جهان فقیر
گزارش مدیریت ثروت سال 2023 از چه چیزی خبر میدهد؟
اقتصاد کلان سال گذشته تلفات بزرگی داشت. اقتصاد جهان، رکود، بحران هزینههای زندگی، افزایش نرخ بهره و تورم، ورشکستگی بانکها و تشدید نگرانیهای ژئوپولیتیک را تجربه کرد. صنعت مدیریت ثروت (VM) هم پیرو آن، خروج بزرگ سرمایه، افزایش سپردههای نقدی سرگردان، افت وامدهی و نابودی انعطافپذیری مخارج مصرفی را شاهد بود و البته همچنان زیر فشار است. مسیر این صنعت، با هزینههای بالای عملیاتی، کاهش سود سرمایهای و برای تقویت ارزش مالی، رشد بهرهوری و گشایش جریانهای ارزشی جدید، اینک تغییرات زیادی را تجربه میکند و رشد مالی در آن، نیازمند رهبران روندساز، استفاده خردمندانه از نوآوری و هوش مصنوعی و چگونگی کاربرد فناوری در برابر بادهای مخالف اقتصادی است. وضعیتی که بسیاری از شرکتهای پیشرو را به فکر ارزیابی قابلیتها، افزایش نیروی کار ماهر و کشف مشتریان جدید انداخته و باعث شده است بر موانع ناشی از عدم بلوغ دیجیتالی در زنجیره ارزش غلبه کنند. کمااینکه امسال، مشاوران سرمایهگذاری، برنامهریزان مالی و مدیران سبد سهام، در گفتمان و اجماعی جهانی، تصمیم گرفتهاند بر مولفهای جدید متمرکز شوند و توانمندسازی مدیران/مشاوران مالی (RMs) را برای تعامل بهتر با مشتریان و گسترش الگوهای نوین کسبوکار، در اولویت قرار دهند. در واقع، همانگونه که مشتریان به دور از ادغام داراییها، به طور فزایندهای مایلاند پورتفوی خود را در چندین سطح توزیع کنند، سرمایهگذاران و مدیران ثروت، قصد دارند با یک نقشه راه مبتنی بر فناوری، به شناخت بهتر از مشتری، بهبود فرآیندهای ارزیابی ریسک و آمادگی در برابر تهدیدها برسند. راهبردی که انیربان بوز، مدیرعامل گروه تحقیقاتی فناورمحور «Capgemini» آن را «رهبری تغییر، هنر توانمندسازی مدیران مالی و خدمت به ثروتمندان» در سال «جنایات اقتصادی» میداند و تاکید دارد، نتایج گزارش ثروت شرکت او از داراییهای نقدی بازارهای سرمایهای در سال 2023، این تعبیر را توسعه میدهد.
یک میلیوندلاریها
مجموعه گزارشهای جهانی مدیریت ثروت تیم انیربان بوز، تایید میکند، اکوسیستم مالی و صنعتی در سراسر جهان سالهاست شرایط سختی را میگذراند و توپ کریستالی مدیریت ثروت و دارایی -که میتوان برای درک بهتر آن را «مدیریت زندگی مالی با مشاوران» نامید- نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تَرکهای بزرگی برداشته است. در واقع، یافتههای شرکت مشاوره فناوری کاپژمینای فرانسه حاکی از آن است که مجموع ثروت و البته تعداد افرادی که داراییهای نقدیشان بین یک تا پنج میلیون دلار است -و در بازارهای مالی و دارایی به آنها «HNWI» گفته میشود- به ترتیب 6 /3 و 3/3 درصد نسبت به سال قبل کاهش یافته است؛ حتی آمریکای شمالی که همچنان هم رهبر ثروت دنیاست، شدیدترین کاهش را تجربه کرده و باعث شده است تا نهتنها در سال گذشته، دارایی جامعه سرمایهگذار، 4 /7 درصد افت داشته باشد، بلکه اهداف اساسی بیش از 67 درصد سرمایهگذاران دنیا همچنان تدافعی باقی بماند؛ رخدادی که به تغییر در تخصیص داراییهای پورتفوی و سرمایهگذاریهای بزرگ در برنامهها و چارچوبهای محیطی، اجتماعی و حکمرانی یعنی «ESG» منجر شده است؛ هرچند که تجزیهوتحلیل دادههای سرمایهگذاری زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی، این ادعای کاپژمینای را تایید نمیکند؛ چرا که دیگر یافتهها نشان میدهد صرفاً 18 درصد افراد مرفهی که داراییهای قابل سرمایهگذاریشان 250 هزار تا یک میلیون دلار است و نزدیک به 27 تریلیون دلار ثروت دارند از «ESG»ها راضیاند. علاوه بر آن چون