رئیسجمهور بالقوه
مارگارت ویتمن چگونه 15 هزار نفر را مدیریت کرد و یک شرکت را نجات داد؟
مارگارت کوشینگ ویتمن قرار بود نخستین رئیسجمهوری زن ایالاتمتحده آمریکا باشد؛ اما شرایط آنگونه که باید، خوب پیش نرفت و او نتوانست به آنچه شایستگی داشت، دست یابد. او پس از سالها فعالیت و تجربه، همه صفاتی را که یک مدیر، یک بازرگان، یک سیاستمدار و یک دیپلمات نیاز دارد، در خود جمع کرده و به نمادی از یک زن خودساخته، موفق و رهبر در سراسر جهان تبدیل شده است.
مارگارت ویتمن، در سال 1956 به دنیا آمده و اکنون 68ساله است. او که در حال حاضر مسئولیت حضور به عنوان سفیر آمریکا در کنیا را بر عهده دارد، از 45 سال پیش در حوزههای مختلف بازرگانی، تجاری، مدیریتی، سیاسی و دیپلماسی بینالملل فعالیت کرده و دوران پرفروغی را در حوزههای کاری پشت سر گذاشته است. ویتمن طی سالهای 1998 تا 2008 رئیس و مدیرعامل شرکت ئیبی (eBay) بود. پس از آن، به شرکت هیولت پاکارد رفت و از سال 2011 تا 2015 مسئولیت مدیرعاملی این شرکت را بر عهده گرفت. سپس در سالهای 2018 تا 2020 به عنوان مدیرعامل شرکت Quibi به فعالیت پرداخت و در همه این شغلها، عملکرد تحسینبرانگیزی از خود بر جای گذاشت. ویتمن علاوه بر فعالیتهای تجاری، بازرگانی و مدیریتی، در حوزه سیاسی هم یک چهره تاثیرگذار به شمار میرود. او یکی از اعضای عالیرتبه حزب جمهوریخواه در ایالاتمتحده آمریکاست که در سال 2010 برای تصدی مسئولیت فرمانداری کالیفرنیا نامزد شد؛ با وجود این، نتوانست در این انتخابات موفق باشد و از جری براون که فرماندار سابق این ایالت بود، شکست خورد. ویتمن در سالهای 2008 و 2012 از مسئولان ارشد ستاد انتخاباتی میت رامنی، نامزد جمهوریخواه انتخابات ایالاتمتحده آمریکا بود و بخش زیادی از هزینههای مالی مورد نیاز این ستادهای انتخاباتی را نیز تامین کرد. با این حال، استقلال رای ویتمن به اندازهای بالاست که در انتخابات ریاستجمهوری سالهای 2016 و 2020 از هیلاری کلینتون و جو بایدن که نامزدهای دموکراتها محسوب میشدند، حمایت کرد.
او علاوه بر سوابق مدیریتی در ئیبی، هیولت پاکارد و کوییبی، در مجموعههای دیگری نظیر دیزنی، دریم ورکز، پروکتر اند گمبل و هاس برو نیز مدیریت کرده و در آنها نیز موفقیتهایی به دست آورده است. در سال 2008، نیویورک تایمز از ویتمن به عنوان فردی که پتانسیل بالایی دارد تا به عنوان نخستین رئیسجمهور زن ایالاتمتحده انتخاب شود، نام برد. اما شکست در انتخابات کالیفرنیا، این موقعیت را از او گرفت. ویتمن در سال 2010 بیش از 3 /1 میلیارد دلار دارایی خالص داشت و پنجمین زن ثروتمند کالیفرنیا محسوب میشد.
