شناسه خبر : 38526 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

عقاب و خرگوش

آمریکا، چین و رقابت به سوی ماه

عقاب و خرگوش

آقای بزوس در اوایل ژوئن در صدر عناوین خبری و بازدید از صفحات قرار گرفت. او اعلام کرد وقتی در 20 جولای شرکت موشک‌های فضایی بلو اوریجین (Blue Origin) برای اولین‌بار یک کپسول فضایی حامل انسان‌ها را به فضا پرتاب کند او خود در میان مسافران خواهد بود. قبل از آن، شرکت ویرجین گالکتیک (Virgin Galactic) که سر ریچارد موسس آن است هواپیمای موشکی یونیتی (Unity) را به لبه فضا فرستاد. برنامه‌های این شرکت پس از انتشار خبر آقای بزوس به سرعت عوض شدند. آنها برنامه پرواز آزمایشی بعدی را جلو انداختند و خود سر ریچارد نیز در زمره خدمه پرواز درآمد (قرار بود او با پرواز دیگری در آینده سفر کند). یونیتی در 11 جولای این پرواز را انجام داد و سرریچارد پس از بازگشت به زمین اعلام کرد که عصر فضایی جدیدی باز شده است.شرکت بلو اوریجین با عصبانیت (اما به درستی) توئیت کرد که کپسول آنها بالاتر می‌رود و پنجره‌های بزرگ‌تری دارد.آقای بزوس نتوانست نفر اول باشد اما تاریخ وعده داده‌شده را رعایت کرد. بیستم جولای سالروز اولین فرود یک فضاپیمای سرنشین‌دار بر روی ماه است. کپسول ماه ایگل (عقاب) از فضاپیمای آپولو 11 در سال 1969 بر روی ماه فرود آمد. این تاریخ تا مدت‌ها بخشی از گذشته بود اما اکنون 20 جولای زمانی برای نگاه به آینده تلقی می‌شود.به دلایل مختلف می‌توان تصور کرد وقتی شصتمین سالگرد پرواز آپولو 11 در پایان این دهه اتفاق بیفتد، فضانوردان آمریکایی یک‌بار دیگر جاپایشان را بر روی دشت‌های خشک ماه ثبت می‌کنند. سر ریچارد هیچ برنامه جاه‌طلبانه‌ای غیر از پروازهای گردشگری بر فراز جو نداشت اما آقای بزوس می‌خواهد بلو اوریجین نقش بزرگ‌تری در ماجراجویی بزرگ بعدی ایفا کند.برنامه‌ها و محیط بازگشت آمریکا به ماه از آن جهت با آنچه نیم‌قرن پیش برای اولین‌بار اتفاق افتاد متفاوت  است که این‌بار فضا به مکانی برای اقدامات ابتکاری آقای بزوس و امثال او در بخش خصوصی تبدیل شده است. تفاوت‌های بسیار دیگری نیز وجود دارد. یکی از اهداف برنامه آرتمیس (Artemis) یا برنامه بازگشت به ماه ناسا آن است که تغییرات آمریکا در این چند دهه را نمایان سازد. تفاوت دیگر آن است که هزینه‌ها نسبتاً کاهش یافته‌اند. آپولو برنامه‌ای منحصراً متعلق به آمریکا بود اما متحدان آمریکا تشویق شده‌اند در آرتمیس مشارکت کنند. علاوه بر این، آرتمیس صرفاً به چند سفر کوتاه محدود نمی‌شود بلکه قصد دارد پایگاه‌هایی همیشگی برقرار سازد.یک جزء ثابت مانده است. آرتمیس همانند آپولو نمادی از رقابت ژئوپولیتیک ابرقدرت‌هاست که در آن زمان بین آمریکا و شوروی و اکنون بین آمریکا و چین جریان دارد. اما حتی بین این دو رقابت نیز تفاوت‌های اساسی دیده می‌شود. آمریکا در دهه 1960 به رقابتی وارد شد که نتایج آن مشخص نبود. اکنون رقابت بر سر حفظ قهرمانی و برتری انجام می‌گیرد. اما پرسش‌هایی که ذهن ناظران را مشغول ساخته‌اند همان پرسش‌های قدیمی هستند. آیا سامانه آمریکایی در مواجهه با چالش‌های آینده بهتر از سامانه‌های دیگر عمل خواهد کرد؟

