جهان سهدرجهای، بدترین سناریو
گرمایش سهدرجهای کره زمین
اگر استانداردهای قرن 21 را بهطور کلی در نظر بگیریم سال 2021 قطعاً در زمره سالهای نسبتاً خنک قرار میگیرد اما همین سال با استانداردهای تاریخ بشر بیشتر به جهنم شبیه خواهد بود. در 20 جولای و زمانی که کشورهای بلژیک، هلند و سوئیس کمکم با این حقیقت کنار میآمدند که سامانهای طوفانی شهرها را به رودخانه و زمینهای روستایی را به قطعاتی تکهپاره تبدیل ساخته است، صدها هزار نفر از مردم استان هنان چین مجبور شدند به خاطر سیلاب خانههایشان را تخلیه کنند. ظرف سه روز در شهر ژانگژو به اندازه یک سال باران بارید. در همان تاریخ دمای هوا در جزیره ابن عمر در ترکیه به 1 /49 درجه سانتیگراد رسید که بالاترین دمای ثبتشده در کشور بود. کرانه اقیانوس آرام در آمریکای شمالی هنوز از شر گرمای بیسابقهای که از دو هفته قبل آن را فراگرفته است رها نشده و پیشبینی میشود موج گرمای دیگری در راه باشد. دیگر مناطق واقع در عرضهای جغرافیایی بالاتر کره زمین شاهد موارد غیرعادی مشابه هستند هرچند شدت تخریب کمتر است. در نیمه اول ماه، فنلاند طولانیترین موج گرما را در 60 سال گذشته تجربه کرد و در منطقه لپلاند حداقل دما 30 درجه سانتیگراد بود. این کشور در 14 جولای گرمترین شب سال را گذراند و در دو ایستگاه هواشناسی حداقل دما به 2 /24 درجه رسید.دماسنج اداره خدمات ملی هواشناسی در 11 جولای در دره مرگ دمای 54درجهای را ثبت کرد. اگر سازمان جهانی هواشناسی این عدد را تایید کند رکورد قبلی بالاترین دمای روز که سال گذشته در همان منطقه ثبت شده بود شکسته میشود. در 19 جولای بیش از 40 درصد کوه یخی گرینلند از آب یخهای ذوبشده پوشیده شد. میزان پوشش یخی دریا در قطب شمال به همان اندازه سال 2012 و در سطح پایین قرار گرفت که پایینترین سطح پوشش یخی است که تا آن زمان ثبت شده بود.این شرح حال کنونی کره زمین است. طبق گزارش سازمان جهانی هواشناسی، دمای کره زمین در مقایسه با روزگار قبل از اختراع ماشین بخار 1 /1 تا 3 /1 درجه بالاتر رفته است. توافقنامه سال 2015 پاریس ذکر میکند که میزان گرمایش زمین باید تا کمتر از دو درجه نسبت به دوران قبل از صنعتی شدن باشد. افزایش مطلوب دما چیزی کمتر از 5 /1 درجه خواهد بود.کشورهای جزیرهای کوچک هدف سختگیرانهتری را خواستار هستند. از دید آنها افزایش دودرجهای دما تهدید بالقوه بالا رفتن سطح آب دریاها را به همراه دارد. همچنین، گزارش مفصل گروه تخصصی بیندولتی تغییرات اقلیمی نشان میدهد تفاوت میان این دو دمای هدف حتی اگر به معنای افزایش 10سانتیمتری سطح دریا تا سال 2100 باشد زندگی میلیونها نفر را نابود خواهد کرد. علاوه بر این، اگر افزایش دما به جای 5 /1 درجه، 2 درجه باشد 420 میلیون انسان در معرض گرمای بیسابقه قرار میگیرند و پوشش یخی اقیانوس منجمد شمالی نابود میشود.