زندگی با پشتوانه خانوادهای قدرتمند
مارگارت ویتمن از معدود زنانی به شمار میرود که ژن مدیریت را از خانواده ثروتمند، قدرتمند و پرنفوذش به ارث برده است. او در کلد اسپرینگ هاربر نیویورک به دنیا آمده و دختر هندریکس هالت ویتمن جونیور است. پدربزرگ پدربزرگش، الناتان ویتمن، عضو مجلس نوا اسکوشیا بود و پدربزرگش، چارلز بی. فارول، سناتور ایالت ایلینوی بود که قدرت زیادی در دست داشت. او از سمت مادری نیز نوه مونرو اسمیت است که یکی از مورخان و حقوقدانان برجسته آمریکایی به شمار میرود. ویتمن در ابتدا قرار بود پزشک شود؛ اما پس از اینکه یک تابستان را برای مجله بیزینس تودی (Business Today) و به عنوان بازاریاب جذب آگهیهای تبلیغاتی فعالیت کرد، تصمیم گرفت اقتصاد بخواند. در نهایت، در سال 1977 مدرک کارشناسی اقتصاد را از دانشگاه پرینستون دریافت کرد و در سال 1979 نیز موفق به دریافت مدرک امبیای از مدرسه بازرگانی هاروارد شد. مارگارت، بعدها و در سال 2017 مدرک دکترای افتخاری را از دانشگاه کارنگی ملون دریافت کرد. او چند روز پس از فراغت از تحصیل در رشته کارشناسی ارشد، وارد بازار کار شد و مسئولیت مدیریت برند نمایندگی شرکت مشهور پروکتر اند گمبل در سینسیناتی، اوهایو را بر عهده گرفت. او سپس به عنوان مشاور، جذب شرکت Bain & Company شد و توانست معاون ارشد مدیرعامل این شرکت شود. تا قبل از اینکه در سال 1998 به eBay برود و مدیرعامل این شرکت شود، مسئولیتهای دیگری نیز بر عهده داشت. معاونت برنامهریزی استراتژیک در شرکت والت دیزنی، مدیرعاملی شرکت تولیدکننده گل Transworld Delivery، مدیرعاملی شرکت Stride Rite، مدیریت اجرایی Playskool Hasbro و مدیریت بازرگانی بینالملل شرکتهای Playskool و Mr. Potato Head از جمله این مسئولیتها به شمار میرود.
زنی که eBay را زنده کرد
ویتمن هنوز 42ساله نشده بود که به عنوان مدیرعامل ئیبی مشغول به فعالیت شد. در آن زمان، حضور در ئیبی به عنوان مدیری که نزدیک به 20 سال سابقه مدیریت داشت و توانسته بود شرکتهای زیادی را وارد فاز توسعه کند، مطلوب به نظر نمیرسید. اما نکته اینجا بود که ویتمن تواناییهای گسترده و چشمانداز توسعه این شرکت را به خوبی در نظر گرفته بود و میدانست قرار است تحول بینظیری در آن ایجاد کند. بر همین اساس شد که او شرکتی را که فقط 30 کارمند در اختیار داشت و درآمد سالانهاش به چهار میلیون دلار در سال نمیرسید تحویل گرفت و طی 10 سال، شرکتی ساخت که 15 هزار کارمند داشت و سالانه هشت میلیارد دلار درآمد برای خود ثبت میکرد. این تحول، بینظیرترین تحول در تاریخ مدیریت کسبوکارهای جهان به شمار میرود.
ویتمن اعتقاد داشت سایت ئیبی، مراجعان و بازدیدکنندگان را گیج و سردرگم میکند؛ بنابراین با تشکیل یک تیم اجرایی جدید، کار خود را آغاز کرد. تقسیمبندی شرکت به 23 دسته تجاری، دومین اقدامی بود که ویتمن در ئیبی انجام داد. او برای هر یک از این دستههای تجاری یک مدیر در نظر گرفت و زیرمجموعههای این دستههای تجاری را به 35 هزار قلم کالا افزایش داد. این دستهبندی تجاری به اندازهای دقیق تعریف شده بود که همه مدیران میدانستند باید چگونه زیرمجموعههایشان را اداره کنند. در این اقدام، نبوغ ذاتی ویتمن در مدیریت، تحولآفرین شد و او توانست ئیبی را با سود بینظیری روبهرو کند. خانم مدیرعامل در سال 2002 پیپال را خرید و آن را به یکی از شرکتهای زیرمجموعه ئیبی تبدیل کرد. ارزش پیپال پس از اینکه از سوی ئیبی خریداری شد، به 5 /1 میلیارد دلار رسید. در سال 2004، ویتمن چندین تغییر کلیدی در تیم مدیریت خود ایجاد کرد. او مدیران پیپال، بازرگانی بینالملل و بازرگانی داخلی خود را تغییر داد و مجموعهاش را چابکتر کرد. سپس مدیر تامالاختیاری برای بازارهای الکترونیک ئیبی انتخاب کرد تا فعالیتهای حوزه تجارت الکترونیک شرکتش را متحول کند. همین شرایط سبب شد تا ئیبی بتواند اسکایپ را به قیمت 1 /4 میلیارد دلار خریداری کند و آن را به عنوان یکی از زیرمجموعههای خود، توسعه دهد. این شرکت، بعدها اسکایپ را به مایکروسافت فروخت. ویتمن در نوامبر 2007 از مدیرعاملی ئیبی استعفا کرد، اما در هیات مدیره باقی ماند و تا اواخر سال 2008 به عنوان مشاور جان دوناهو که به عنوان مدیرعامل جدید انتخاب شده بود، خدمت کرد. زمانی که ویتمن از ئیبی جدا شد، به دلیل تحولی که در این کسبوکار ایجاد کرده بود، نامش به تالار مشاهیر تجاری ایالاتمتحده آمریکا راه یافت و او را به چهرهای ماندگار در تجارت این کشور تبدیل کرد. ویتمن برای خدمات و فعالیتهایش در ئیبی، جوایز بسیاری دریافت کرده است. مجله فورچون، سه بار نام او را در جمع پنج زن برتر جهان جای داد و هاروارد بیزینس ریویو، از ویتمن به عنوان هشتمین مدیرعامل برتر دهههای 2000 تا 2010 نام برد. مهمتر اما این بود که فایننشال تایمز، مارگارت ویتمن را یکی از 50 چهرهای خطاب کرد که کسبوکارهای جهان را در طول یک دهه متحول کردهاند.
شکستهای پیدرپی و افول مدیریتی
موفقیتهای مارگارت ویتمن در ئیبی دیگر هیچگاه تکرار نشد. او بعد از خداحافظی با ئیبی، سه سال در حوزههای مختلف سیاسی فعالیت کرد. پس از آن، در نخستین ماه سال 2011 به عنوان عضوی از هیات مدیره شرکت هیولت پاکارد که همگان آن را با عنوان HP، بزرگترین تولیدکننده تجهیزات فناوری اطلاعات و ارتباطات میشناسند، انتخاب شد. شش ماه از این انتخاب گذشت و پس از آشناییهای اولیه ویتمن با شرایط هیولت پاکارد، او به عنوان مدیرعامل انتخاب شد تا شرایط روبهافول HP را مدیریت کند. با وجود این، اقدامات ویتمن در HP آنچنان کارساز نبود. دو سال پس از آغاز مدیریت بر این شرکت، بلومبرگ ویتمن را به عنوان «کمکارترین مدیرعامل» معرفی کرد. رتبه او در این فهرست، با رتبههای تیم کوک، مدیرعامل اپل و ویرجینیا رومتی، مدیرعامل آیبیام برابری میکرد. دلیل این اتفاق، عملکرد ضعیف مالی و همچنین ناتوانی در بهبود وضعیت سهام شرکت هیولت پاکارد عنوان شد. ویتمن در ژوئن 2017 از مسئولیت ریاست هیات مدیره HP کنار رفت اما مسئولیت مدیرعاملی را همچنان در دست داشت. با این حال، پنج ماه، بعد از مسئولیت مدیرعاملی هم کنار رفت و هیولت پاکارد را ترک کرد. او سپس به عنوان مدیرعامل Quibi مشغول به کار شد و با توجه به سوابقی که داشت، به نظر میرسید میتواند این شرکت 500 میلیوندلاری را با تحولی بزرگ روبهرو کند. اما ویتمن در این زمینه شکست خورد و با وجود سرمایهگذاریهای اولیه 75 /1 میلیارددلاری، نتوانست به اهدافی که از پیش تعیین شده بود، دست یابد. پس از این شکست، تحلیلهای متفاوتی پیرامون برند شخصی و نوع مدیریت ویتمن مطرح شد. بسیاری اعتقاد داشتند شکست ویتمن در هیولت پاکارد و سپس در کوئیبی به دلیل فقدان تجربه او در صنعت صورت گرفته و برخی دیگر «شکستهای مکرر» مارگارت را به «ناتوانی در قبول مسئولیت اشتباهات، ناتوانی در حمایت از زیردستان، بیش از اندازه سرزنش کردن اعضای تیم و فقدان تخصص در مسئولیتهای پذیرفتهشده» نسبت دادند. اما برخی دیگر اعتقاد داشتند که ویتمن از موفقیتهایی که در ئیبی به دست آورده، مغرور شده و این غرور، موجبات شکستهای پیدرپی را فراهم آورده است. او هیچوقت این انتقادها را نپذیرفت و علت شکستهای کوئیبی و HP را موضوعات دیگری میدانست: «بزرگترین چالشی که هیولت پاکارد با آن روبهرو بود، تغییرات مداوم مدیریتی در زمان بسیار کوتاه بود. من سومین مدیرعامل چند سال اخیر بودم؛ این موضوع برای یک شرکت بسیار سخت است. چرا که هر یک از این سه مدیرعامل، استراتژیهای متفاوتی داشتند که همه اعضا و واحدهای شرکت، از سنگاپور گرفته تا برلین و نیویورک، از آن تاثیر میپذیرفتند.»