آمریکا کار خود را در دهه 1960 با اندکی عقب‌افتادگی آغاز کرد. شوروی اولین ماهواره را در سال 1957 و اولین انسان را در سال 1961 به فضا فرستاده بود.اگر مسابقه فضایی با هدف کسب مدارها، نمایش توانمندی فضایی و قابلیت پرتاب سلاح هسته‌ای به هر نقطه از کره زمین صورت گرفته باشد آنگاه باید شوروی برنده شناخته می‌شد. بخشی از برتری آپولو آن بود که این مسابقه را بازتعریف کرد و آن را رقابتی برای رسیدن به ماه دانست.این واقعیت که رسیدن به ماه مستلزم داشتن یک پرتاب‌گر بزرگ‌تر است نشان داد که فناوری ضعیفی که شوروی را به مدار زمین رساند ارزش چندانی ندارد. هر دو طرف به توانمندی‌های بنیادین جدید نیاز پیدا کردند. این آمریکا بود که با تلاش زیاد و صرف هزینه سرسام‌آور موفق شد توانمندی خود را به شکل ساخت ساتورن 5 (Saturn V) به رخ بکشد.رئیس‌جمهور جان‌ اف‌کندی در آغاز آن نمایش بزرگ به کنگره اعلام کرد که برنامه فضایی آمریکا تحت تاثیر تلاش‌ها و برنامه‌های دیگران نیست؛ اما این گفتمان بسیار ساده‌لوحانه بود. برنامه‌های شوروی منطق اصلی برای تلاش‌های آمریکا بودند. با وجود این، یکی از تفاوت‌های آن دوره رقابت برای ماه و دوره کنونی آن است که چین ظاهراً همان تفکر آقای کندی را معتبر می‌داند. این کشور تلاش نمی‌کند از آمریکا جلو بزند همانند جهشی که آمریکا در برابر شوروی انجام داد. چین تلاش می‌کند توانمندی‌های مشابهی بسازد و تا حدی خود را به آمریکا برساند و نیازهای ملی خویش را برآورده سازد؛ چه این نیازها بر مبنای نظامی و اقتصادی تعریف‌شده باشند و چه در جهت نمایش پرستیژ باشند.چین قادر است به طور مرتب ماهواره‌هایی با اندازه‌های مختلف و با اهداف ارتباطاتی، اکتشافی و جاسوسی به فضا بفرستد و همچنین آنها را در اختیار کشورهای ثالث قرار دهد. این کشور سال گذشته سامانه ناوبری ماهواره‌ای بیدو (Beidou) را تکمیل کرد. این سامانه رقیب جهانی سامانه جی‌پی‌اس آمریکا، گلوناس (Glonass) روسیه و گالیله (Galileo) اروپا به شمار می‌رود.مریخ‌نوردی که چین در ماه می بر روی مریخ نشاند در مقایسه با مریخ‌نوردهای آمریکایی کوچک‌تر بود و قابلیت‌های کمتری داشت اما هیچ کشور دیگری نتوانسته است چنین کاری انجام دهد. همچنین هیچ کشوری نتوانسته است ماه‌پیمایی به سمت دیگر ماه بفرستد در حالی‌که چین یوتو 2 (Yutu-2) را در آنجا دارد. نام این ماه‌پیما از خرگوشی گرفته شده است که طبق افسانه‌های چینی بر روی ماه زندگی می‌کند. ایستگاه فضایی کپسول‌مانندی که چین در مدار پایین کره زمین نصب می‌کند از ایستگاه‌ فضایی بین‌المللی ساخت مشترک آمریکا، کانادا، اروپا، ژاپن و روسیه کوچک‌تر است اما هیچ‌کدام از آن قدرت‌ها به استثنای آمریکا و روسیه نمی‌توانند به تنهایی چنین کاری انجام دهند.شی جین ‌پینگ رئیس‌جمهور چین هنگام تماس ویدئویی با فضانوردان مستقر در آنجا قطعاً احساس افتخار می‌کرد.

 