جمعیت جامعه سرمایهگذار و مدیران ثروت، به 7 /21 میلیون نفر رسیده است، با کاهش مدتزمان سرمایهگذاریها و شکست چندین شاخص سهام جهانی به ویژه سهام فناوری، شرکتهای مدیریت ثروت فعلاً ترجیح میدهند ضررهایشان را جبران کرده یا با حضور در برخی از بازارهای نوظهور، تاثیر افت و رکود اقتصادی بر سرمایههایشان را کنترل کنند. به ویژه آنکه افت بازار سهام در آمریکا، اروپا، بریتانیا و فرانسه، در سال گذشته به شدت چشمگیر بوده است؛ به گونهای که سال قبل، در ایالاتمتحده، شاخص اساندپی۵۰۰، تقریباً 20درصد کاهش یافت. شاخص نزدک کامپوزیت، 33 درصد سقوط کرد. در فرانسه شاخص کَک ۴۰، افت 5 /9درصدی را از سر گذراند. شاخص فوتسی ۲۵۰ لندن، 5 /19 درصد سقوط کرد و شاخص «MSCI All Country World» که نماینده عملکرد سهام با سرمایه بزرگ و متوسط در 23 بازار توسعهیافته و 24 بازار نوظهور است، نزدیک به 20 درصد کاهش یافت و 18 تریلیون دلار ارزش خود را از دست داد، تا دارایی مدیران ثروت و سرمایهگذاران، 6 /3 درصد کاهش یابد و به گفته ملانی آیمر، رئیس جهانی تجربه مشتری بانک بارکلیز، زیان غولهای بزرگ فناوری بیشتر شود. بنا بر استدلال آیمر، تا دسامبر سال گذشته، قیمت سهام آمازون، اربیانبی، نتفلیکس، پِیپَل، تسلا، زوم، متا و شرکت خودروهای خودران ریویان، 83 درصد کاهش داشته که مبین زیان چهار تریلیوندلاری بازار بیگتک است و با ترکیب بازدهی منفی 5 /8درصدی شاخص اساندپی/تیاساکس در بخشهای چرخهایتر مانند انرژی، کالاهای مصرفی و مواد اولیه، نه فقط نگرانیها عمیقتر شدهاند که دلتای 9 /4درصدی بین رشد مرفهان آمریکای شمالی، آسیا-پاسیفیک و تفاوت در ثروت مالی ثروتمندان دیگر کشورها، خبر از ملموستر شدن «پارادوکس ایسترلین» و شکست مقایسه اجتماعی-اقتصادی به ویژه در ثروتمندان 50ساله میدهد. شکستی که شکاف نابرابری ثروت و دارایی را به بیزاری مالی فردی-اجتماعی و محرومیت ذهنی میکشاند و تبعات خاص خود را دارد.
50سالههای شکستخورده
بوچی سان، پژوهشگر پسادکترای اقتصاد نابرابری دانشگاه پکن، در مطالعه «انکار نابرابری دائمی، انباشت ثروت طولانی، شکست و بیزاری اجتماعی»، استدلال میکند که سرمایهگذاران، مدیران ثروت و سهامداران بزرگ بازارهای مالی میتوانند طبق «پارادوکس توسعهیافته ایسترلین»، با رکود، افت یا سقوط داراییهای خود در یک مقایسه اجتماعی عمودی (مقایسه با ثروت افراد دیگر)، دچار شوکهای ناگهانی اقتصادی شوند، با آسترولوژیهای مالی و اثر تونل، درک فرصت همگامسازی با دیگر ثروتمندان را از دست بدهند و ناخودآگاه روند بسیاری از بازارها و سرمایهگذاری در آنها را دچار تغییرهای اجباری کنند؛ به ویژه اگر مدیران ثروت و دارایی در سن 50 سال باشند؛ چرا که 50سالگی نقطه شکستِ مقایسه اقتصادی-اجتماعی است. در واقع، قبل از اینکه HNWIها به 50 سال برسند، با نابرابری کاهش ثروت، عملاً غرورآفرینی و رضایت را کمتر حس میکنند، اما با عبور از 50سالگی حتی اگر یک روز از آن گذشته باشد به خاطر شرطیشدن سن و ذهن در تحقق برنامههای مالی و پولی، از غرورآفرینی و شادی دورتر میشوند، بر ناتوانی افزایش سن که کاهش دارایی و نابرابری ثروت تصاعدی را به همراه دارد، متمرکز میشوند و چون از هر دو سوی نقطه شکست، چرخه زندگی نقشهای متفاوتی را در رابطه بین نابرابری ثروت و پیشرفت اقتصادی-اجتماعی ایفا میکند، بیزاری آنها از نابرابری شدت مییابد و حتی بر خلاف بیزاری موقت، با بیزاری دائمی نابرابری، آنها، دست از سرمایهگذاری در بازارهای مالی میکشند و به دلیل ناتوانی در تحمل شکاف میان خود و دیگر ثروتمندان، شاهد شکسته شدن آستانه مقاومت