آتش نفت در بازارهای داخلی
بازارها هفته گذشته را چگونه سپری کردند؟
طی هفته گذشته، بازارهای داخلی شاهد افت قیمتی قابل توجهی بودند. بهطوری که بازار سهام طی پنج روز معاملاتی گذشته، با افت ششدرصدی نماگر اصلی و هموزن روبهرو شد. اسکناس آمریکایی نیز با افت 5 /2درصدی به محدوده 49 هزار تومان نزدیک شد. علاوه بر این، قیمت سکه امامی نیز با کاهش سهدرصدی، خود را در کانال 28 میلیونتومانی حفظ کرد. این در حالی است که بهای جهانی نفت برنت، رشد دودرصدی را تجربه کرد.
بورس در منجلاب تصمیمات آتی
شاخص کل بورس طی هفته گذشته با ثبت بازدهی منفی ششدرصدی به کار خود پایان داد. افت نماگر اصلی بورس در حالی رقم خورد که شاخص کل هموزن با کاهش ششدرصدی به 724 هزار واحد رسید. ثبت بازدهی منفی بازار سهام، طی هفته گذشته عمدتاً ناشی از تصمیمات خلقالساعه دولتی بوده و میزان تاثیر تصمیمات به حدی بالاست که با اعلام اخبار منفی، حساسیت بازار به شدت افزایش مییابد. همچنان، بورس تهران پاسوز سرشاخ شدن دولت با صنایع بوده و به نظر میرسد تا زمانی که نگاه دولت به صنایع، برداشت سود از جیب سهامداران بوده و برای جبران کسریهای خود به صنایع بورسی فشار مضاعف وارد کند، نهتنها سطح اعتماد در بازار به شدت کاهش یافته و شاخص کل اعداد بسیار پایینی را به ثبت میرساند، بلکه بازارهایی نظیر ارز نیز تحریک شده و سرمایهها را به خود جذب میکند. در صورتی که بازار با محرک مثبت بنیادی جدیدی روبهرو نشود، احتمالاً دوباره روند رنجگونه خود را ادامه داده و در حالتی که ریسکهای داخلی افزایش یابد، شاخص کل این ظرفیت را دارد تا حمایت پیشرو را از دست بدهد و در صورت عبور از سطوح حمایتی شاخص کل میتواند به کانال یک میلیون و 900 هزار واحد نزدیک شود.
بورس کامودیتیمحور تهران در حالی با افت ششدرصدی همراه بود که بازارهای جهانی روزهای سبزی را پشت سر میگذارند. در آغاز معاملات بازارهای جهانی در روز دوشنبه، بهای عمده فلزات اساسی، رشد نسبتاً خوبی را تجربه کردند. به نظر میرسد، بسته محرکهای اقتصادی چین تا حدودی بر بهبود قیمت کامودیتیها اثرگذار بوده و آنها را سبزپوش کرده است. اما ترس از رکود احتمالی و افزایش دوباره نرخ بهره توسط فدرالرزرو، احتمال سقوط قیمتها را افزایش داده است. از اینرو به احتمال زیاد، یکی از عوامل منفی کمتر اثرگذار بر بازار سرمایه افت دوباره قیمتهای جهانی باشد.
علاوه بر این یکی از متغیرهای موثر بر بازار سرمایه، دلار و قیمت آن در بازار آزاد است. قیمت دلار طی هفته گذشته، با افت 5 /2درصدی همراه شده است. به نظر میرسد تا زمانی که قیمت اسکناس آمریکایی توسط کانال 50 هزار تومان سرکوب شده و نتواند از آن عبور کند، بازار نیز واکنش مثبت چندانی نخواهد داشت. با وجود این، اگر دولت از سیاست فشار تورمی بر صنایع دست برداشته و نرخ دلار برخی از صنایع را بهطور منطقی تعیین کند، بازار میتواند رشد خوبی را تجربه کند. قطعاً پس از حذف یا کاهش ریسکهای اقتصادی داخلی، دلار یک موتور محرک بسیار قوی برای حرکات صعودی بازار خواهد بود. به لحاظ بنیادی نیز شاخص کل بورس با نرخ دلار فعلی بازار نیمای ثانویه در محدوده یک میلیون و 800 هزار واحد تا 5 /2 میلیون واحد ارزندگی لازم را داشته و در شرایط مناسب میتواند دوباره به سقف قبلی تشکیلشده در نیمه اردیبهشت برسد. اما اگر دولت علاوه بر فشار تورمی انرژی، فشار درآمدی صنایع را نیز افزایش دهد، بازار به روند نزولی یا ساید ادامه خواهد داد.
