شناسه خبر : 36318 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چشم‌انداز اروپایی بایدن

آمریکا و اروپا به چه سمتی می‌روند؟

مرتضی یوسفی‌زادگان/ کارشناس ارشد تاریخ اروپا و پژوهشگر مسائل اروپا

دوران ترامپ، با سیاست‌هایی که بر ضد منافع اروپا به کار بست واکنش‌هایی را پدید آورد که رهبران اروپایی در جهت پایان دادن به وابستگی روانی و عاطفی خود به ایالات ‌متحده تلاش کنند و آماده اقدامات یک‌جانبه و مستقل باشند. اینکه دو واژه «خیانت» و «خسارت» در تحلیل رفتار دونالد ترامپ نسبت به اروپا بسیار به‌ کار برده می‌شود، بی‌جهت نیست؛ چراکه روسای جمهور ایالات ‌متحده آمریکا از هری ترومن که با طرح مارشال؛ نقش مهمی در تاسیس اتحادیه اروپا داشت تا باراک اوباما که با روابط فراآتلانتیکی برای حل مسائل و مشکلات جهانی به همکاری بیشتری با اروپا پرداخت؛ هرکدام در بازسازی اروپا و تقویت ناتو و اتحادیه اروپا؛ عملکردی قابل افتخار داشتند. سیاستی که بر اساس اندیشه‌های دموکراسی و حقوق بشر متحدان هر دو طرف اقیانوس اطلس را کنار هم می‌نشاند در زمانی که روی کارآمد به‌شدت از یکدیگر دور کرد. اتحادی که در مسیر دموکراسی و حقوق بشر به وجود آمده بود به‌سادگی توسط ترامپ در هم شکست. رئیس‌جمهور جمهوریخواه ایالات ‌متحده ابتدا ارزش‌های ناتو را زیر سوال برد؛ سپس رهبران آن را تحقیر کرد و بعد با اشتیاق تلاش کرد اتحادیه اروپا که دموکرات‌ها در تاسیس آن نقش بسزایی داشتند از هم بپاشد و آن را در معرض هوس دشمن‌ترین دشمن غرب، یعنی روسیه پوتین قرار دهد.

ترامپ در حالی‌ اتحادیه اروپا را «دشمن» نامید که انگلیس را به برگزیت تشویق کرد و این‌طور گفت که «یک مشکل بزرگ با آلمان»، بزرگ‌ترین اقتصاد قاره دارد. فراموش نکنیم که در زمان وی، آلمان اغلب در خط آتش قرار داشت و مازاد تجارت برلین یکی از اشکالاتی بود که ترامپ همواره بر آن تاکید می‌کرد. حتی هزینه‌های ارتش آلمان نیز برای ترامپ توجیه‌پذیر نبود. تهدید به تعرفه‌های تنبیهی علیه خودروسازان آلمانی هم بارها از سوی دونالد ترامپ مطرح می‌شد.

البته دشمنی ترامپ با اروپا دارای ابعاد همه‌جانبه‌ای بود. توافق‌نامه‌های بین‌المللی که مورد حمایت اتحادیه اروپا بود از گزند ترامپ در امان نماندند. او توافق‌نامه آب و هوایی پاریس و توافق هسته‌ای ایران را که با تلاش‌های اروپا به انجام رسیده بود لغو کرد، در میان همه‌گیری ویروس کرونا از سازمان بهداشت جهانی مستقر در ژنو، خارج شد و اتحاد ناتو را زیر سوال برد. با ترک معاهدات کنترل تسلیحات با روسیه و با اقدامات یک‌جانبه در خاورمیانه، اقداماتی مانند انتقال سفارت آمریکا در اسرائیل از تل‌آویو به اورشلیم، بدون مشورت با اروپا؛ آنها را درگیر اشتباهات خود کرد.

به‌طورکلی روابط میان دو سوی اقیانوس اطلس پس از ورود ترامپ به کاخ سفید در سال 2017، با اختلاف ‌نظر در مورد تجارت، دفاع و فناوری بین‌المللی، به‌طور قابل‌توجهی خراب شد.

