وضعیت انجماد
بایدن در برابر روسیه چه رفتاری در پیش میگیرد؟
مساله روابط روسیه و آمریکا موضوع پیچیدهای است و مسالهای نیست که الزاماً با تغییر روسای جمهور دچار تغییرات جدی شود. به هر حال، سطح روابط روسیه و آمریکا راهبردی است و با یک منطق استراتژیک باید این روابط تحلیل شود. در دوران ریاستجمهوری فعلی ایالات متحده آمریکا شاید به لحاظ شخصی آقای دونالد ترامپ علاقهمند بود که رابطه خودش را با روسیه بهبود ببخشد و تلاش میکرد دستکم بهطور شخصی هم که شده با پوتین رابطه خوبی داشته باشد ولی ساختارهای آمریکا اجازه ندادند که بهطور کامل به این خواسته خودش برسد. ضمن اینکه در بحثهای استراتژیک شاید حتی دونالد ترامپ هم جلوتر از دیگران سعی میکرد که اهداف خودش را در مقابل روسیه به ویژه در خصوص مسائل موازنه راهبردی بین دو کشور دنبال کند. از طرف دیگر در بحثهای هستهای شاهد این بودیم که دونالد ترامپ نهتنها در مقابل روسیه کوتاه نیامد بلکه حتی در موضوعاتی مثل تمدید موافقتنامه «استارت» جدید به هیچ توافقی با روسها نرسید. دونالد ترامپ در این زمینه شرطهایی برای روسیه گذاشت که عملاً دستیابی به این توافق را اگر نگوییم غیرممکن، سخت میکرد. همینطور در بحث مربوط به کنترل تسلیحات هستهای میانبرد یا پیمان INF دیدیم دونالد ترامپ با خروج از این پیمان عملاً شرایط را برای روسیه خیلی سخت کرد.
اینکه جو بایدن بخواهد چه رویکردی را مبنای روابط خودش با روسیه قرار بدهد و روابط دو طرف را چگونه پیش ببرد موضوعاتی هستند که در دولت جدید آمریکا باید بهطور جدیتر مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.
اما به منظور پیشبینی چشمانداز روابط ایالات متحده آمریکا و روسیه در دوره جدید دولت که جو بایدن در کاخ سفید روی کار خواهد بود به نظر میرسد چند عامل وجود دارد که هم میتوان گفت بر مبنای آنها روابط آمریکا و روسیه شرایط بهتری را خواهد داشت و هم برخی عوامل وجود دارد که ممکن است تنشها در روابط آمریکا و روسیه را افزایش دهد. اولاً اینکه برخلاف دونالد ترامپ، جو بایدن حتماً به سمت بازسازی روابط ایالات متحده آمریکا و اروپا پیش خواهد رفت و آن شکافی را که در روابط اروپا با آمریکا ایجاد شده بود و منافعی برای روسیه داشت، پر خواهد کرد. با توجه به رویکردی که در کل دموکراتها دارند و شناختی که از جو بایدن به عنوان معاون اول دولت دموکرات باراک اوباما داریم، احتمالاً او سیاست هماهنگتری را با اروپا دنبال خواهد کرد که معنای این موضوع در روابط روسیه و ایالات متحده آمریکا این است که احتمالاً اروپاییها مثل گذشته در بحثهایی مثل بحث اوکراین و بحث گسترش ناتو جدیتر پیش خواهند رفت و احتمالاً تنش بین آمریکا و روسیه در این زمینهها افزایش پیدا خواهد کرد. اما از طرف دیگر اینکه سیاست خارجی آمریکا احتمالاً در دوره بایدن پیشبینیپذیرتر خواهد شد و او نرمها و هنجارهای بینالمللی را بیشتر مورد توجه قرار خواهد داد، عاملی است که به احتمال زیاد بر روابط آمریکا و روسیه تاثیر مثبتی خواهد داشت. قابل ذکر است که این مساله احتمالاً زمینه را برای توافق آمریکا و روسیه در مورد توافقات بینالمللی مثلاً در مورد کاهش تسلیحات هستهای بیشتر خواهد کرد. بر این اساس این انتظار وجود دارد که روسیه و آمریکا بتوانند حداقل در مورد تمدید موافقتنامه استراتژیک به توافق برسند. به هر حال زمینهها و عرصههای متعددی وجود دارد که بر اساس آن احتمالاً شاهد هم بهبود روابط روسیه و آمریکا خواهیم بود و هم بعضی تنشهای جدید در روابط آمریکا و روسیه.
