هیاهوی گازی
آیا میدان آرش ارزش مناقشه را دارد؟
در سال 1967 میلادی (1346 شمسی) شرکت ژاپنی AOC در آبهای شمالی خلیجفارس میدان نفت و گازی را کشف کرد که در آن 20 هزار میلیارد فوتمکعب گاز و بیش از 300 میلیون بشکه نفت ذخیره شده بود. میدانی که ایرانیها آن را آرش نامیده و از نظر کویت و عربستان امتداد میدان الدوراست که از سال 1975 در حال بهرهبرداری است. از آنجا که حدود 40 درصد از محدوده میدان گازی آرش در آبهای ایران قرار دارد، ایران برای تعیین میزان گاز ذخیرهشده در این میدان یک حلقه چاه اکتشافی در منطقه حفاری کرد. در سال ۲۰۰۱ پس از آنکه ایران عملیات اکتشاف در میدان آرش را آغاز کرد کویت بلافاصله ایران را به شکایت در مجامع بینالمللی تهدید کرد. پس از سفر امیر کویت به تهران در دوره محمد خاتمی، ایران فعالیتهای اکتشافی را متوقف و از سکوی ساختهشده برای این میدان در میدانهای دیگر استفاده کرد. از آن زمان به بعد کویت با استناد به نتایج لرزهنگاری شرکت شل برای این کشور، اقدام به تعریف خط مرزی جدید کرده که براساس این مرز، کل ساختمان میدان آرش در بخش عربی میدان قرار میگیرد، مرزی که هیچگاه موردقبول ایران نبوده است.
در روزهای اخیر تب اختلافات دوباره بالا گرفته و پس از اعلام آمادگی ایران برای آغاز اکتشاف در میدان غنی از گاز آرش، کویت و عربستان بار دیگر مدعی شدهاند ایران حقی در این میدان ندارد. وزارت خارجه کویت در بیانیهای اعلام کرد «دولت کویت و پادشاهی عربستان سعودی تنها کشورهایی هستند که در ثروت طبیعی میدان «الدوره» سهم انحصاری دارند». پیش از آن «سعد البراک» وزیر نفت کویت هم گفته بود که این کشور حفاری برنامهریزیشده ایران در میدان گازی الدوره را «رد» میکند. این بیانیهها و اظهارات بعد از گزارش هفته گذشته یک روزنامه کویتی درباره تاکید ایران بر سهم خود در میدان نفت و گاز آرش و اعلام خبر آغاز حفاری در این میدان منتشر شده است. عربستان سعودی هم از ایران خواسته که مذاکرات مربوط به ترسیم مرزهای شرقی منطقه آبی را که میان کویت و عربستان تقسیم شده، آغاز کند.
ماجرا چیست؟
در سومین روز از فروردین 1401، دو کشور عربستان و کویت قراردادی را برای توسعه میدان گازی آرش امضا کردند. توافقی که در آن قرار بود یک میلیارد فوتمکعب گاز طبیعی و بیش از 80 هزار بشکه میعانات گازی در روز از این میدان استخراج و به شکل برابر میان دو کشور تقسیم شود. با این حال در همان زمان سخنگوی وزارت خارجه این توافق را غیرقانونی اعلام کرد و خواستار حضور ایران در هرگونه توافق برای بهرهبرداری از میدان آرش شد. با بهبود روابط میان ایران و عربستان در سال جاری انتظار میرفت مشکلات این میدان دستنخورده حل شده و توسعه آن روندی تسهیلی به خود بگیرد بهطوری که محسن خجستهمهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، اعلام کرده بود: «هماکنون میدان نفتی مشترک تعیینتکلیفنشدهای بین ایران و عربستان وجود ندارد؛ از سوی دیگر با توجه به احیای روابط میان دو کشور، کارهای مقدماتی برای انجام همکاری دوجانبه آغاز شده است.» خجستهمهر تصریح کرد: «برای آغاز حفاری در میدان مشترک نفتی آرش آمادگی کامل وجود دارد و منابع قابلتوجهی را برای اجرای طرح توسعه این میدان در هیاتمدیره شرکت ملی نفت ایران مصوب کردهایم و با آماده شدن شرایط، حفاری را در میدان آرش آغاز میکنیم.» اما اتفاقات روزهای اخیر نشان داد، این رشته سر دراز دارد.
