رابطه دوستی در اداره
آیا لازم است شرکت دخالت کند؟
متخصصان شادمانی به این نتیجه رسیدهاند که روابط صمیمانه یکی از مولفههای حیاتی در زندگی رضایتمندانه است. طبق پژوهش موسسه گالوپ، این واقعیت عمومی در محیط کار نیز مصداق دارد. طبق یافتههای این موسسه نظرسنجی داشتن بهترین دوست در محیط کار منافع زیادی از مشارکت بیشتر کارکنان تا نرخ بالاتر ماندن آنها در سر کار و ایمنی بهتر را دربر دارد.
این روابط در برخی سطوح اثر زیادی دارند. گذراندن وقت با افرادی که دوستشان دارید همه چیز از جمله کار را جذابتر میکند. اگر شغل شما کسلکننده باشد رفاقت با همکاران مهمترین عامل جذابیت محیط کار خواهد بود. علاوه بر این، حمایت دوستان باعث میشود افراد تشویق شوند چیزهای جدید را امتحان کنند. مطالعه خانم اریکا فیلد و همکارانش از دانشگاه دوک به تاثیر آموزش کسبوکار به زنان هندی میپردازد. زنانی که به همراه یک دوست به این دوره میآمدند در مقایسه با کسانی که تنها میآمدند احتمال بیشتری داشت که وام کسبوکار بگیرند.
عکس این رابطه نیز مصداق دارد. روابط خصمانه با همکاران همیشه زندگی کاری را فاجعهبار میکند. مطالعه والری گود از دانشگاه ایالتی گرندولی بیان میکند که تنهایی تاثیری منفی بر عملکرد فروشندگان دارد. آنها برای فرار از این امر، علاوه بر روشهای دیگر به صرف نوشیدنی و غذا با مشتریان میپردازند. دیدن فروشندهای که به دنبال جلب رفاقت شماست بدتر از دیدن فروشندهای است که شما را به چشم منبع کسب پول میبیند.
بنابراین رابطه دوستی اهمیت زیادی دارد. مشکل زمانی آغاز میشود که مدیران عبارت «مشارکت بیشتر کارکنان» را میبینند و به این نتیجه میرسند که باید کاری برای مهندسی رابطه دوستی در محیط کار انجام دهند. موسسه گالوپ در گزارشی که سال قبل انتشار داد یک سازمان بدون نام را به عنوان مثال ذکر میکند که در آن جلسهای هفتگی برگزار میشود و بهترین دوست هر کارمند در محیط کار معرفی میشود. این نوعی زیادهروی تلقی میشود. شاید در این جلسات برخی افراد به گریه بیفتند و بگویند، «اما من فکر میکردم بهترین دوست کاری فلانی هستم».
بنگاههای نوپا نیز خدماتی را برای تشویق رابطه دوستی در محیط کار انجام میدهند. یکی از این بنگاهها عمق رابطه افراد در تیمهای مختلف را پایش میکند. در این فرآیند علاقهمندیهای مشترک مانند آشپزی بدون گلوتن بین کارکنانی که یکدیگر را نمیشناسند شناسایی میشوند و سپس دیداری بین آنها ترتیب داده میشود.
دخالت مدیران در رابطه دوستیابی در محیط کار امری اشتباه است، حداقل به این دلیل که آنها از نکته اصلی غافل میمانند. ویژگی مهم دوستی داوطلبانه بودن آن است. کارمندان افرادی بالغ هستند و نیازی به این ندارند که مدیران برایشان دیدار و ملاقاتها را ترتیب دهند. علاوه بر این، محیط کار اغلب افراد را در شرایط مختلف با یکدیگر درگیر میکند و رابطه دوستی بهطور طبیعی برقرار میشود.
مشکل بزرگتر آن است که رابطه دوستی در محیط کار شمشیری دولبه است و وقتی که پویایی قدرت تغییر کند به سرعت به افتضاح کشیده میشود. دگرگونی افراد از یک دوست به یک رئیس یا از یک دوست به یک زیردست میتواند بهطور ذاتی امری مشکلآفرین باشد. همچنین، روابط دوستانه این قابلیت را دارند که به پارتیبازی تبدیل شوند. مطالعه زوئی کالن از مدرسه تجارت هاروارد و ریکاردو پرز از دانشگاه کالیفرنیا به این نتیجه میرسد که تعاملات اجتماعی کارکنان با مدیرانشان میتواند چشمانداز ترفیع آنها را در مقایسه با همکارانشان بهبود بخشد. پژوهشگران روند ترفیع کارکنان سیگاری و غیرسیگاری را در یک بانک بزرگ در جنوب شرق آسیا مطالعه کردند. فرض بر آن بود که سیگار کشیدن به همراه مدیران سیگاری میتواند به نفع کارمند تمام شود. و این فرض درست از آب درآمد. سیگاریهایی که از یک مدیر غیرسیگاری به واحد یک مدیر سیگاری میرفتند زودتر از کسانی ترفیع میگرفتند که زیردست یک مدیر غیرسیگاری بودند. نویسندگان متوجه شدند که سودمندی این تعامل اجتماعی برای سیگاریها تنها اثر آن نیست. رابطه اجتماعی بین مدیران و کارمندان مرد نقش زیادی در تداوم شکاف دستمزدی جنسیتی دارد. اگر قرار باشد بنگاهها برقراری رابطه دوستی در محیط کار را وظیفه خویش بدانند باید به این نقاط منفی هم توجه داشته باشند.
شرکتها باید در این جهان دورکاری و کار ترکیبی تلاش کنند تعاملات بین کارکنان را تسهیل کنند. گردهماییهای اجتماعی و سامانههای رفاقت میتوانند روشهایی منطقی برای تشویق همکاران به دیدار با هم و تشکیل یک فرهنگ سازمانی باشد. اما رابطه کاری پرکیفیت به رابطه دوستی وابسته نیست و به احترام به لیاقت افراد، اعتماد و تمایل به تحقق اهداف مشترک نیاز دارد. رابطه کاری به کارت تبریک تولد و علاقه مشترک به بافندگی نیاز ندارد. بنگاهها باید هرکاری که میتوانند برای تقویت رابطه کاری انجام دهند. اگر افراد خود میخواهند از این فراتر روند ادامه راه بر عهده خودشان است.