دغدغهمندان سلامتی
امی فینکلشتاین و بنجامین اولکن از چه دریچهای به تحلیل مسائل اقتصادی میپردازند؟
فقر تضمین ویرانی یک جامعه است؛ موضوعی که حتی تصورش هم آرامش را میخراشد، البته به شرط تفکر عمیق. با این اوصاف است که حالا مبارزه با فقر به پاشنه آشیل بسیاری از کشورها و دولتها تبدیل شده و به شکل دغدغهای مداوم درآمده است. با این همه جستن راهحل مناسب و اقدام بهموقع، قطعاً بهتر از نگرانی صرف برای حقی انسانی است که در بیرحمی دنیای امروز فراموش میشود. در اهمیت عملگرایی برای مبارزه با فقر، همین بس که نلسون ماندلا هم سالها پیش گفت: «مبارزه با فقر، ژستی برای نیکوکاری نیست. یک رفتار عادلانه است. محافظت از یک حق انسانی اساسی است؛ حق داشتن منزلت و یک زندگی خوب.» از اینرو فعالان و اقتصاددانان زیادی در سالهای اخیر فعالیتهایشان را بر سوزاندن ریشههای فقر متمرکز کردهاند. این موضوع اما برای «امی فینکلشتاین» و «بنجامین اولکن»، دغدغهای مشترک بوده که در نهایت بهانهای برای یک عمر همکاری و همراهی شده است؛ زوجی اقتصاددان که سالهاست تحقیقات و فعالیتهای پژوهشی خود را به مبارزه با فقر اختصاص دادهاند.
مشتاق کشف و تحصیل
ستاره «امی نادیا فینکلشتاین» در دومین روز ماه نوامبر سال 1973 در شهر نیویورک درخشید؛ دختری کوشا و علاقهمند به تحصیل که به خوبی توانست راه زندگی خودش را پیدا کند. به این ترتیب بود که بلافاصله بعد از پایان دوران مدرسه، راهی دانشگاه هاروارد شد تا در آنجا رشته محبوبش یعنی علوم سیاسی بخواند. استعداد و تلاش فینکلشتاین باعث شد تا بتواند بورس تحصیلی «ترومن» را -که مهمترین بورس تحصیلی دولتی در ایالات متحده آمریکا به حساب میآید- دریافت کند. در نهایت او در سال 1995 مدرک کارشناسی علوم سیاسی خودش را با درجه ممتاز از دانشگاه هاروارد گرفت. با این حال اما شرکت در کلاس درس «لارنس کیتز» اقتصاددان و محقق اداره ملی تحقیقات اقتصادی با موضوع «مشکلات اجتماعی در اقتصاد آمریکا»، کافی بود تا امی فینکلشتاین متوجه علاقه و شوقش به یادگیری مباحث اقتصادی شود. او تصمیم گرفت تحصیلاتش را در رشته اقتصاد ادامه بدهد و همین شد که با دریافت بورس تحصیلی مارشال -که به دانشجویان نخبه آمریکایی برای تحصیل در دانشگاههای بریتانیا تعلق میگیرد- راهی دانشگاه آکسفورد شد تا تحصیلاتش را در رشته اقتصاد تکمیل کند و مدرک امفیل (مدرک پژوهشی تحصیلات تکمیلی و مرحلهای بین کارشناسی ارشد و دکترا) خود را در سال 1997 از این دانشگاه بگیرد. با این حال فینکلشتاین برای تحصیل در دوره دکترا به آمریکا بازگشت و به دانشگاه امآیتی رفت. او در آنجا زیر نظر دو اقتصاددان برجسته یعنی «جیمز ام پاتربا» و «جاناتان گروبر» توانست مدرک دکترای اقتصادش را در سال 2001 بگیرد.
فینکلشتاین اما کار را از همان دوران دانشجویی آغاز کرد و در سال اول دانشگاه به عنوان یک همکار تازهکار به انجمن همکاران هاروارد پیوست. او سه سال در این انجمن ماند و حضور در آنجا کمک زیادی به پیشرفت تحصیلیاش کرد، چون در آنجا امکان آشنایی و کار با دانشجویان ممتاز سالبالایی را داشت. پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه هاروارد، فینکلشتاین آنقدر درگیر دغدغههایش برای ادامه تحصیل و البته علاقه نویافته خودش بود که کمتر فرصتی برای فکر کردن به کار و یافتن شغلی مناسب داشت. با این حال اما بعد از گرفتن مدرک دکترا و پایان دوران تحصیلش، به دانشگاه امآیتی پیوست و به مدت سه سال به استخدام دائم این دانشگاه درآمد تا در آنجا به تدریس اقتصاد مشغول شود. فینکلشتاین در طول همین سه سال تدریس آنقدر درخشید و توجهات مسئولان دانشگاه را به خودش جلب کرد که تاثیر فعالیتهایش حتی بعد از پایان این دوره و گذشت هشت سال از آن غبار فراموشی نگرفتند. به این ترتیب بود که در سال 2016 دانشکده علوم انسانی، هنر و علوم اجتماعی دانشگاه امآیتی از امی فینکلشتاین دعوت کرد تا مدت پنج سال به عنوان استاد رسمی در آنجا بماند و تدریس کند. این دوره کاری پنجساله، روزهای فراموشنشدنی برای فینکلشتاین بودند؛ تجربه نابی که در کنار دستاوردهای برجسته و تاثیرگذارش، او را به دریافت درجه استادی رساندند.
