شناسه خبر : 43841 لینک کوتاه

زنان فراموش‌شده

تبعیض جنسیتی در داده‌ها چگونه روزمرگی زنان را به چالش کشیده است؟

 

الهام حمیدی / نویسنده نشریه 

87دنیایی را تصور کنید که در آن شما را نادیده می‌گیرند، گوشی تلفن همراه را بزرگ‌تر از دست‌تان ساخته‌اند، همیشه در ادارات و مراکز خرید احساس سرما می‌کنید و صندلی خودرو برایتان راحت نیست. اگر یک زن باشید با تجربیاتی از این جنس بیگانه نیستید.

تبعیض علیه زنان فقط به پایین بودن دستمزد آنها، عدم حضورشان در پست‌های بالای مدیریتی و نادیده گرفتن حقوقشان خلاصه نمی‌شود. اینکه بریتانیایی‌ها اندی موری برنده ویمبلدون سال 2013 را به عنوان اولین بریتانیایی برنده ویمبلدون می‌شناسند در حالی که 30 سال قبل از او ویرجینیا وِید انگلیسی به قهرمانی این تورنمنت دست یافته بود، حکایت از یک معضل فرهنگی دیرینه دارد که در آن زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه اصلاً دیده نمی‌شوند.

 شکاف جنسیتی منحصر به پدیده‌های اجتماعی نمی‌شود، بلکه داده‌ها و اطلاعاتی را که مبنای برنامه‌ریزی‌ها و تصمیم‌گیری‌های خرد و کلان هستند نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. به عبارت ساده‌تر شکاف جنسیتی در داده و اطلاعات یعنی دانش ما در هر حوزه‌ای می‌تواند جنسیت‌زده و تبعیض‌آمیز باشد. وقتی نیازهای زنان به صورت مستقل مورد بررسی قرار نمی‌گیرد، آنها جایی در سیاستگذاری دولت‌ها، تحقیقات پزشکی، فناوری، مشاغل، برنامه‌ریزی شهری و رسانه‌ها ندارند. بخش بزرگی از داده‌های موجود در حوزه‌های مختلف بر اساس نیازهای مردان، به عنوان تنها نماد انسان، جمع‌آوری شده و استانداردهای بسیاری بر اساس همین نیاز شکل گرفته است.

دارویی که مصرف می‌کنیم، گوشی همراهی که در دست داریم حتی ابزاری که در محل کار استفاده می‌کنیم بر اساس داده‌هایی استخراج‌شده از تحقیقات، طراحی شده‌اند. ولی به لطف میراث طولانی محققانی که در مطالعات خود زنان را نادیده گرفته‌اند، این داده‌ها به مرجعی ناقص برای تصمیم‌گیری تبدیل شده‌اند. مشکل از آنجا شروع می‌شود که در جمعیت مورد مطالعه تحقیقات، زنان معمولاً سهم برابر با مردان نداشتند. اگر قرار بود این داده‌ها در تصمیم‌گیری برای مردان به کار برده شود، قطعاً به هیچ مشکلی برنمی‌خوردیم ولی واقعیت چیز دیگری است. کارولین کرایادو پرز در کتاب «زنان نامرئی: آشکارسازی شکاف داده‌ها در دنیای طراحی‌شده برای مردان» که در سال 2019 منتشر شد، به صورت مفصل به بررسی شکاف جنسیتی در داده‌های امروزی می‌پردازد. او در کتاب خود توضیح می‌دهد که چگونه تصمیمات گرفته‌شده بر مبنای داده‌هایی تبعیض‌آمیز می‌تواند تاثیرات عمیق بر زندگی زنان داشته باشد. کارولین پرز در کتاب خود نمونه‌های بی‌شماری از تجارب زندگی روزمره را مطرح می‌کند که به دلیل نبود اطلاعات کافی در مورد نیاز زنان به چالش‌های جدی برای آنها تبدیل شده است.

