وضعیت عقلانیت
آیا ایران و آمریکا به سوی مذاکره گام برمیدارند؟
تحلیل پیشرو در شرایط عقلانیت و اینکه مسائل کشور با محاسبات عقلانی رو به جلو برود، صدق میکند. اینکه مسائل بر اساس هیجاناتی که درست میشود پیش رود یا گروههایی بخواهند روند را تخریب کنند یا حوادث خاصی جدای از محاسبات اتفاق بیفتد را لحاظ نمیکنم. مثلاً پیشتر شاهد بودیم در شرایطی که عربستان داشت به خاطر قتل خاشقجی در دنیا محکوم میشد به یکباره عدهای در داخل به تسخیر سفارت دست زدند و مسیر حوادث تغییر کرد. اینکه در کانتکست موجود چه اتفاقاتی قرار است بیفتد و چه کسانی بخواهند چه ماموریتهای خاصی را انجام دهند مشخص نیست. اما در اینجا سعی میکنیم با فرض حاکم بودن فضای عقلانی تحلیل کنیم.
در شرایط فعلی جو بایدن اعلام کرده به برجام برمیگردد. بازگشت ایشان به برجام به دلیل نوساناتی که از الان تا روز تغییر و تحول دولت وجود دارد و اینکه حوادثی در شرف وقوع است در هالهای از ابهام قرار دارد. ممکن است ترامپ در این بازه اقداماتی انجام دهد که برخی گروههای داخلی آنها را دستاویزی برای مخالفت با مذاکره قرار دهند یا حتی دست به یکسری حرکات غیرمعقول مثل حمله نظامی بزند. البته این را هم در محاسباتم نمیآورم.
مسالهای که در محاسبات لحاظ میشود و در یک روند معمول و چارچوبدار قابل تعریف است این است که بایدن اعلام کرده است به برجام بازمیگردد. اما لازمه برگشت به برجام این است که جبران مافات صورت گیرد و این جبران مافات «برداشتن تحریمهای ناشی از فعالیتهای هستهای» است. البته ممکن است ترامپ در مدت باقیمانده تحریمهای دیگری را وضع کند که بایدن هم نتواند آنها را بردارد یا حداقل مدتی نتواند تغییری در آنها ایجاد کند؛ اما در هر صورت تحریمهای هستهای را قاعدتاً باید بردارد. حدود سه ماه طول خواهد کشید تا از نظر قانونی آمریکا دوباره عضو برجام شود. تا اینجا مشکلی نداریم.
مساله دیگر این است که آمریکا به عنوان یک عضو از برجام درخواست کند تجدیدنظری در مفاد مربوط به برجام صورت بگیرد. البته در این فاصله هم انتظار دارد ایران پنج مرحله تعلیقی را که انجام داده، برگرداند. باز هم ما فرض میکنیم که همه اینها اتفاق بیفتد. آن وقت تازه به آنجا میرسند که برجام مثل یک قانون که نیاز به ترمیم دارد، مورد بازبینی قرار گیرد. در اینجا یا ایران مقاومت میکند یا مقاومت نمیکند و وارد گفتوگو میشود. اگر مقاومت کند، آمریکا ممکن است یارگیری کند؛ یعنی بقیه اعضای برجام را با خودش همراه کند و آنها را متقاعد کند به سمتی بروند که فشارهایشان را بر ایران افزایش دهند. اگر ایران مقاومت نکند و دو طرف وارد گفتوگو شوند حرفهای زیادی برای گفتوگو وجود دارد.
یکی از مواردی که احتمالاً آمریکاییها مطرح میکنند این است که بگویند ایران وضعیتی ایجاد کرده که باعث نگرانی کشورهای منطقه شده است، درنتیجه باید اقداماتی انجام دهد و از میزان نفوذ کم کند تا این نگرانی کشورهای همسایه مرتفع شود. البته پاسخ ایران این است که ما از مدتها قبل حتی از سال گذشته که رئیسجمهور در شورای امنیت سازمان ملل طرح «صلح هرمز» را مطرح کرد، به دنبال تعامل با همسایگان بودیم. اینکه ایران خواسته نوعی مناسبات و ساختار منطقهای شکل بگیرد که کشورهای منطقه در آن مشارکت داشته باشند، پروسه قابل توجهی است که چگونگی مشارکت این کشورها و چگونگی سهم هر یک از آنها در حفظ امنیت منطقهای باید لحاظ شود. در آن قالب هم ایران حاضر به گفتوگو بوده، هست و خواهد بود. پس از این جهت هم نگرانی چندانی وجود ندارد مگر اینکه مقاومت کند و بگوید «من به هیچوجه وارد پروسه گفتوگو نمیشوم»؛ که البته این نقض حرفهای قبلی خود ایران میشود. پس ما تا اینجا هم باز مشکلی نداریم.
