آمادگی برای برگزیت
مزایای مقیاس، مقررات و ترس
از زمانی که بریتانیاییها در ژوئن 2016 انتخاب کردند که از اتحادیه اروپا خارج شوند جملات کلیشهای از قبیل «نبود پیمان از پیمان بد بهتر است» یا «برگزیت یعنی برگزیت» رواج زیادی پیدا کردهاند. رواج اینگونه جملات آنقدر گسترده است که اگر هر دفعه که شما جمله «ما به بهترینها امیدواریم اما خود را برای بدترینها آماده کردهایم» را از زبان یک بانکدار میشنیدید پنج پوند به شما میدادند، اکنون با معیارهای شهر لندن شما یک فرد ثروتمند محسوب میشدید.
چهار ماه قبل از زمان مقرر خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، بنگاههای مالی امید خود برای بهترین حالت را از دست دادهاند (اکثر آنها اعتقاد داشتند که بریتانیا در نهایت در اتحادیه باقی میماند)، اما آنها هنوز مطمئن نیستند که میتوانند از بدترین حالت اجتناب کنند. بدترین حالت خروج بریتانیا به طور ناگهانی و بدون امضای هیچ پیمان یا توافق در 29 مارس 2019 خواهد بود. با این حال آنها بدون سر و صدا خود را برای چنین حالتی آماده میسازند.
بنگاههای مستقر در کشورهای عضو اتحادیه اروپا میتوانند به مشتریان خود در کشورهای عضو خدماترسانی کنند. وامدهی و جذب پول، مبادله و تهاتر مشتقات و بیمه عمر و املاک در سراسر اتحادیه اروپا بدون حضور فیزیکی در تمام کشورهای عضو از طریق سیستمی به نام «گذرنامه» صورت میگیرد.
لندن بزرگترین پایگاه در اروپاست. اگر پارلمان اروپا توافق خروج بریتانیا با اتحادیه را در رایگیری روز 11 دسامبر نپذیرد گذرنامههای لندنی در ماه مارس به انقضا میرسند. اگر توافق مورد پذیرش قرار گیرد گذرنامهها همچنان معتبر خواهند بود در حالی که بریتانیا و اتحادیه اروپا در جستوجوی تمهیداتی جدید برخواهند آمد. آنها تا ژوئن 2020 فرصت دارند درباره یکسان بودن نظامهای مقرراتی یکدیگر تصمیم بگیرند. اگر این تصمیم مثبت باشد تجارت به میزان زیادی به همان شکل کنونی ادامه مییابد. اما در هر حالت بنگاههای مالی باید به خدمترسانی به مشتریان ادامه دهند.
صنعت مالی در فرآیند آمادگی برای برگزیت سه مزیت نسبت به دیگر بخشها دارد. اول اندازه آنهاست. بانکها، شرکتهای بیمه و مدیران دارایی اندازه بزرگی دارند. آنها منابعی را برای برنامههای احتیاطی نگه میدارند هرچند میتوانند موارد استفاده بهتری برای آنها پیدا کنند.
مزیت دوم مقررات است. حتی اگر شکل نهایی برگزیت نامشخص باشد قوانین میتوانند در برنامهریزی مفید باشند. به عنوان مثال، آنگونه که از اوضاع برمیآید بانکها و سایر موسسات مالی به پایگاههایی در EU27 نیاز دارند. همترازی در این مرحله یک مزیت محسوب میشود چراکه مقررات کنونی اتحادیه اروپا این اجازه را میدهند که اتحادیه ظرف 30 روز پس از اطلاع امتیازات خود را پس بگیرد. موضوع تسویه اوراق مشتقه نیز امری حساس است. مزیت سوم را در ترس میتوان دید. هیچ بانکی نمیخواهد در اول آوریل به مشتری خود بگوید نمیتواند یک تجارت را به انجام رساند چون طرفین آن در دو سوی کانال انگلیس قرار دارند. همچنین هیچ مقام ناظری دوست ندارد برگزیت نظام مالی را مختل کند. خاطرات سالهای 2008-2007 به طرز دردناک اما پندآموز در اذهان زنده هستند.
بانک مرکزی اروپا اصرار دارد که بانکها اقدامات بیشتری انجام دهند و دفاتری تشکیل ندهند که در آنها تجارت با مشتریان EU27 ثبت میشود در حالی که تجارت واقعی و ریسکهای آن همچنان در لندن و دور از نظارت بانک مرکزی میمانند. این درخواست مستلزم جابهجایی داراییها و انتصاب مدیران ارشد از قبیل مدیران ریسک و تطبیق میشود.