چالش مرگ و زندگی برای زنان شاغل

زنان شاغل و نیازهایشان چه در مشاغل منحصراً زنانه و چه در مشاغل مشترک با مردان، بسیار مورد بی‌مهری مجامع علمی قرار گرفته است. زنانی را که در سالن‌های کاشت ناخن مشغول به کار هستند تصور کنید، آنها ساعت‌هایی طولانی را در فضایی مملو از انواع مواد شیمیایی سپری می‌کنند. بر اساس مطالعات پژوهشگر کانادایی، آن راچان، بسیاری از این مواد شیمیایی با سرطان، سقط جنین و بیماری‌های ریوی و اختلالات هورمونی ارتباط مستقیم دارند که هیچ تحقیق جامعی در مورد تاثیر بلندمدت آنها بر روی زنان انجام نشده است. حتی ممکن است این زنان از محل کار به منزل بروند و نظافت منزل را نیز با مواد شوینده انجام دهند. هنوز نمی‌دانیم استفاده مواد شیمیایی در محل کار و مواد شیمیایی در منزل چه تاثیری می‌تواند بر روی زنان داشته باشد و چگونه می‌توان وضعیت را به نفع سلامت زنان تغییر داد.

در بسیاری از پژوهش‌های انجام‌شده در زمینه ایمنی محل کار، زنان و نیازهای خاص آنان نادیده گرفته شده است و به دلیل کمبود همین اطلاعات، کمیته سلامت و امنیت شغلی نیویورک هنوز نتوانسته است توضیح علمی و منطقی برای آسیب دیدن بیشتر زنان شاغل در پروژه‌های ساخت‌وساز ارائه کند. فقط فرض را بر این گذاشته‌اند که شاید تجهیزات و ماشین‌آلات ساختمان‌سازی که بر اساس فیزیک مردان طراحی شده‌اند عامل مرگ‌ومیر زنان در این حوزه باشند. برای مثال، سایز استاندارد کیسه سیمان سایزی مناسب برای حمل از سوی مردان است و آجرها فقط در دست مردان جا می‌گیرند. حتی یک آچار به گونه‌ای طراحی شده است که در دست مردان بهتر جا بگیرد و لباس کار زنان همان لباس کار مردان است در چند سایز کوچک‌تر. نیروی پلیس هم هنوز نتوانسته است جلیقه ضدگلوله‌ای طراحی کند که برای زنان مناسب باشد. در سال 1997 یک نیروی زن پلیس لندن با ضربات چاقو به قتل رسید زیرا هنگام عملیات جلیقه ضدگلوله او به حدی ناراحت بود که مجبور شد آن را از تن درآورد. دو سال بعد از آن یک پلیس زن اذعان کرد که برای اینکه بتواند از جلیقه ضدگلوله استفاده کند مجبور به عمل جراحی و کوچک‌تر کردن سینه‌های خود شده است. این جلیقه‌ها معمولاً باعث کبودی و دردهای گردن و کمر در میان پلیس‌های زن انگلستان می‌شود.

 ساده‌ترین استاندارد محل کار مانند دمای محیط در دهه 1960 بر اساس متابولیسم بدن مردان تبیین شد. تحقیقات نشان می‌دهد که میزان متابولیسم زنان جوان که کارهای سبک دفتری انجام می‌دهند بسیار پایین‌تر از مردانی است که همان کار را انجام می‌دهند. این بدان معناست که دمای دفاتر و شرکت‌ها به صورت میانگین پنج درجه برای زنان سردتر است. اجرایی شدن چنین استانداردهای مردانه‌ای یعنی همان تصاویری از زنان در محل کار که در تابستان پتویی روی پای خود انداخته‌اند و بسیاری از ما سال‌ها بی‌تفاوت از کنار آنها عبور کرده‌ایم.

فناوری در خدمت مردان

مردان انسان‌های پیش‌فرض در دنیای فناوری هستند. هرآنچه طراحی و تولید می‌شود برای مخاطبی از جنس مذکر ساخته شده است. سازندگان گوشی‌های همراه در طراحی گوشی دغدغه‌ای برای راحتی زنان ندارند. گوشی‌ها بزرگ‌تر می‌شوند و زنان باید خود را با مشقت‌های کار کردن با گوشی‌های بزرگ تطبیق دهند. واقعیت این است که گوشی‌های همراه برای دست مردان طراحی شده است. اگرچه سایز کوچک‌تر آنها نیز تولید شده است ولی معمولاً سایزهای کوچک امکانات کمتر و محدودتری دارند تا خریداران را برای خرید گوشی‌های بزرگ‌تر ترغیب کنند. در سال 2014 شرکت اپل سیستم هوشمند کنترل سلامت خود را با تبلیغات وسیع راه‌اندازی کرد؛ سیستم جامعی که می‌توانست فشارخون، میزان الکل خون و تعداد قدم‌هایی را که راه رفته‌اید اندازه‌گیری کند، ولی در این قابلیت نیز زنان فراموش شدند و این برنامه فاقد ردیابی عادت ماهیانه خانم‌ها بود که انتقادهای فراوانی را به دنبال داشت. حتی نقشه‌های هوشمند که همیشه سریع‌ترین مسیر را به کاربر خود نشان می‌دهند، قادر نیستند حق انتخابی به زنان داده و به جای سریع‌ترین مسیر، امن‌ترین مسیر را به آنها نشان دهند.