مالیشان خواهند بود. اتفاقی که بسیاری از شاخصهای مالی و ارزش ثروت سرمایهگذاری را دگرگون میکند و بسیاری از بازارها را به سقوط میکشاند. برای مثال، بازنمودهای نظرسنجی بینش ثروتمندان جهانی کاپژمینای از سه هزار و 203 ثروتمند در 11 بازار سرمایه نشان از کاهش دورقمی بازارهای سهام به ویژه در آسیا-پاسیفیک در پی بیزاری دائمی نابرابری دارد. بر مبنای این نظرسنجی و همچنین بررسیهای «مدیران صندوق آسیا»، شاخص اماسسیآی آسیا-پاسیفیک، که شرکتهای آسیایی را در میان اقتصادهای توسعهیافته و نوظهور دنبال میکند، نزدیک به 19 درصد کاهش داشته است؛ یا در هنگکنگ، شاخص هانگسنگ، 15 درصد افت کرده و طبق برآوردهای موسسه اقتصاد بینالملل پترسون، با سقوط شدید در بازار املاک چین، همراه با سرکوب شدید تنظیمکنندگان، قرنطینههای پاندمی و بیاعتمادی مصرفکننده، رشد کلی اقتصاد چین به صورت مقطعی متوقف شده است؛ و از سویی، مطابق با برآوردهای بلومبرگ، افت 12درصدی شاخص استاکس اروپا ۶۰۰، میزان استرس تجاری منطقه یورو را به خوبی آشکار کرده است. استرسی که در برخی از کشورها کمتر یا حتی بیشتر هم بوده و مبین یک انقباض هفتماهه متوالی است؛ موضوعی که خاویر گارسیا گومز، معاون جدید بانکداری خصوصی سانتاندر در اسپانیا، آن را با توجه به رشد تورم غیرقابل کنترل (مهمترین عامل بازدارنده توسعه)، به عنوان یک موفقیت یا اتفاق خوشایند تلقی نمیکند ولی جیپیمورگان چیس، نگاه خوشبینانهای به آن دارد.
پورتفوی پولدارها
شرکت خدمات مالی و بانکداری جیپی مورگان چیس، در پژوهش «چشمانداز آمریکای لاتین در سال 2023: رو به سقوط، نه اخراجی» مدعی است، بر خلاف آنکه سرمایه میلیونرهای جهان در سال 2022 منقبض شدهاند، اما دارایی و نقدینگی مدیران ثروت و دارایی در خاورمیانه، آفریقا و آمریکای لاتین، رشد کرده و در خاورمیانه به خاطر رشد درآمدهای نفت و گاز حتی افزایش 8 /2درصدی ثروت را برای سرمایهگذاران به همراه داشته است. روند مطلوبی که دانیل لدرمن، اقتصاددان ارشد گروه تحقیقاتی اقتصاد توسعه بانک جهانی با استناد به تحلیل خدمات مالی از سه هزار سرمایهگذار با داراییهای نقدی بالا و با تاکید بر اینکه ترکیب تخصیص داراییهای پورتفولیو تغییر کرده است، دربارهاش میگوید: تا ژانویه 2023، سهم سهام در ترکیب پورتفوی، سال به سال نزدیک به شش درصد کاهش داشته، به 23 درصد رسیده و تمرکز رشد، از طریق سهام فناوری، به سهام ارزشی منتقل شده است. از سویی در همین بازه زمانی، تخصیص درآمد ثابت به 15 درصد رسیده است. شاخص کل اوراق قرضه که درجه سرمایهگذاری ایالاتمتحده را نشان میدهد، بیش از 13 درصد افت کرده است و علاوه بر آن، سهم سرمایهگذاریهای جایگزین در ترکیب پورتفوی سال گذشته ثابت مانده است که نشان میدهد عدم قطعیت حاکم و نوسانات بازار، شرکتهای مدیریت ثروت را بر آن داشته تا انعطافپذیری ترکیبی از پورتفولیو را برای مشتریان با ارزش خالص در اولویت قرار دهند، ارزش بلندمدت را نسبت به بازده سریع تقویت کرده و محافظهکارانهتر رفتار کنند که به قطع در بلندمدت نتایج خوبی نمیتواند به همراه داشته باشد. به ویژه آنکه، تنها یکسوم از مجریان مدیریت ثروت در 95 مورد بررسی از 14 بازار اعلام کردهاند سال آینده ممکن است محصولات سرمایهگذاری جایگزین بیشتری مانند کالاها، سهام خصوصی، سهام ارز خارجی، صندوقهای تامینی، محصولات ساختاریافته و داراییهای دیجیتال را به پورتفویها اضافه کنند؛ و این در حالی است که میزان ریسک راهبری زیستمحیطی، اجتماعی و ابرشرکتی برای رشد شرکتهای مدیریت ثروت و مشارکت سرمایهگذارانی با نقدینگی بالا، به شدت اهمیت دارد.