بورس کالا یکی از بازارهایی است که فروش و عملکرد مالی صنایع و بهطور کلی بازار سهام از آن متاثر شده است. نوسانات این بازار در سال جاری برای شرکتهای بورسی اهمیت بالایی داشته و از ابتدای سال جاری تاکنون بورس کالا یکی از محرکهای اصلی در جهت رشد درآمد و سودآوری صنایع بوده است. با این حال، طی هفتههای اخیر افت قیمتها در بورس کالا در نتیجه کاهش قیمتهای جهانی و کاهش قیمت دلار آمریکایی صنایع بزرگ بازار را با ریسک مواجه کرده است. با وجود اینکه بورس کالا شفافیت قیمتی را افزایش داده است، اما دولت با نامهپراکنیهای خود در هفته گذشته نیز ریسک بزرگی را متوجه بازار کرد که مهمترین آن دستکاری سود پالایشیها بود. این صنعت که در هفته قبلتر نیز به دلیل دستکاری نرخ فروش محصولات، تحت تاثیر قرار گرفته بود، در هفته منتهی به 21 تیرماه به دلیل اعلام تعدیل منفی سود هر سهم توسط «شپنا» ناشی از عدم شناسایی سود تسعیر ارز با واکنش منفی بازار همراه شد. علاوه بر این، بالا گرفتن احتمال تثبیت نرخ خوراک برای شرکتهای پتروشیمی موجبات افت سنگین نماگرهای اصلی بازار را فراهم کرد. مجموع این عوامل نشان میدهد که دولت سر ناسازگاری بسیار زیادی با صنایع داشته و این موضوع در نهایت به نفع رشد اقتصادی و مهار تورم نخواهد بود.
متغیرهای بنیادی منفی بسیاری بر عملکرد بازار سهام اثرگذار بوده و ریسکهای داخلی در حال افزایش است. این موضوع در تابلوی معاملات نیز به وضوح مشخص و معین است؛ با وجود اینکه میانگین ارزش معاملات خرد طی هفته گذشته نسبت به هفته قبل از آن با رشد همراه بوده است، اما همچنان ارزش معاملات خرد اعداد بسیار پایینی را به ثبت میرساند. مادامی که ارزش معاملات خرد بالای 10 همت تثبیت نشود، تغییر روند بازار محتمل نخواهد بود.
بازار سهام، طی هفتههای پیشرو شاهد گزارشهای بهار صنایع مختلف خواهد بود. با توجه به گزارشهای ماهانه و اهمیت هزینه انرژی بر صنایع بزرگ بورسی، گزارشهای سهماهه، گزارش مثبتی ارزیابی شده و پیشبینی میشود بازار به این گزارشها واکنش مثبت نشان دهد. چرا که هزینه انرژی صنایع در سهماهه ابتدایی سال همانند سال گذشته بوده و بر این اساس پیشبینی میشود، شرکتها با رشد سودآوری خوبی در سه ماه ابتدایی سال، مواجه شوند. اما در نهایت، برای ایجاد یک رالی جدید در بازار، کاهش ریسکهای داخلی و یک محرک مثبت بنیادی نظیر رشد دلار ضرورت دارد. به نظر میرسد در شرایطی که بازار سرمایه به لحاظ بنیادی در قیمت مناسبی برای سرمایهگذاری قرار دارد، نماگر اصلی بازار میتواند با کاهش ریسکهای داخلی رشد خوبی را تجربه کند.
صعود نفت در پی سرکوب عرضه
قیمت نفت برنت، طی هفته گذشته از 5 /76 دلار به 2 /78 دلار به ازای هر بشکه افزایش یافت. قیمت نفت در هفته گذشته نیز بازدهی 5 /4درصدی را به ثبت رسانده بود. علت اصلی افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی، کاهش عرضه صادرکنندگان بزرگ نفتی، عربستان سعودی و روسیه و کاهش ارزش دلار بوده است. هرچند بهای نفت برنت طی روز دوشنبه به دلیل انتظارات سرمایهگذاران مبنی بر افزایش بیشتر نرخ بهره توسط فدرالرزرو آمریکا با افت یکدرصدی روبهرو شده بود. اما در حال حاضر دلار ضعیفتر نفت خام را برای دارندگان ارزهای دیگر ارزانتر میکند و همین امر به بازدهی مثبت نفت طی هفته گذشته کمک شایانی کرد. به عقیده برخی از تحلیلگران در حال حاضر نفت کف قیمتی جدیدی دارد و برای عبور از این کف قیمتی باید تورم آمریکا به شدت افزایش یافته و فدرالرزرو مجبور شود با افزایش بیشتر نرخ بهره اقتصاد را وارد رکود کند. این در حالی است که اکنون نیز عقیده اعضای فدرالرزرو مبنی بر افزایش نرخ بهره تا پایان سال میلادی، وسیلهای برای سرکوب نرخ نفت شده است. عامل دیگری که بهای نفت را تحت تاثیر قرار میدهد پیشبینی تاجران انرژی مبنی بر حمایت اقتصادی دولت چین است. با این حال، مهمترین متغیری که قیمت نفت را حمایت کرده است، تمدید کاهش تولید یک میلیون بشکهای عربستان سعودی تا ماه آگوست و کاهش 500 هزاربشکهای صادرات نفت روسیه است. با این حال، برخی از معاملهگران منتظر دادههای قیمت مصرفکننده آمریکا و آمارهای تورم این کشور هستند. گزارشهای اقتصادی چین در اواخر هفته نیز بر چشمانداز تقاضای طلای سیاه اثرگذار است که تا لحظه تنظیم این گزارش، آمارهای فوق منتشر نشده است.
سرکوب نرخ دلار تا کجا؟
نرخ اسکناس آمریکایی پس از شکست کانال 50 هزار تومان از اواسط خردادماه هنوز موفق نشده است در این کانال تثبیت شده یا از آن عبور کند. ظاهراً بازارساز ارزی، با عرضه پیدرپی در محدوده 50هزارتومانی اجازه عبور نرخ دلار از این محدوده را نداده و مقاومت بسیار جدی را برای معاملهگران ایجاد کرده است. قیمت دلار پس از برخورد چندباره به مقاومت 50 هزار تومان به کانال 49 هزار تومان یا 48 هزار تومان هدایت شده است. طی هفته گذشته نیز دلار آمریکایی پس از رسیدن به قیمت 50 هزار تومان در روز پنجشنبه 15 تیرماه موفق به عبور از این ناحیه نشده و دوباره وارد کانال 49 هزار تومان شد. بهطوری که دلار در 21 تیرماه در محدوده 49 هزار تومان قرار گرفت.
به نظر میرسد بازارساز قصد دارد با ارزپاشی در بازار دلار را در محدوده فعلی حفظ کرده و اجازه عبور از 50 هزار تومان را ندهد. اینکه این مقاومت تا کجا بتواند به عنوان سد محکمی برای رشد نرخ دلار عمل کند، سوالی است که در ذهن برخی از معاملهگران و تحلیلگران ایجاد شده است. مادامی که مسائل ایران در سیاست خارجی در هالهای از ابهام بوده و رویکرد مذاکره برای مذاکره ادامه داشته باشد، احتمالاً بازارساز نیز منابع ارزی خود را برای سرکوب قیمت خرج خواهد کرد. اما مهمترین عامل برای کنترل نرخ دلار، کاهش انتظارات تورمی و بهبود فضای سیاسی کشور است. آمارهای شفاهی دولت مبنی بر رشد اقتصادی و کنترل سرعت رشد نقدینگی در عمل دیده نشده و همچنان انتظارات تورمی بالاست. علاوه بر این رشد سالانه بیش از 70درصدی پایه پولی و سبقت گرفتن رشد پول نسبت به شبهپول نشان میدهد که با کاهش امیدها از احیای احتمالی برجام و مذاکرات هستهای، دلار میتواند از این مقاومت جدی نیز عبور کرده و این سد محکم را نابود کند. این در حالی است که سیاست اتخاذشده دولت در خصوص صنایع بزرگ و ارزآور بورسی و غیربورسی نهتنها موجب کاهش تولید و کاهش رشد اقتصادی میشود، بلکه میتواند درآمد ارزی کشور را به شدت کاهش داده و فرار پولها از بازار سرمایه منجر به تورم در سایر بازارها بهخصوص بازار دلار خواهد شد. سرکوب نرخ دلار و نگه داشتن آن پشت سد 50 هزار تومان، احتمالاً موقتی بوده و در صورتی که انتظارات تورمی در نتیجه مشاهده اقدام دولت در خصوص کنترل تورم کاهش نیابد، این سد محکم بالاخره شکسته شده و احتمال رشد قیمت دلار را افزایش میدهد. همچنین برخی از معاملهگران احتمال تداوم تحریمهای موشکی ایران توسط اروپا را مرگ برجام تلقی کرده و انتظار دارند، دلار آمریکایی دوباره به کانال 50 هزار تومان و بالاتر بازگردد.
سرخپوشی سکه
سکه نیز در میان بازارهای داخلی مستثنی نبوده و با افت قابلتوجهی همراه شد. بهطوری که بهای هر سکه امامی در بازار، از 28 میلیون و 800 هزار تومان به محدوده 28 هزار تومان بازگشت. گواهی سپرده سکه رفاه نیز در بورس، طی روز چهارشنبه در محدودهای پایینتر از 28 میلیون تومان مورد معامله قرار گرفت.
یکی از کاتالیزورهای اصلی طلای جهانی، دادههای تورمی آمریکاست که طی روز چهارشنبه منتشر میشود. فعالان بازار انتظار دارند تا شاخص بهای مصرفکننده افزایش 5 /3درصدی را ثبت کند. این در حالی است که در ماه می افزایش چهاردرصدی برای این شاخص به ثبت رسیده است که احتمالاً در ماه جاری، بازار شاهد افت شاخص قیمت مصرفکننده خواهد بود. این موضوع بر شاخص دلار اثرگذار بوده و برخلاف دیدگاه فدرالرزرو است. اگر تورم مطابق پیشبینیها کاهش یابد، شاخص CPI از دلار حمایت کرده و تقاضای طلای جهانی را کاهش میدهد. در روز پنجشنبه دادههای تراز تجاری چین نیز مورد بررسی قرار میگیرد. به نظر میرسد، احتمال انقباض صادرات چین افزایش یافته و تاثیر منفی آن بر طلا نیز میتواند در سرکوب قیمتی طلا اثرگذار باشد. با توجه به اینکه احتمالاً در بازار ارز داخلی، بازارساز قصد دارد با تزریق منابع ارزی، نرخ دلار را سرکوب کرده و مانع از رشد آن شود، احتمالاً نرخ سکه به روند کاهشی ادامه خواهد داد. همچنین نزدیکی به ماه محرم و کاهش تقاضای داخلی برای خرید سکه نیز میتواند بر تداوم روند نزولی در این بازار اثرگذار باشد.