در نمونه دیگر می‌توان از فناوری گوگل هوم صحبت کرد؛ اسپیکر هوشمندی که باید قادر به شناسایی صدای کاربر خود باشد و دستورات او را اجرا کند. دکتر راشل تاتمن، زبان‌شناس اجتماعی و دانشمند حوزه داده، در مطالعه سال 2016 خود نشان می‌دهد که پایگاه‌های اطلاعاتی تشخیص گفتار مورد استفاده در این برنامه کاملاً تحت تاثیر صدای مردانه است و این اسپیکر صدای مردان را 70 درصد بیشتر از صدای زنان تشخیص داده و به صدای مردان جواب موثرتری می‌دهد. این معضل فقط مختص گوگل هوم نیست، در مقاله‌ای در سایت Autoblog به خریدار خانم خودرو فورد اشاره می‌شود که سیستم فرمان صوتی خودرویش فقط به دستورات شوهرش واکنش نشان می‌دهد، حتی وقتی روی صندلی مسافر نشسته است.

با وجود افزایش آگاهی عمومی نسبت به حقوق زنان، نادیده گرفتن نیازهای آنها در حوزه فناوری در سال‌های اخیر بسیار هشداردهنده است زیرا فناوری به تدریج در حال تاثیرگذاری بر همه ابعاد زندگی مدرن است و شکاف جنسیتی موجود در داده‌ها می‌تواند شرایط را از این هم بدتر کند. حتی از منظر حقوق مصرف‌کننده نیز پرداخت قیمت یکسان زنان و مردان برای خرید تکنولوژی که فقط برای مصرف‌کننده مرد طراحی شده است، بسیار ناعادلانه به نظر می‌رسد.

خطر برابری جنسیت در تشخیص پزشکی

برای سال‌های طولانی در علم پزشکی بدن مردان و ویژگی‌ها و نشانه‌های بیماری در آنها تنها پیش‌فرض موجود برای درک امور پزشکی و انجام تحقیقات پزشکی بوده است. حتی 85 درصد از موش‌هایی که در آزمایش‌های پزشکی روی آنها آزمایش می‌شود نیز نر هستند.

ولی در واقعیت در بیماری‌های یکسان، مردان و زنان علائم متفاوتی بروز می‌دهند. از این‌رو به تشخیص‌های متفاوتی نیاز دارند و حتی ممکن است به داروهایی یکسان، واکنش‌های متفاوتی نشان دهند. برای مثال، از آنجا که حجم وسیعی از مطالعات انجام‌شده در مورد حمله قلبی بیشتر متمرکز بر مردان و نشانه‌های بیماری در آنها بوده است، زنان زیادی به دلیل عدم تشخیص صحیح و درمان مناسب جان خود را از دست داده‌اند. زنانی که سال‌ها با علائمی مانند تنگی نفس، حال تهوع، خستگی و درد معده به پزشک مراجعه می‌کردند به دلیل اینکه نشانه‌های حمله قلبی مختص مردان مانند درد قفسه سینه و دست‌درد را بروز نمی‌دادند درمان مناسب حمله قلبی را دریافت نکردند. سال‌ها گذشت تا پزشکان پی ببرند که علائم حمله قلبی در زنان و مردان متفاوت است و برای اولین‌بار این پدیده با عنوان سندروم ینتیل (The Yentl Syndrome) در مقاله‌ای در سال 2011 در ژورنال قلب اروپا مورد بررسی قرار گرفت.

خودروهایی برای مردان

مردان بیشتر از زنان درگیر سوانح رانندگی هستند یعنی تعداد کشته‌ها و مجروحان در میان مردان بیشتر از زنان است ولی اگر زنی درگیر سانحه شود با 47 درصد احتمال بیشتر آسیب جدی می‌بیند و با 71 درصد احتمال بیشتر جراحت سطحی برمی‌دارد. حتی احتمال مرگ او 17 درصد بیشتر از مردان است و همه اینها به نحوه طراحی خودرو و اینکه برای چه کسی طراحی شده است برمی‌گردد.

