زیاد خوشبین نباشیم
چشمانداز نظامی نبرد موصل و آینده داعش
پاتریک اولیور کاکبرن، روزنامهنگار ایرلندی است که از سال 1979 در فایننشیال تایمز و از 1990 در ایندیپندنت خبرنگار مسائل خاورمیانه بوده است.
پاتریک اولیور کاکبرن، روزنامهنگار ایرلندی است که از سال 1979 در فایننشیال تایمز و از 1990 در ایندیپندنت خبرنگار مسائل خاورمیانه بوده است. او همچنین به عنوان خبرنگار در مسکو و واشنگتن هم کار کرده و از نویسندگان London Review of Books بوده است. او سه کتاب درباره تاریخ معاصر عراق نوشته است. برخی از آثار او عبارتند از «فهم غلط از روسیه: پایان کرملینشناسی» (1989)، «برآمده از خاکستر: رستاخیز صدام حسین» (به همراه اندرو کاکبرن در سال 1999)، «اشغال: جنگ و مقاومت در عراق» (2006)، «مقتدا: مقتدا صدر، احیای شیعی و نبرد برای عراق» (2008)، «بازگشت جهادیها: داعش و قیام جدید سنیها» (2014) و «آشوب و خلافت: جهادیها و غرب در نبرد برای خاورمیانه» (2016). متن زیر، ترجمه جدیدترین تحلیل او در نشریه ایندیپندنت است.
پس از تصرف موصل به دست داعش در ژوئن 2014، مردم بغداد چشم به راه وحشتی بودند که در صورت یورش تروریستها به شهرشان مشاهده میکردند. با فروپاشی ارتش عراق در شمال کشور و فرار سربازان به جنوب، کار اندکی برای توقف داعشیها انجام شد. بسیاری از وزرای دولت و نمایندگان مجلس به فرودگاه هجوم بردند و در اردن پناهنده شدند. وقتی نمایندگان نظامی آمریکایی برای بازرسی از نیروهای دفاعی بغداد سر رسیدند، یک مقام ارشد عراقی به آنها گفت: «ببینید کدام وزیران دور وزارتخانههایشان کیسههای شنی جدید چیدهاند. آنهایی که مثل خود من چنین کردهاند، میمانند و میجنگند؛ آنجایی که کیسههای قدیمی میبینید، یعنی برای وزیر اهمیتی ندارد، زیرا قصد دارد فرار کند.»
پس از دو سال و نیم، داعشیها هستند که در مقابل حملات پیدرپی ارتش احیاشده عراق که تحت حمایت نیروی هوایی آمریکا انجام میشود، خیابان به خیابان میجنگند تا موصل غربی –آخرین دژ بزرگشان در عراق– را حفظ کنند.
آخرین جاده به بیرون از شهر به سمت غرب به دست نیروهای دولتی عراق در یکم مارس مسدود شد. آنها همچنین یکی از پلهای نیمهمخروبه بر رود دجله را که موصل را دو نیم میکند تصرف کردند، پلی که قصد دارند با استفاده از پلهای موقت آمریکایی بازسازیاش کنند. واحدهای نظامی عراقی تحت حمایت 50 حمله هوایی آمریکا در روز، به مجموعه ساختمانهایی که پیشتر محل دفاتر دولتی در مرکز شهر بود نزدیک و نزدیکتر میشوند.
مقامات و افسران عراقی که فقط پیشرویها و پیروزیها را اعلام میکنند، گزارشهایی میدهند که اغلب زودرس یا نادرست است. شکی نیست که سرویسهای امنیتی عراقی پیکار موصل را میبرند، هرچند جنگ در میان ساختمانهای بههمچسبیده و کوچههای تنگ و پیچدرپیچ، ممکن است مدت زمانی طولانی ادامه پیدا کند. هماکنون تیرباران و حملات هوایی به صدمات سنگینی در میان خانوادههایی که در سردابها یا زیر راهپلههای خانههایشان پناه گرفتهاند میانجامد.
نبرد احتمالاً برای مدتی طولانی ادامه یابد، اما تصرف موصل حتمی است و شکستی تعیینکننده برای داعش خواهد بود. وقتی در سال 2014، پنج هزار نیروی داعش شهر را گرفتند و نیروهای 60 هزار نفری دولت را شکست دادند، داعش این پیروزی را نشانهای بر این اعلام کرد که خدا جانب آنهاست. اما همین منطق برعکس هم عمل میکند و امروز همه آنچه داعش میتواند به پیروانش بدهد مجموعهای از شکستهای سنگین و عقبنشینیهای فضاحتبار است.
پرسش اصلی به این مربوط میشود که آیا سقوط موصل به معنای پایان تعیینکننده خلافت خودخوانده ابوبکر بغدادی است یا نه. اهمیت خلافت این بود که در یک آن بر سرزمینی با جمعیتی پنج یا ششمیلیونی در عراق و سوریه حکم میراند و در آن به دنبال برقراری یک دولت اسلامی به اصطلاح راستین بود. این رویا یا کابوس است که اکنون از میان میرود. داعش ممکن است همچنان بر قلمروهایی در عراق و کمی بیشتر در سوریه کنترل داشته باشد، اما از منابع انسانی و مادیای که در اوج قدرت داشت – به هنگام کنترل سرزمینی از نزدیکی مرزهای ایران تا حوالی سواحل مدیترانه – اثری باقی نمیماند.
داعش همچنان قدرتی در چنته خواهد داشت، از جمله فرماندهان باتجربه و ماهری که هسته جنگجویان افراطیای را که فقط در موصل غربی تعدادشان به چهار هزار نفر میرسد، رهبری میکنند. آنها تاکنون 500 نفر از بهترین سربازان نیروهای امنیتی عراق را در نبرد برای شرق موصل کشته و حدود سه هزار نفر را زخمی کردهاند، نبردی که قرار بود فقط چند هفته طول بکشد ولی حالا سه ماه از آغاز آن میگذرد. هیچ دلیلی نیست که همین اتفاق در بخش غربی شهر هم نیفتد، جایی که پیچیدگی خیابانها، امتیازی برای دفاع داعشیها از سنگرشان است. جنگجویان خارجی میدانند نمیتوانند داخل جمعیت شوند و فرار کنند، پس هیچ چارهای جز جنگیدن تا پای مرگ ندارند.
عوامل دیگری نیز به نفع داعش هستند: داعش با طیف وسیعی از دشمنان میجنگد که بهرغم میل واقعی خود و فقط علیه داعش وارد ائتلاف شدهاند، زیرا فقط کمی بیشتر از یکدیگر، از داعش میترسند و نفرت دارند. با تضعیف داعش و بدلشدن آن به تهدیدی کوچکتر، تنشزدایی سست بین نیروهای مختلف ضد داعش، مثل دولت عراق و کردهای عراق، شروع به گسستن میکند. مردم بغداد به یاد میآورند که کردها از شکست و فروپاشی ارتش عراق در سال 2014، برای گرفتن زمینهای بیشتری که بین آنها و عربها محل نزاع بود، استفاده کردند. عراقیهای غیرکرد وقتی از تهدید داعش خلاص شوند، خواهان پسگرفتن این زمینها میشوند.
در سوریه نبردی پیچیدهتر و سهجبههای بین بشار اسد، کردهای سوریه و ترکیه بر سر مناطقی که داعش از آنها عقبنشینی میکند وجود دارد. سربازان ترکیه و نایبان محلی آنها اخیراً پس از نبردی سخت الباب در شمال شرق حلب را از داعش گرفتهاند، و حمله به شهر منبج در نزدیکی الباب را که سال گذشته پس از نبردی طولانی به دست نیروهای کرد و متحدان عرب آن از داعش باز پس گرفته شده بود، آغاز کردهاند. با بیرون راندن داعش، نیروهای کرد و نیروهای تحت حمایت ترکیه در آنچه سرآغاز یک جنگ کردی-ترکی جدید در سرتاسر شمال سوریه خواهد بود، مقابل هم قرار خواهند گرفت.
حتی آنهایی که با پیچیدگیها و اتحادهای متغیر جنگ داخلی سوریه آشنا هستند، نسبت به نتیجه احتمالی آن سردرگماند، زیرا بازیگران متعدد در سوریه جهتگیریشان معطوف به نفع بردن از حمله محتمل به رقه است. آیا ایالات متحده همچنان از آتشبار ویرانگر نیروی هوایی خود برای حمایت از حملات نیروهای کرد استفاده خواهد کرد؟ آیا دولت آمریکا تحت تصدی ترامپ ممکن است موضعی نزدیکتر به ترکیه بگیرد، و اگر چنین کند، کردهای سوریه دنبال اتحاد نظامی با اسد و حامیان روسیاش خواهند رفت؟
پاسخ چنین سوالاتی تعیین میکند که آیا واقعاً در حال حرکت به سمت پایان جنگ وحشتناک در عراق و سوریه هستیم – جنگی که از سال 2003 منطقه را در بر گرفته – یا فقط پایان یک مرحله از نزاع را شاهدیم. در عراق، دولت از فجایع 2014 زنده بیرون آمد و در شرف شکست داعش در موصل است، هرچند دولت همچنان فاسد، فرقهای و ناکارآمد است. اسد در سوریه با تصرف حلب – آخرین سنگر شهری بزرگ اپوزیسیون مسلح در سوریه – پیروزی بزرگی به دست آورد، آشکارا مصمم است که کل کشور را بگیرد.
این موفقیتها تصویری اغراقآمیز از توان واقعی ارتش عراق به دست میدهد، که تغییر جهت در روند امور نظامی را مدیون حمایت قدرتهای خارجی، و بالاتر از همه، نیروی هوایی آمریکاست. همین حرف درباره ارتش سوریه و وابستگیاش به روسیه و حملات هوایی روسیه هم صدق میکند. تا اینجا ترکیبی از همکاری و رقابت بین آمریکا و روسیه در سوریه که تحت ریاستجمهوری اوباما پیش رفت، در دوره ترامپ تغییر چندانی نکرده است.
با این حال، جنگ کاملاً رو به اتمام نیست. داعش سنتی دارد که بر مبنای آن به حملات میدان جنگ، با اجرای حملات تروریستی و انتحاری در منطقه، اروپا، ترکیه و دیگر نقاط جهان پاسخ میدهد. برخی وحشیگریهایش، آن را دوباره قادر میسازد بر اخبار و رسانهها تسلط یابد و نشان دهد که شکست نخورده است.
داعش شاید میخواهد دولت ترامپ را آزمایش کند و ببیند میتواند با برخی اقدامات تروریستی آن را به واکنش بیش از حد وادارد یا نه، مثل کاری که القاعده توانست در یازدهم سپتامبر انجام دهد.