دغدغههایی از جنس اقتصاد سلامت
امی فینکلشتاین در ابتدا بیشتر در حوزه امور مالی عمومی -که شامل فعالیتهای مربوط به شیوه انجام هزینههای دولتها و روشهای جمعآوری درآمد و اداره وجوه و منابع مالی است- و اقتصاد سلامت متمرکز و متخصص بود و بهطور خاص روی موضوع بیمههای درمانی کار میکرد. پژوهشهای فینکلشتاین در این حوزه به مباحث جدی و موثری هم رسیدند. در همین راستا او تحقیقی درباره شکستهای بازار و مداخلات اقتصادی دولت در زمینه بیمهها انجام داد و تاثیر سیاست عمومی روی مراقبتهای بهداشتی و بیمههای سلامت را بررسی کرد. فینکلشتاین در این راه از همکاری «کاترین بیکر» بهره برد که یکی از برجستهترین اقتصاددانان حوزه سلامت به شمار میآید و یکی از دو مامور تحقیق در پروژه بررسی بیمه سلامت مستمندان در ایالت اورگِن بود؛ پروژهای که به ارزیابی تصادفی تاثیر توسعه بیمه سلامت مستمندان به بزرگسالان کمدرآمد میپرداخت. تحقیقات فینکلشتاین و بیکر نشان دادند بیمارانی که از طرح جدید بیمه سلامت مستمندان استفاده کردهاند، بهطور کلی و بعد از دریافت بیمه، بیمهگذاران را بیشتر دچار اشتباه کرده، بیشتر به بخشهای اورژانس مراجعه کردهاند و سود مالی بیشتری از داشتن چنین بیمهای بردهاند. این بررسیها فرضیه اولیه آنها درباره لزوم ارائه خدمات بیمه سلامت به افراد کمدرآمد و بهخصوص مستمندان را ثابت کردند. به همین خاطر بود که فینکلشتاین در گزارش خود از روند انجام این تحقیق نوشت که فعالیتهای تحقیقاتی او روی تاثیرات گسترش طرح بیمه سلامت در ایالت اورگن در سال 2008 او را به این اطمینان رساندهاند که بیمه سلامت در عمل و در واقعیت میتواند تضمینکننده سلامت افراد باشد.
در همین سال بود که امی فینکلشتاین بعد از پایان دوره سهساله تدریس در دانشگاه امآیتی، برنده جایزه تحقیقاتی الین بنت شد. این جایزه به رای کمیته وضعیت زنان در مشاغل اقتصادی و بابت فعالیتهای ارزشمند فینکلشتاین به او تعلق گرفت. جایزه تحقیقاتی الین بنت سالانه توسط انجمن اقتصاد آمریکا به فعالیتهای تحقیقاتی برجسته و تاثیرگذاری در اقتصاد تعلق میگیرد که به وسیله زنان انجام شده باشند نکته جالب آن است که زمان این تحقیقات نباید بیشتر از هفت سال پس از دریافت مدرک دکترا به وسیله این زنان اقتصاددان باشد. چهار سال بعد اما فینکلشتاین مهمترین جایزه عمرش را از انجمن اقتصاد آمریکا دریافت کرد؛ مدال جان بیتس کلارک هر سال به اقتصاددانان آمریکایی زیر 40 سالی تعلق میگیرد که اقدامات مهمی در زمینه اندیشه و دانش اقتصادی انجام داده باشند. این جایزه که به افتخار «جان بیتس کلارک» نامگذاری شده هر سال (اخیراً) در ماه آوریل به یک اقتصاددان کمتر از 40 سال اهدا میشود که در توسعه و پیشرفت علم اقتصاد مشارکت قابل توجهی داشته است. بیتس کلارک بعد از نوبل اقتصاد، مهمترین و معتبرترین جایزه در حوزه اقتصاد به حساب میآید. اعضای ارشد انجمن اقتصاد آمریکا امی فینکلشتاین را به خاطر ارائه الگویی سزاوار این جایزه دانستند که میتواند تئوری و تجربیات را به روشی خلاقانه با هم ترکیب کند. همین خلاقیت و روشهای نویی که فینکلشتاین در تحقیقات و پژوهشهایش از آنها بهره میبرد در نهایت باعث شد در سال 2018 هم جایزه مکآرتور را دریافت کند که در قالب کمکهزینه تحقیقاتی ارائه میشود.