شش دهه است که میدان آرش محل اختلاف ایران با دو کشور عربستان و کویت است. اختلاف از آنجا آغاز شد که ایران امتیاز دریایی را به شرکت نفت انگلیس و ایران (بریتیش پترولیوم فعلی) داد، در حالی که کویت رویال داچ شل را شایسته این امتیاز دانست. این دو امتیاز در بخش شمالی میدان که ذخایر گاز طبیعی آن ۲۲۰ میلیارد مترمکعب برآورد شده، همپوشانی داشتند. از همان زمان، سالها مذاکره ایران و کویت به شکست انجامیده است. عربستان اگرچه مستقیماً با ایران مرز مشترک آبی در این میدان ندارد اما از آنجا که منابع گاز و نفت فراساحلیاش با کویت در این منطقه مشترک بوده، یک پای دعوا بوده است.
با آغاز حفاری ایران در میدان آرش در سال ۲۰۰۱ کویت و عربستان سعودی با تعیین مرزهای دریایی خود و برنامهریزی برای توسعه ذخایر نفتی مشترک موافقت کردند و محمد الفارس وزیر نفت کویت و عبدالعزیز بنسلمان بنعبدالعزیز وزیر انرژی عربستان در ۲۱ مارس ۲۰۲۲ از امضای توافقنامهای برای توسعه میدان الدوره برای بهرهبرداری خبر دادند. توافقی که در آن این دو کشور با ایجاد یک منطقه بیطرف، قرارشان بر این شد که در این منطقه، توسعه میادین هیدروکربنی به صورت مشترک از طریق شرکتهای نفت هر دو کشور انجام بگیرد اما از آنجا که تمرکز کشورها تا این لحظه بر توسعه میادین غیرمشترک بوده، این میدان دستنخورده باقی ماند. بر اساس گزارش موسسه خاورمیانه، با بالا رفتن تقاضای گاز، عربستان سعودی و کویت مذاکرات توسعه میدان را در دهه ۲۰۰۰ آغاز کردند اما این مذاکرات سال ۲۰۱۳ به دلیل اختلافنظر در مورد اشتراک تولید گاز و خطوط لوله متوقف شد. طرح مذاکرات این بود که گاز تولیدشده به بخش تحت کنترل عربستان در منطقه بیطرف منتقل شود و بعد از فرآوری بخشی از آن به کویت داده شود؛ اما کویت میخواست مستقیماً ۵۰ درصد گاز تولیدی را در اختیار داشته باشد و به دلیل عدم اعتماد به عربستان با این طرح مخالف بود. مذاکرات سالهای ۲۰۱5-2014 هم ادامه پیدا کرد، اما اختلاف بر سر فلسفه عملیات سبب شد که در نهایت کل پروژه متوقف و توسعه میدان الدوره به فراموشی سپرده شود. اخیراً بدون توجه به ادعای ایران، عربستان سعودی و کویت توافقنامهای برای توسعه این میدان امضا کردند و قرار شده دو خط لوله مجزا در میدان احداث شود. توافقی که از نظر ایران غیرقانونی بوده چون بخشهایی از میدان در محدوده آبهای تعییننشده میان ایران و کویت است.
آرش چقدر مهم است؟
از زمان آغاز جنگ اوکراین و تحریمها علیه روسیه، سمت عرضه گاز با چالش مواجه شده و به همین دلیل میدان آرش به عنوان یک ذخیره مناسب برای تولید، اهمیت اقتصادی و سیاسی بالایی به ویژه برای ایران پیدا کرده است. با احتساب ذخایر گاز موجود در این میدان ایران میتواند به یک رقیب جدی برای روسیه در دارا بودن بیشترین ذخایر گاز طبیعی در جهان تبدیل شود. از سوی دیگر عربستان که نقشی محوری در بازار نفت دارد، میخواهد در بازار گاز نیز عرضاندام کند، به همین دلیل در ماجرای میدان آرش تمامقد کنار کویت ایستاده است.