گرینشویی مدرن
اجماع نظر پژوهشگران دانشگاه تاسمانیا استرالیا و بنیاد الن مکآرتور بر این است که تخصیص سرمایه برای رشد بلندمدت با مدیریت ریسک موثر در برابر تهدیدات اقلیمی و پایداری است که میتواند به ایجاد یک پورتفولیوی انعطافپذیر و دستیابی به بازده بهتر و ریسک کمتر کمک کند و به همین دلیل 78 درصد تنظیمکنندهها، موسسات مالی، سرمایهگذاران و سهامداران در سرتاسر جهان از ابتدای سال 2023 به دنبال اندازهگیری عملکرد بودهاند تا از اعتبار داراییهای مرتبط با راهبردهای محیطی، اجتماعی و حاکمیتی مطمئن شوند. کمااینکه، گزارش بلومبرگ نشان میدهد داراییهای تحت مدیریت ممکن است از 35 تریلیون دلار در سال 2020 به 50 تریلیون دلار تا سال 2025 برسد و این تایید بیشتری است بر اینکه، شرکتهای مدیریت ثروت باید برای رسیدگی به جریان ورودی بالای سرمایه که به دادههای معتبر در مورد پارامترهای ESG نیاز دارد، با الزامات استاندارد همگام شوند و به این قرابت فکری برسند که ناتوانی در جمعآوری، تجزیه، تحلیل و گزارش اطلاعات میتواند باعث افزایش ارزشگذاری ناهمسو با بازار، ریسکهای مالی و گرینشویی شود. موضوعی که آندره بانتلی، سرپرست سرمایهگذاری، توزیع و مدیریت مشتری بانک «Vontobel»، آن را به هیچوجه قابل اغماض نمیداند و چارلز سایاک، رئیس بخش ثروت و توزیع فناوری«Amundi»، تاکید دارد چون جهش به سمت مرزهای جدید برای شرکتهای مدیریت ثروت قریبالوقوع است، تکامل روششناسی راهبریهای زیستمحیطی، اجتماعی و ابرشرکتی، در به حداقلرسانی شستوشوی سبز کمک میکند و بدان شتاب میدهد تا مدیریت ثروت، راهحلهای سرمایهگذاری را در تمامی طبقههای دارایی توسعه دهد، یک جریان اصلی برای دستیابی به بازده مورد انتظار بسازد و البته بلوغ دیجیتالی را سرعت بخشد. بلوغی که مانع از ضعف کارایی مشاوران و مدیران مالی، در ارائه خدمات مشاورهای به گروه ثروتمندان میشود و بهرهوری مدیران/مشاوران مالی را که دوسوم زمان خود را صرف فعالیتهای غیردرآمدزا و تنها یکسوم زمان خود را صرف تلاشهای قبل از فروش و تعامل با مشتری میکنند، افزایش میدهد. رخدادی که جان متیوز، رئیس بخش مدیریت ثروت خصوصی آمریکا، آن را توانمندسازی مدیران و مشاوران مالی، توسعه فناوری و استفاده از مدیریت ارتباط با مشتری مینامد و باور دارد بهرهوری پایین مدیران مالی به معنای واقعی بر توانایی شرکتهای مدیریت ثروت تاثیر میگذارد و اضافهبار اداری را کم میکند. موضوعی که در تجزیهوتحلیل خدمات مالی و دیجیتالی کاپژمینای تایید شده و نظرسنجی «شرکای فرونزیس» بر آن صحه میگذارد.
