شناسه خبر : 44761 لینک کوتاه

بازیگر بزرگ

سیاست چه اثری روی بورس می‌گذارد؟

 

حسام بهمن‌آبادی / نویسنده نشریه 

بازارهای مالی همواره در معرض ریسک‌های متفاوتی قرار دارند و وجود همین ریسک‌ها این بازارها را با نوسانات زیادی می‌تواند روبه‌رو کند. در بازار سهام نیز به عنوان یک بازار پویا و شفاف و البته پرریسک، اثر رخداد متفاوت به سرعت در قیمت‌ها منعکس می‌شود. این مورد از آن جهت حائز اهمیت است که این اثرپذیری و نوسان با اخبار متفاوت از ویژگی‌های منحصربه‌فرد بازار سهام است که آن را شاید در بازارهای دیگر مانند بازار ملک و خودرو نتوان به این شفافیت احساس کرد.

در چند سال گذشته با ورود خیل جدید معامله‌گران و کدهای بورسی به بازار سهام همواره این دسته از سرمایه‌گذاران به عنوان متهمان نوسانات شدید بازار سهام معرفی شده‌اند و انگشت اتهام روسای سازمان بورس و سایر مدیران به سمت معامله‌گران هیجانی و تازه‌وارد نشانه گرفته شده است. اما چه کسی است که نداند بازار سهام به موجب تاثیرپذیری بسیار از متغیرهای اقتصادی و سیاسی و نوسان شدید این متغیرها در ایران؛ این نوع رفتار نوسانی را از خود نشان می‌دهد و اتفاقاً این رفتار سرمایه‌گذاران رفتار طبیعی برای حفظ سرمایه و خروج از شرایط غیرقابل پیش‌بینی است. این رفتار نیز هرچند از سوی تمامی گروه سرمایه‌گذاران رخ می‌دهد؛ اما طبیعتاً هر مقدار میزان سرمایه افراد بیشتر باشد تلاش آنها برای حفظ سرمایه از گزند تلاطمات و نوسانات بیشتر خواهد بود و اتفاقاً این دسته از سرمایه‌گذاران هستند که با واکنش فوری به تغییر متغیرهای تاثیرگذار در بازار سهام، آن را با نوسانات قابل توجه مواجه می‌کنند. البته که نمی‌توان کسی را برای فروش سهام و خروج از بازار سهام و شرایط غیرقابل‌پیش‌بینی مواخذه کرد؛ بلکه این وظیفه نهاد ناظر و سیاستگذار است که تلاش کند اقتصاد کشور را از شوک‌های سیاسی و اقتصادی دور کند و مانع ایجاد تلاطم‌های شدید در بازارهای دارایی شود؛ البته اغلب در کشور ما عکس این اتفاق رخ می‌دهد!

چرا سیاست اوضاع بازارهای ما را به چالش می‌کشد؟

اقتصاد ایران خوشمان بیاید یا نیاید، تایید کنیم یا تکذیب مدت‌هاست با روابط خارجه ما و سیاست‌های خارجه کشور در هم تنیده شده است که دلیل این درهم‌تنیدگی نیز از دو بعد قابل بررسی است.

1- تاثیر حقیقی سیاست خارجی بر بخش حقیقی اقتصاد: بی‌شک تحریم‌ها و هر نوع فشار خارجی که در بلندمدت به اقتصاد ما وارد می‌شود کشور را با چالش‌های بسیاری روبه‌رو می‌کند که این چالش‌ها به نوسانات در بازارهای داخلی ما منجر خواهد شد. فشار تحریمی و عدم صادرات نفت به مقدار نیاز، کسری بودجه دولت را تشدید می‌کند و دولت هم برای رفع این کسری بودجه یا به سراغ شرکت‌های تولیدی خواهد رفت یا به سراغ رفیق شفیق همیشگی خود یعنی بانک مرکزی! و بالاخره این کسری بودجه از راهی رفع خواهد شد و صدالبته که اثر آن در متغیرهای حقیقی اقتصادی باقی خواهد ماند.