هر دو هدفی که در پاریس تعیین شدهاند مدبرانه و در عین حال بسیار جاهطلبانه هستند. سازمان مردمنهاد پیگیری اقدامات اقلیمی (CAT) بلافاصله پس از کنفرانس پاریس به گردآوری اهداف کاهش تصاعد و دیگر سیاستها از جمله استانداردهای کارایی سوخت خودروها و اهداف انرژیهای تجدیدپذیر پرداخت که کشورهای مختلف در پیش گرفتهاند. این سازمان برای اندازهگیری اثرات تجمیعی آن اقدامات تمرکز دیاکسید کربن در جو را محاسبه کرد و نتایج آن را در الگوهای اقلیمی قرار داد تا اثرات را بر مبنای افزایش گرمایش بررسی کند. نتایج نشان میدهد جهان در مسیری قرار دارد که تا سال 2100 دمای زمین 7 /2 درجه از دوره قبل از انقلاب صنعتی گرمتر خواهد شد.کسانی که در توافق پاریس بر سر میز مذاکرات نشستند از این تناقض کاملاً آگاه بودند. آنها انتظار داشتند یا حداقل امیدوار بودند که با پیشرفت فناوریها، درک بیشتر از اینکه همه ما بر یک کشتی سوار هستیم، و با بهبود همکاریهای بینالمللی، کشورها تعهدات جدید و بلندپروازانهتری را بپذیرند. شواهد نشان میدهند چنین امری در حال رخ دادن است. تعهدات جدیدی که در 12 ماه گذشته و در آستانه برگزاری کنفرانس COP 26 در ماه نوامبر به سازمان ملل ارائه شدهاند برآوردهای سازمان CAT را اندکی تعدیل میکنند. اگر تمام دولتها وعدهها و اهدافشان را رعایت کنند افزایش دما تا 4 /2 درجه پایین خواهد آمد. اگر اهدافی مانند تعهد کربن خالص صفر تا سال 2050 در آمریکا و وعده چین برای حذف کربن تا سال 2060 را نیز لحاظ کنیم آنگاه سطح افزایش دما تا دو درجه خواهد بود. این اهداف بهطور عمومی اعلام شدهاند اما هنوز بهطور رسمی در دفاتر اسناد توافق پاریس وارد نشدهاند. چنین اقداماتی نویدبخش هستند اما باید با احتیاط فراوان به آنها نگریست. همچنین نقاط مبهم زیادی در آنها دیده میشود.احتیاط از آن جهت است که چنین برآوردهایی بر اساس سیاستهایی هستند که اعلام شدهاند اما هنوز به شکل قانون درنیامدهاند. طبق گزارش سازمان CAT، اگر جهان با همان سیاستهایی پیش برود که عملاً در دست اجرا هستند افزایش دما 9 /2 درجه خواهد بود. برآورد برنامه محیط زیست سازمان ملل از این بالاتر است. تقریباً همه انتظار دارند یا امیدوارند که سیاستها اندکی سختگیرانهتر شوند. اما هرگونه ارزیابی از آینده باید بر این مبنا باشد که در غیر این صورت چه اتفاقی خواهد افتاد. ابهامات نیز زیاد و متنوع هستند. نمیتوان بیانیههای سیاسی را به اعداد و ارقام دقیق از چند گیگاتن دیاکسید کربن تبدیل کرد. همچنین، درست همانگونه که هیچکس نمیداند آیا کشورها به سیاستهایی که اعلام کردهاند پایبند میمانند، هیچکس هم نمیتواند مطمئن باشد که سیاستها به همان اندازه کاهش تصاعد که وعده داده شده منجر خواهند شد. هیچکس تردیدی ندارد که گازهای گلخانهای بر اقلیم تاثیر میگذارند و عامل افزایش دما در سراسر جهان هستند اما بازخوردهای متفاوت و تلاش برای پنهانکاری این ابهام را پیش میآورد که یک مقدار خاص گاز گلخانهای تا چه اندازه تغییرات اقلیمی را افزایش میدهد.این نقاط ابهام باعث میشوند برآوردهای احتمالات توسط CAT و دیگر گروهها خطای زیادی داشته باشند. محاسبات نقطه اوج گرمایش در صورت تحقق اهداف و وعدههای کنونی نشان میدهند که با احتمال 68 درصد نقطه اوج دما چیزی بین 9 /1 تا 3 درجه سانتیگراد خواهد بود. اگر سناریوی کربن صفر خالص تا سال 2050 آمریکا را لحاظ کنیم، با همان احتمال 68درصدی، دامنه نقطه اوج گرمایش 6 /1 تا 6 /2 درجه خواهد بود. این نتیجه با نتایج الگوسازیهای دیگر سازگاری دارد.