زنان معمولاً نزدیک‌تر به فرمان می‌نشینند و دلیل آن نیز کوتاه بودن نسبی قدشان است. پاهای زنان باید به پدال‌ها نزدیک‌تر باشد و باید صاف‌تر بنشینند تا دید بهتری از جلوی خودرو داشته باشند. محققان این‌گونه نشستن زنان پشت فرمان را نشستن خارج از موقعیت می‌نامند که به نوعی انحراف از استاندارد محسوب شده و رانندگان را در خطر جراحت‌های شدید در هنگام تصادف از جلو قرار می‌دهند. طبیعتاً اگر صندلی خودروها به گونه دیگری طراحی می‌شدند، نحوه نشستن زنان می‌توانست ایمن‌تر باشد. در طراحی خودروها به‌خصوص خودروهایی با صندلی‌های اسپورت، تفاوت اندازه لگن زنان و مردان در نظر گرفته نشده است، از این‌رو لبه‌های سفت و بلند صندلی به عضلات قسمت بالای ران زنان فشار بیشتری وارد کرده و به خستگی در مدت زمان طولانی منجر می‌شود.

علاوه بر آن زنان به دلیل ماهیچه کمتر در اطراف گردن بیشتر در معرض جراحات گردن قرار دارند. صندلی خودروها به گونه‌ای طراحی شده است که زنان را با سرعتی بیشتری به جلو پرت می‌کند و تنها دلیل چنین اتفاقی این است که وزن آدمک‌های مورد استفاده در تست ایمنی خودرو، به میانگین وزن مردان نزدیک است. این آدمک‌ها در دهه 1950 با وزن 76 کیلوگرم و قد 77 /1 سانتی‌متر ساخته شدند که از میانگین قد و وزن زنان بسیار بالاتر بودند. حتی توده عضلانی و ستون فقرات آنها نیز بر اساس بدن مردان طراحی شده است.

در اوایل دهه 1980 دانشگاه میشیگان پیشنهادی ارائه کرد مبنی بر استفاده از آدمک‌هایی با بدن زنانه که نادیده گرفته شد. در نهایت در سال 2011 تولیدکنندگان آمریکایی مجبور به استفاده از آدمک زن در تست‌های ایمنی خودرو شدند هرچند میزان شباهت آن به بدن زنان هنوز جای بحث دارد. کشورهای اروپایی نیز با سهل‌انگاری مشابهی در تست‌های ایمنی خودرو روبه‌رو هستند. در بسیاری از تست‌های ایمنی از آدمک مرد استفاده می‌شود و فقط در یکی از تست‌ها تولیدکنندگان ملزم به استفاده از آدمک زن هستند آن‌هم فقط در جایگاه مسافر خودرو نه راننده. البته آدمک زن مورد استفاده در این تست‌ها نیز مانند آدمک آمریکایی شباهت زیادی به زن ندارد و فقط نمونه کوچک‌شده آدمک مرد است. بگذریم از اینکه زنان باردار هیچ جایی در طراحی و ساخت و تست‌های ایمنی انجام‌شده ندارند.

در سال 2001 خودروسازی ولوو گروهی از طراحان و مهندسان زن را به کار گرفت تا خودرو مفهومی YCC را برای زنان طراحی کنند. ارگونومی بدن زنان و نیازهای آنها در اولویت طراحی این خودرو قرار داشت. نتیجه آن خودرویی مناسب زنان بود که از قابلیت‌های جالبی برخوردار بود از جمله قابلیت رانندگی تا اولین تعمیرگاه با لاستیک پنچرشده یا عدم نیاز به تعویض روغن تا 50 هزار کیلومتر. پشت سری صندلی خودرو به گونه‌ای طراحی شده بود که مناسب موهای بسته شده باشد و همچنین با فشار دادن دکمه‌ای نزدیک‌ترین در خودرو به صورت خودکار باز می‌شد که این قابلیت، کار زنانی که کیسه خرید در دست، باید در خودرو را نیز باز کنند بسیار آسان می‌کرد.

تجربه زیستن زنان در دنیایی مردانه تجربه‌ای بسیار پرچالش و مشقت‌بار است که زنان به رنج آن عادت کرده‌اند. باید به خود یادآوری کنیم که شرایط می‌توانست بسیار مطلوب‌تر از این باشد اگر زنان نیز سهمی در اطلاعات و داده‌های جمع‌آوری‌شده داشتند و به عنوان نیمی از جمعیت نیازهایشای نادیده گرفته نمی‌شد.  

دراین پرونده بخوانید ...