شکست ارتباطی
نظرسنجی «شرکای فرونزیس» اثبات میکند خدمات مشاورهای بر 56 درصد از سرمایهگذارانی که نقدینگی بالایی دارند، تاثیر میگذارد که این عدد در آمریکای شمالی 71درصد و در آسیا-پاسیفیک بیش از 65 درصد است. علاوه بر آن، بازخوردهای ثبتشده از خود مشاوران مالی نیز نشان میدهد50درصد مشاوران مالی عمیقاً باور دارند تجارب دیجیتالی ضعیف و تعاملات شکستخورده با مشتری بر میزان تمایل سرمایهگذاران اثر میگذارد، 25 درصد از آنها شرکتهای مدیریت ثروت را به دوستان، بستگان و همکارانشان توصیه میکنند و احتمال دارد 31 درصد سرمایهگذاران و برنامهریزان مالی یک سال بعد از آغاز همکاری، مشاوران مالی خود را تغییر داده و به شرکتهای مدیریت ثروت و مدیرانی روی آورند که بهرهوری بالایی دارند، از اجرای فناوریهای بنیادی یا ساخت لایههای توسعه و خلق ارزش نمیترسند و مهم آنکه به رویکردهای سهمرحلهای بلوغ دیجیتالی پایبند هستند. بدین معنا که دادهها، برنامههای کاربردی و منابع فناوری اطلاعات خود را به فضای ابری میبرند. 90 درصد مهاجرت ابری خود را در سریعتر زمان ممکن، تکمیل میکنند. فرصت استفاده از APIهای داخلی را از دست نمیدهند. به استعداد، ابزار و مهارت کافی برای ایجاد گردشهای کاری متقابل در محیطهای چندابری پایبند هستند. برای توسعه APIهای خارجی تلاش میکنند و مانند ابرشرکت چارلز شوآب از هوش مصنوعی که میتواند بر کل زنجیره ارزش مدیریت ثروت -از الگوسازی دادهها گرفته تا ایجاد پورتفولیو و شخصیسازی پیشنهادها- تاثیر بگذارد، کمک میگیرند. آنها حتی اجازه نمیدهند طرحهای تحول زنجیره ارزش ثروت در سیلوها گیر کنند و مسائل مربوط به چرخه عمر مشتری به خاطر اصطکاک در همه جنبههای مدیریت روابط مالی، فربه شوند. فراتر از آن، خود را از توانمندی تحلیلگران برای الگوسازی و ساختن پورتفولیو محروم نکرده و فراموش نمیکنند که بخش مرفه بازار با نزدیک به 27 تریلیون دلار دارایی و یک پایگاه جمعیتی بزرگ و در حال رشد، بر بخش قابل توجهی از هرم ثروت جهانی تسلط دارند و همانگونه که میشل فاینشتاین، استراتژیست مدیریت ثروت و دارایی جهانی در شرکت رایانش ابری «سِیْلزفورس» بارها در سخنرانیهایش گفته است، میتوانند در اکوسیستم مدیریت ثروت رشد کنند. همچنین یک فرصت 50 میلیارددلاری جدید را طی مدتی کوتاه در بازارها به وجود آورند. با یک سودآوری اثباتنشده در بازارها باعث تردید شوند و به افزایش تعداد مدیران و مشاوران مالی مستقل کمک کنند؛ یا به باور کریستین سیریانو، مدیرعامل EMEA، حتی زمانی که بازارها پرنوساناند، باعث شوند تا ثروتمندان از مشاوره ثروت، توصیههای سرمایهگذاری بهموقع و خدمات ارزش افزوده برای مدیریت ثروت بهره برند و به الگوهای جدیدی از کسبوکار و تعاملات سودآور برسند؛ و این یعنی، مشاوران و مدیران مالی برای دسترسی آسانتر و البته هموار کردن مسیر نیازمند طراحی الگوهای کسبوکار خدمات مالی رو به رشد هستند، این نیاز معمولاً هیچگاه از بین نمیرود و بر همین اساس باید دانایی و پاسخگویی موثر را بهتر بیاموزند. اما آیا واقعاً این مهمترین نیازِ مستلزم کسب آگاهی و دانش است؟
پولهای سفارشی