محکم بنشینید
جهان سهدرجهای محتملترین برونداد در صورت عدم انجام کارهای بیشتر و بدترین سناریوی احتمالی در صورتی است که کارها خوب پیش بروند. بنابراین، لازم است با جزئیات بیشتری به این موضوع پرداخته شود و نتایج آن نیز هشداردهنده خواهد بود. کسانی که تاثیرات اقلیمی را الگوسازی میکنند از مدتها قبل گفتهاند که بروز آنها به شکل خطی نخواهد بود. هرچه از سطوح دوران قبل از صنعت بیشتر فاصله بگیریم شیب افزایش خسارات تندتر خواهد شد و با عادی شدن روندهایی که قبلاً نادر بودند خسارات بیسابقه افزایش مییابند. اگر نتایج مطالعات خاص را ملاک قرار دهیم متوجه میشویم که تفاوت میان دو و سه درجه از بسیاری جهات شدیدتر از تفاوت میان 5 /1 و 2 درجه خواهد بود.درست همانگونه که گرمایش 2 /1درجهای کنونی در مقایسه با دوره قبل از صنعت در همهجا به شکل یکسانی ظاهر نمیشود جهان 3درجهای که 8 /1 درجه کمتر از امروز است آثار یکسانی نخواهد داشت. بخشی از مناطق از جمله اقیانوسها و قسمتهایی از آمریکای جنوبی کمتر گرم میشوند. برخی مناطق داغتر خواهند شد. بیشترین گرمایش در مناطق قطبی از جمله شمال کانادا، سیبری و اسکاندیناوی رخ میدهد. افزایش دما در برخی مناطق پرجمعیت از حد میانگین بیشتر خواهد بود. طبق نتایج یک مطالعه، میانگین افزایش دما در روسیه، چین و هند به ترتیب 5-4، 5 /4-5 /3 و 5-3 درجه سانتیگراد خواهد بود.دماهای بالاتر مناطق به پیدایش بیشتر امواج گرمای شدید منجر میشود که مناطق واقع در عرض جغرافیایی بالاتر در شمال آمریکا، اروپا و آسیا را دربر خواهد گرفت. این مناطق چنین رویدادهایی را تجربه نکردهاند. مطالعهای که در سال 2018 درباره چگونگی تاثیرات افزایش 5 /1، 2 و 3درجهای دما بر اروپا انجام گرفت نشان داد شبهای استوایی (یعنی شبهایی که دما بالاتر از 20 درجه است) که هماکنون ویژگی عادی بسیاری از کشورهای ساحل مدیترانه است در مناطق بالتیک به پدیدهای عادی تبدیل خواهند شد. این عدم کاهش دما در طول شب یکی از عوامل مرگومیر در زمان بروز امواج گرما بهشمار میرود. این تغییر غافلگیرکننده است اما کشورهای ثروتمند شمال خود را با آن سازگار میکنند. فضای سبز پشتبامها، فوارههای آب و سیستمهای تهویه مناسب به یاری آنها میآیند. مردم در ماههای تابستان بیشتر در خانه میمانند. اما کارگران ساختمانی، کشاورزان و دیگر کسانی که کار فیزیکی دارند و عمدتاً بیرون از خانه کار میکنند آسیب بیشتری خواهند دید. شدت این آسیب برای کسانی که توانایی مالی خرید و نصب سیستمهای خنککننده را ندارند نیز بیشتر خواهد بود.اما این آسیب در مقایسه با آسیبی که افزایش دما در نواحی شرجی استوایی ایجاد میکند هیچ است. بدن انسان خود را با تعریق خنک میکند ولی تعریق در شرایط شرجی مفید نیست. آزمایش دمای «حباب مرطوب» معیاری است که تاثیر ترکیبی گرما و رطوبت بر فرآیند خنک شدن را منعکس میسازد. بهجز در شرایط رطوبت 100درصدی، دمای حباب مرطوب همیشه از دمای عادی کمتر است. به عنوان مثال، دمای 54درصدی دره مرگ با دمای 20درجهای حباب مرطوب برابری میکند. خوشبختانه دمای 30درجهای حباب مرطوب امری نادر است. اگر دمای حباب مرطوب به 35 درجه برسد امکان خنک شدن وجود ندارد به ویژه اگر فرد در حال فعالیت باشد. از این درجه به بالاتر فرد احساس پخته شدن میکند.دمای بالاتر از 35 درجه حباب مرطوب به ندرت در مناطق نزدیک مرز هند و پاکستان، خلیجفارس و خلیج مکزیک ثبت شدهاند اما این موارد گزارش نمیشوند. تحلیل مجدد دادههای ایستگاههای هواشناسی که در سال 2020 انتشار یافت نشان داد تعداد موارد اینچنینی بسیار بیشتر از آنچیزی است که ثبت و گزارش میشود. همچنین این تحلیل نشان داد که دفعات وقوع این رویداد از سال 1979 تقریباً دو برابر شده است. ریچارد بتس، اقلیمشناسی که چندین تحقیق درباره تاثیرات نهایی گرمایش جهانی انجام داده است میگوید با افزایش دودرجهای دما بسیاری از مناطق کوچک اما پرجمعیت شبهقاره هند در معرض خطر دمای کشنده حباب مرطوب قرار میگیرند. به گفته او اگر افزایش دما از 5 /2 درجه بیشتر باشد بخشهای زیادی از مناطق استوایی هر سال شاهد تداوم چندروزه، چندهفتهای یا حتی چندماهه گرمای شدید خواهند بود.در مناطقی که رطوبت کمتری دارند گرما ذخایر آبی را از بین میبرد. تحلیل الگوسازی کمبود آب در حالت افزایش 5 /1، 2 و 3درجهای دما نشان داد که با گرمایش اقلیم دوسوم از جمعیت انسانی شرایط خشکتری را تجربه خواهند کرد. دورههای خشکسالی شدید که هماکنون رویدادهایی استثنایی و هر 100 سال یکبار تلقی میشوند در جهان سهدرجهای هر دو تا پنج سال یکبار در اکثر نقاط آفریقا، استرالیا، جنوب اروپا، جنوب و مرکز ایالات متحده، آمریکای مرکزی، کارائیب و بخشهایی از آمریکای جنوبی اتفاق خواهند افتاد.
