راهنمای مدیریت
۵۰ چالش اساسی مدیران چیست؟
کتاب «۵۰ چالش اساسی مدیران» توصیههایی ارزشمند را برای رویارویی با رایجترین مشکلاتی که یک مدیر با آن روبهرو میشود ارائه میکند. این کتاب به مدیران کمک میکند چالش موجود را بهتر درک کرده و اقدامی متناسب را برای حل آن به انجام رسانند.
گذار از اقتصاد موج دومی سبب شده نقش نیروی انسانی در ایجاد ارزشافزوده در کسبوکارها بیش از پیش پررنگ شود. به همین دلیل، راهبری درست تیمها میتواند به دستاوردهایی ارزنده و البته کسب ارزشافزوده اقتصادی بیشتر بینجامد. اما این کار به هیچوجه ساده نیست. پیچیدگیهای سرشت انسانی از یکسو و تنوع موجود در ترکیب تیمها سبب میشود حتی مدیران گرموسردچشیده نیز گاهی در برخورد با برخی از این چالشها با دردسرهایی جدی روبهرو شوند. افزون بر این، تعاملات انسانی در یک سازمان صرفاً به زیردستان و همتیمیها خلاصه نمیشود و ذینفعان برونسازمانی را نیز دربر میگیرد. همچنین خودِ مدیر نیز یک انسان است و گاهی ممکن است دچار آزردگی، ناامیدی و ازهمگسستگی فکری شود. تردیدی نیست که مطالعه منابع مختلف موجود برای یافتن راهحلی به منظور برونرفت از چالش پیشرو میتواند کارگشا باشد، اما تنوع زیاد کتابهای موجود در بازار و از آن مهمتر، کم بودن وقت مدیران از سوی دیگر موجب میشود نتوان در بسیاری از موارد روی کتابهای مرتبط با مدیریت حساب کرد.شاید اصلیترین مزیت کتاب «۵۰ چالش اساسی مدیران» به ساختار منحصربهفردش مربوط شود. برخلاف کتابهای رایج مدیریتی که از «پیشگفتار» تا «سخن پایانی» به بررسی یک موضوع مشخص و واکاوی ابعاد آن اختصاص دارد، این کتاب از ساختاری مشابه یک «واژهنامه» یا «دایرهالمعارف» برخوردار است. به این ترتیب، کافی است خواننده از فهرست کتاب، مستقیم به سراغ فصل مربوط به چالش مد نظرش برود. در واقع هیچ پیوستگی قطعی میان فصول این کتاب وجود ندارد که البته این الگو، آگاهانه از سوی نویسندگان پیاده شده است.
این کتاب در اواخر سال ۲۰۱۳ به قلم سونا شرات (Sona Sherratt) و راجر دولز (Roger Delves) توسط افتی پرس (FT Press) منتشر شد. گفتنی است این ناشر که به روزنامه معروف اقتصادی «فایننشال تایمز» تعلق دارد، به صورت تخصصی در زمینه انتشار کتابهای مربوط به کسبوکار، سرمایهگذاری، بازاریابی، مدیریت و منابع انسانی فعالیت دارد. موسسه آموزش مدیریت اشریج (Ashridge Executive Education) زیرمجموعه دانشگاه کسبوکار هولت (Hult International Business School) است. دانشگاه هولت که یک مجموعه خصوصی است، در ابتدا در لندن آغاز بهکار کرد و به تدریج شعبههایی را در سانفرانسیسکو، بوستون، نیویورک، شانگهای و نیز دوبی افتتاح کرد. موسسه آموزش مدیریت اشریج در مجموع ۱۹۵ عضو هیات علمی دارد. یکی از تفاوتهای این موسسه آموزشی با بسیاری از دانشگاهها این است که اعضای هیات علمی آن صرفاً دارای تحصیلات دانشگاهی نیستند، بلکه همگی از سوابق درخشان و ارزشمندی در زمینه کسبوکار در سطح بینالملل برخوردارند. همین امر سبب میشود دورههای آموزشی برگزار شده از سوی این مرکز (اعم از دورههای رسمی نظیر MBA و نیز دورههای ویژه مدیران و فعالان صنایع) رویکردی عملگرا و متناسب با نیازهای واقعی دنیای کسبوکار داشته باشد. گفتنی است در رتبهبندی اعلامی از سوی نشریه فایننشال تایمز در سال ۲۰۱۴، اشریج در میان دورههای آموزشی آزاد برتر در حوزه مدیریت، توانست رتبه بیست و سوم را در میان رقبایی از سراسر دنیا به دست آورد.
خانم سونا شرات از سال ۲۰۰۳ به عنوان عضو هیات علمی در موسسه آموزش مدیریت اشریج مشغول بهکار شده و دورههای عالی مدیریت و رهبری را در شهرهای مختلف جهان برگزار کرده است. او هماکنون مدیر دورههای کارشناسی ارشد در این مرکز آموزشی است.
راجر دلوز که دومین نویسنده این کتاب به شمار میرود نیز از سال ۲۰۰۸ به عنوان عضو هیات علمی به موسسه آموزش مدیریت اشریج پیوست و هماکنون مدیریت آن را بر عهده دارد. آقای دلوز در پژوهشها و آموزشهای خود بیشتر روی اخلاقی بودن تصمیمگیریها و ضرورت خودشناسی در یافتن رویکردهای پایدار مدیریتی تاکید دارد که البته این نگاه در فصول مختلف این کتاب مشهود است. راجرز دلوز علاوه بر این کتاب، دو اثر دیگر را نیز منتشر کرده که یکی از آنها با عنوان «رهبری الهامبخش: تبدیل شدن به یک رهبر پویا و مشارکتدهنده» (Inspiring Leadership: Becoming a Dynamic and Engaging Leader) توانسته نظر بسیاری از خوانندگان را به خود جلب کند.
تلاش برای تشخیص درست
هر یک از ۵۰ چالش مطرحشده در این کتاب، از قالب ساختاری یکسان برخوردارند. به این ترتیب که ابتدا پرسشهای مشخص برای واکاوی بیشتر چالش و اطمینان از تشخیص اولیه درست مطرح میشود. «تشخیص درست، نیمی از درمان است» و به همین دلیل، سوالات در هر فصل به شکلی ارائه شده که مدیر را به ارزیابی جامعیت وضعیت و مشاهده چارچوب کلی چالش تشویق میکند. همچنین عینی بودن موضوع هر یک از این پرسشها و خودداری از کلیگویی را میتوان از نقاط قوت این بخش از هر فصل دانست.
پیشنهادهای اجرایی
خواننده پس از بررسی سوالاتی که با هدف واکاوی موقعیت موجود مطرح شده، به بخش دوم هر فصل یعنی «پیشنهادهایی برای اجرا» میرسد. نویسندگان در این بخش به بررسی حالتهای مختلف و رایجی که میتواند ریشه و البته راهحل مساله را در خود داشته باشد میپردازند. نویسندگان در ارائه این پیشنهادها نیز از زبان پیچیده و کلیگویی پرهیز کرده و در عوض، توصیههایی کاربردی و قابل اجرا را ارائه میکنند. مدیریت، دامنه گسترده از فعالیتها (از مدیریت نیروی انسانی گرفته تا بازاریابی، امور مالی و....) را شامل میشود. با وجود این، کتاب «۵۰ چالش اساسی مدیران» صرفاً با محوریت حوزه روانشناسی سازمانی نگاشته شده و مشکلات رایجی در زمینه تعاملات انسانی با طیف متنوعی از افراد (اعم از زیردستان، اعضای تیم و نیز ذینفعان برونسازمانی) را پوشش میدهد. جالب اینجاست که هفت چالش پایانی این کتاب به تعارضات درونی مدیران اختصاص دارد. رویارویی با چالشهایی نظیر «احساس ناتوانی در برابر مشکلات»، «احساس تنهایی و انزوا» و «دریافت بازخوردهای ناخوشایند» از جمله این چالشها هستند که هر مدیری ممکن است با آنها روبهرو شود.
در یک نگاه
شاید اگر بخواهیم کتاب «۵۰ چالش اساسی مدیران: راهکارهایی برای حل موثر مسائل پیچیده مدیریتی» را در عبارتی کوتاه توصیف کنیم، بتوانیم آن را راهنمایی نسبتاً جامع برای شناسایی ریشه چالشهای مرتبط با مدیریت ارتباطات انسانی در سازمان و حل آنها برای مدیرانی که وقت کافی برای مطالعه عمیق منابع مختلف موجود ندارند، توصیف کنیم.