مطلب دوم در بحث مذاکره، برد موشکی ایران است که آمریکاییها از اینکه برد موشکی ایران تهدیدهایی را متوجه برخی از کشورهای منطقه میکند، ابراز نگرانی میکنند. بهطور مشخص، آنها نگران امنیت اسرائیل هستند که در این ارتباط وقتی امنیت منطقهای مطرح بشود آنوقت بحث مسابقه تسلیحاتی منطقه به میان میآید. بر این اساس باید بررسی شود که سایر کشورهای منطقه چقدر هزینه تسلیحات میکنند و دارای چه سلاحهایی شدهاند و ایران چقدر مجاز است در مقابل آن سلاحها، ابزار دفاعی خودش را داشته باشد. آنجا هم ایران قاعدتاً حرفهای زیادی برای گفتن دارد، به این شکل نیست که آمریکاییها به تنهایی و یکطرفه بخواهند بر ایران فشار وارد کنند که مثلاً لزوماً برد موشکی خود را از دو هزار کیلومتر به هزار برساند. این بحثها در کانتکست موجود و در چارچوب مقایسهای نسبت به کشورهایی که در منطقه ما وجود دارند صورت میگیرد. مثلاً اگر بحث سلاح هستهای ایران مطرح میشود بلافاصله پای مقایسه با اسرائیل هم به میان میآید که چگونه اسرائیل امنیت منطقه را میتواند تهدید بکند اما دیگر کشورها اجازه ندارند چنین چیزی داشته باشند؟ پس در هیچکدام از این زمینهها جای نگرانی برای گفتوگو وجود ندارد. ایران به اندازه کافی استدلال دارد و دیگرانی که جوسازی میکنند و یکطرفه به قاضی میروند و از رسانههایشان علیه ایران استفاده میکنند، ظرفیتهای موجود را نادیده میگیرند. به هر حال وقتی صحبت جمعی مطرح میشود روسیه و چین هم وارد میشوند. اگر ما با این مجموعه وارد گفتوگو بشویم قاعدتاً، هم قدرت چانهزنیمان افزایش پیدا میکند هم میتوانیم از ظرفیت آنها در راستای حفظ منافع بیشتر خودمان استفاده کنیم؛ در نتیجه از بابت وارد گفتوگو شدن نگرانی نخواهیم داشت.
اگر این اتفاقات بیفتد به نظر من خیلی مشکلی با آقای بایدن نخواهیم داشت و حداکثر این است که در همان شرایط و روحیه و وضعیتی که قبلاً هم صحبت شده میتوانیم صحبت کنیم. اما اگر ما گفتوگو نکنیم و بگوییم به هیچ وجه مذاکره نمیکنیم آنها یکطرفه جلو خواهند رفت و حتماً ایران را در فشار بیشتری قرار میدهند و به واسطه روابط بایدن یارگیریهای بیشتری خواهند کرد و شرایط را برای ایران سختتر خواهند کرد.
با حفظ موضع فعلی در مقطعی مثل همین الان تا دورانی که شاید تا تابستان سال آینده و حتی بعد از آن هم طول بکشد شاید بتوانیم بگوییم گشایشی در وضعیت ایران ایجاد خواهد شد اما بعد از آن ممکن است با مشکلات بیشتری روبهرو شویم. در حالی که قاعدتاً اگر وارد گفتوگوهای چارچوبدار و مشخص بشویم شرایط به سمت دیگری میرود. ما از مذاکره واهمهای نداریم، دیدید که در گذشته هم مذاکره شد، قدمبهقدم مسوولان ردهبالای کشور و مقام رهبری در جریان مذاکرات قرار گرفتند و مشکل زیادی از این بابت وجود نداشت و مسائل پیش رفت. بهخصوص اینکه اگر برای مذاکره اذن داده شود و ستاد بهخصوصی شکل بگیرد که طرفهای مختلف در آن وجود داشته باشند، ممکن است یکپارچگی بهتری در مذاکره داشته باشیم. انتظار هم میرود در دور آینده ریاستجمهوری قوه مجریه هم در اختیار اصولگراها قرار بگیرد؛ وقتی قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه در یک مجموعه است قاعدتاً نباید نگرانی از بابت اینکه چگونه مذاکره بکنند و چه کسی مذاکره بکند وجود داشته باشد و در نتیجه عقلانیت حکم میکند که اینها در چارچوب منافع ملی بتوانند مذاکره با غرب را در دستور کار قرار دهند. اگر بعد از مذاکرات برجام در دوره پیش هم عایدات مالی قابل توجهی به کشور نرسید به این دلیل بود که ما اجازه ندادیم بسیاری از کشورها در ایران سرمایهگذاری کنند. الان وقت این است که مشخص کنیم آیا آمادگی مذاکرات و حضور آن شرکتها را داریم یا خیر؟ اگر مشکلی نداریم، زمینه را فراهم کنیم. در دوره قبل هم اروپاییها با هیاتهای بلندپایهای آمدند و همه هم آماده بودند که با ایران توافق کنند. آمریکاییها هم تمایل به سرمایهگذاری داشتند اما در همان موقع گفته شد با آمریکاییها کار نکنید و راهشان ندهید. وقتی شما آنها را راه ندادید، طبیعی بود که آنها هم با تعلل برخورد کردند. ولی در شرایط پیش رو و احتمال یکدستی قوا فرض بر این است که یکپارچگی صورت گرفته و قرار است همکاری اتفاق بیفتد.