استوارت گرانت، رئیس بازار سرمایه شرکت نرمافزاری آلمانی مدیریت عملیات تجاری و روابط با مشتریان (SAP)، باور دارد شرکتهای مدیریت ثروت قبل از شروع به توسعه مشاوره و ارائه خدمات به گروههای ثروت، باید ابتدا معادلات پیچیده کاهش هزینههای عملیاتی را حل کنند و درعینحال تخصص و خدماتی را که بخش مرفه به دنبال آن است، به صورت پکیجی جامع و کامل ارائه دهند. همچنین آنها باید از پیشنهادهای کالایی به شخصیسازی انبوه تغییر جهت دهند، هرچند که سفارشیسازی و مشارکت رویکردی پرهزینه و سود حاشیهای آن کم است. مضاف بر آنکه، تجارب نشان میدهد شرکتهایی که بر اعضای جوانتر گروههای جدید ثروت متمرکز شدهاند، مزایای بیشتری کسب میکنند و نیاز دارند ترکیب مشتریان خود را بهبود بخشند، ارزش طول عمر مشتری را به حداکثر برسانند و البته با سه رویکرد متفاوت، شرکتهای مدیریت ثروت را ردیابی کنند تا بفهمند چگونه میتوانند به بهترین نحو به بازار جامعه مرفه جهانی خدمترسانی کنند؛ رویکردهایی که نمونههای زیادی از آنها به صورت عینی وجود دارد. برای مثال، نظرسنجی کاپژمینای پیرامون استفاده از ساختارهای مدیریت ثروت، نشان میدهد که از هر سه مدیر اجرایی گروههای ثروت در جهان، یک نفر ایجاد زیرساختهای موجود و ایجاد/استفاده از تیمهای داخلی ماهر و خدمت به ثروتمندان را به عنوان بهترین راهکار جذب فرصتهای جدید در نظر میگیرد و تقریباً 50درصد بانکهای جهانی و 29درصد از شرکتهای مدیریت ثروت خالص، این مدل را بهترین رویکرد میدانند. هرچند انتخاب این رویکرد نیاز به آن دارد که شرکتهای مدیریت ثروت، تحولات دیجیتالی را با هدف افزایش بهرهوری و کارایی مدیران مالی، توسعه ابزارهای دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی و سازماندهی تجارب آنلاین با مشتری سرعت ببخشند؛ برای پاسخگویی موثر به نیازهای سرمایهگذاران و برنامهریزان مرفه، مشتریان گروههای ثروت را با بهترین مدیران مالی جفتسازی کنند و از راهنمایی بانکها و کارگزارهای مالی مانند مریل لینچ برای کمک به مشتریان مرفه بهره ببرند تا هزینههای خدمات، دسترسی و مشارکت را بهینه کنند. مریل لینچ که متخصص مدیریت سرمایهگذاری و مدیریت ثروت بنک آو آمریکاست، در سه ماه چهارم سال 2022، به این نتیجه رسید که 43 درصدِ ثروتمندان میدانند سرمایهگذاریهای آنها با اهداف زندگیشان همخوانی ندارد. 22 درصد سرمایهگذارانی که نقدینگی بالایی دارند، نمیدانند چگونه مشاور مناسب پیدا کنند. 14 درصد آنها از تماس با مشاور میترسند و 10 درصدشان نمیتوانند کسی را بیابند که نیازهای منحصربهفردشان را درک کند؛ ازاینرو، مریل لینچ پلتفرم دیجیتالی «راهنمای انطباق مریل» را راهاندازی کرد، بیش از پنج هزار مدیر و کارگزار مالی را آموزش داد و دادههای مربوط به نگرش، رفتار و اهداف زندگی سرمایهگذاران را جمعآوری کرد تا مشتریان میلیونر خود را با مشاوران مالی هماهنگ کند و البته میلیونرهای دنیا را به این نتیجه برساند که پلتفرم مریل، میتواند در فاز نخست خود، 30 درصد مشتریان و مشاوران مالی را بر اساس ابعاد مختلف به هم متصل کند و میزان تعامل شخصیشده بالاتری را به وجود آورد. نتیجهای که مشابه آن را شرکتهای «FS» هم با الگوهای کسبوکاری نظیر «WaaS» به دست آوردند.
اقتصاد لرزان
«WaaS»، یک الگوی کسبوکار برای خدمات مالی رو به رشد است. این مدل کمک میکند تا شرکتهای سرمایهگذاری بانکی، مدیران ثروت، کارگزاریها، بانکها، موسسات مالیاتی و شرکتهای کارت اعتباری، از واسط برنامهنویسی کاربردی (API) برای جاسازی محصولات تنظیمشده در یک پلتفرم استفاده کنند. مدیریت کردن ثروت به عنوان یکی از سرویسهای خدماتی این مدل نیز شرکتها را قادر میکند قابلیتهای اصلی را در ماژولها بستهبندی کرده و آنها را با شرکای شخص ثالث، مانند بانکها، خردهفروشیها یا مشاوران مستقل هماهنگ کنند. به همین ترتیب، این مدل میتواند ارائه خدمات مدیریت ثروت مقرون بهصرفه را به مشتریان مرفه در زمان مناسب و از طریق کانالهای مناسب سادهسازی کند و به شرکتها اجازه دهد از دادههای بانکی مشتریان برای سفارشیسازی پیشنهادها استفاده کنند. در حقیقت، با این مدل میتوان مدیریت پورتفولیو، امتیازدهی ریسک و سلامت مالی را با استفاده از بانکهای خردهفروشی به عنوان واسطه گسترش داد. کارکردی که مورد قبول 71 درصد بانکهای خردهفروشی برای خدمات مدیریت ثروت است و شرکتهای مدیریت ثروت خالص مایلاند از آن به عنوان یک استراتژی مناسب برای دسترسی به ثروتمندان در کنار سرویسهای مشاوره امنیتی و حفاظت دادهای و همچنین خدمات مالی مدولار که برای مصرفکنندگان، به معنای انتخاب بیشتر، شفافیت و جابهجایی یکپارچه میان چندین ارائهدهنده است، بهره ببرند. مضاف بر آنکه، با مدولارتر شدن خدمات مالی، بانکهای خردهفروشی، مشاوران سرمایهگذاری ثبتشده و شرکتهای بزرگ حوالهای میتوانند واسطههایی شوند برای کمک به سازمانهای بزرگ تا قشر مرفه را جذب کرده و به آنها خدمات ارائه دهند. کاری که گلدمن ساکس با آن توانست پیشرفت کند. گلدمن ساکس با مشاوران مستقل، افراد مرفه را برای ارائه خدمات به آنها هدف قرار داد، راهحلهای مشاور پلتفرم حضانت را برای تشویق مشاوران مستقل ثروت و شرکت تخصصی حواله پول RIA از شرکتهای تابعه یورونت برای گنجاندن پیشنهادهای شرکتهای مدیریت ثروت در یک محیط تعبیهشده، توسعه بخشید و هنگامی که گروه مشاوران متحد (UAG) به عنوان یک شرکت حواله پول مستقل در سه ماه اول 2023 راهاندازی شد، پلتفرم مشاوران سرمایهگذاری ثبتشده مستقل را انتخاب کرد تا با مجموعهای از راهحلهای مدیریت ثروت، دسترسی به قابلیتهای پشتیبان، افزونههای درخواستی و راهحلهایی که سرمایهگذاریهای جایگزین، وامدهی و موارد دیگر را پوشش میدهند، دسترسی بهتر و قدرتمندتری به محصولات-راهحلهای برتر برای مشتریان خود داشته باشد و ثروت به عنوان یک سرویس از «WaaS» مسیری را از طریق کانالهای شخص ثالث به افراد مرفه ارائه دهد. تلاشی که مورگان استنلی با خرید «ئی-ترید»، UBS با راهاندازی پلتفرم مدیریت ثروت دیجیتال شنژن چین و شرکت سرمایهگذاری وانتوبل با ایجاد پلتفرم دیجیتال مدیریت ثروت «وُلت» انجام دادند تا گروه ثروتمندان جهان به طیف کاملی از محصولات و خدمات دسترسی داشته باشند و به آینده مدیریت ثروت امروز، ساختار دهند؛ نیازی که کاپژمینای آن را ضروری میداند و حتی به آن نام «مدیریت ثروت در عصر دلهرهآور اقتصاد لرزان» را داده است.