سالهای حضور در دانشگاه امآیتی روزهای شیرین و خاصی در زندگی و روزگار امی فینکلشتاین بود؛ تجربهای از قدم گذاشتن در مسیر علاقههای شخصی، ساختن الگوهای زندگی و البته یافتن عشقی همراه و همقدم. در همان سالها بود که فینکلشتاین با «بنجامین اولکن» آشنا شد؛ اقتصاددان دانشآموخته دانشگاه هاروارد که برای تدریس و فعالیتهای پژوهشی به امآیتی آمده بود. حالا مدتهاست که امی فینکلشتاین و «بنجامین اولکن» در مرکز آمریکای شمالی آزمایشگاه اقدام علیه فقر عبداللطیف جمیل (J-PAL) به فعالیتهای تحقیقاتی خود در این زمینه ادامه میدهند؛ مرکزی که اولکن یکی از مدیران ارشد آن است و فینکلشتاین به عنوان یکی از مدیران علمی آن فعالیت میکند.
از تحلیل مسائل اقتصادی تا مدیریت
اقتصاددانی که به دنبال ریشههای فقر به J-PAL و مرکزی تخصصی برای انجام ارزیابیهایی با هدف مطالعه روشهای کاهش فقر در جوامع رفته است، دغدغههایی فراتر را دنبال میکند. «بنجامین اولکن» مدتهاست که روی مسائل اقتصاد سیاسی در کشورهای در حال توسعه تحقیق میکند و بهطور خاص نقش فساد و تاثیر مداخلات ناشی از آن را مورد بررسی قرار میدهد. اولکن 46ساله هم از همان ابتدا در دسته دانشآموزان بااستعدادی قرار داشت که همیشه در رویاهایش میدید که مسیر رشد از راه تحصیل و مطالعه میگذرد. با این اوصاف بود که در سال 1997 با کسب بالاترین نمرات در ریاضیات، علوم اجتماعی، علوم سیاسی و اقتصاد از دانشگاه خصوصی و بزرگ ییل فارغالتحصیل شد. اما نه دانشگاه معتبر ییل و نه ریاضیات و علوم اجتماعی، اولکن را راضی نکردند و او راه دانشگاه پرآوازه هاروارد را در پیش گرفت. در نهایت بنجامین اولکن مدرک دکترای اقتصادش را در سال 2004 از دانشگاه هاروارد گرفت. با این حال او آنقدر فعال بود که فعالیتهایش را از همان دوران تحصیل آغاز کرد. در طول دوران دانشگاه بود که اولکن به عنوان تحلیلگر تجاری به شرکت «مککنزی اند کمپانی» (McKinsey & Company) در نیویورک پیوست که معتبرترین و مهمترین شرکت جهان در زمینه مشاوره مدیریت است؛ شرکتی که به تحلیل کیفی و کمی عملکرد بخشهای خصوصی و دولتی میپردازد تا از این راه به گرفتن تصمیمات اساسی مدیریتی در این بخشها کمک کند. او همچنین پیش از فارغالتحصیلی در دفتر جاکارتای بانک جهانی هم مشغول به کار شد. به این ترتیب بود که اولکن در زمان فارغالتحصیلی توشه خوبی از تجربیات عملی هم داشت که در سالهای آینده کمک بسیار زیادی به او کردند. بعد از پایان دوره دکترا و در سال 2005، اولکن به عنوان همکاری تازهکار به انجمن همکاران هاروارد پیوست. این در حالی بود که او همچنان ارتباط نزدیکی با مرکز آمریکای شمالی آزمایشگاه اقدام علیه فقر عبداللطیف جمیل (J-PAL) داشت و به عنوان محقق همکار با دانشگاه امآیتی هم کار میکرد. ارتباط اولکن با دانشگاه امآیتی در سال 2008 وارد مرحله تازهای شد تا او به عنوان دانشیار رسمی این دانشگاه مشغول به کار شود. ادامه فعالیت بنجامین اولکن در این سمت و رشد او در طول زمان باعث شد تا در نهایت در سال 2012 به رتبه استادتمامی برسد. اولکن در کنار تدریس در دانشگاه امآیتی، سعی کرد موقعیت خودش را به عنوان دانشیار مهمان در دانشگاه هاروارد و مدرسه کسبوکار دانشگاه شیکاگو حفظ کند.
