فراسوی تلاطمات کنونی
سرمایهگذاران به صندوقهای پوششی بازمیگردند
اگر اوضاع روبهراه باشد وجود ابرقهرمانان بیفایده خواهد بود. اگر شهر گوتام (Gotham) ایمن و دلپذیر باشد احتمالاً بتمن مجبور میشود روزهایش را در عمارت باشکوهش به استراحت بگذراند. سوپرمن هم فقط وقتی وارد یک باجه تلفن میشود و لباس آبی و قرمزرنگش را نمایان میکند که افراد شرور لوله اسلحه را به سمت بیگناهان نشانه رفته باشند.
دهه گذشته بازارهای مالی در اکثر اوقات در آرامش کامل بودند. شاخص S&P500 که معیار برتر در بورسهای آمریکاست در سالهای 2010 تا 2020 بهطور یکنواختی بالا رفت. از آنجا که انتظار میرفت نرخ بهره پایین و پایینتر رود قیمت اوراق به سمت بالا حرکت میکرد. سرمایهگذاران به جای ترس از خطرات پنهان، نگران آن بودند که مبادا از بازار پررونقی که یکبار در طور عمرشان شاهد آن بودند بینصیب بمانند. بنابراین شرایط برای موسساتی مانند صندوقهای پوشش ریسک (Hedge Fund) که سودمندی خود را در روزگار پرتلاطم نشان میدهند مساعد نبود. این صندوقها اغلب در جستوجوی سود و بازدهی هستند که با کل بازار ارتباطی ندارد و در نتیجه اگر بازار سقوط کند میتوانند از شدت ضربه به سبد دارایی سرمایهگذاران بکاهند. وقتی بازارها متلاطم باشند انتظار میرود که یک مدیر ابرقهرمان (که ما او را مرد پوششی مینامیم) وارد عمل شود و سرمایهگذاران را از خطر ضررها نجات دهد.
در اکثر دهه 2010 صندوقهای پوششی طرفداران زیادی نداشتند. در نیمه اول آن دهه سرمایهگذاران به آنها روی خوش نشان دادند، اما وقتی بازدهی آنها از بازدهی کل بازار عقب ماند رشد دارایی خالص آنها منفی شد (این رشد مقیاسی است که نشان میدهد سرمایهگذاران با توجه به تاثیر بازدهی سرمایهگذاریها پول خود را به صندوق میسپارند یا از آن خارج میکنند). در نیمه دوم آن دهه صندوقهای پوششی جذابیتی نداشتند و از سال 2015 به بعد تعداد صندوقهایی که تعطیل میشدند از شمار صندوقهایی که افتتاح میشدند بیشتر بود. پس از آن دهه خشک و بیحاصل این روزها به نظر میرسد که شرایط به نفع مردان پوششی عمل میکند. در تمام فصول این سال پول به سمت صندوقهای پوششی در جریان بود. مجموع پولهای سرمایهگذاریشده در صندوقها از 2 /3 تریلیون دلار در پایان سال 2019 به بیش از چهار تریلیون دلار در زمان حال رسیده است. امسال تعداد صندوقهای جدید از شمار صندوقهای تعطیلشده فراتر رفت.
بازگشت مرد پوششی چه معنایی دارد؟ شاید سرمایهگذاران به شدت تحت تاثیر رویدادهای اخیر قرار گرفتهاند. صندوقهای پوششی در سال گذشته از بازار پیش افتادهاند. شاخص صندوق پوششی بارکلی که بازدهی این صنعت منهای کارمزدها را اندازه میگیرد فقط هشت درصد پایین آمد، در حالی که شاخص S&P500 18 درصد سقوط کرده بود. این در حالی است که صندوقهای پوششی در مجموع در تمام سالهای پس از سال 2009 عملکردی ضعیفتر از شاخصهای سهام آمریکا داشتند و میانگین بازدهی سالانه آنها پنج درصد (در مقابل بازدهی 13درصدی کل بازار) بود. وارن بافت، سرمایهگذار مشهور در سال 2008 یک میلیون دلار با یک مدیر صندوق پوششی شرط بست که در دهه آینده یک صندوق شاخصی از هر صندوق پوششی مورد نظر او بازدهی بهتری خواهد داشت. بافت به راحتی این شرط را برد.
ممکن است علاقهمندی دوباره به صندوقهای پوششی نشانهای از یک نگرانی عمیقتر باشد. شاید مردم به این نتیجه رسیدهاند که بازدهیهای دهه 2010 واقعاً دیگر تکرار نخواهند شد. با پایان سیاست پولی آسان، اکثر سبدهای دارایی آسیب دیدند. اما عملکرد صندوقهای پوششی در زمان افزایش نرخ بهره ایمنتر به نظر میرسد چراکه افزایش نرخ بهره معمولاً با فضای پرچالشتر سرمایهگذاری همراه میشود. عملکرد صندوقهای پوششی در دوران بالا بودن یا پرتلاطم بودن نرخهای بهره از قبیل دهه 1990 و اواسط دهه 2000 بسیار بهتر از دیگران بود.
قابل درک است که وقتی سرمایهگذاران با جهانی مواجه شوند که در آن نرخهای بهره بالا و پرتلاطم است به دنبال بازدهیهایی بگردند که از آنها در برابر خطرات محافظت میکند. اما توجه کنید که شرط آقای بافت چگونه پیش رفت. در سال 2008 که اوضاع بورس خراب بود صندوقهای پوششی مرتب از شاخص جلو میافتادند. اما بهبود عملکرد بورس در 9 سال بعد به برنده شدن او کمک کرد. هاروی دنت رقیب بتمن در یکی از فیلمهایش میگوید، «تاریکترین زمان قبل از سپیدهدم است و من به شما قول میدهم که سپیدهدم در راه است». وقتی سپیدهدم بورس از راه برسد سرمایهگذاران آرزو میکنند کاش در همان صندوقهای شاخصی باقی میماندند.