یکی از مباحث مهم در روابط روسیه و آمریکا متاثر شدن روابط اروپا و آمریکا از ایجاد شکاف در روابط آمریکا و اروپا در دوران دونالد ترامپ بود. یکی از مشکلاتی که دونالد ترامپ در روابط روسیه با آمریکا ایجاد کرده بود بحث تحریمهای ثانویهای بود که علیه شرکتهای اروپایی که با روسیه کار میکردند اعمال میکرد. در این چارچوب حتی این بحث وجود داشت که خط لوله نورد استریم که وظیفه انتقال گاز روسیه به آلمان و سایر مناطق اروپا را داشت تحت تحریمهای آمریکا قرار بگیرند و بحث ادامه کار این خط لوله با ابهامهایی روبهرو شده بود. به نظر میرسد با توجه به روی کار آمدن بایدن و بهبود روابطی که احتمالاً بین آمریکا و اروپا شاهدش خواهیم بود، این مشکلات در روابط روسیه و اروپا هم کاهش پیدا کند. اما به هر حال در موضوعاتی مثل بحث اوکراین حتماً موضوع تنش بین روسیه و اروپا تداوم خواهد داشت و اروپاییها ابزار بیشتری پیدا خواهند کرد که بتوانند به روسیه فشار وارد کنند.
مساله دیگر این است که یک بحث سنتی در روابط آمریکا و روسیه وجود دارد و آن اینکه به هر حال نوع نگاه دموکراتها با نوع نگاه جمهوریخواهان تفاوتهایی دارد. در واقع در مورد رابطه با روسیه در برخی از اصول با همدیگر همنظر هستند و در برخی زمینهها میتوانیم این تفاوتها را ببینیم. به هر حال، نگاه و توجه دموکراتها معمولاً به مسائل حقوق بشری و دموکراسی است که این مسائل روسیه را نگران میکند و آزار میدهد و همیشه هم نسبت به این مسائل حساس بوده است. اینکه آمریکاییها از این موضع با روسیه برخورد میکنند موضوعی بوده که همواره روسها را عصبانی میکرده است. اما این موضوع در دوره آقای دونالد ترامپ خیلی مساله جدی در روابط آمریکا و روسیه نبود اما از طرف دیگر برخلاف فرض اولیهای که تصور میشد دونالد ترامپ میتواند روابط روسیه و آمریکا را بهبود ببخشد عملاً چنین اتفاقی نیفتاد حالا به دلایل مختلفی که یکی از این دلایل نقشی بود که کنگره آمریکا ایفا کرد. علاوه بر آن به هر حال خود سیاستهای دونالد ترامپ هم در بسیاری موارد آنگونه نبود که شاهد اتفاق خاصی در روابط روسیه و آمریکا باشیم. عملاً در چهار سال گذشته رابطه روسیه و آمریکا در یک وضعیت انجماد قرار گرفت، نه شاهد تحول مثبتی بودیم و نه تحول منفی. بهطور کلی تحلیلگران روس معتقدند بین بایدن و دونالد ترامپ نمیتوان خیلی تفاوت جدی قائل شد به دلیل اینکه هر دو آنها رهبران قدرتمندی نیستند که بتوانند با ابتکار عملهای خودشان تحولی جدی و مثبت در روابط روسیه و آمریکا ایجاد کنند. تحلیل من این است که آقای بایدن حداقل در یک سال اول آنقدر با مسائل متنوعی درگیر است که بعید است اینکه بخواهد با روسیه، صفحه جدیدی از تنش یا همکاری را باز کند، خیلی میسر باشد. شاید مهمترین مساله فعلاً بحث تمدید موافقتنامه استارت جدید است که در سال 2021 به پایان میرسد. احتمالاً تفاوت در اینجا باشد که شرطهای جدیدی را که آقای دونالد ترامپ برای روسیه گذاشته بود، آقای بایدن ممکن است قائل نباشد. یکی از این بحثها آوردن چین به پای میز مذاکره بود که روسها در این زمینه معتقد بودند نمیتوانند چینیها را چندان وارد این مساله کنند.
در حال حاضر قدرت روسیه به بالاترین میزان رشد خود رسیده و قدرت مانور روسیه خیلی بیرون از مرزهای آن و منطقهای که تحت عنوان فضای پساشوروی تلقی و تعریف میشد و حالا مجموعهای از شوروی سابق است، فراتر نمیرود. برای آمریکاییها هم به هر حال مساله روسیه در عرصههایی مطرح است که بیشتر بحثهای استراتژیک در ارتباط با موازنه هستهای است و البته در این زمینه آمریکاییها کاملاً نسبت به اقدامات روسیه حساس و نگران هستند و واکنش نشان میدهند. در دوره آقای دونالد ترامپ هم این اتفاق افتاد. حتماً در دوره بایدن هم این حساسیتها نسبت به رفتار روسیه در موضوع هستهای و تسلیحات استراتژیک وجود خواهد داشت اما در مورد موضوعات دیگر به نظر میرسد که خود روسها هم خیلی علاقه ندارند خودشان را الان درگیر موضوعات تازهای کنند. با توجه به جریاناتی که در بلاروس یا در منطقه قفقاز و قرهباغ در جریان است شاهد این هستیم که روسیه کمتر از انتظار خودش را درگیر هر دو مساله کرده و شاید روسها خیلی به دنبال این نیستند که پرونده تازهای را در سیاست خارجی خودشان با قدرتهای غربی باز کنند و این طبیعتاً میتواند تنشها را بین روسیه و غرب کاهش دهد.