این کشور همزمان با افزایش تنش در منطقه خلیجفارس که دارای ذخایر عظیم گاز طبیعی و نفت است، فشار بیشتری را بر آمریکا وارد میکند. هرگونه تنش در منطقه قیمت نفت و گاز را بیش از پیش افزایش میدهد و بر اقتصاد ایالاتمتحده که از تورم اقتصادی و افزایش قیمت نفت در نتیجه جنگ روسیه و اوکراین خسته شده است، تاثیر منفی خواهد داشت. در عین حال، ریاض میخواهد به جای اتکا به نفت برای تولید برق از گاز استفاده کند تا بتواند ظرفیت صادراتی نفت بیشتری داشته باشد. اما موضوع برای کویت کمی متفاوت است؛ این کشور که برخلاف خودکفایی در نفت یک واردکننده بزرگ گاز است میخواهد برای تولید برق گاز کمتری وارد کند و استخراج گاز از میدان آرش صرفهجویی چشمگیری در هزینههای این خلیجنشین خواهد داشت.
آبهای فلات قاره
بر اساس ماده ۷۶ کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق بینالملل دریاها، فلات قاره دولت ساحلی شامل بستر و زیربستر مناطق دریایی در ماورای دریای سرزمینی است که تا لبه بیرونی حاشیه قاره کشیده شده است. طبق این ماده، چنانچه لبه بیرونی قاره گسترش چندانی نداشته باشد تا ۲۰۰ مایل از خط مبدأ به عنوان فلات قاره دولت ساحلی در نظر گرفته میشود. در این منطقه اکتشاف و بهرهبرداری و حفاظت و اداره تمامی منابع طبیعی جاندار و بیجان بستر و زیربستر دریا و آبهای روی آن و انجام سایر فعالیتهای اقتصادی مرتبط با بهرهبرداری از آب، باد و جریانهای دریایی برای تولید انرژی در انحصار دولت ساحلی است. در دریاهایی که فلات قاره دو کشور بر هم منطبق میشود، از روش خط میانه یا ترسیم نقاطی که در فاصله برابر از هر دو کشور قرار دارد، استفاده میشود.
محل اصلی اختلاف، به تعیین مرز آبهای فلات قاره میان این دو کشور بازمیگردد. توضیح اینکه دولت کویت برای تعیین مرزهای فلات قاره، خط مستقیم ایران را نمیپذیرد و معتقد است که خط مبدأ دریایی ایران باید قبل از جزیره خارک و نزدیک ساحل ایران باشد.
تحریمهای متعدد باعث شد تا کشورهای رقیب ایران با بهرهگیری از منابع مالی و تکنولوژی شرکتهای خارجی هر سال میزان بیشتری از میادین مشترک برداشت کنند. ایران فقط در دو سال اخیر توانسته است در میزان تولید در میدان مشترک پارس جنوبی از قطر پیشی بگیرد، هرچند با توجه به سال شروع استخراج قطر از این میدان، ایران در کل از لحاظ میزان تولید از این میدان با قطر فاصله زیادی دارد. باید در نظر داشت که قطر با استفاده از منابع میدان پارس جنوبی، که در این کشور گنبد شمالی نامیده میشود، به دومین صادرکننده الانجی جهان تبدیل شده است، هرچند تا پیش از دسامبر اولین صادرکننده بود.
توافق سهجانبه یا کنارهگیری؟
البته این اولینباری نیست که میان ایران و کشورهای حاشیه خلیجفارس تنش ایجاد میشود. مطمئناً آخرینبار هم نخواهد بود. قبل از انقلاب اسلامی ایران روابط اغلب پرتنش بوده و بعد از آن نیز شعلههای آتش تشنج در روابط با فرازوفرودهایی همراه بوده است. با این حال به دنبال ازسرگیری روابط ایران و عربستان، به نظر میرسید اوضاع بهتر از قبل شود.