بانک مرکزی اروپا به ویژه از بانکها میخواهد از اتکای بیش از حد به راهبردهای تامینی (Hedging) پشت به پشت (back-to-back) دوری کنند. در این راهبرد یک تراکنش با یک مشتری EU27 در (مثلاً) فرانکفورت با یک معامله داخلی جفت میشود و ریسک به ترازنامه لندن انتقال مییابد.
طبق گفته هوبرتوث واث از مرکز مالی فرانکفورت که مسوولیت تقویت و ارتقای مرکز مالی آلمان را بر عهده دارد 30 موسسه در حال استقرار در فرانکفورت هستند که بانکهای موجود در میان آنها 750 تا 800 میلیارد یورو دارایی را جابهجا میکنند. بسیاری از بنگاهها بر بنیانهای موجود بنا میشوند. HSBC شعبههای بانکی EU27 خود در پاریس را ادغام میکند. گفته میشود پاریس نیز در حال جذب بنگاههای مالی است. بانک آمریکا و بارکلیز شهر دوبلین را برگزیدهاند. از سوی دیگر مراکز مالی به تخصصگرایی روی آوردهاند: لوکزامبورگ همانند دوبلین شرکتهای بیمه و مدیران دارایی را جذب میکند در حالی که بورسها از قبیل گروه بورس لندن و بازارهای جهانی CBOE به آمستردام روی آوردهاند.
بنگاهها دیگر همهچیز را در یک جا نگه نمیدارند. برگزیت بانکهای بزرگ را وادار میکند کارکنان بیشتری را در چندین شهر مستقر سازند و به این ترتیب به مشتریان شرکتی خود نزدیکتر شوند. این به معنای معکوسسازی جریان 20ساله تمرکز در لندن است.
همه اینها به پیدایش مشاغل بیشتر در مراکز EU27 منجر میشود. اما آنگونه که عدهای از آن هراس داشتند به معنای خروج کامل بنگاهها از مرکز سیتی در لندن نخواهد بود. برخی از مشاغل (مثلاً در حوزه تطبیق) الزاماً هم در لندن و هم در EU27 مستقر خواهند شد که این به معنای ایجاد مشاغل بیشتر خواهد بود. بانکهای والاستریت میگویند چندصد نفر از کارکنان خود را در روز اول -چه در مارس 2019 چه در 2020- در پایگاههای اتحادیه اروپا نگه میدارند. با این حال، در طول زمان، استخدامهای محلی و انتقالیها از لندن تعداد این افراد را بالاتر میبرد. آقای واث پیشبینی میکند تاثیرات قابل ملاحظهای در دور دوم ظاهر شوند. در سالهای آینده، هم مقامات ناظر و هم مشتریان از بانکها انتظار خواهند داشت کارکنان بیشتری را در داخل اتحادیه اروپا استخدام کنند.
مقامات ناظر نیز در حال آماده کردن خود هستند. بانک مرکزی انگلستان در 28 نوامبر اعلام کرد بانکهای بریتانیایی به اندازه کافی سرمایه و نقدینگی دارند که بتوانند آسیب یک برگزیت بدون پیمان را تحمل کنند. وضعیتی که در آن توافقات تجاری با کشورهای غیرعضو اتحادیه اروپا از دست میروند، زیرساختارهای مرزی قادر نیستند الزامات گمرکی را به اجرا گذارند و تا پایان سال 2023 تولید ناخالص داخلی 5 /10 درصد کمتر از میزان قبل از همهپرسی خواهد بود.
با این حال آماده شدن برای بدترین حالت ممکن است به انجام اقدامات تندروانه منجر شود. یک بانکدار برگزیت را با MiFID2 مقایسه میکند، یک دستورالعمل پردردسر اتحادیه اروپا که در آغاز سال 2018 به اجرا گذاشته شد. در آن زمان صنعت مالی میدانست مقررات MiFID2 چه خواهند بود لذا خود را برای آن به شکلی منظم آماده و تاثیرات احتمالی آن را پیشاپیش آزمایش کرد. چنین حالتی در مورد برگزیت مصداق پیدا نمیکند.
درآمد و منافع صنعت مالی در دوران پس از برگزیت به سلامت اقتصادی کسانی بستگی دارد که این صنعت به آنها خدمترسانی میکند. اگر آنها در برگزیت بدون پیمان تحت فشار قرار گیرند صنعت مالی نیز آسیب خواهد دید. علاوه بر این، بسیاری از مشتریان که دانش و منابع لازم را ندارند و مرتباً از طرف مقامات ناظر دچار دلهره میشوند به احتمال زیاد نمیتوانند خود را به خوبی آماده سازند. باید منتظر و امیدوار بود.