در انتظار هوای وحشتناک
خشکسالیهای نادر و موقت را میتوان با استفاده از سدها یا آبهای زیرزمینی گذراند اما اگر خشکسالی طولانیمدت یا مکرر باشد این منابع به اتمام خواهند رسید. در نتیجه، اکثر الگوسازیها نشان میدهند در جهان 3درجهای، بیش از یکچهارم از جمعیت جهان حداقل یک ماه در سال در معرض خشکسالی بسیار شدید قرار میگیرند. خشکسالی عظیم کالیفرنیا که ذخایر آب مصرفی، بهداشتی و آبیاری را از بین برد و مقدمه آتشسوزیهای بیسابقه را فراهم ساخت نمونهای کوچک از آن چیزی است که میتواند برای بسیاری از مناطق کره خاکی اتفاق بیفتد. تقریباً تمام این مناطق همانند ایالت کالیفرنیا ثروتمند نیستند که بتوانند خود را با این آسیب شدید سازگار سازند.این امر لزوماً بدان معنا نیست که تمام محصولات کشاورزی در معرض خطر موج گرما هستند یا جهان با کمبود ساختاری غذا مواجه خواهد شد. افزایش بارش باران به کمک برخی سرزمینهای خشک میآید و در مقابل سیلاب برخی از زمینهای کشاورزی را نابود میکند. افزایش دما فصل کاشت محصولات را طولانیتر میکند و برخی گیاهان از افزایش دیاکسید کربن که یکی از مواد خام برای فتوسنتز است بهرهمند میشوند. گروه تخصصی بیندولتی تغییرات اقلیمی برآورد میکند که در جهان 3درجهای قیمت غلات 29 درصد بالاتر میرود و 183 میلیون نفر به جمعیت گرسنگان افزوده میشود اما همزمان این احتمال را در نظر میگیرد که چنین رویدادی هیچگاه اتفاق نیفتد.اما میانگینها هرچه باشند، خطر بروز بحران همچنان بسیار زیاد است و واکنشهای دستپاچه و غیرمنطقی آنها را بدتر میکند. در تابستان 2010 رکورد دما در روسیه که از دهه 1880 ثابت مانده بود شکسته شد و دما به مدت چند هفته حدود 40 درجه سانتیگراد باقی ماند. روسیه سومین تولیدکننده بزرگ گندم در جهان است. در آن زمان برداشت گندم تا یکسوم کاهش یافت و روسیه برای حفظ ذخایر داخلی صادرات گندم را ممنوع کرد. این امر به اوجگیری جهانی قیمتها در بازارهای غذا منجر شد در حالی که تا قبل از آن قیمت مواد غذایی صرفاً از ناآرامیهای داخلی در چند کشور کمدرآمد جهان متاثر میشد. قطعاً پاسخهای سیاستی منطقی و حسابشده مفید خواهند بود اما نمیتوان انکار کرد که تکانههای غذایی به بروز هراس و بحران کمک میکنند. مطالعه اخیر دولت بریتانیا برآورد میکند که احتمال بروز موج شدید گرما و از بین رفتن محصول برنج در جنوب چین در صورت افزایش یکدرجهای دما یک درصد و در صورت افزایش دو تا سهدرجهای دما 10 درصد خواهد بود. وضعیت سطح دریاها در گرمایش سهدرجهای به سرعت گرم شدن بستگی دارد. از آنجا که ذوب شدن یخ به زمان نیاز دارد و گرما به آهستگی خود را به اعماق آبها میرساند تغییر سطح دریاها بر اثر افزایش دمای سطح کره زمین زمانبر خواهد بود. بدان معنا که افزایش سطح دریا در شرایط گرمایش سهدرجهای بستگی به آن دارد که افزایش دما با چه سرعتی اتفاق بیفتد.