یکی از مهمترین مسائلی که میان ایران و کشورهای حوزه خلیجفارس و بهطور خاص امارات سالهاست وجود داشته بحث مالکیت جزایر ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی است. با وجود مساحت کوچک، این جزایر سهگانه از نظر اقتصادی و استراتژیک موقعیتی خاص دارند چرا که با اشراف بر تنگه هرمز بر نفتکشهای حامل حدود 40 درصد از نفت جهان نظارت دارند. در واقع کنترل این جزایر را میتوان به مثابه کنترل ترافیک نفتکشهای خلیجفارس دانست.
در مورد طلای سیاه و گاز طبیعی نیز چالش همیشه وجود داشته است چرا که ایران میادین مشترک زیادی با کشورهایی نظیر امارات، عمان و قطر دارد که البته در اکثر آنها توافق حاصل شده است. البته این چالشها در منطقه همیشه مسالمتآمیز حل نشده و به عنوان مثال صدام حسین در سال 1990 به این بهانه جنگ اول خلیجفارس را آغاز کرد که کویت از میدان مشترک میان این دو کشور بیش از حد نفت استخراج میکرد.
با وجود این تحلیلگران نسبت به بالا گرفتن تنشها و وقوع جنگ احتمالی هیچ نگرانی ندارند. البته در صورتی که منابع انرژی روسیه از بازار جهانی خارج شده و قیمت جهانی انرژی افزایش چشمگیری داشته باشد، شاید مساله آرش به یک مشکل جدیتر از آنچه در حال حاضر است، تبدیل شود. روابط حسنه ایران با کویت هم تاییدی بر این ادعاست.
از زمان استقلال کویت از استعمار بریتانیا در سال 1961 میلادی روابط ایران با کویت در قیاس با روابطش با عربستان با فراز و نشیب زیادی همراه نبوده است، به همین دلیل به نظر میرسد دو کشور مایل به بهرهگیری از منابع میدان آرش در جهت گسترش همهجانبه روابط میان دو کشور باشند. پس از اعتراض ایران به توافق کویت با عربستان بر سر منابع میدان آرش، وزیر خارجه کویت، تاکید کرده که این میدان موضوع سهجانبه کویت، عربستان و ایران است اما مساله اصلی در برداشت از این میدان در مرحله اول تداوم تحریمها و عدم حل مشکلات بسیار در روابط ایران با عربستان است.
از سوی دیگر جواد اوجی وزیر نفت ایران در حساب توئیتری خود نوشت: «مطالعات جامع میدان مشترک آرش با حفاری چاه اکتشافی و انجام لرزهنگاری تکمیل شده و به زودی با نصب جکت، عملیات حفاری در این میدان آغاز خواهد شد.» وزیر نفت با تاکید بر تمایل ایران برای شروع مذاکره و همکاری برای توسعه این میدان با کشورهای همسایه بر اراده ایران برای بهرهبرداری از این میدان تاکید کرده بود.
در همین زمینه رسانه الجریده در گزارشی نوشت: «اگر بر سر تقسیم این میدان طبق سهم توافقشده اتفاق نظری به دست نیاید، تهران اجازه نمیدهد که چیزی بر آن تحمیل شود بلکه با اقدامی پیشدستانه و جلوتر از هر اقدام کویت و عربستان سعودی جای پای خود را در میدان تثبیت میکند.»
اگر اولویت سه کشور برداشت صیانتی از منابع این میدان باشد باید توافقی جامع بین سه کشور برای تعیین مرز آبی صورت گیرد تا هر کشور با توان فنی و مالی خود اقدام به برداشت کند. به نظر میرسد در مورد آینده منابع این میدان با توجه به مشکلات حقوقی موجود فقط حقوقدانهای آشنا با قوانین مرزهای آبی بتوانند نظری مطابق با واقعیت ارائه کنند.
حال باید دید چه سناریوهایی در رابطه با میدان آرش وجود خواهد داشت؛ آیا طرفین این دعوا به دنبال آن هستند تا به هر شکل ممکن به توافقی بر سر تقسیم میدان برسند یا اینکه با تشدید تنش میدان را بلااستفاده گذاشته و اجازه هیچ نوع حفاری در آنجا را ندهند، وضعیتی که از دهه 60 میلادی تا به امروز این میدان دچارش بوده است.