی فعالان این دو عرصه باز میکند که پیشرفت در آنها زندگی بخش بزرگی از جامعه را بهبود میبخشد. بسیاری از علوم اجتماعی مثل جامعهشناسی و روانشناسی میتوانند در موضوعاتی مثل رفتار مصرفکننده یا بازارهای کار که هویت اقتصادی دارند ظهور پیدا کنند. از طرفی میتوان ابزارهای نظری و کاربردی اقتصاد را برای بررسی بهتر رفتارهای انسانی به کار برد. این رفتارها میتوانند به عنوان ناهنجاری شناخته شوند مثل جرمها، مصرف مواد مخدر یا هنجارهایی که کمتر مورد توجه هستند: مثل واسطهگریهای خرد. به هر ترتیب شاخهای از علم اقتصاد که با علوم اجتماعی اشتراک بسیار زیادی دارد، با عنوان اقتصاد اجتماعی شکل گرفته و حتی در سالهای اخیر مطالعات این حوزه توانسته جایزه نوبل را به اقتصاددان فعال در این حوزه یعنی «استنلی گری بکر» اعطا کند.
این توجه اقتصاددانان به علوم اجتماعی و فعالیت در این حوزه تقریباً از اوایل قرن ۲۰ به صورت محدود و همزمان با توجه جامعه به نبود رفاه شکل گرفت. وضعیت نهچندان مناسب اجتماعی و عدم توجه کافی در قانونهای تدوینشده باعث شکلگیری مشکلات زیادی در جامعه شده بود. نبود قوانین مناسب حمایتی، نظیر ضعف قانون کار که باعث شده بود کارگران شرایط نامناسبی (چه از لحاظ سنی و چه از لحاظ مدت زمان کار) داشته باشند و محدودیتهای زنان، جامعه را به سمت احساس نیاز به اصلاحات اجتماعی اساسی برد. این شرایط و احساس نیاز موجود، علاوه بر اصلاحات اساسی به فعالیتهای اجتماعی و حمایتی نیز نیاز داشت. از فعالان پیشرو در عرصه اجتماعی میتوان خواهران ابوت را نام برد. ادیت و گریس دو خواهری بودند که با دغدغه اجتماعی تحصیل کردند و فعالیتهای خود را در سطوح مختلف با این هدف انجام دادند. گریس فعالیت اجتماعی خود را به بهبود حقوق مهاجران و پیشبرد رفاه کودکان با تمرکز بر مقررات کار کودکان کار معطوف کرد و ادیت اما با پایه دانش اقتصادی و تحصیل در این حوزه به فعالیت اجتماعی پا گذاشت. ادیت ابوت نهتنها اقتصاددان که آمارشناس، مددکار اجتماعی، آموزگار و نویسنده هم بود. او که در رشته اقتصاد تحصیل کرده بود، از پیشگامان حرفه مددکاری اجتماعی به شمار میرفت و به عنوان کنشگری پیشرو در حوزه اصلاح اجتماعی بر آن بود که باید انساندوستی را در امر آموزش لحاظ کرد. ابوت در راستای اصلاحات اجتماعی مدنظر خود در دانشگاه شیکاگو با مقاومت مواجه شد، اما در نهایت در سال ۱۹۲۴ به ریاست یکی از دانشکدههای آن رسید تا نخستین زن آمریکایی باشد که به چنین جایگاهی دست مییافت. این گزارش بهطور مشخص به زندگی ادیت ابوت میپردازد که اقتصاددان و مددکار اجتماعی بود.
ادیت ابوت
ادیت ابوت در خانوادهای پرجنبوجوش در شهر «گرند آیلند» در ایالت نبراسکا به دنیا آمد. پدرش که به تازگی از ارتش بازگشته بود، به عنوان معاون اول فرماندار ایالت تازه شکلگرفته نبراسکا معرفی شده بود. مادرش نیز یک کوآکر (کوآکرها اعضای انجمنهای مذهبی بودند) اهل شمال غرب ایالت ایلینویز بود. او در جنبش حق رای زنان و شبکه زیرزمینی «ریلرود» که به وضعیت بردهداری و مخالفتهای آن میپرداخت، فعالیت میکرد.
ادیت بعد از گذراندن دوره کارشناسی خود در دانشگاه ایالتی نبراسکا، برای تحصیل در مقطع دکترا وارد دانشگاه شیکاگو شد و در سال ۱۹۰۵ مدرک خود را در رشته اقتصاد گرفت. ابوت با کمک بورسیه تحصیلی کارنگی، تحصیل خود را در مدرسه اقتصاد لندن ادامه داد و در آنجا با سیدنی و بئاتریس وب که به دنبال اصلاحات اجتماعی بودند، آشنا شد. ابوت در سال ۱۹۰۷ به آمریکا برگشت. او در دانشگاه ولسلی مشغول تدریس شد و این فرصت به او داده شد تا به عنوان دستیار مدیر مدرسه مدنی و بشردوستانه شیکاگو فعالیت کند.