حالا اما آنچه اهمیت دارد آینده روابط آمریکا با اروپاست. اروپایی که با به قدرت رسیدن جو بایدن رهبرانش با خوش‌بینی تمام به‌سرعت به او تبریک گفتند. به کسی که یک انترناسیونالیست عملگراست. فراموش نکنیم که اندیشه‌های ملی‌گرایی بعد از جنگ جهانی دوم با چه نفرتی روبه‌رو شدند. شاید این جمله برتراند راسل که «جهان را از گزندهای زمان ما، نه به‌وسیله ملیت‌پرستی بی‌بندوبار، بلکه فقط به‌وسیله انترناسیونالیسم می‌توان نجات داد»؛ گویای چرایی دیدگاه مثبتی باشد که اروپا نسبت به جو بایدن ابراز داشته و از به قدرت رسیدن او آینده روشنی را انتظار دارد. به‌طورکلی رهبران اروپایی از رئیس سابق کمیته روابط خارجی مجلس سنا و معاون دو دوره رئیس‌جمهور در دولت اوباما، با چندین دهه تجربه در سیاست خارجی، توقع دارند با حساسیت‌های اروپا بسیار سازگارتر باشد. همین توقع آنها از بایدن مسیر آینده روابط اروپا و آمریکا را مشخص می‌کند. آنها امیدوارند که روابط پس از پیروزی بایدن بهبود یابد. اخیراً ورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، هنگام تبریک گفتن به رئیس‌جمهور منتخب بایدن، در مورد یک همکاری «تازه» بین ایالات ‌متحده و اروپا صحبت کرد.

آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، امانوئل مکرون رئیس‌جمهور فرانسه و جوزپه کنته نخست‌وزیر ایتالیا از جمله بسیاری از سران کشورها بودند که نتیجه را به بایدن تبریک گفتند.

 اما آنچه برای اتحادیه اروپا در مورد آمریکا اهمیت دارد را می‌توان در مورد آینده برگزیت، محیط‌ زیست و تجارت با اروپا و ناتو مدنظر قرارداد.

اول در مورد برگزیت و نقش و تاثیر آمریکا در توافق‌نامه انگلیس و اتحادیه اروپا که به نظر می‌رسد اتحادیه اروپا از بایدن انتظار دارد تا آنجا که می‌تواند انگلیس را برای به انجام رساندن توافق‌نامه تحت‌فشار قرار دهد. اگرچه در مورد این ایده که دولت بایدن بیشتر از لندن بر پاریس و برلین تمرکز خواهد کرد به این جهت که انگلیس دیگر نمی‌تواند به‌عنوان پلی مفید بین ایالات ‌متحده و اتحادیه اروپا عمل کند، چندان قابل ‌اثبات نیست. نزدیکان بایدن تا امروز گفته‌اند که او مایل است با تمام اروپا چه لندن، چه بروکسل روابط همه‌جانبه‌ای داشته باشد.

دوم در مورد محیط‌ زیست؛ روشن‌ترین بخش از چگونگی آینده رابطه اروپا و ایالات ‌متحده مربوط به موضوع محیط‌ زیست است چراکه انگلیس، برلین و پاریس اکنون در مورد تغییرات آب و هوایی به‌عنوان موضوعی محرمانه کاملاً درک کرده‌اند که در آنجا همکاری نزدیک با تیم بایدن وجود دارد. وی قول داده است که ورود مجدد او به توافق‌نامه جهانی آب‌وهوا در پاریس از اولویت‌های اصلی حضور در کاخ سفید باشد؛ و در گفت‌وگوهایی که بعد از انتخابات بایدن با مکرون داشته است ابراز تمایل کرده که در مورد طیف وسیعی از منافع مشترک از جمله محیط زیست همکاری کند.