2- ضعف سیاستگذاری پولی و مالی مناسب: بخش دوم تاثیر فشارهای اقتصادی و سیاست بر بازارهای داخلی ما به بی‌تدبیری و بی‌عملی تمامی مدیران اقتصادی داخلی کشور به‌خصوص بانک مرکزی برمی‌گردد. بانک مرکزی به عنوان یک نهاد مستقل در اغلب کشورهای توسعه‌یافته وظیفه کنترل نرخ تورم و همچنین کنترل سطح بیکاری را بر عهده دارد؛ اما در ایران اوضاع به گونه دیگری است و در سال‌های متمادی هیچ سیاستگذاری پولی مناسبی از سوی این نهاد برای کنترل نرخ تورم دیده نشده است و همواره بانک مرکزی به عنوان یک نهاد منفعل و بله‌قربان‌گو در سطح اقتصاد کشور خود را نمایان کرده است.

ریسک سیاسی چیست؟

در تعریف‌های موجود، ریسک سیاسی «ریسک ناشی از تاثیر تصمیمات دولت و نظام سیاسی کشور بر نظام اقتصادی است». اما در کشور ما این ریسک سالیان سال با شدت زیادی در تصمیمات سرمایه‌گذاران اثرگذار است و البته تاثیر این ریسک در همه بازارهای داخلی به یک صورت نیست و حتی می‌توان گفت تاثیر این ریسک در بازار سهام در هر زمانی متفاوت از زمان قبل بوده است که این نیز به دلیل دیدگاه سرمایه‌گذاران در آن زمان نسبت به اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور بوده است. برای مثال در بازار سهام در یک زمان توافق برجام به رشد بازار منجر می‌شود و چند سال پس از آن خروج از توافق برجام رشد عجیبی را در بازار سهام رقم می‌زند که البته جنس این دو رشد با یکدیگر متفاوت است و در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

ریسک سیاسی یک ریسک سیستماتیک

ریسک سیاسی در دسته ریسک‌های سیستماتیک در بازار سهام قرار می‌گیرد؛ زیرا تمامی صنایع و سهام را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و البته تاثیر این ریسک در هر صنعت از صنعت دیگر متفاوت است، اما در مجموع کلیت بازار سهام تحت تاثیر تغییر مولفه‌های سیاسی قرار می‌گیرد و این نیز به این دلیل است که ریسک‌های سیاسی کلیت اقتصاد را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد و بر فعالیت تولیدی شرکت‌ها اثر خواهد گذاشت.

بورس و وابستگی زیاد به سیاست! ماجرا از کجا آغاز شد؟

بورس تهران به دلیل حضور پروزن شرکت‌های صادراتی در گروه‌های متفاوت مانند فلزات اساسی، محصولات شیمیایی و فرآورده‌های نفتی وابستگی زیادی به نرخ دلار و نرخ جهانی فروش محصولات این شرکت‌ها دارد زیرا این شرکت‌ها بخش اعظمی از بازار سهام ایران را تشکیل می‌دهند و بازدهی آنها تاثیری بسزا در شاخص کل و حال و روز بازار سهام دارد. ماجرا دقیقاً از دهه 90 شروع شد جایی که با آغاز تحریم‌های نفتی و بانک مرکزی دوران نابسامانی و تلاطم‌های شدید اقتصادی در ایران آغاز شد. شاید تا قبل از این زمان بازارهای دارایی جذابیت خاصی برای عامه مردم نداشتند و تنها عده اندکی از مردم به خرید در بازار سکه و طلا به دلیل ارزشمند بودن این فلز علاقه‌مند بودند اما اولین شوک ارزی در دهه90 تمایلات سرمایه‌گذاری را در میان عامه مردم کم‌کم تغییر داد و تا به امروز که از آن زمان چهار شوک ارزی را پشت سر گذاشته‌ایم تقریباً حتی ریسک‌گریز‌ترین افراد هم در سطح جامعه از حفظ ریال در حساب‌های بانکی گریزان‌اند. اولین جهش ارزی ملموس در اردیبهشت سال 91 آغاز شد و نرخ دلار در بازار آزاد از محدوده 1500 تومان به 3800 تومان در اسفند همان سال رسید؛ اما رفتار شاخص کل و بورس تهران در این مدت چگونه بود؟ شاخص کل بورس اوراق بهادار در واکنش به اولین شوک‌های ارزی در چند ماه ابتدایی رفتار خلاف جهتی با بازار دلار از خود نشان داد و در مدت ذکرشده شاخص کل بورس با کاهش 13درصدی از 27هزار واحد به 24 هزار واحد رسید. البته این رفتار بورس ادامه‌دار نبود و با سقف‌شکنی نرخ دلار در بازار آزاد و عبور از محدوده دو هزار تومان دوران جدیدی در بازار سهام آغاز شد؛ دورانی که مهم‌ترین علت رشد بازار سهام، دلار، سیاست و تحریم‌ها بود. شاید بتوان این برهه را آغاز یک نقطه چرخش و یک تغییر نگرش در سرمایه‌گذاران دانست؛ تغییر نگرشی که محرک آن فشارهای تحریمی و انتظارات تورمی بودند. روند معاملاتی بورس تهران اما با عبور نرخ دلار از دو هزار تومان در بازار آزاد تغییر کرد و بازار سهام نیز هم‌راستا با نرخ دلار در این مدت رشد کرد. شاخص کل توانست طی این مدت بازدهی 61درصدی را ثبت کند.

47

انتخابات سال 1392 و تغییر انتظارات

با آغاز مناظره‌های انتخاباتی در سال 1392 تب افزایش نرخ دلار در بازار آزاد فروکش کرد و پس از ثبت سقف 3800تومانی روند اصلاحی نرخ دلار شروع شد و البته در این برهه خاص بازار سهام بازهم با افزایش شاخص کل روبه‌رو شد و به روند صعودی خود ادامه داد. ادامه‌دار شدن رشد شاخص کل با توجه به فروکش کردن تب افزایش نرخ‌ها در بازار دلار طبیعی به نظر می‌آمد زیرا بازار سهام به اندازه نرخ دلار رشد نکرده بود و بعضاً سهام دارای ارزندگی خوبی بودند. با برنده شدن حسن روحانی در انتخابات و قول رفع تحریم‌های هسته‌ای از سر کشور تقریباً تمامی بازارهای دارایی به جز بورس در یک رکود طولانی فرو رفتند اما بازار سهام همچنان به پیشتازی خود تا دی‌ماه 1392 ادامه داد و رشد شاخص کل ادامه‌دار شد. حتی انعقاد توافق ژنو در 3 آذر 1392 بین ایران و 1+5 و کاهش بیشتر نرخ ارز بعد از انعقاد این قرارداد مانع رشد بازار سهام نشد و شاخص کل رشد بیش از 130درصدی را از آغاز انتخابات سال 1392 تا اواسط دی‌ماه به ثبت رساند.

رکود فراگیر از دی‌ماه 1392 تا تیرماه 1394

پس از اتمام اولین جهش ارزی و آغاز مذاکرات میان ایران و دولت‌های غربی بر سر مسائل هسته‌ای و رفع تحریم‌ها و همچنین همگام با افزایش نرخ بهره تمامی بازارهای دارایی با یک رکود فراگیر مواجه شدند. رکودی که بازار سهام را نیز دربر گرفت و شاخص کل بورس بعد از دی‌ماه 1392 تا آذر 1396 نتوانست به سقف قبلی برسد که این موضوع به دلیل آرام گرفتن نرخ دلار و همچنین حصول توافق هسته‌ای میان ایران و دولت‌های غربی بود. رکود دی‌ماه 1392 تا تیرماه 1394 از مهم‌ترین نشانه‌ها بر تنفر بازارهای مالی از عدم قطعیت است. بازار سهام در این مدت به دلیل شفاف نبودن وضعیت سیاسی کشور با عدم استقبال خریداران مواجه شد و سهامدارانی که به دلیل شروع مذاکرات هسته‌ای قبل از دی‌ماه سال 1392 سهام خریدند با یک سردرگمی طولانی‌مدت مواجه شدند و در صورت عدم خروج به‌موقع از بازار سهام مدت‌ها سبد سهام آنها مقداری کمتر از ارزش ابتدایی خریداری‌شده داشته است.

شاید بتوان وضعیت بازار را تا تیرماه 1394 یعنی زمان انعقاد قرارداد برجام، وضعیت کسالت‌بار و خسته‌کننده‌ای دانست اما از تیرماه 1394 با قطعی شدن توافق هسته‌ای بازار سهام دوباره با افزایش تقاضا و موج صعودی جدید روبه‌رو شد؛ موج صعودی که جنس آن با موج صعودی قبلی بازار از چند جهت تفاوت داشت و این‌بار نرخ دلار محرک رشد بازار نبود، بلکه امیدواری به گشایش‌های اقتصادی و بهبود تولید و سرمایه‌گذاری در داخل کشور به رشد شاخص کل بورس منجر شد.

