جیبهای بیقرار
شایع شدن پول دورهگرد در اقتصاد با چه اثراتی همراه است؟
در پی ناآرامیها و نوسانات بازار ارز در هفتههای اخیر و با شکل گرفتن تصویری آشفته و بیثبات از آینده ارزش پول ملی در اذهان عمومی، همه برای فرار از کاهش ارزش زمانی پول نقد خود، حریصانه به فکر تبدیل آن به داراییهای دیگر افتادهاند یا حداقل بارها از جانب اطرافیان خود مورد این پرسش و مشورت قرار گرفتهاند که با این پول چه باید کرد و چه باید خرید و سرمایهگذاری و ورود در کدام بازار و فعالیتی بیشتر میتواند محافظ ارزش زمانی پول شود.
در پی ناآرامیها و نوسانات بازار ارز در هفتههای اخیر و با شکل گرفتن تصویری آشفته و بیثبات از آینده ارزش پول ملی در اذهان عمومی، همه برای فرار از کاهش ارزش زمانی پول نقد خود، حریصانه به فکر تبدیل آن به داراییهای دیگر افتادهاند یا حداقل بارها از جانب اطرافیان خود مورد این پرسش و مشورت قرار گرفتهاند که با این پول چه باید کرد و چه باید خرید و سرمایهگذاری و ورود در کدام بازار و فعالیتی بیشتر میتواند محافظ ارزش زمانی پول شود.
قابل مشاهده است که هر شخصی با انجام محاسبات ذهنی و مرور پیشبینیها از شرایط آینده تمام یا مقدار زیادی از نقدینگی خود را به حرکت درآورده و از خود دور میکند. کارشناسان زیادی نیز با بررسی مقاصد احتمالی این نقدینگی به مقایسه و پیشبینی بازدهی هر کدام از مقاصد برآمدهاند. در اینجا میخواهیم فارغ از بررسی مکرر مسائل فوق اثرات و تکانههای این پولهای به اصطلاح دورهگرد را بر مقاصد احتمالی و اقتصاد بررسی کنیم.
جیبها چقدر پول دارند؟
آخرین آمارهای بانک مرکزی و پیشبینیها از رشد نقدینگی در ماههای بعد از انتشار آمار نشان میدهد نقدینگی کل کشور چیزی حدود 1500هزار میلیارد تومان در ابتدای سال 97 بوده که با ایجاد شرایط فوقالذکر و در پی آن با کاهش سپردههای بلندمدت بانکی و تبدیل آن به سپردههای جاری و اسکناس، احتمالاً چیزی حدود 300 تا 500 هزار میلیارد تومان دیگر باید به این مبلغ اضافه کرد. همچنین 55 درصد از نقدینگی کل کشور در اختیار مردم است. این نقدینگی، اسکناس و مسکوک و سپردههای کوتاهمدت بانکی را شامل میشود.
با استفاده از این آمارهای بانک مرکزی و پیشبینیها از تغییرات آن و با یک ضرب و تقسیم ساده میتوان گفت سرانه پول نقد در دست مردم در ماههای ابتدای سال 97 چیزی حدود یک میلیون تومان به ازای هر نفر بوده که در شرایط هفتههای اخیر و روند قابل مشاهده و پیشبینی آن میتوان گفت تمام این پولها قابلیت تبدیل به پول دورهگرد را داشته یا حداقل دربارهاش فکر شده است.
اژدهای نقدینگی
بازارهای مسکن، سرمایه و ارز (در کنار بازار خودرو، طلا، سکه، لوازم الکترونیکی) سه ضلع مثلثی را تشکیل میدهند که در شرایط ذکرشده آماده بلعیدن اژدهای نقدینگی هستند و در شرایطی که در هفتههای اخیر شاهد آن بودیم، اگر به سرعت فکری برای برقراری ثبات و آرامش چه در این بازارها چه در جامعه و افکار عمومی به لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اندیشیده نشود، این اژدها و به همان نسبت مثلث ذکرشده بزرگتر خواهد شد. نمونه این وضعیت را در سالهای گذشته و پس از توافق هستهای یا اصطلاحاً شرایط پسابرجام شاهد بودیم. البته نوع و دلیل شکلگیری آن مثلث از شرایط حاضر متفاوت بود. آمارهای پولی بانکی در سال 96، نشاندهنده تاثیر رشد اقتصادی و بهبود فضای اقتصاد پس از برجام بر تغییر مسیر شاخصهای بانکی بود، که باعث ورود نقدینگی به بازارهای مختلف و ایجاد نوسانهای مختلف در شاخصهای اقتصادی شد.
پس نوع و دلیل افزایش پول دورهگرد تفاوت بنیادینی در میزان و نوع اثرگذاری بر بازارهای هدف ایجاد خواهد کرد به طوری که تجربه نشان داده است اگر افزایش این پول به دلیل ایجاد شرایط باثبات اقتصادی و سیاسی و تصور از رونق اقتصادی باشد (در صورت پایین بودن نرخ سود بانکی مانند سالهای گذشته) بیشتر این پول جذب بازار مسکن و سرمایه خواهد شد و اگر افزایش به دلیل تولد ذهنیت انتظارات تورمی و افزایش سطح عمومی قیمتها باشد ابتدا بیشتر جذب بازار ارز و بعد از آن مسکن و سرمایه خواهد شد.
تاثیرات منفی اجتماعی و اقتصادی
1- افزایش نابرابری و کاهش قدرت خرید مردم در پی افزایش تورم. تغییرات در نرخ ارز و سایر قیمتها اثرات اجتماعی به همراه خواهد داشت و در مدت بسیار کوتاه قدرت خرید مردم در اثر این نوسانات به نصف کاهش مییابد. علاوه بر حضور و ورود همیشگی دلالان و سوداگران به بازارهای هدف علیالخصوص ارز و سکه، ورود هیجانزده و بدون چاره صاحبان سرمایههای خرد به این بازارها به دلیل کاهش ارزش داراییهایشان و نگرانی از آینده، باعث تلاطم بیشتر این بازارها و ظهور تاثیرات منفی بیشتر در اقتصاد از جمله تورم لجامگسیخته میشود و در آخر نیز فشار اصلی بر اقشار پایین جامعه وارد خواهد شد که همان معضل همیشگی ثروتمندتر شدن مرفهان و فقیرتر شدن فقیران را یادآور خواهد شد.
2- افزایش فرصت سوءاستفاده از رانتهای مختلف نظیر رانت واردکنندگانی که به ارز ارزانتر از بازار برای واردات دسترسی خواهند داشت. ایجاد فرصت برای رانتخوارانی که در اینگونه مواقع زودتر از همه به دنبال تبدیل نقدینگی خود به طلا، دلار، مسکن و سایر کالاهای سرمایهای و بعد از آن انجام اعمال سوداگرایانه برای کسب سود و سوءاستفاده بیشتر در آینده هستند.
3- افزایش رکود و اختلال در بخشهای مختلف. افزایش قیمت کالاهای جهانی برای ایران در پی وقوع جنگ تجاری و وجود تکراری رکود تولیدات داخلی در سالهای اخیر که با افزایش نرخ ارز تشدید خواهد شد. در پی هجوم تقاضای صاحبان پولهای دورهگرد به بازار مسکن و قیمتگذاری نجومی مالکان به ویژه مسکنهای نوساز، بازار مسکن دچار رکود خواهد شد و متقاضیان خرید به خصوص مصرفکنندههای خانهاولی با مشاهده این قیمتها به دنبال خرید خانههایی با سال ساخت پایینتر رفته و این خود مانع رونق در ساختوساز و تولید مسکن نوساز و در پی آن اشتغال نیروی کار وابسته به آن خواهد شد.