رهبری و مدیریت از دیدگاه ویتمن
مارگارت ویتمن با وجود شکستهایی که در دوران پس از مدیریت بر ئیبی متحمل شد، باز هم یکی از مدیران مشهور دنیای کسبوکار جهان به شمار میرود. برخی از سبکهای مدیریتی او، در موسسات آموزش عالی و همچنین دانشگاههای آمریکا تدریس میشوند و دانشجویان، با فرآیندهای مدیریتی ویتمن آشنا میشوند. او ابداعکننده اصطلاح «اعتبار رهبری» است که در سالهای اخیر به صورت ویژه مورد استفاده قرار میگیرد. به اعتقاد ویتمن، «افراد در رهبری و مدیریت باید درست همان شخصیتی را به نمایش بگذارند که هستند؛ چرا که اگر گروه زیرمجموعه خود را به روش صحیح رهبری نکنند، مردم متوجه میشوند حرف و عمل آن مدیر یا آن رهبر با هم متفاوت است؛ بنابراین، از او فاصله میگیرند. موضوع اینجاست که هر چقدر یک شرکت بزرگتر باشد، مدیران و رهبران آن باید شفافتر صحبت کنند و اهداف خود را به شکل دقیقتری مشخص کنند». ویتمن را یکی از هواداران سرسخت فرهنگ سازمانی شفاف میدانند. او در گفتوگو با هاروارد بیزینس ریویو، از راز موفقیت eBay پرده برداشته و گفته است: «ما در ئیبی با همه افرادی که باید از جزئیات فعالیتهای شرکت باخبر میبودند، ارتباط برقرار میکردیم؛ این ارتباطات بسیار ساده و شفاف شکل میگرفت تا هیچ نقطه ابهامی برای افراد وجود نداشته باشد. ما یاد گرفته بودیم که باید پیروزیهایی را که در مسیر موفقیت به دست میآوریم، جشن بگیریم. در ئیبی نوعی شفافیت ایجاد کرده بودیم که مورد تاکید پییر امیدیار، بنیانگذار این شرکت بود. او تاکید داشت ما باید در بازار عملکرد شفافی داشته باشیم و فرهنگ داخلی سازمان را نیز همراستای همین شفافیت تثبیت کنیم.» او به مدیران و رهبران جوان نیز توصیه کرده است تا به قولها و تعهدات خود عمل کنند: «همواره باید به نتایج فکر کنید؛ باید کاری را که میگویید، انجام دهید تا در سازمان خود، نزد مشتریانتان و همچنین در کنار شرکای تجاری، اعتبار ایجاد کنید. نکته بعدی این است که باید افراد مناسب را در زمان مناسب و در مشاغل مناسب به کار بگیرید. این افراد باید نگرش صحیحی نسبت به کاری که انجام میدهند و چشماندازی که شرکت دارد داشته باشند. و نکته سوم این است که مدیران باید به اندازه کافی سریع باشند و چابکی را در تصمیمگیریهای خود به کار بگیرند. آنها باید سریع فکر کنند، سریع تصمیم بگیرند و تصمیمها را در سریعترین زمان ممکن به مرحله اجرا درآورند.» او به همه زنانی که علاقهمند به حضور در عرصههای مدیریتی هستند نیز توصیه کرده است، فکر کردن درباره جنسیت خود را کنار بگذارند: «گاهی جنسیت میتواند بر نحوه رهبری افراد تاثیر بگذارد؛ اما این تاثیر همیشگی نیست. من روی این واقعیت متمرکز شدهام که باید نتایجی ارائه دهم و باید اعتبار داشته باشم. به همین دلیل، سالها پیش فکر کردن به زن بودن در محل کار را کنار گذاشتم. تنها نکتهای که وجود دارد این است که زنان برای موفق شدن در عرصه مدیریت باید در کاری که انجام میدهند، بسیار خوب باشند. فقط در چنین شرایطی است که میتوانند به یک مدیر موفق تبدیل شوند.»