فضاپیمای من راهش را بلد است

چین شروع به توسعه موشک‌هایی به اندازه ساتورن 5 کرده است. مقامات برنامه فضایی چین گفته‌اند نسخه کاربردی آن در اوایل دهه 2030 عرضه و از آن برای ارسال انسان به ماه استفاده می‌شود. به تازگی آژانس‌های فضایی چین و روسیه اعلام کرده‌اند برای رسیدن به چنین هدفی با یکدیگر همکاری خواهند کرد. این بار هم بحث بر سر رسیدن به آمریکاست اما تفاوت در آنجاست که چین در حال بازآفرینی قابلیتی است که آمریکا مدت‌ها آن را مسکوت گذاشت.بازآفرینی یک توانمندی را نمی‌توان شرکت در یک رقابت دانست چه رسد که آن را برنده شدن تلقی کنیم اما این اقدام برای چین تنها یک مرحله از راهبردی درازمدت است که در آن آمریکا در دهه 2040 ابرقدرت پیشرو نخواهد بود.این هدف از طریق ترکیبی از سخت‌کوشی چین و افول آمریکا محقق می‌شود. حتی اگر آمریکا تلاشی برای رسیدن به ماه انجام نمی‌داد این کار بخشی از برنامه‌های چین می‌بود. چین به ماه خواهد رفت حتی اگر آمریکا مدت‌ها قبل به آن بازگشته باشد. از نگاه رهبران چین، حضور در ماه چیزی فراتر از شکست دادن یک دشمن یا رسیدن به خط پایان است. ملت‌های بزرگ کارهایی را انجام می‌دهند که ملت‌های کوچک از آن عاجزند. انواع مختلف شکوه و عظمت لایق ملت‌هایی است که تمدنی دیرینه دارند. رهبران چین احساس می‌کنند کشورشان باید سهمی در تمام اینها داشته باشد و حضور در ماورای زمین یکی از آنهاست.شاید نیم‌قرن قبل آمریکای دارای اعتمادبه‌نفس کامل با توجه به دستاوردهایش نگاهی به این جاه‌طلبی‌ها می‌انداخت و می‌گفت ما آنجا بودیم و کار را انجام دادیم.اما امروز آمریکا آن آرامش را ندارد. فرود چین بر روی ماه در غیاب حضور فعال آمریکا برای افکار عمومی خوشایند نیست.وقتی دلایل توجیهی برنامه آرتمیس در ماه می مطرح می‌شد، بیل نیلسون مدیر اجرایی ناسا تصویری از مریخ‌نورد چین را در کمیته تخصیص مجلس نشان داد و گفت «آنها قصد دارند انسان‌ها را به ماه ببرند. همین باید به ما بگوید که باید دست از تنبلی برداریم و برنامه «سامانه فرود انسان» را با جدیت پیش‌ ببریم».کم کردن روی چین یک پیشنهاد ساده و پرطرفدار است. دولت بایدن از برنامه آرتمیس که در دوره ترامپ طراحی شده بود استقبال کرد و به نظر می‌رسد هر دو جناح کنگره پشتیبان جدی آن هستند. این رویکردی است که می‌تواند آمریکا را دوباره عظمت بخشد. امری که هیچ‌کس با اصل آن مخالفتی ندارد هرچند اولویت همگان نیست.دولت جدید باید آشکارا بپذیرد که هدف اولیه فرود انسان بر روی ماه تا پایان سال 2024 محقق نخواهد شد. اما به احتمال زیاد می‌تواند تا قبل از پایان دوره دوم بایدن (در صورت ادامه ریاست جمهوری) آن را به انجام رساند.اگر برنامه آنقدر طول بکشد که چین قبل از آن موفق به فرود بر ماه شود آنگاه پشتیبانی از آن کمتر خواهد شد.آرتمیس اهداف سیاسی دیگری نیز دارد. آمریکایی‌هایی که با آپولو به ماه رفتند همه سفیدپوست بودند. این امر در آن زمان از توجهات دور نماند.اکنون کارهای زیادی انجام می‌شود تا مشارکت زنان و رنگین‌پوستان در پشت صحنه این برنامه به اطلاع عموم برسد. امسال ساختمان اصلی ناسا در واشنگتن به افتخار مری دبلیو جکسون اولین مهندس زن سیاه‌پوست آژانس نام‌گذاری شد. اکنون مرتب از نقش آنها در این برنامه قدردانی می‌شود. والی فانک هوانوردی که در دهه 1960 تمام معیارهای فضانوردی به‌جز جنسیت را داشت در 20 جولای مهمان جف بزوس می‌شود. آرتمیس که نام خود را از خواهر آپولو می‌گیرد ابزار رسیدن زنان و رنگین‌پوستان به ماه خواهد بود.

