علت افزایش ابتلای ایرانیها به بیماریهای عضلانی و اسکلتی چیست؟
عدم آگاهی از الگوی صحیح
آنچه امروز به عنوان یکی از حلقههای مفقوده حوزه بهداشت و درمان کشور ما خسارتهای قابل توجهی به همراه داشته، کمتوجهی به توانبخشی و فیزیوتراپی از دو جنبه آن است.
آنچه امروز به عنوان یکی از حلقههای مفقوده حوزه بهداشت و درمان کشور ما خسارتهای قابل توجهی به همراه داشته، کمتوجهی به توانبخشی و فیزیوتراپی از دو جنبه آن است. اول، قرار گرفتن فیزیوتراپیست به عنوان بخش ابتدایی پیشگیری و درمان است. در سالهای اخیر در جوامع در حال توسعه یکی از شایعترین بیماریهای مربوط به سیستم عضلانی و اسکلتی است که اغلب مردم ما از سنین زیر 40سالگی به آن دچار میشوند. افزایش این بیماریها مانند کمردرد، پادرد، آسیب دیسک کمر و گردن، ساییدگی مفاصل و آسیبهای مختلفی که اغلب به دلیل رفتارهای غلط در زندگی روزمره و محیط کار، ناشی میشود میتواند تنها یک علت داشته باشد و آن عدم آگاهی از الگوی صحیح در رفتارهای روزانه ماست.
رفتارهای سادهای همچون نشستن صحیح و ایستادن صحیح و مواردی که اغلب با کمی آموزش میتوان از عوارض بسیاری پیشگیری کرد. توجه به رشته فیزیوتراپی که امروزه در جهان پزشکی حرفه شده است و با وجود تصویب آن در شورای گسترش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در 10 سال گذشته تاکنون فقط 10 نفر از چند هزار فیزیوتراپیست را در کشور توانستهاند از سد خودساخته وزارت بهداشت عبور دهند که این خود ناشی از نگاه اولویت نداشتن حوزه بهداشت و درمان کشور به همه ابعاد حوزه سلامت و رسیدن به استانداردهای جهانی در ارتقای همه سطوح است. پزشکی در ایران را اگر 100 قسمت کنیم تنها به کمتر از 20 درصد آن توجه میشود. اگر سهم بهداشت و پیشگیری را 50 درصد قرار دهیم تنها نقش وزارت بهداشت و درمان کشور، انجام اقدامات معمول است که سالهای سال به بخشی از مردم ارائه میشود که البته بسیار مهم و حیاتی است که نبود آن موجب شیوع بیماریهای واگیردار میشود.
اما حلقه مفقوده بهداشت شامل اصلاح الگوی زندگی یا همان بخش بیماریهای غیرواگیردار است که از تغذیه سالم و تربیت فرزندان در رعایت نکات بهداشتی، بهداشت دهان و دندان، بهداشت ستون فقرات و بهداشت روان و مصرف دخانیات تا نحوه مطالعه کردن و صدها مورد دیگری که وقتی بنده به عنوان فیزیوتراپیست با دانشآموز، معلم، خانهدار، شاغل، ورزشکار و حتی سایر همکاران جامعه پزشکی برخورد میکنم اولین چیزی که برجسته به نظر میرسد عدم آگاهی از حوزه تخصصی فیزیوتراپی است و عدمآگاهی از الگوی زندگی صحیح برای داشتن بدنی سالم در طول زندگی افراد را نشان میدهد. دومین جنبه رشد جایگاه فیزیوتراپی از دیدگاه جامعه پزشکی کشور و توجه بیشتر حوزههای حمایتی همچون بیمهها و سایر نهادهای حمایتی در اولویت تاثیرگذاری این رشته در درمان بیماران است؛ جایگاهی که اگر محقق شود فیزیوتراپی را همچون اکثر کشورهای توسعهیافته جهان به 10 رشته برتر خواهد رساند.
البته باید متذکر شد که این کمتوجهی با شدت کمتری شامل رشتههای گروه پزشکی غیر از بخشی از پزشکان متخصص به ویژه رشتههای جراحی نیز میشود. حتی این کمتوجهی به نوعی موجب خودکمبینی یا کوچکانگاری در میان برخی از همکاران شده است و همین مسائل موجب میشود فیزیوتراپیست را از یک درمانگر با قدرت علمی لازم برای تشخیص و درمان با تکیه بر دانش روز دنیا و استفاده از دستان شفابخش و بهرهگیری از تجهیزات فیزیوتراپی و تجویز عالمانه ورزش و در نتیجه اثربخشی حداکثری تبدیل به یک اپراتور دستگاه کند. این نوعی تمرکزگرایی شدید در جامعه پزشکی کشور را باعث شده است که برای عبور از این مشکل راهی جز تغییر نگرش و عملکرد جدی در این جامعه باقی نمانده است.