این در حالی بود که او همیشه علاقه خاصی به همکاری با J-PAL داشت و در طول سالهای 2005 تا 2010 به عنوان عضو وابسته این مرکز فعالیت میکرد. در نهایت استمرار این تعهد و علاقهمندی باعث شد تا او در سال 2010 به عنوان یکی از روسای هیاتمدیره بخش حکمرانی و اقتصاد سیاسی این مرکز و عضو هیاتمدیره آن انتخاب و معرفی شود. با این حال اما اولکن از سال 2012 فعالیتش در این مرکز را به عنوان یکی از مدیران ارشد و بهطور خاص یکی از مدیران علمی آن در منطقه جنوب شرق آسیا ادامه داد. بنجامین اولکن اما تنها درگیر تحقیق و پژوهش در آزمایشگاه اقدام علیه فقر عبداللطیف جمیل نبوده است. او با نهادها و موسسات مختلف اقتصادی دیگری از قبیل اداره تحقیق و توسعه تحلیل اقتصادی (BREAD)، مرکز رشد بینالملل (مرکزی مختص تحقیقات اقتصادی و وابسته به مدرسه اقتصاد لندن)، مرکز تحقیقات سیاست اقتصاد (CEPR) و اداره ملی تحقیقات اقتصادی هم همکاری داشته است. علاقه بنجامین اولکن به مسائل اقتصادی اما به شکل نوشتن و به تحریر درآوردن گزارشهایی از نتایج تحقیقات و پژوهشهایش هم نمود پیدا کرده است. به همین خاطر او با بعضی از مهمترین نشریات آکادمیک و علمی در حوزه اقتصادی همکاری کرده است که مهمترین آنها شامل ژورنال بررسی آمار و اقتصاد، ژورنال توسعه اقتصاد و ژورنال اقتصادی آمریکا: اقتصاد کاربردی، هستند.
تحقیقاتی با رویکرد خلاقانه
علایق بنجامین اولکن در حوزه تحقیق و پژوهش، بیشتر روی توسعه اقتصادی بهطور عمومی و اقتصاد سیاسی در کشورهای در حال توسعه بهطور خاص متمرکز بودند. بخش بزرگی از تحقیقات او از نظر جغرافیایی در محدوده جنوب شرق آسیا و بهخصوص اندونزی انجام شده است. با توجه به نتایج تحقیقاتش و بر اساس بانک اطلاعاتی مقالات پژوهشی اقتصاد (RePEc) به گروه اقلیت سهدرصدی اقتصاددانان ردهبالا در این زمینه تعلق دارد. او در تحقیقاتش در زمینه فساد، به این نتیجه رسید که نظارت سنتی در بعضی جوامع میتواند به شکلی اساسی در کاهش فساد موثر باشد. او این نتایج را با بررسی فساد در جوامع روستایی اندونزی به دست آورده بود. او همچنین تحقیقی مشابه را درباره تاثیر ساختار بازار بر پرداخت رشوه در اندونزی انجام داد. اولکن فساد را به شکلی فلسفی و عمیق مورد بررسی قرار داد و حتی در تحقیقاتش به سراغ مطالعه تفاوت میان دریافت افراد از فساد (بهطور عام) و میزان واقعی فساد موجود در جامعه رفت و به این نتیجه رسید که دریافت فردی روستاییان اندونزی از فساد با آنچه به شکل حقیقت فساد در جامعه آنها وجود دارد، به کلی متفاوت است. او دریافت که نگاه متعصبانه و جانبدارانه روستاییان، اجازه واقعبینی در این مورد را به آنها نمیدهد و این نتایج را به دیگر کشورهای در حال توسعه تعمیم داد. یکی دیگر از تحقیقات جالب و خلاقانه بنجامین اولکن در زمینه بررسی تاثیر دما بر توسعه اقتصادی در کشورها بود. او این تحقیق را با همکاری دو اقتصاددان دیگر انجام داد و در نهایت به این نتیجه رسید که دمای بالاتر در واقع میتواند روند رشد اقتصادی را در کشورهای در حال توسعه کُند کند. این اتفاق به دنبال افت جدی بازده مزارع کشاورزی و محصولات آنها از طرفی و همچنین کاهش خروجی صنایع و کارخانهها از طرف دیگر، رخ میدهد. نتایج این تحقیق جالب در کنار دیگر تحقیقات مرتبط با آن که به وسیله این سه اقتصاددان انجام شده بود، در قالب کتابی با عنوان «چه چیزی از آبوهوا یاد میگیریم؟» گردآوری شد تا در آن تاثیر تغییرات آبوهوایی بر رشد اقتصاد به شکلی جامع مورد بررسی قرار بگیرد.