افزایش هزینه تمامشده تولید در بخش مسکن نیز به صورت عمدهای از نوسانات ارز متاثر بوده و این هم عاملی برای رکود این بازار است. در چنین شرایطی رکود در بازار خودرو و حتی بازار کالاهای مصرفی نیز کاملاً قابل پیشبینی است. از طرفی نوسانات ارزی در فرآیند تولید به دلیل وابستگی بخشهای تولیدی به واردات مواد اولیه و کالاهای واسطهای و از طرف دیگر به دلیل وابستگی الگوی مصرفی به کالاهای وارداتی اختلال ایجاد خواهد کرد.
4- خروج سرمایه از کشور. پس از هجوم پولهای سرگردان به بازار ارز و در نتیجه آن انحراف نرخ از نرخ واقعی و همچنین بیثباتی، این عوامل باعث ترغیب صاحبان سرمایه به خروج سرمایههای خود از کشور میشود که در این شرایط تحریمی که کشور بیش از پیش نیاز به سرمایهگذاری روی تولیدات و پروژههای داخلی دارد ضربه مهلکی بر اقتصاد داخلی خواهد بود.
5- احتکار و کمیابی کالاها: وجود این پولهای دورهگرد و به طور ویژه در اختیار داشتن حجم بالایی از آن از سوی گروهها و افراد سوداگر در این زمینه موجب تشدید وضعیت نابسامان از طریق احتکار خواهد شد. این عوامل، فضای پیشآمده را هر چه بیشتر ملتهبتر کرده و فعالیتهای محتکرانه خود را گسترش خواهند داد. در این شرایط این عوامل حتی کالاهای ضروری مردم مانند داروی سرطان را احتکار میکنند، کالاهایی که قبلتر وارد یا تولید شده و در انبار نگهداری میشوند و در شرایط نوسان ارزی با قیمت چند برابر فروخته میشوند.
در بالا گفتیم که یکی از تاثیرات اصلی افزایش پولهای سرگردان و دورهگرد که به سمت بازارهای هدف هجوم میآورند بروز رکود و تورم خواهد بود که این دو با پدیده کمیابی کالاها در تاثیر متقابل هستند. رکود و تورم هم به واسطه کمبود کالا، هم تصور و ذهنیت کمبود کالا ظاهر خواهند شد. چنین کمبود کالایی میتواند هم روی خرید ملزومات تولید و هم روی رفتار مصرفکننده در قبال خرید آنها تاثیر بگذارد. کمبود کالا در کنار نرخ تورم بالا میتواند باعث احتکار شود که این امر کمبود عرضه و قیمتها را افزایش میدهد. از طرفی نوسان نرخ ارز باعث میشود تا بسیاری از صنعتگران کشور از واردات ماشینآلات و مواد اولیه منصرف شوند که این امر نیز تاثیر زیادی بر احتکار کالاهای از قبل تولیدشده و توقف تولید محصولات جدید و در نتیجه کمیابی آن کالاها خواهد داشت.
6- اثر بر سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی: پول دورهگرد با اثر تخریبگر خود بر بازارها سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی را نیز متاثر میکند. هرسال تعداد زیادی از نخبگان و تحصیلکردگان، کشور را به مقصد کشورهای توسعهیافته یا حتی در حال توسعه ترک میکنند. عوامل متعددی روی این عزیمت، چیزی که از آن با نام فرار مغزها یاد میشود تاثیر میگذارند. اما شایع شدن پول دورهگرد در اقتصاد فرآیند این عزیمت را سرعت میبخشد. به طوری که وقتی قشر جوان، نخبه و تحصیلکرده جامعه میبیند قیمتها روزبهروز در حال افزایش است و بسیاری از مردم سعی میکنند پول خود را به داراییهای دیگر تبدیل کنند، بیشتر از قبل به این نتیجه میرسد که ماندن در کشور به معنای نابودی آیندهاش است (در اینجا کاری به درست یا غلط بودن این گزاره نداریم) و از همینرو عزم خود را بیشتر از قبل جزم میکند که با مقاصد تحصیلی یا کاری کشور را ترک کند. مطالعات توسعهای مختلف نشان دادهاند که کشورهای بدون نفت، گاز، زمینهای حاصلخیز کشاورزی، بدون دسترسی به آبهای آزاد و در شرایط جغرافیایی بد میتوانند پیشرفت کنند اما تنها در صورتی که سرمایه انسانی خوبی داشته باشند. شایع شدن پول دورهگرد در اقتصاد سرمایه انسانی را از بین میبرد.
علاوه بر سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی نیز بهشدت تحت تاثیر شایع شدن پول دورهگرد در اقتصاد قرار دارد. اخیراً مقالهای کاملاً آکادمیک و بر اساس روش علمی با عنوان «مزیتهای اقتصادی کشورهای جهان» در QJE که یکی از معتبرترین نشریات اقتصادی است به چاپ رسیده است که به تاثیرات خصیصههای اجتماعی مردم کشورها بر رشد توسعه اقتصادی میپردازد. این مقاله اثر اعتماد بینفردی، شکیبایی، نوعدوستی، مقابله به مثل مثبت، مقابله به مثل منفی و ریسکگریزی را روی متغیرهای حقیقی اقتصاد رگرس کرده است. نتایج نشان میدهند که در میان این شاخصها شکیبایی بیشترین تاثیر را بر رشد اقتصادی دارد. همچنین جالب است که نمره ایران در همه این شاخصها از میانگین جهانی بالاتر است به جز یک شاخص. آن یک شاخص هم شکیبایی است. جالب این است که شایع شدن پول دورهگرد در اقتصاد اگرچه پنج شاخص دیگر را هم تحت تاثیر قرار میدهد، اما بیشتر از همه روی همین شاخص صبر و شکیبایی اثر میگذارد. زیرا با ایجاد شرایط عدم اطمینان در اقتصاد و در فضایی که بیثباتی بر اقتصاد حاکم است، مردم بهشدت عجولانه رفتار خواهند کرد. این یک فرآیند رفت و برگشتی و خودتقویتکننده است. به طوری که پایین بودن صبر و شکیبایی به تبدیل شدن پول به پول دورهگرد سرعت میبخشد و شایع شدن پول دورهگرد در اقتصاد، شکیبایی را کم میکند.
مثال عینی از پول داغ و پول دورهگرد
یک مثال عینی از پول داغ، تجربه چین است. چین جریان ورود پول داغ را در حجم بسیار بالا تجربه کرده است. به طوری که بهخصوص در طول بحران مالی 2008 ایالات متحده، پول زیادی وارد چین شد زیرا نرخ بهره بانکهای چین بسیار جذابتر بودند. البته عدد دقیقی برای حجم پول داغ واردشده به چین در طول بحران مالی 2008 وجود ندارد اما تخمینها بین 500 میلیارد دلار تا 75 /1 تریلیون دلار است. ورود پول داغ به چین بخش قابل توجهی از درگیر شدن این کشور با مشکل تورم را توضیح میدهد. تلاش چین برای جلوگیری از اثرات تورمی پول داغ باعث میشد که جریان ورود پول داغ افزایش یابد (زیرا نرخ بهره افزایش مییافت و چین به مقصدی جذابتر از قبل تبدیل میشد) و از طرف دیگر، تلاش برای کاهش جریان ورود پول داغ، رشد اقتصادی چین را تهدید میکرد که این تلاش اثرات منفی روی اقتصاد جهان و بهخصوص خود ایالات متحده میگذاشت.
مثال عینی شایع شدن پول دورهگرد نیز در آرژانتین اواخر دهه 70 تا اواخر دهه 80 میلادی است. به طوری که طی این دوره تقاضای معاملاتی و سفتهبازی پول بهشدت کاهش یافت و مردم ترجیح میدادند به جای پول، صاحب داراییهای دیگر باشند که قیمتشان رو به افزایش است. همانطور که گفته شد در حال حاضر نیز در ایران پول دورهگرد شایع شده است و به نظر میرسد این روند هنوز ادامه دارد. زیرا اشاره کردیم که شایع شدن پول دورهگرد در اقتصاد از یک فرآیند خودتقویتکننده پیروی میکند.