وقتی جهان افزایش سهدرجهای دما را تجربه کند آن چیزی که اهمیت دارد میزان افزایشی از سطح دریاهاست که جهان باید در درازمدت بپذیرد. ورقه یخی غرب قطب جنوب که تا همین یک دهه قبل ثابت و بدون حرکت بود اکنون شاهد فروپاشی از لبههاست. شواهد فزاینده حاکی از آناند که این ورقه با افزایش دودرجهای دما کاملاً از هم فرومیپاشد. نریل آبرام از دانشگاه ملی استرالیا میگوید اگر زمین به چنین مرحلهای وارد شود سرعت ذوب یخها در قطب جنوب به میزان حیرتآوری بالا میرود. اثر کامل این فروپاشی که احتمالاً افزایش 6 /1متری سطح آب دریاهاست تا یک قرن بعد پدیدار نخواهد شد. اما ممکن است سرعت تغییرات بسیار بیشتر از این باشد. آنگونه که دکتر آبرام میگوید اگر مسیر تغییرات اقلیمی به شکل کنونی باشد میتوان انتظار داشت که یخهای قطب جنوب ظرف چند دهه به سرعت ذوب شوند. وقتی جهان سهدرجهای شود همین سرنوشت در انتظار گرینلند خواهد بود.در سناریوی افزایش دودرجهای دما تا سال 2100 انتظار میرود سطح دریاها 30 تا 90 سانتیمتر بالاتر آید اما ممکن است شهرها و کشورهای مناطق پست با بحرانی با شدت چهار تا پنج برابر مواجه شوند. درست همانند وضعیت دمای حباب مرطوب، وقتی جهان سه درجه گرم شود همه نمیتوانند خود را با این شرایط سازگار کنند. شاید بتوان زندگیها را نجات داد اما سرزمینهای زیادی از بین خواهند رفت. شهرهای ساحلی که میزبان میلیونها انسان هستند حتی در صورت بقا دچار تحولات زیادی خواهند شد. فرهنگهای بومی مناطق قطبی یا جنگلهای بارانی نیز به شکل کنونی ادامه نخواهند یافت. بخشهای زیادی از کره زمین شکل خود را از دست خواهند داد یا بهطور کامل از بین خواهند رفت.
باید راهی باشد
طبیعت نیز همانند سازگاریهای انسانی محدودیتهایی دارد. حیوانات و گونههای گیاهی در صورت امکان به مکانهای خنکتر منتقل میشوند تا بتوانند با تغییرات اقلیمی سازگار شوند. ماهیها هماکنون این کار را آغاز کردهاند. برخی گونهها از آبهای استوایی به آبهای معتدل و برخی دیگر از آبهای معتدل به آبهای خنک نقلمکان میکنند. حیوانات خشکی که نتوانند به عرضهای جغرافیایی بالاتر بروند در نقاط مرتفع پناه میگیرند. اما این راهبردها حدومرزی دارند. انتهای کوهها به قله و انتهای کره زمین به قطبها میرسد.همچنین، این راهبرد برای گونهها و اکوسیستمهایی کاربرد دارد که بتوانند سریعتر از سرعت گرمایش زمین حرکت کنند. صخرههای مرجانی این قدرت را ندارند. پیشبینی میشود در جهان سهدرجهای مرجانها بهطور کامل از بین بروند. سطح بالای دیاکسید کربن نیز آبها را برای مرجانها اسیدیتر میکند. برخی از این فجایع خود گرمتر شدن زمین را به همراه دارند. جنگلهای بارانی آمازون که قبلاً از چوببری و آتشسوزی آسیب دیدهاند در این جهان جدید دوام نخواهند آورد. مرگ این جنگلها به رها شدن چندین گیگاتن کربن در جو میانجامد.آمازون یکشبه ناپدید نمیشود. حتی اگر تصاعد گازهای گلخانهای کنترل نشود افزایش سهدرجهای دما در نیمه دوم قرن اتفاق میافتد. اما اگر فرآیند کاهش تصاعد طولانیتر شود برای اجتناب از افزایش سهدرجهای دما باید به سراغ فناوریهای آزمایشنشده و احتمالاً دردسرآفرینی مانند جذب کربن از جو یا بازگرداندن نور خورشید به فضا رفت.
منبع: اکونومیست