 

گام‌های بزرگ‌ همان‌هایی هستند که برمی‌دارید

علاوه بر این، آرتمیس این مزیت را دارد که نسبتاً کم‌هزینه است. ناسا در پروژه آپولو مجبور شد علاوه بر ساتورن 5، کپسول‌های فرماندهی و مخصوص ماه بسازد که با آن پرتاب شدند. کل هزینه بر مبنای دلار امروز حدود 300 میلیارد دلار شد. البته در آن زمان اندازه و هزینه کار مانعی محسوب نمی‌شدند بلکه بخشی از هدف بودند. آن پروژه پیامی دال بر آن بود که آمریکا تا چه اندازه حاضر است برای برتری فناوری خود هزینه کند.صرف هزینه مشابه برای بازآفرینی یک توانمندی قدیمی دیگر همان پیام را دربر ندارد و خوشبختانه ضرورتی برای آن نیست. موشک ناسا با نام سامانه پرتاب فضایی (SLS) با همان قابلیت‌های ساتورن 5 به همراه کپسول خدمه اوریون با قابلیت دوام درازمدت در حال تکمیل هستند. همچنین، ناسا برنامه‌های از قبل اجراشده‌ای برای یک ایستگاه کوچک فضایی به نام دروازه ماه دارد که هم‌اکنون در فاصله اندکی از ماه به دور آن می‌چرخد. در ساده‌ترین حالت،‌ تنها چیزی که آرتمیس به آن نیاز دارد سامانه‌ای برای سوار کردن افراد به اوریون است. این کپسول با چرخش به دور ماه تا نزدیکی سطح آن پایین می‌رود و سپس به بالا بازمی‌گردد.ساخت این سامانه برای ناسا هزینه زیادی دارد. اما بزرگ‌ترین دستاورد این آژانس در دهه گذشته آن است که نشان داد مجبور نیست خودش فضاپیما را بسازد. پس از پایان دوره کاری آخرین شاتل فضایی، ناسا از شرکت‌های خصوصی خواست پیشنهادهایشان را برای ساخت فضاپیماهایی ارائه دهند که در ابتدا بار و سپس انسان‌ها را به ایستگاه فضایی بین‌المللی ببرند.شرکت‌های مختلفی موفق به اخذ قرارداد شدند که مشهورترین آنها بنگاه اسپیس‌ایکس الون ماسک است.کمک‌های مالی و پرداخت‌های زیاد در زمان تحقق اهداف به همراه چشم‌انداز قراردادهای درازمدت در ابتدای ساخت فضاپیماها به اسپیس‌ایکس امکان داد فضاپیمای «اژدهای خدمه» را بسازد که اکنون برای انتقال فضانوردان به ایستگاه فضایی از آن استفاده می‌شود. کل هزینه ساخت اژدهای خدمه برای ناسا 1 /3 میلیارد دلار بود که از کل هزینه تازه‌ترین ماموریت مریخ‌نورد اندکی بیشتر است.

 

