پس از تولد
غفلت از مادران
همانند دیگر مراکز بهداشتی تمامی گوشه و کنارها تمیز و مرتب هستند اما در این مرکز پر از کودکان تازهمتولدشده آرامش و سکوتی باورنکردنی حکمفرماست. مرکز پس از زایمان ستاگایا (setagaya) در توکیو در نوع خود بینظیر است. مادران دارای نوزادان چهار ماه یا کوچکتر میتوانند شب را در آنجا بمانند و تحت مراقبت ماماها و درمانگران قرار گیرند. برخی در شیردهی به کمک نیاز دارند، تعداد اندکی مشاوره میخواهند و برخی دیگر خواستار بهبودی جسمانی پس از زایمان هستند.
همانند دیگر مراکز بهداشتی تمامی گوشه و کنارها تمیز و مرتب هستند اما در این مرکز پر از کودکان تازهمتولدشده آرامش و سکوتی باورنکردنی حکمفرماست. مرکز پس از زایمان ستاگایا (setagaya) در توکیو در نوع خود بینظیر است. مادران دارای نوزادان چهار ماه یا کوچکتر میتوانند شب را در آنجا بمانند و تحت مراقبت ماماها و درمانگران قرار گیرند. برخی در شیردهی به کمک نیاز دارند، تعداد اندکی مشاوره میخواهند و برخی دیگر خواستار بهبودی جسمانی پس از زایمان هستند.
کائوری ایچیکاوا رئیس انجمن تقویت مراقبتهای قبل و بعد از زایمان در توکیو میگوید مردم ژاپن به تدریج درک میکنند که لازم است پس از زایمان به زنان توجه بیشتری شود. چند سال قبل دولت شرایط مراقبتهای پس از زایمان را بهتر کرد. دلیل آن امر کاهش تعداد تولدها و گزارشهایی مبنی بر سوءاستفاده از کودکان بود. اکنون زنان خود کانون توجه هستند. نگرانیها و علائم هشداردهنده امسال هنگامی شدت گرفت که گزارش شد در سالهای 2015 و 2016 خودکشی مهمترین عامل مرگ در میان زنان باردار و مادران تازهزایمانکرده بود.
ژاپن تنها کشوری نیست که به ناکافی بودن مراقبتها در دوران اولیه پس از زایمان (معروف به سه ماه چهارم) پی برده است. سارا وربیست متخصص بهداشت عمومی در کارولینای شمالی و مدیر پروژه تحقیقاتی سه ماه چهارم میگوید زنان درد میکشند اما احساس میکنند مجبورند گونهای رفتار کنند که همه چیز روبهراه است. به گفته او نظام سلامت آمریکا همانند بسیاری دیگر از کشورها به جای مراقبت از مادر بیشتر بر سلامت و رفاه نوزادان تمرکز میکند.
ناراحتیهای نوزادان
نیازها فراوان و چشمگیر هستند. گفته میشود حدود 10 تا 15 درصد از زنان آمریکا و یکچهارم زنان برزیل از افسردگی پس از زایمان رنج میبرند. در مورد آسیب جسمی ناشی از زایمان مطالعات کمتری صورت گرفته است اما طبق گزارش سلطنتی زنان و زایمان بریتانیا احتمال دارد ماهیچه لگنی حدود 90 درصد از زنان در هنگام زایمان پاره شود و شش درصد آنها دچار جراحت شدید شوند.
تمرکز و توجه فزاینده بر مراقبتهای پس از زایمان تا حدی از اخبار خوب ناشی میشود. زایمان اکنون نسبت به هر زمان دیگری در گذشته ایمنتر است. از سال 1990 تا 2015 تعداد مرگومیر مادران در سراسر جهان تقریباً نصف شد و به 216 نفر به ازای هر 100 هزار زایمان رسید. دلیل اصلی این رویداد را میتوان زایمان در مراکز پزشکی مناسب دانست. تقریباً تمام مرگومیرهای مادران امروز در کشورهای در حال توسعه اتفاق میافتد اما این نوشتار بر جهان ثروتمند تمرکز دارد؛ جایی که (به استثنای آمریکا) مرگومیر مادران تقریباً از بین رفته است.
دلیل دوم توجه به مراقبت از نومادران آن است که زنان به ویژه افراد مشهور درباره تجربیات ناخوشایند خود آشکارا صحبت میکنند. سرنا ویلیامز بازیکن تنیس از وحشت از افسردگی پس از زایمان مینویسد. کیرا نایتلی هنرپیشه سینما در مورد تجربه زایمان چنین مینویسد: «پنهان میکنیم: درد را، آسیب عضلانی را و بههمریختگی هورمونها را.»
اهمیت مراقبتهای پس از زایمان به طور ضمنی در برخی سنتهای قدیمی رعایت میشد. به عنوان مثال فرهنگ زو یوزی به معنای ماه استراحت در چین زمانی است که نومادران از کارهای زمانبر یا نوشیدنیهای سرد پرهیز میکنند. سنت لاکارنتنا یا 40 روز استراحت نیز در مکزیک و برخی کشورهای آمریکای لاتین دیده میشود. با این حال اهمیت این نوع مراقبت در نظامهای جدید سلامت کمتر دیده میشود؛ جایی که در دوران بارداری چکاپهای فراوان صورت میگیرد ولی این معاینات پس از زایمان به حداقل میرسند. در کشورهایی مانند آمریکا و بریتانیا زنان دارای نوزادان ششهفتهای فقط یکبار تحت معاینه متخصص سلامت قرار میگیرند. قانون فدرال آمریکا حتی اعطای مرخصی با حقوق به زنان زائو را برای کارفرمایان الزامی نمیداند.
سفر بدون نقشه
بسیاری از زنان پس از زایمان به مشکلات روانی دچار میشوند. به گفته ژاکلین گلین مشاور زنان در لندن زنان مختلف مشکلات متفاوتی از ترومای زایمان تا مشکل سازگاری با بچه یا تغییرات فیزیکی خود دارند. در بریتانیا، فرانسه و ژاپن سه هفته پس از زایمان معایناتی با هدف تشخیص افسردگی انجام میگیرد اما افسردگی میتواند زودتر یا دیرتر بروز کند. خانم گلین میگوید بسیاری از زنان نمیتوانند بگویند احساساتی طبیعی دارند یا وضعیت آنها متفاوت است. شاید آنها از این بترسند که در صورت اعتراف به افسردگی نوزاد را از آنها بگیرند.
نظرسنجی خدمات بهداشت ملی بریتانیا بیان میکند بیش از نیمی از زنانی که برای اولینبار مادر شدهاند در مورد تغییرات احساسی احتمالی پیش رو هیچ اطلاعاتی ندارند. سوزی بارلینگ که پس از تولد پسرش در استرالیا در سال 2017 به اضطراب دچار شده بود خودش را خوشاقبال میداند. او میگوید من سابقه قبلی داشتم و لذا خودم و شوهرم نشانهها را تشخیص دادیم. اما هم در طول بارداری و هم پس از آن به سلامت جسمی زنان کمترین توجه میشود. امیلی اوستر اقتصاددان دانشگاه براون در رود آیلند و نویسنده کتابهایی در زمینه بارداری و زایمان میگوید مادران اغلب از حقایق اصلی مربوط به رویدادهای قبل و پس از زایمان از جمله پارگی ماهیچه لگن اطلاعی ندارند. او از اینکه تا 10 روز پس از زایمان خونریزی داشت نگران شده بود. در سال 2015 کمیسیون کیفیت مراقبتها در بریتانیا اعلام کرد تنها 51 درصد از زنانی که برای اولینبار زایمان میکنند فکر میکنند اطلاعات لازم در مورد بهبود فیزیکی به آنان داده شده است. برخی ارائهدهندگان خدمات پزشکی از واژههای غیرمستقیم مانند مرتبسازی به جای بخیه زدن استفاده میکنند. خانم اوستر میگوید مردم حال شما را میپرسند اما واقعاً نمیخواهند بدانند اوضاع جسمی شما چگونه است. یکی از عواقب اینگونه سکوت و محافظهکاری آن است که بسیاری از مادران فکر میکنند نشانههایی مانند بیاختیاری ادراری غیرقابل اجتناب هستند و حتی ممکن است دیگران هم چنین چیزی به آنها بگویند.
نیل شاه متخصص زنان و زایمان در مدرسه پزشکی هاروارد میگوید پرداختن صحیح به مشکلات والدین از همان زمان زایمان آغاز میشود. در برخی کشورها مداخله زیادی در زایمان صورت میگیرد در حالی که توجه بیش از حد پزشکی میتواند اضطراب را شدت بخشد. در مقابل، برخی زنان زایمان طبیعی را کامل و مناسب میدانند و اگر این اتفاق روی ندهد آشفته میشوند. در کمال تعجب به عواملی که به پاره شدن ماهیچه لگن منجر میشوند یا اینکه زنان چه روشی را ترجیح میدهند توجهی نمیشود. به ندرت اتفاق میافتد که در طول زایمان از مادر نظرخواهی کنند.
آقای شاه میگوید تولد فرزند مهمترین یا یکی از مهمترین رویدادهای زندگی یک زن است. او تلاش میکند راههایی بیابد تا پزشکان و ماماها زنان را بیشتر در زایمان مشارکت دهند. شعار آنها برای آمادهسازی این است: «زایمان قرار است دشوار باشد اما یک توپ سوئیسی برمیداریم.» اشاره آنها به استفاده از یک توپ بزرگ در زمان شروع انقباضات مادران است. به گفته خانم بارلینگ زایمان با دیگر درمانهای پزشکی تفاوتی ندارد و پزشکان میتوانند موارد احتمالی را از همان ابتدا با مریض در میان گذارند. برخی کشورها عملکرد بهتری دارند. جامعترین و کاملترین مراقبت از مادر را میتوان در هلند دید. برای هر نومادر یک بهیار در نظر گرفته میشود که در 8 یا 10 روز اول پس از زایمان مرتب به او سر میزند. این بهیار که برای بررسی سلامت مادر و نوزاد آموزش دیده است برخی کارهای منزل از قبیل خرید و آشپزی را نیز انجام میدهد.
فرانسه با اجرای برنامه توانبخشی پروینال پیشتاز عرصه توانبخشی جسمی به شمار میرود. از سال 1985 تاکنون هر زنی که زایمان کند حداقل 10 جلسه توانبخشی لگن (و در صورت لزوم بیشتر) را میگذراند. کارولین مولارد فیزیوتراپیست اهل پاریس میگوید زنان فرانسوی به طور عادی میدانند که باید پس از زایمان برای توانبخشی خود تلاش کنند. در گذشته زنان با مشکلاتی مانند افتادگی عضلات مواجه میشدند و آنقدر آن را تحمل میکردند که نیاز به جراحی ایجاد میشد اما اکنون ما از بروز مشکلات پیشگیری میکنیم.
در دیگر کشورهای ثروتمند مراقبتهای پس از زایمان چندان رضایتبخش نیستند. دولت ژاپن از سال 2015 به شهرداریهایی که اینگونه خدمات را فراهم سازند یارانه میدهد و آنها را تشویق میکند در دو هفته یا یک ماه پس از زایمان برای تشخیص افسردگی اقدام کنند. با این حال این اقدامات پیشرفت چندانی نداشتهاند.
زنان ثروتمند در مقایسه با فقرا خدمات مراقبت پس از زایمان بهتری دریافت میکنند. این شکاف در کشورهایی مانند آمریکا که خدمات عمومی کمتر است بیشتر مشاهده میشود. احتمال افزایش این تبعیض وجود دارد. اگر تقاضا برای مراقبتهای بهتر بالا رود و دولتها نتوانند آن را عرضه کنند بخش خصوصی این شکاف را پر خواهد کرد اما فقط برای کسانی که توانایی مالی داشته باشند. به عنوان مثال، در تایوان در دهه منتهی به سال 2016 تعداد مراکز ارائهدهنده مراقبتهای پس از زایمان چهار برابر شد.
دادههای بیشتری مورد نیاز است. مطالعه خانم وربیست نمونهای نادر از پژوهشهایی است که در مورد نیازهای زنان سوال میکند. اما به گفته خانم اوستر کمبود اطلاعات معتبر در مورد تمام جنبههای زایمان و اثرات آنها به شدت احساس میشود. مقامات خدمات عمومی آمریکا از گذشته زایمانهای طبیعی و سزارین را ثبت میکنند بنابراین آنها این توانایی را هم دارند تا پارگی عضلات لگن و سلامت روانی نومادران را پایش کنند. همزمان بهتر است زنان دسترسی بیشتری به اطلاعات داشته باشند. کیفیت کلاسهای والدین که در بیشتر کشورها برگزار میشوند را میتوان بهبود بخشید تا والدین آینده تصویر بهتری از آنچه در انتظارشان است داشته باشند. شواهد اولیه حاصل از آزمایشهای آقای شاه نشان میدهند گامهایی کوچک مانند پرسیدن احوال یک زن در زمان زایمان میتواند زایمان را از نظر احساسی (و شاید جسمی) به تجربهای بهتر تبدیل کند.
ارائه مراقبتهای پس از زایمان هزینههایی را بر خدمات سلامت عمومی تحمیل میکند اما علاوه بر نجات دادن زنان از رنج و دردهای غیرضروری، از نظر اقتصادی نیز منطقی خواهد بود. فرآیند بهتر زایمان از بروز مشکلات جلوگیری میکند و خدمات بهتر پس از زایمان مانع رشد مشکلات میشود. بنابراین در درازمدت پول بیشتری در خدمات پزشکی صرفهجویی میشود و زنان نیز زودتر میتوانند به نیروی کار ملحق شوند. علاوه بر این، رفاه مادر بر سلامت آینده فرزند و موفقیت تحصیلی او تاثیر میگذارد. مادر افسرده نمیتواند به کودک انگیزه دهد و ممکن است از شیر دادن به کودک نیز امتناع ورزد.
پیروی از ژاپن
در سراسر جهان ثروتمند زنان در سنین بالا اولین فرزند خود را به دنیا میآورند. زنان مسنتر بیشتر در معرض پارگی عضلات لگن و سایر جراحات قرار دارند و بهبود جسمانی آنها به زمان طولانیتری نیاز دارد. میانگین سنی یک زن ژاپنی در اولین زایمان از 26سالگی در سال 1970 به 31 سال رسیده است. تاخیر در مادر شدن نشانهای از یک روند مثبت است: اینکه زنان زمان بیشتری را برای تحصیل و پیشرفت در کار صرف میکنند. اما همانند تمام تغییرات بزرگ، این پدیده نیز اثرات جانبی خود را دارد.
منبع: اکونومیست