سوم تجارت؛ تحت رهبری دونالد ترامپ، ایالات ‌متحده موقعیت خود را در مورد تجارت بین‌الملل تغییر داد، موافقت‌نامه‌های دوجانبه را مورداستفاده قرار داد و با استفاده از وضع تعرفه‌های واردات، فشار را بر شرکای تجاری و پیشبرد برنامه «اول آمریکا» وارد کرد. آمریکا و اروپا در دوران ترامپ یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعات ایالات ‌متحده و اروپا بوده است. دونالد ترامپ در آغاز ریاست‌جمهوری خود به گفت‌وگوها درباره توافق تجاری ایالات ‌متحده و اتحادیه اروپا پایان داد، تعرفه‌های بیشتری را برای محصولات وارداتی فولاد و آلومینیوم اروپا وضع کرد و تهدید کرد که همین کار را برای واردات خودروهای اروپایی انجام خواهد داد. آنها همچنین بر سر یارانه‌ها در یک جدال طولانی‌مدت با شرکت‌های هواپیماسازی بوئینگ و ایرباس درگیر شدند. گفته می‌شود پس از توافق سازمان تجارت جهانی مبنی بر اعطای کمک غیرقانونی ایالات ‌متحده به بوئینگ، اتحادیه اروپا در حال بررسی تعرفه‌هایی به ارزش چهار میلیارد دلار برای کالاهای آمریکایی است. خوش‌بینی به آینده روابط تجاری اروپا و آمریکا تا آنجا پیش رفت که هولگر اشمیدینگ، اقتصاددان ارشد برنبرگ، روز دوشنبه در یادداشتی نوشت: «ما تعجب نخواهیم کرد اگر ایالات ‌متحده و اتحادیه اروپا این اختلاف را اندکی پس از روی کار آمدن دولت بایدن در 20 ژانویه 2021 تخفیف دهند یا حتی آن را حل کنند.»

چهارم موضوع برخورد بایدن با ناتو است. البته این روزها که دوره ترامپ به‌تدریج در حال پایان است اتحادیه اروپا نفس راحتی می‌کشد چراکه دولت او دقیقاً طرفدار اتحادیه نبود. به نظر می‌رسد در اروپا حتی طرفداران پرسروصدای ترامپ، مانند ویکتور اوربان مجارستانی، خوشحال هستند. مجارستانی‌ها افتخار می‌کنند که آقای بایدن دریاچه زیبای بالاتون را برای ماه‌عسل خود در سال 1977 انتخاب کرد. در این میان، کشورهای حوزه بالتیک نیز بسیار خوشحال هستند که جو بایدن از حامیان اصلی ناتو است. همسایگان اروپایی روسیه از غیرقابل ‌پیش‌بینی بودن دونالد ترامپ نسبت به اتحاد امنیت فراآتلانتیک و ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه ناراحت بودند.

امانوئل مکرون و تعدادی دیگر از چهره‌های مهم اتحادیه اروپا معتقدند که دونالد ترامپ برای اروپا درسی تاریخی بود و باید از آن عبرت گرفت. به گفته آنها، با پیشروی و گسترش اتحادیه، این قاره باید از نظر اقتصادی، از نظر محیط‌ زیست و از همه مهم‌تر امنیت، کمتر به واشنگتن متکی باشد.  مکرون تلاش می‌کند اتحادیه اروپا نیروی دفاعی خود را ایجاد و به‌طور مستقل در کنار ناتو کار کند. اگرچه بایدن در گفته‌هایش تا امروز به این امر اذعان داشته که آمریکا مجدداً به ناتو متعهد شود، به چندجانبه‌گرایی بازگردد، به تعامل مجدد با فلسطینی‌ها توجه کند و به توافق پاریس مجدداً وارد شود؛ اما تحلیلگران اروپایی انتظار ندارند که همه‌چیز به یکباره گل‌وبلبل شود. چراکه نتایج انتخابات نشان می‌دهد که ترامپیسم در کنار پوپولیسم هنوز زنده است و به قلمروهای مختلف سیاسی و اقتصادی لگد می‌زند و این چیزی است که بایدن نمی‌تواند از آن چشم‌پوشی کند.

دراین پرونده بخوانید ...