تنهایی در فضا

ناسا در دوره ترامپ تصمیم گرفت برای ساخت سامانه فرود انسان (HLS) از همان رویکرد استفاده کند. سال گذشته سه پیشنهاد در دور اول مناقصه پذیرفته شدند. یکی از یک تیم ملی به رهبری بلو اوریجین؛ دومی از کنسرسیومی به رهبری دینتیکس (Dynetics) پیمانکار هوافضا و کامپیوتر و سومی از بنگاه اسپیس‌ایکس. انتظار می‌رفت دو مورد از سه پیشنهاد بتوانند قرارداد ساخت سامانه‌ها را به‌دست آورند درست همان‌گونه که بوئینگ و اسپیس‌ایکس موفق شدند قراردادهای ساخت کپسول‌های حمل خدمه به ایستگاه فضایی را از آن خود سازند. بوئینگ هنوز کپسول سرنشین‌دار پرتاب نکرده است اما اولین پرتاب آزمایشی بدون خدمه را اواخر این ماه انجام خواهد داد.اما در 16 آوریل، ناسا یک قرارداد به ارزش 9 /2 میلیارد دلار به اسپیس‌ایکس داد و اعلام کرد برای دو قرارداد پول ندارد. بلو اوریجین و دینتیکس با این اقدام مخالفت کردند. اداره واگذاری مسوولیت‌ها در دولت در حال بازبینی موضوع است و انتظار می‌رود نتیجه تا قبل از 4 آگوست اعلام شود. به دنبال آن، ماریا کانت‌ول سناتور ایالت واشنگتن اصلاحیه‌ای به لایحه بودجه ناسا افزود که آن را ملزم می‌سازد قرارداد دوم HLS را منعقد کند. این لایحه در سنا به تصویب رسید اما هنوز از مجلس نمایندگان نگذشته است.این امر احتمالاً تاخیرهایی به همراه دارد. اما رویکرد درست همان رویکرد رقابتی است. وقتی ناسا خودش فضاپیما می‌سازد هزینه‌ها اوج می‌گیرند. حداقل به این دلیل که سیاستمداران دوست دارند پول فدرال زیادی در ایالتشان خرج شود.سامانه پرتاب فضایی (SLS) یکی از این موارد است. هزینه ساخت آن سرسام‌آور بود و نمی‌توان از آن برای پروازهای مکرر استفاده کرد. یک شرکت خصوصی بهتر می‌تواند همین کار را انجام دهد. اسپیس‌ایکس این توانایی را در سامانه پرتاب استارشیپ (Star Ship) ثابت کرد. این سامانه از نظر گنجایش شبیه SLS است اما قابلیت‌های فنی بیشتری دارد. موتورهای مدل راپتور (Raptor) آن طراحی پیشرفته منحصر‌به‌فردی دارند و با هدف استفاده چندباره ساخته شده‌اند.نمونه‌های آزمایشی استارشیپ با پوشش فولاد براق ضدرنگ بارها در کارخانه اسپیس‌ایکس تگزاس پرتاب شده، فرود آمده و گاهی اوقات منفجر شده‌اند. ماه‌هاست که شرکت موتورهای جدید و قابلیت تغییر مسیر آنها در فضا را آزمایش می‌کند. پرواز آزمایشی بعدی جاه‌طلبانه‌ترین تجربه خواهد بود.در این آزمایش از یک پرتاب‌گر «فوق‌ سنگین» استفاده می‌شود که استارشیپ را به مدار می‌برد و سپس شش هزار کیلومتر آن طرف‌تر در اقیانوس فرود می‌آید. هدف نهایی آن است که پرتاب‌گرهای فوق سنگین همانند اولین مرحله پرتاب‌گرهای فالکون اسپیس‌ایکس بتوانند پس از ارسال استارشیپ به مدار و بازگشت خود یک فرود عمودی انجام دهند. استارشیپ‌ها در آنجا ماهواره‌ها را مستقر کرده و به زمین بازمی‌گردند یا منتظر پرواز دیگری می‌مانند تا به آنها سوخت‌رسانی کرده و آنها را برای حرکت به مقاصد دورتر آماده کند.ماه‌پیمای اسپیس‌ایکس نمونه‌ای از این استارشیپ‌هاست و انتخاب آن از سوی ناسا رای اعتمادی به طرح‌های شرکت تلقی می‌شود.اگر این طرح به نتیجه برسد از هر جهت - به‌جز اشتغال پیمانکاران دولتی- بر SLS برتری خواهد داشت. آمریکا می‌تواند برای ماموریت‌های انسانی در ماه سه پرتاب‌گر- دو خصوصی و یک دولتی- داشته باشد قبل از آن که چین بتواند اولین نمونه خود را بسازد.چشم‌انداز واقعی آرتمیس را این امکان‌پذیری‌ها می‌سازند. برنامه ماه چین کاملاً محصول دولت است. یک شرکت خصوصی فضایی کوچک در چین وجود دارد که فاقد هرگونه توانایی جاه‌طلبانه است. این نوع توانایی را برای دولت چین نیز نمی‌توان متصور شد. موتورهای پرتاب‌گرهای ماه پیچیدگی‌هایی بسیار بیشتر از محصولات ساخت چین دارند. برنامه چین از این جهت با برنامه بزرگ و متمرکز آپولو در آمریکا شباهت دارد. یکی از کنایه‌آمیزترین رفتارهای دوره مسابقه فضایی اول آن بود که آمریکا با هدف جلوگیری از کمونیستی شدن ماه بیش از چهار درصد از بودجه دولتی را به اقتصادی برنامه‌ریزی‌شده با 400 هزار کارگر اختصاص داده بود که به‌طور کامل از سوی مقامات دولتی اداره می‌شد.این‌بار، این امکان وجود دارد که آمریکا از طریق پشتیبانی از جاه‌طلبی‌های کارآفرینان و بهره‌برداری از قابلیت‌هایی که آنها ایجاد می‌کنند خود را به کره ماه برساند. این کاوشگری به روشی جدید و موثرتر انجام می‌گیرد و می‌تواند آغاز چیزی بیشتر باشد. آقای ماسک در رویای انتقال ساکنان مریخ به سر می‌برد و آقای بزوس از بهره‌برداری از منابع ماه برای ساخت صنایع جدید در فضا دم می‌زند.علاقه‌مندان به فضا در چین از قبیل سپهبد ژانگ یولین در این تصورات شریک هستند. او در واحدی از ارتش آزادیخواه خلق کار می‌کند که به عملیات فضایی و سایبری اختصاص دارد. اگر این رویا تحقق یابد می‌تواند پاسخی واقعی به این پرسش بدهد که کدام سامانه بهتر از همه چالش‌های آینده را رفع خواهد کرد.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها