انفعال بزرگ
دشواری مقابله با تغییرات اقلیمی
بیش از ربع قرن از زمان گردهمایی رهبران جهان در ریودو ژانیرو در سال 1992 میگذرد. در آن زمان رهبران جهان کشورهایشان را متعهد ساختند از «مداخلات بشری خطرناک در نظام اقلیمی» اجتناب کنند. آنها قطعنامه سازمان ملل در مورد تغییرات اقلیمی را امضا کردند. اکنون آنها دلایل محکمتری برای وفای به عهد پیدا کردهاند. سطح دیاکسیدکربن در جو به میزان بازگشتناپذیری رشد میکند. میانگین دمای کره زمین نیز بالا رفته و به حدود یک درجه بیشتر از میزان قبل از دوران صنعتی رسیده است. ارتباط عملی بین این دو پدیده انکارناپذیر است. رویدادهای شدید اخیر از سیل در هانوی تا آتشسوزی کالیفرنیا احتمالاً محصول تغییرات روی داده در آب و هوا هستند. شرایط روزبهروز بدتر میشود و به حالت فاجعه درمیآید.
از جهاتی جهان خود را برای انجاموظیفه مجهز کرده است. نیروی باد و خورشید با دریافت یارانههای هنگفت به همراه رآکتورهای هستهای و سدها به روشهای مقرونبهصرفهای برای تولید برق تبدیل شدند و جای سوختهای فسیلی را گرفتند. در برخی اشکال حملونقل و فرآیندهای صنعتی مانند تولید فولاد و سیمان و گرمایش ادارات و منازل که به سادگی برقی نمیشوند میتوان با فناوریهای جدید کربنزدایی کرد. سیاستگذاران نیز برای ایجاد تغییرات ابزارهایی مانند مالیات کربن، مقرراتگذاری، یارانه و در صورت لزوم دستور و کنترل را در اختیار دارند.
با این حال وقتی طرفهای کنوانسیون سازمان ملل در مورد تغییرات اقلیمی در دوم دسامبر در هلند گردهم آمدند مشکل اصلی را صرفاً افزایش دما نمیدانند بلکه این افزایش ناامیدی و یأس است که آنها را آزار میدهد. مشکل آشکار است، خطرها بزرگ هستند و راهحلها نیز قابل دسترسی، پس چرا اقدامات ناکافی هستند؟
یک دلیل را باید در منافع خاص جستوجو کرد. لابیگری شدیدی در مورد هشدارهای مربوط به خطرات تغییرات اقلیمی وجود دارد اما وقتی پای عمل در میان باشد (مثلاً در رایگیری اخیر شورای شهر نیویورک در مورد مالیات کربن) مخالفان این اقدامات که در صنایع سوختهای فسیلی فعالیت دارند با دستهچکهای بزرگ به عرصه میآیند و کفه ترازو را به نفع خود سنگین میکنند. این وضعیت فرهنگی را به وجود آورده است که در آن نپذیرفتن شواهد به راحتی صورت میگیرد.
اما دلیل اصلی آن است که جهان هیچ سابقه قبلی در برخورد با این مشکل و همچنین نهادهای لازم برای انجام آن را ندارد. آسیب ناشی از تغییرات اقلیمی برای مردم یا نسلهایی که بهترین فرصت برای مقابله با آن را داشتند مشهود نبود. کسانی که بیشترین آسیب را میبینند مردمان فقیر در کشورهای فقیر هستند در مقابل افرادی که باید هزینه کاهش این آسیبها را بپردازند اکثر ثروتمندان هستند. قشر مرفه عصبانی از افزایش مالیات سوخت در فرانسه و خانوادهای که در 20 سال آینده مجبور میشود به خاطر خشکسالی زمین کشاورزی خود در مکزیک را رها کند هیچ آشنایی با یکدیگر ندارند. اما معترضان میدانند که قرار نیست اینگونه مالیاتها در آمریکا یا روسیه افزایش یابند.
ثروتمندان بهتر از فقرا میتوانند خود را با تغییرات اقلیمی سازگار کنند بنابراین دلیل کمتری برای جلوگیری از این تغییرات دارند. از سوی دیگر راه ثروتمند کردن فقرا تا اندازهای که بتوانند خود را با تغییرات سازگار کنند مستلزم رشد اقتصادی است که خود به مصرف سوختهای فسیلی بستگی دارد. نمیتوان کسی را وادار کرد که از رشد اقتصادی صرفنظر کند اما این رشد عواقبی را به همراه دارد.
چه نوع شفافسازی لازم است تا این بنبست شکسته شود؟ یک امکان را میتوان صرف تاثیر تغییرات اقلیمی دانست. ویژگیهای ژئوفیزیکی کره زمین یکبار دیگر ترسیم شدهاند. مرزهای خشک مناطق گرمسیری هر دهه 50 کیلومتر به سمت قطبها پیشروی میکنند. از سال 1980 خط خشکسالی که غرب آمریکا را جدا میسازد حدود 230 کیلومتر به سمت شرق پیش رفته است. یخ دریا در اقیانوس منجمد شمالی همانند سایهای از وضعیت پیشین خود است. هیچکس احتمال نمیدهد جهان روزی از خواب غفلت بیدار شود و تصاعد گازهای گلخانهای را به صفر برساند. حتی اگر چنین اتفاقی روی دهد مساله اصلی یعنی گازهایی که از قبل متصاعد شدهاند باز هم باقی میماند. برنامه اضطراری موفقیتآمیز مکش دیاکسید کربن از هوا به منابع زیاد و سالها زمان نیاز دارد.
نوآوری میتواند نقطه امید دیگری باشد. اگر ایلان ماسک و شرکت تسلا نبود تعداد شرکتهای تولیدکننده خودروهای برقی در جهان بسیار کمتر از تعداد کنونی میشد. اما نوآوری و اختراع بدون سیاستهای توسعهدهنده آن از قبیل مالیات کربن، یارانه و مقرراتگذاری ناکافی خواهد بود. آن فناوری اهمیت دارد که مورد استفاده قرار گیرد اما شهروندان در برابر سیاستهای مربوط به تغییرات اقلیمی مقاومت میکنند.
نوبت به اشکال جدیدی از اقدامات بینالمللی میرسد. تشکیل گروههای همفکر از تدوین تفاهمنامههای جهانی آسانتر است. یک گروه وضعیت تولید سیمان و دیگری فولاد را سروسامان میدهد و هر دو از نتایج مثبت آن بهرهمند میشوند. این رویکرد که نام آن را «باشگاه اقلیمی» میگذاریم میتواند در حل مشکل سواری مجانی کمک کند. اگر اقتصادهای بزرگ حاضر باشند سخاوتمندی بیشتری از خود نشان دهند تعداد کشورهایی که حاضرند تصاعد گازهای گلخانهای را کاهش دهند به سرعت بالا میرود.
اما در نهایت کشورهایی که از اثرات تغییرات اقلیمی آسیب میبینند ممکن است به اقدامات یکجانبهای دست بزنند تا وضعیت خود را بهبود بخشند. پانل بیندولتی تغییرات اقلیمی اشاره میکند که منعکس کردن نور خورشید به فضا قبل از آنکه سطح زمین را گرم کند به احتمال بسیار زیاد روند افزایش دما را مهار خواهد کرد. این کار که ژئومهندسی خورشیدی نام دارد و با استفاده از ذرات معلق صورت میگیرد در قلمرو کشورهایی مانند بلژیک یا برزیل قابل اجراست. اما تاثیر آن به طور کامل قابل پیشبینی نیست و نمیتوان گفت این تاثیر به طور یکنواخت همهجا را دربر میگیرد. ممکن است برخی طرحها در یک جا مفید باشند اما به مناطق دیگر آسیب بزنند. چنین اقدامی نمیتواند جایگزین فرآیند کاهش تصاعد گازهای گلخانهای شود و استفاده از آن توسط یک کشور میتواند کشورهای دیگر را به هراس اندازد و بیثباتی ایجاد کند. ژئومهندسی ارزش مطالعه کردن دارد اما ممکن است باعث شود جهان از آنچه هست مکان خطرناکتری شود.