حال چه باید کرد؟
نگارنده در 10 سال گذشته یکی از اولویتهای کاری خود را توجه به آموزش و روشهای اصلاح الگوی زندگی در حوزه توانبخشی و ورزش قرار دادهام. در این سالها به صورت مستمر در سراهای محله شهرداری تهران و مساجد به برگزاری کلاسهای آموزشی رایگان برای مردم همت گماشتهام که قطعاً اثربخشی خوبی داشته است.
اما همه این تلاشها کامل نیست و نقش پایداری نخواهد داشت چراکه اغلب مطالب فرار است و مخاطبان بالای50 سال دارند که هم آموزشپذیری پایینتر است و هم بخشهای مربوطه در بدن آنها، دچار آسیبهایی شده است. البته برای کنترل بیماریها و پیشگیری از گسترش عوارض میتوان کمکهای بسیاری به این قشر از مخاطب داشت که اولی کاهش گروه سنی اینگونه آموزشها و رساندن آن به مدارس ابتدایی است که طی دو سال اخیر با کمک مسوولان سلامتسراهای محلات و مدارس ابتدایی و دبیرستان توجه بیشتری به اختلالات ستون فقرات و پیشگیری از بیماریهایی نظیر اسکولیوز و کیفور داشتهایم که به لطف خداوند و کمک دوستان به صورت خودجوش در یکی از بیمارستانهای تهران همکاریهای خوبی آغاز شده است.
در مرحله اول معاینه و غربالگری آموزش بهصورت رایگان در مدرسه و سر کلاس با حضور معلم آغاز میشود که در صورت وجود مشکل در فاز دوم معاینه رایگان به وسیله فوق تخصص ستون فقرات در بیمارستان انجام میشود. سپس تغییر در نوع نگاه درمانمحور با نوع سیاستگذاریهای وزارت بهداشت از مرحله آموزش دانشجویان گروههای مختلف پزشکی و به ویژه دانشجویان فیزیوتراپی که صرفاً درمان محور آموزش میبینند.
ضرورت گسترش خدمات فیزیوتراپی
ارتباطگیری حوزههای تاثیرگذار اجتماعی مانند رسانهها، مدارس و آموزش و پرورش، مساجد با جامعه پزشکی و مراکز آموزش پزشکی میتواند اثرگذاری فعالیتهای پیشگیرانه را در سطح جامعه نهادینه کند و قطعاً در برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت میتواند بر کاهش چشمگیر هزینههای درمان بر جامعه و منابع مالی درمان کشور تاثیر زیادی داشته باشد و از این مهمتر در حفظ سلامت جامعه و افزایش طول عمر که از اصلیترین شاخصهای سلامت برای هر کشور محسوب میشود، نقشآفرین شود. به هر حال باید با گسترش خدماتی که فیزیوتراپی میتواند به جامعه ارائه دهد، زندگی بهتری را برای مردم فراهم کرد و مانع ابتلای آنان به مشکلات جسمی و حرکتی شد. اگر خدمات بیمه متناسب با نیازهای جامعه و کیفیت خدمات فیزیوتراپهای کشور ارائه شود، مشکل هزینهها نیز برطرف خواهد شد.
بیمهها به صورت سلیقهای با مراکزی قرارداد منعقد کرده و از قرارداد با دیگر مراکز خودداری میکنند و اینها در ارائه خدمات به مراجعهکنندگان، اختلال ایجاد میکند. در حال حاضر بیش از چهار هزار فیزیوتراپ در کشور ما فعال هستند که از میزان استاندارد آن کمتر است. در زمینه ایجاد مراکز نیز هنوز با کمبودهایی مواجهیم. بنابراین مساله عمده، نبود توازن در توزیع این خدمات است، زیرا در شهرهای کوچکتر اعمالنظرها در ایجاد مراکز بیشتر است، از اینرو کارشناسان این حوزه ترجیح میدهند در کلانشهرها فعالیت کنند.
این بر هم خوردن تناسب در کنار کافی نبودن خدمات ارائهشده، حتماً باعث تشدید اختلالات عضلانی خواهد شد و از جنبه اقتصادی نیز به تدریج، هزینههای بالایی را به بخش بهداشت و درمان و بیمهها تحمیل خواهد کرد. لازم است سیاستگذاران سلامت کشور جهت تکمیل طرح تحول سلامت و کاهش حداقل 30 درصد هزینههای اضافی درمانهای دیگر و توجه بیشتر به جامعه فیزیوتراپی و تمرکز بر توانبخشی بیماران با هدف رسیدن به درمانهای غیرجراحی و عوارض ناشی از آن، بر تغییرات و تعریفهای جدیدتر از نوع ارجاع بیماران به مراکز پزشکی تمرکز بیشتری کنند.