میلیونرهای بیپول
موسسه پژوهشی کاپژمینای در نتیجهگیری تجزیهوتحلیلهای خود، تاکید دارد، شرکتهای مدیریت ثروت در آیندهای قابل پیشبینی با رشد اقتصادی کند، بازدهی کم و چشمانداز رقابتی بیثبات مواجه خواهند شد و صرفنظر از اینکه یک شرکت، کدام مسیر، رویکرد یا مدل استراتژیک را انتخاب میکند، حفظ رشد پایدار مستلزم مدیریت هزینه، ساخت استخرهای سرمایهای و تنظیم مجدد ترکیب مشتریان قدیمی و جدید با افزودن بخشهای دیجیتال مدیریت ثروت خواهد بود. از سویی با پیشرفت فناوری، شرکتها میتوانند هزینه خدمات را به میزان قابل توجهی کاهش داده و شخصیسازی را از عرضههای مدولار کالایی به محصولات متناسب با آرزوهای گروههای ثروت در جهان گسترش دهند تا ایجاد یک پایگاه مشتریمدار وفادار با طول عمر بالا، پیشرفت مستلزم تعهد مستمر و سرمایهگذاری در فناوریها و منابع نوظهور نتیجه دهد و آینده مدیریت ثروت را بسازد. آیندهای که با وجود چالشهای اقتصادی، نگرانیهای خاص خود را هم خواهد داشت. کمااینکه، شاخصهای اقتصادی سال 2023 پیشبینی میکنند چالشهای سرمایهگذاری در ماههای آینده به شدت افزایش مییابد، با ادامه مهار تورم از سوی بانکهای مرکزی، نرخ بهره همچنان بالا میرود و درعینحال، بازارهای جهانی مملو از سهمهای نامطمئن، سودهای متزلزل شرکتی و املاک و مستغلات ناپایدار، کسب بازده سرمایهگذاری برتر را برای شرکتهای مدیریت ثروت دشوار میکنند. در نتیجه، انتظارات سرمایهگذاران و برنامهریزان مالی پولدار در طول سال 2023 احتمالاً سختتر، پیچیدهتر و متنوعتر خواهد شد و بدینسان، خدمات ارزش افزوده برای حفظ وفاداری مشتری اهمیت بیشتری خواهند یافت و با رشد کند داراییهای تحت مدیریت و افزایش رقابت در صنعت، حاشیه سود قویاً زیر فشار قرار خواهد گرفت و نیازمند ابتکارات عملی راهگشا میشود. ابتکاراتی که سه نوع آن را کاپژمینای به شرکتهای مدیریت ثروت توصیه میکند تا بتوانند کسبوکار فعلی خود را حفظ کرده و جریانهای درآمدی جدید را در ماههای چالشبرانگیز آتی ایجاد کنند. این ابتکارات عبارتاند از:
1- ایجاد انعطافپذیری برای افزایش ارزش طول عمر مشتری که با تمرکز بر سرمایهگذاریهای جایگزین (صندوقهای تامینی، سهام خصوصی و محصولات ساختاریافته) و با هدف همسویی با منافع سرمایهگذاران و برنامهریزان پردرآمد تدوین چارچوبهای قوی رتبهبندی ESG برای حمایت از تعامل مشاوران/مدیران مالی با مشتریان و سرمایهگذاری و اجتناب از چالشهای شستوشوی سبز امکانپذیر است. 2- توانمندسازی مدیران مالی برای رشد سودآور از طریق اولویتدهی به برتری عملیاتی تحولات دیجیتال و توجه به اینکه بلوغ دیجیتالی زنجیره ارزش با پذیرش فناوریهای ابری و نوظهور تقویت خواهد شد و برای به حداکثر رساندن بهرهوری مشاوران/مدیران مالی و امکان تمرکز بیشتر بر فعالیتهای درآمدزا، اعمال تغییراتی مانند کاربردی کردن رایانههای رومیزی دیجیتال یک نیاز بدیهی است. 3- باز کردن قفل رشد با ایجاد یک پلتفرم اختصاصی، با این توضیح که شرکتهای مدیریت ثروت و رو به رشد، همواره در پی ساخت یا داشتن یک پلتفرم اختصاصی برای خدمترسانی بهتر به بخش مرفه جهان هستند و این در حالی است که سازمانها میتوانند پلتفرمهایی را بسازند، شریک شوند یا به دست آورند که یک بانک، گروه یا شرکت در قالب یک پکیج و با تجمیع خدمات ثروت، بانکداری، پیشنهادهای ارزش افزوده، ابزارهای بهبود تعامل با مشتری و راهحلهای مدولار در اختیار دارد، برای آن هزینه کرده است و البته طبق نظرسنجیها، حمایت 47 درصد از شرکتهای مدیریت ثروت خالص را هم دارد. مثلاً اکنون «وُلت از شرکت خدمات مالی وانتوبل» یک برنامه سرمایهگذاری موفق است که خدمات بانکداری خصوصی را به صورت مشاوره شخصی ارائه میدهد. در نتیجه، مشتریان ثروتمند میتوانند به سطح و بخشی از خدمات سرمایهگذاری دیجیتالی دسترسی داشته باشند که برنامه تلفن همراه مشاوره سرمایهگذاری شخصی، انتخاب نمونه کار از پیش بررسیشده و دسترسی به مزایای انحصاری و سرمایهگذاریهای جایگزین را ارائه میدهد و دارای گواهینامه ESG و کاملاً پایدار است. از اینرو، شرکتهای مدیریت ثروت برای توسعه دارایی و حضور در بازارهای مالی موفق فقط کافی است از میان رویکردها و پلتفرمهای مختلف یکی را انتخاب کنند تا به طور موثر به پیشنهادهای ارزشی نوآورانه و محصولات شخصیسازیشده دسترسی داشته باشند و به واقع، نگذارند جهانِ فقیرِ دچار پارادوکس ایسترلین تلفات بیشتری بدهد.