شناسه خبر : 43289 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چرخه‌های اقتصاد گلخانه‌ای

افزایش نرخ سود چه پیامدهایی به همراه دارد؟

 

 پیمان مولوی / تحلیلگر اقتصاد

دلار این روزها رکورد می‌زند و باز همه در شوک هستند، در صورتی که بر اساس مدل‌های مبتنی بر قدرت خرید، رشد قیمتی دلار قابل پیش‌بینی و بنیادی است. به عبارت ساده، هر چقدر در ایران تورم وجود داشته باشد، افت ارزش ریال هم کماکان ادامه‌دار خواهد بود. اما چرا ما در ایران در کنترل تورم شکست می‌خوریم، این شانس است، عدم برنامه‌ریزی است یا اتفاق دیگری در راه است؟

59-1

نرخ بهره حقیقی و اقتصاد ذی‌نفعان

در اقتصاد ایران یکی از طولانی‌ترین نرخ‌های بهره حقیقی (نرخ بهره بدون ریسک-نرخ تورم) را در جهان شاهد هستیم، این نرخ بهره حقیقی یکی از مهم‌ترین سنجه‌ها در اقتصادها برای حرکت و شیفت منابع و البته ثروت است. هرچه نرخ بهره حقیقی منفی باشد، ایجاد بدهی و اخذ تسهیلات و انتشار اوراق به هر نوعی برای هر کسی که توان و دسترسی بدان داشته باشد، با صرفه است! چرا؟ چون تورم به عنوان یک توربوشارژ و پیشران هر بدهی را در بازارهای موازی (سهام، مسکن، دلار، خودرو و...) به ثروت تبدیل می‌کند. در اقتصاد ایران از سال ۱۳۷۰ تا امروز، یعنی در ۳۱ سال گذشته، در ۲۳ سال نرخ بهره حقیقی منفی بوده است. این یعنی اقتصاد در ایران به‌گونه‌ای پیش رفته است که می‌توان گفت اقتصاد گلخانه‌ای مبتنی بر نرخ بهره حقیقی منفی. چرخه‌ای که ایجاد می‌شود، چرخه‌ای مبتنی بر ایجاد تسهیلات در ساختارهای سرمایه و تبدیل آن به دارایی‌هایی است که به سرعت متفاوت رشد می‌کنند و همگی بیش از تورم سالانه. در اینجا شما با سازوکاری روبه‌رو هستید که تقریباً 90 درصد جامعه از آن به عناوین مختلف محروم هستند، برای حتی یک وام ساده باید دنبال ضامن و چک صیاد بنفش و... باشند. این ساختارهای سرمایه در تمامی بخش‌ها از جمله تولید به گونه‌ای بیمارگونه با بدهی ایجاد کردن و استفاده در بازارهای موازی و افزایش ارزش دارایی و ارزیابی آنها می‌توانند به مسیر خود ادامه دهند. در این اقتصاد گلخانه‌ای مبتنی بر نرخ بهره حقیقی، هرچه رابطه با سیستم بانکی یا بازار سرمایه قوی‌تر باشد، انتشار و اخذ تسهیلات ساده‌تر خواهد بود و این در اقتصاد ایران که رتبه آزادی اقتصادی آن ۱۵۸ است، مشخص است که برای نهادها و شرکت‌های خصولتی و دولتی راحت‌تر است. دقیقاً اگر به خاطر داشته باشید، در دور نخست دولت آقای روحانی شاهد چرخش در نرخ بهره حقیقی بودیم، چهار سال نرخ بهره حقیقی مثبت بود، مردم در امان از تورم و توانمند در پس‌انداز؛ اما اقتصاد گلخانه‌ای ایران دیگر نمی‌توانست با تورم بر ناکارآمدی خود پوشش بگذارد. تورمی نیست که به ظاهرسازی ساختار سرمایه شرکت‌ها و موسسه‌ها کمک کند و این امر در نهایت با چرخشی بزرگ و بازگشت به سیاست نرخ بهره حقیقی منفی در سال ۱۳۹۷ با استفاده و متمسک قرار دادن خروج ترامپ از برجام و بازگشت به خواست ذی‌نفعان میسر شد.

59

شیشه شکسته نرخ بهره حقیقی منفی در ایران

در زبان انگلیسی ضرب‌المثلی هست که می‌گوید: Its too little, too late، یعنی خیلی کم و خیلی دیر! در ایران نیز گفتمان چپ و البته عقب‌افتاده‌ای شکل گرفته بود که خروجی‌اش آن چیزی بود که ذی‌نفعان دنبال می‌کردند. در این اقتصاد گلخانه‌ای با نرخ بهره حقیقی منفی برای اینکه در اسم تولید ضربه نخورد و به پول ارزان دسترسی داشته باشد (با شرایط ایران ارزان نسبت به تورم 40 درصد هزینه تامین مالی 25 درصد) میلیون‌ها ایرانی باید در تورم غوطه‌ور باشند، این همان شیشه شکسته است که هانری هازلیت به‌خوبی درباره آن نوشته است. یک سیاست پولی به نفع عموم باید نخستین کارش کنترل تورم باشد، تورمی که همانند موریانه اخلاق، آینده و درآمد مردم را می‌خورد اما در بازارهای موازی در حال فربه کردن ذی‌نفعان است. تمام جهان دیدند که اقتصاد آمریکایی که با خلق هفت هزار میلیارد دلار نقدینگی در کمتر از دو سال نقدینگی را از ۱۵ هزار میلیارد دلار به ۲۲ هزار میلیارد دلار رساند، با تغییر سیاست انبساطی و افزایش نرخ بهره از 25 /0 درصد تا 5 /4 درصد در انتهای سال ۲۰۲۲ میلادی، توانست تورم را از اوج ۹ به ۷ درصد برساند. این تجربه‌ای است بشری و البته ما حتماً بدان بی‌توجه هستیم! چرا؟ چون اصلاً کنترل تورم اولویت نیست و حفظ اقتصاد گلخانه‌ای و فشار ذی‌نفعان به‌ شدت وجود دارد و از زبان بسیاری بیان می‌شود. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها