بمبهای جوان
جوانان تحصیلکرده و بیکار چه نقشی در اعتراضات سیاسی دارند؟
پروفسور نائل فرگوسن در نوشتههایش به بیکاری جوانان تحصیلکرده که امروزه در دنیا رو به افزایش گذاشته میپردازد و زمان حال را با دهه 60 میلادی مقایسه میکند؛ دههای که جوانان تحصیلکرده در کشورهای مختلف مانند بریتانیا و ایالاتمتحده به خیابانها میریختند و دست به اعتراض میزدند. دان تپسکات، نویسنده شناختهشده کانادایی در سال 2011 و یک هفته بعد از اعتراضات 26 مارس که جوانان نقش بسیار مهمی در آن داشتند، برای نشریه گاردین در مقالهای با عنوان «جوانان بیکار جوان: انقلابی در هوا؟» نوشته بود: «جوانان امروزه، همان ویژگیهایی را دارند که والدینشان در دهه 60 میلادی داشتند. در آمریکای شمالی، جوانان تحصیلکرده و بیکار در حال حاضر، از تعداد جوانان تحصیلکرده و بیکار دهه 60 بیشتر است. در آمریکای جنوبی وضعیت بیکاری جوانان تحصیلکرده و بیکار بسیار بد است. اکثر مردم در جهان امروز ما، زیر 30 سال سن دارند. جوانان دهه 60 میلادی، افراطگرایانی بودند که به خاطر رسیدن به آرزوهایشان و روی کار آوردن ایدئولوژیشان اعتراض میکردند. اعتراضات جوانان در دهه 60 میلادی اغلب در برابر جنگ بود، به خاطر ایدئولوژی بود، به خاطر تغییر فرهنگ بود و با هدف ایجاد یک نوع نظم جدید در دنیا انجام میشد (البته که عوامل دیگری نیز در آن تاثیر داشت). اما اعتراضات جوانان در دنیای امروز کاملاً متفاوت از اعتراضات والدینشان است. افراطگراییهای جوانان قرن جدید خیلی با افراطگراییهای جوانان دهه 60 میلادی فرق میکند. در دنیای امروز، افراطگراییهای جوانان نهتنها ریشه در بیکاری گسترده آنها دارد، بلکه ریشه در از بین رفتن امیدهای فردیشان، رفتار نادرست دولت با آنها و بیعدالتی نیز دارد. امروز، در سراسر دنیا جوانان تحصیلکرده زیادی وجود دارند که هم بیکارند، هم با آنها درست برخورد نمیشود، هم نسبت به آنها بیعدالتی میشود و هم امیدهایشان از بین رفته است.» این جوانان تاکنون در گوشه گوشه دنیا سروصداهایی کردهاند؛ اما هنوز انبار باروت بیکاری، ناامیدی و خشم آنها منفجر نشده است.