بازگشت ادیت به شیکاگو شرایط الهامبخشی را برای او رقم زد که برای دستاوردهای آینده او بسیار مفید بود. او در مدرسه شیکاگو با افرادی مثل گراهام تیلور و سوفونسیبا برکینریج (اجراکننده و مدیر تحقیقات) همکاری کرد. همچنین به واسطه محل زندگی خود، با مشاهیری مثل جین آدامز (فعال صلحطلب)، آلیس همیلتون (فیزیکدان آمریکایی)، فلورنس کلی (فعال حقوق کودکان)، جولیا لادروپ (فعال حوزه اصلاحات اجتماعی) و خواهرش، گریس ابوت (فعال اجتماعی) رابطه نزدیکی داشت.
ادیت از ابتدای فعالیت خود تاکید داشت که آموزش فعالیتهای اجتماعی باید در سطح تحصیلات تکمیلی و تحت حمایتهای دانشگاهی انجام شود. در آن زمان، ایدههای او غیرعملی و ایدهآلگرایانه برداشت میشد و تصور میشد که روند سازندهای نخواهد داشت. اما با وجود این او به ایدههای خودش اعتقاد راسخ داشت. او گفته بود: «فعالیتهای اجتماعی هرگز به حرفه تبدیل نمیشود مگر با وجود مدارس حرفهای.» اینکه یک مدرسه خوب و حرفهای برای بهبود رفاه اجتماعی و فعالیتهای مرتبط آن به یک دانشگاه خوب نیاز دارد و یک دانشگاه مدرن هم برای انجام بهتر فعالیتهایش به چنین مدرسهای نیاز دارد، باعث شد کار او برای ادغام مدرسه و دانشگاه شیکاگو هموار شود. او در سال ۱۹۲۴ رئیس این دانشگاه شد؛ ادیت ابوت اولین رئیس زن یک دانشگاه تحصیلات تکمیلی در آمریکا بود.
ایجاد و طراحی برنامه درسی این دانشگاه یک انقلاب در این زمینه بود. ادیت در فهم اینکه مدیران آینده برای کارآمد بودن نیاز به آموزشی عمیقتر از مسائل موردی دارند، سالها از زمانه خودش جلوتر بود. مدیران به درک مفاهیم حقوقی، پیامدهای مشکلات پزشکی، زمینههای خدمات اجتماعی عمومی، تحقیقات اجتماعی و مدیریت اجتماعی نیاز دارند؛ در همین راستا دورههای «کودک و دولت»، «فعالیت اجتماعی و دادگاهها» و «روشهای تحقیق اجتماعی» در این دانشگاه مدتها قبل از سایر موسسات ارائه شد.
با توجه به گرایش تحصیلی ادیت ابوت، عدهای تصور میکردند که او به زمینه کاری فعالیتهای اجتماعی و آموزش آن بیعلاقه است. اما در واقع هدف او آمادهسازی دانشجویان برای یادگیریهای موردی با ارائه یک چارچوب فکری موثر بود. شارلوت تاول (از اعضای هیات علمی مدرسه مدیریت اجتماعی) بعد از مدتی دیدگاه خاص ابوت را درباره این زمینه اینگونه خلاصه کرد: «او آزمایش، توافقهای حقوقی، قوانین حمایتی نسبی و اقدامات مشابه محدودکننده قانونی و اداری را که از لحاظ روانی با مردم انجام میداد معنی بخشید. این موضوع که من در زمینه نیازهای مشترک انسانی توسعه یافتم را مدیون ابعاد جدیدی از تفکر هستم که ابوت در آموزش من به عنوان یک روانپزشک فعال اجتماعی ایجاد کرد.»
ادیت ابوت معلم فداکاری بود که در مواقع لزوم مقتدر و ترسناک بود. او غالباً نقلقولی از بئاتریس وب را به عاریه میگرفت: «من گاهی ملاقاتم را با دیگران قطع میکنم اما هرگز این کار را با دانشجویان نمیکنم؛ آنها اهمیت بسیار زیادی دارند.»
در دوران ریاست او، مدرسه خانواده کراون (در آن زمان مدرسه مدیریت اجتماعی نیز نامیده میشد) و ادیت به شدت درگیر بعضی از سیاستهای ملی مثل زمینههای مهاجرت، کار و رفاه کودکان بودند. گریس ابوت هم که از سال ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۴ رئیس دفتر کودکان ایالات متحده بود، تلاش میکرد تا سیاستگذاران این عرصه مشمول تحقیقات انجامشده در آن مدرسه شوند. بزرگترین مشارکت ادیت ابوت در سیاستگذاری عمومی در زمینه قوانین مربوط به امنیت اجتماعی بود؛ کتاب او با عنوان «کمک عمومی- اصول و سیاستهای آمریکایی» حاصل سالها تلاش در تحقیق و تدریس بود.