رشد بازار سهام به دور از رشد دلار و تورم موجب کسب بازدهی حقیقی برای سهامداران می‌شد و در واقع محرک اصلی رشد این‌سری بازار نه نرخ دلار، بلکه پیش‌بینی رشد اقتصادی کشور بود. شاید شنیده باشید که بازار سهام آینه تمام‌نمای اقتصاد یک کشور است و بورس تهران نیز به درستی یک آینه حقیقی است. بازاری که با پیش‌بینی بهبود اوضاع اقتصادی رشد می‌کند و از سوی دیگر با افزایش انتظارات تورمی نیز رشد می‌کند. رشد بعد از انعقاد برجام بورس بیشتر در گروه‌هایی بود که از توافق برجام منتفع می‌شدند؛ در این مدت با اینکه شاخص کل بورس رشد 34درصدی را از خود ثبت کرد اما بعضی از گروه‌ها مانند شاخص گروه خودرویی رشد بیش از 200درصدی را ثبت کردند؛ رشدی که ناشی از انعقاد قرار‌داد میان شرکت‌های خودروسازی داخلی و خودروسازان فرانسوی بود. پس از این دوران و با خروج ایالات‌متحده آمریکا از برجام دوباره رشد بازار سهام همگام و هم‌راستا با نرخ دلار بود و تنها چیزی که بازار را به سمت صعود و نزول می‌برد نرخ دلار بود و این چرخه تاکنون باقی است. اقتصاد ایران از آن زمان سه جهش ارزی دیگر تجربه کرده است که در تک‌تک این جهش‌ها بازار سهام نیز با یک تاخیر یا گاه نیز با استقبال زودتر از موعد از این جهش با رشد خوبی همراه شده است، اما افسوس که این رشدها تنها ناشی از افزایش اسمی ارزش بازار سهام است و سهامداران با وجود رشد سبد سهام آنچنان افزایش قدرت خریدی در خود حس نمی‌کنند. بعد از خروج آمریکا از برجام اقتصاد و روابط بین‌الملل ایران چالش‌های بسیاری را تجربه کرده است که می‌توان به ترور سردار سلیمانی و انتخابات دور دوم آمریکا به عنوان مهم‌ترین متغیرهای تاثیرگذار در اقتصاد ایران بعد از خروج آمریکا از برجام اشاره کرد. بازار سهام نیز نسبت به همه این اتفاقات واکنش‌های خاص خودش را نشان داده است و روابط خارجی متلاطم باعث رشدها و افت‌های سریع در بازار سهام شده که همین امر یکی از مصادیق ضربه سیاست به بازار سهام است. شاید عده‌ای برای همیشه به دلیل این نوسانات شدید از بازار سهام خارج شوند و تمایلات سرمایه‌گذاری آنها بر دارایی‌های امن‌تر مانند ملک و سکه باشد، زیرا این بازارها هرچند از تحریم‌ها و نرخ دلار تاثیر می‌پذیرند؛ اما نوسانات آنها به این شدت بالا نیست و سرمایه‌گذاران با دارایی‌های بالا نیز اغلب تمایلی به تحمل ریسک سیستماتیک بیش از اندازه ندارند و شاید همین امر موجب جذب بسیاری از سرمایه‌گذاران به بازار ملک در طی سال‌های گذشته است و این بازار را با رشدهای عجیب و غریب مواجه کرده است.  امیدواریم دولت در شرایط تحریمی که شرکت‌های تولیدی به دلیل تحریم‌ها با هزینه مبادلات بالا روبه‌رو هستند و همچنین با تخفیف‌های بالا محصولات خود را به فروش می‌رسانند از بازار سهام حمایت ویژه‌ای کند و همچنین با استفاده از ابزارهای مالی مناسب تلاش شود تا ریسک بازار سهام برای سرمایه‌گذاران به حداقل برسد تا شاهد هجوم نقدینگی به سایر بازارهای دارایی نباشیم. 

دراین پرونده بخوانید ...