تعداد بهترینها
اندازه مطلوب تیمها و سازمان
یک تیم تجاری چه اندازهای باید داشته باشد؟ این پرسش بسیار مهمی است که در شرکتها مطرح میشود. تیمهای بسیار کوچک ممکن است مهارت لازم برای انجام وظایف را نداشته باشند. تیمهای بسیار بزرگ شاید نتوانند با یکدیگر هماهنگ شوند. همین موضوع در مورد بنگاهها مصداق پیدا میکند. بنگاههای نوپا اغلب کمبود کارمند دارند. بنیانگذاران آنها مجبورند انواع وظایف از جذب منابع مالی تا توسعه محصول و بازاریابی را بر دوش کشند در حالی که مهارت لازم برای تمام این امور را ندارند. اما نکته مثبت آن است که آنها در محیطی بسیار هماهنگ کار میکنند.
افرادی که برای بنگاههای نوپا کار میکنند میگویند پس از آنکه بنگاه به یک اندازه مشخصی میرسد فرهنگ آن تغییر میکند. پتی مک کورد که قبلاً در نتفلیکس کار میکرد میگوید تعداد افرادی که بتوانند بر روی یک صندلی بایستند بزرگترین گروهی خواهند بود که در آن همگی به راحتی حرف رئیس را میشنوند. رابین دانبار انسانشناس دانشگاه آکسفورد بر روی گروهها پژوهش زیادی انجام داد. او میگوید که اندازه گروه با اندازه مغز ارتباط دارد. هرچه مغز بزرگتر باشد انسان میتواند با گروههای بزرگتری کار کند و البته یک گروه اجتماعی بزرگ مزایای بیشتری دارد و حمایت و تخصص بیشتری فراهم میسازد. اغلب عدد 150 را به عنوان «عدد دانبار» ذکر میکنند اما او خود ارقام مختلفی را بیان میکند. طبق مشاهدات او انسانها میتوانند پنج دوست صمیمی، 15 دوست خوب، حدود 50 دوست اجتماعی و 150 آشنا داشته باشند. اداره شبکههای بزرگتر دشوارتر است. آنقدر زمان برای حفظ روابط صرف میشود که در نهایت کیفیت رابطه آسیب میبیند. نیروهای مسلح هزاران سال را برای آزمایش اندازه مناسب هر واحد نظامی صرف کردهاند. یک فرمانده رومی صد سرباز زیردست داشت و یک واحد مدرن ارتش آمریکا 180 عضو دارد. این رقم در بریتانیا به 120 میرسد.
این ارقام ثابت نیستند و برآوردهای تقریبی محسوب میشوند. اما نکته جالب توجه آن است که تعداد افراد بسیاری از گروهها به عدد دانبار نزدیک است. واحد ویژه خدمات هوایی بریتانیا چهار نیروی گشتی دارد. وقتی بحث زندگی در میان باشد شما باید به همکاران خود اعتماد مطلق داشته باشید بنابراین چنین گروههایی معمولاً کوچک هستند.
اندازه تیمهای ورزشی با فضای بازی ارتباط دارد. تیم بسکتبال پنجنفره و تیم هاکی روی یخ ششنفره است. در بازیهای فضای باز مانند فوتبال و کریکت 11 بازیکن حضور دارند و 7 تا 15 نفر در انواع مختلف راگبی بازی میکنند. شاید این تعداد برای اهداف مربیگری و آموزش مطلوب باشد و شاید هم به این خاطر که اگر تعداد بیشتر شود تشخیص بازیکنان از یکدیگر برای تماشاچیان دشوار خواهد شد.
تیمهای کاری کوچک نیز معمولاً در همین دامنه هستند. آقای دانبار میگوید اگر یک کمیته تصمیمگیری لازم دارید تعداد اعضای آن را به چهار تا پنج نفر محدود کنید. اما برای ایجاد طوفان مغزی (گردآوری نظرات) در یک جلسه به 12 تا 15 نفر نیاز دارید. بسیاری از شرکتها از تیمهای «چابک» استفاده میکنند که اعضای آن کارکنان بخشهای مختلف شرکت هستند و تعداد آنها بین 5 تا 9 نفر است.
اکثر کسبوکارها کوچک هستند. آمارگیری بنگاههای بریتانیا در سال 2015 نشان داد که فقط 6 /0 درصد آنها بیش از 150 کارمند دارند. این بنگاهها لزوماً ناپایدار و کمدوام نیستند. یک مطالعه نشان داد که 89 درصد از سازمانهایی که بیش از صد سال دوام آوردند کمتر از 300 کارمند داشتهاند.
مجموعههای مذهبی گروه دیگری از سازمانهای پردوام هستند. گروه پروتستان هوتریت (Hutterites) که منشأ آن در آلمان است تعداد اعضای جوامع خود را به 150 نفر محدود کرد. آنها بر این باورند که وقتی تعداد کمتر از 150 نفر باشد فشار همتایان باعث میشود حس همکاری و اتحاد در آنها تقویت شود اما برای یکپارچه نگه داشتن گروههای بزرگتر از این تعداد به نیروی پلیس نیاز است.
در طول تاریخ اقتصاد اکثراً گروههای کوچکی از دهقانان، کشاورزان و صنعتکاران (مثلاً آهنگران) با یکدیگر کار میکردند. اختراع ماشینآلات امکان تولید در مقیاس بزرگتر را فراهم ساخت و تعداد کارگران در کارخانهها افزایش یافت. این روزها با گسترش اقتصاد مبتنی بر خدمات نیازی به تمرکز کارگران در گروههای بزرگ احساس نمیشود.
شاید این موضوع بدی نباشد. کارگران کارخانههای بزرگ برای خطاب به روسای خود به جای «ما» از «آنها» استفاده میکردند و روسا نیز کارگران را افرادی متفاوت میدیدند و با آنها متفاوت برخورد میکردند. به همین دلیل اعتصابات فراوان بودند. شرکتهای نوین میتوانند الگویی از گروه کوچک کارکنان «هسته» و گروه بزرگتری از کارگران قراردادی داشته باشند. در نتیجه کارکنان بخش هسته اتحاد و هماهنگی بیشتری دارند اما با کارکنان بخش غیرهسته رفتار مناسبی صورت نمیگیرد. تیمهای کوچک هسته کارآمدی بالایی دارند. پرسش بزرگ آن است که این الگو از نظر اخلاقی چگونه برای افراد خارج از این تیمها توجیه میشود.