مدرسهای که آنها در سال ۱۹۰۸ بنا نهادند و بعدتر با ادغام در دانشگاه شیکاگو (سال ۱۹۲۰) مجموعه بزرگتر و کاملتری شد، تنها مکانی ساده برای یادگیری خدمات اجتماعی نبوده، آنها به ایجاد و تعریف حرفه فعالیت اجتماعی در حوزه رفاه کمک کردند و مددکاری اجتماعی با کوشش آنها به این نحو شکل گرفت. آنها برخلاف مدارس اجتماعی آن زمان که بر پایه آموزش عملی متمرکز بودند، به آموزش پایهای علوم اجتماعی و تحقیقات این حوزه پرداختند. آنها با موضوعات ارتکاب جرم نوجوانان، ترک تحصیل، آموزش هدفمند و حرفهای و مسکن در شهر شیکاگو تحقیقات خود را آغاز کردند. در دهههای بعدی همچنان تاکید بر تحقیقات اجتماعی و استفاده از روشهای علوم اجتماعی وجود داشت. آنها در سال ۱۹۲۷، خدمات اجتماعی را با هدف بحث علمی درباره مشکلات ناشی از جنبههای مختلف کار اجتماعی بررسی کردند. زمینه تحقیقاتی آنها در ادامه به حوزههای رابطه مادران و فرزندان و مقررات مربوط به کودک در سیستم تامین اجتماعی کشور وارد شد. از نوآوریهای دیگر این دانشگاه، «درمان وظیفهمحور» است که به عنوان اولین نظریه و مدل مددکاری اجتماعی مبتنی بر پژوهش طراحی شد. لورا اپستاین و ویلیام رید مسوول تحقیق و آزمایش روی این مدل بودند.
مدرسه خانواده کراون تا به امروز به برقراری ارتباط بین علوم اجتماعی و رفتاری، تحقیق و دنیای واقعی سیاست و عمل ادامه میدهد. این دانشکده در زمینههای کار اجتماعی، روانشناسی، جامعهشناسی، علوم سیاسی، سیاست عمومی، بهداشت عمومی، اقتصاد، جغرافیا و مردمشناسی فعالیت میکند. این مجموعه تا به امروز مورد تقدیر کاخ سفید، موسسه یاران فولبرایت و موسسه یاران کلوگ قرار گرفتند. همچنین به واسطه تربیت مدیران مناسب، مناصب دولتی زیادی مثل رئیس بخش دفتر بودجه، معاون سابق دپارتمان وزارت بهداشت و بخشهای آموزش و رفاه به افرادی که در این مدرسه درس خواندند رسید؛ این مناصب روابط قوی دانشگاه با نهادهای رفاهی عمومی و خصوصی و دولتهای محلی، ایالتی و ملی را تقویت میکنند. اعضای هیات علمی نیز تخصصهای خود را در موضوعاتی مثل عدالت اطفال، سلامت روان، پیر شدن جمعیت و رفاه کودکان در کمیسیونهای ملی و ایالتی به کار گرفتند.
از مهمترین دانشآموختگان این دانشگاه نیز میتوان به مایکل رودریگز («قهرمان تغییر» که از باراک اوباما جایزه دریافت کرد)، اینابل برنز لیندزی (موسس دانشکده اجتماعی دانشگاه هاروارد) و آروین مکایون (مدیر بخش کودکان شرکت کودکان و خانواده ایلینویز که سرپرستی ۱۰۰ هزار کودک را دارد) اشاره کرد.
گریس ابوت
گریس ابوت نیز مانند خواهرش در «گرند آیلند» به دنیا آمد. در سال ۱۸۹۸ از کالج شهر فارغالتحصیل شد و برای ادامه تحصیل به دانشگاه نبراسکا-لینکلن رفت. او قبل از ورود حرفهای به حوزه فعالیتهای اجتماعی، به عنوان دبیر در دبیرستان شهر فعالیت میکرد. در سال ۱۹۰۷ همزمان با مهاجرت به شیکاگو فعالیتهای خود را نیز آغاز کرد. همچنین او توانست در هالهاوس که یک مرکز اقامت برای زنانی بود که به دنبال اصلاحات اجتماعی بودند، اقامت بگیرد. گریس در سال ۱۹۰۹ توانست مدرک ارشد خود را در رشته علوم سیاسی از دانشگاه شیکاگو بگیرد. او در کمیتهها و سازمانهای زیادی مثل اتحادیه حمایت از مهاجران، بخش کار دفتر کودکان ایالات متحده آمریکا و اتحادیه زنان کارگر برای پیشبرد امور رفاهی و اجتماعی کودکان فعالیت میکرد.
گریس بهطور مستمر فعالیتهای خود را درباره کار در سنین کودکی ادامه میداد. او در سال ۱۹۲۴ در تلاش بود تا در همین رابطه اصلاحیهای را در قانون اساسی ایالاتمتحده به تصویب برساند اما در نهایت موفق نشد. همچنین به عنوان یک پیشگام در فرآیند تلفیق دادههای جامعهشناختی مربوط به کودکان کار و دادههای ارتکاب جرم نوجوانان پا گذاشت و اهمیت داده و آمار را در روند قانونگذاری بهکار گرفت. گریس بیشتر زمان خود را صرف لابیگری سیاسی در واشنگتن کرد و سعی داشت نقش مهمی در مسائل اجتماعی ایفا کند. او از سال ۱۹۳۴ نیز با اداره تامین اجتماعی در ارتباط بود و به پیشنویس قانون آن کمک میکرد.
فعالیت اجتماعی گریس در عرصههای کلان بود و با هدف اثرگذاری در نهادهای بالادستی صورت میگرفت. همکاری و ارتباط این دو خواهر اثرات بسیار مفیدی روی فعالیتهای هر کدام از آنها میگذاشت؛ بهخصوص فعالیتهای ادیت که در زمینه آموزش بود و برای اصلاح فضای آن به فهم درست از وقایع موجود در جامعه نیاز داشت. پا گرفتن و رشد مدرسه خدمات اجتماعی شیکاگو تا حد زیادی مدیون تلاشهای این دو خواهر بود. همچنین نمیتوان از نقش سوفونسیبا برکینریج در این راه چشمپوشی کرد. هلن رایت، رئیس دانشکده خدمات اجتماعی دانشگاه شیکاگو از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۵۶، درباره تلاشهای این سه نفر -ادیت و گریس ابوت و سوفونسیبا برکینریج- گفته بود: «مشارکت آنها را در رفاه اجتماعی میتوان در سه عنوان اصلی خلاصه کرد: مشارکت در آموزش حرفهای، مشارکت مستقیم در خدمات اجتماعی در شیکاگو و جاهای دیگر و تحقیق آنها در زمینه مشکلات اجتماعی. همه آنها یک هدف داشتند و آن هم بهبود برنامه رفاه بود؛ بهطوری که محرومان جامعه زندگی بهتری داشته باشند و احساس ثروتمندی کنند.
«کودک و دولت» عنوان یکی از کتابهای دوجلدی گریس ابوت است؛ متن اولیه این کتاب به عنوان منبع اصلی دورهای که در دانشگاه شیکاگو برگزار شد، مورد استفاده قرار گرفت. این کتاب شامل مطالب ارزشمندی در زمینه حقوق روابط خانوادگی است. تمرکز آن بر مواردی است که وکلا با دریافت هزینه آن را انجام میدهند و از مواردی که بهطور سنتی نقش بیشتری را در کارهای روزانه کارمندان خدمات حقوقی و مددکاران اجتماعی دارند، پرهیز میکند. در واقع هدف آن نهتنها آموزش نیازهای فوری یک وکیل به دانشجویان بلکه تحریک توجه آنها به مسائل مهم روز و هدایت به سمت تفکر برای بهبود اوضاع آنهاست.
خواهران ابوت
ادیت ابوت در سال ۱۹۴۲ بازنشسته شد و سالهای پایانی عمرش را در خانه موروثی خود در «گرند آیلند» نبراسکا گذراند و سرانجام در سال ۱۹۵۷ در ۸۰سالگی دار فانی را وداع گفت. کتابخانه یادبود ادیت ابوت در نبراسکا پس از مرگش به پاس خدمات وی نامگذاری شد. از وی بیش از ۱۰۰ کتاب و مقاله در باب موضوعات مختلف به جای مانده است. گریس نیز در سال ۱۹۳۹ و در ۶۰سالگی به دلیل ابتلا به سرطان خون درگذشت. از سال ۲۰۰۲، روز ۲۰ مارس به عنوان روز «خواهران ابوت» در شهر و ایالت آنها، «گرندآیلند، نبراسکا»، نامیده شد و هرساله بزرگداشتی را برای آنها برگزار میکنند. آنان به عنوان الگویی تاثیرگذار در فعالیتهای اجتماعی، نهتنها در شهر و ایالت خودشان بلکه در سرتاسر آمریکا شناخته میشوند و جایگاه فعلی مددکاری اجتماعی در آمریکا مرهون تلاشهای این دو است.