شناسه خبر : 40216 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

عقلانیت محدود

چرا افراد به نگهداری سهام زیان‌ده اصرار دارند؟

 

 امیرمحمد تهمتن / بنیانگذار تیم بایاس
 فرزانه عسکری / پژوهشگر تیم بایاس

49چرا معمولاً سهام سودده در پورتفولیوی خود را می‌فروشیم و سهام زیان‌ده را نگه می‌داریم؟ چرا سهامداران با وجود سقوط حدود 50‌درصدی نمادها همچنان در بازار سهام فعالیت دارند؟ آدم‌ها همواره سعی دارند بهینه‌ترین تصمیم را اتخاذ کنند. تصمیم‌های ما نتیجه بررسی دقیق میان هزینه‌ها و فایده‌ها است که از ترجیحات ما تاثیر پذیرفته‌اند و همواره فرض بر این است که ترجیحات، ثابت و بدون تغییر هستند. در این حالت تصمیم بهینه که براساس ترجیحات ثابت اتخاذ شده، تصمیم عقلانی است. اما از لحاظ روانشناسی، افراد با مساله «عقلانیت محدود» روبه‌رو هستند. سیستم پردازش اطلاعات انسان، به دلیل نقص‌های ناشی از دانش یا اطلاعات و ظرفیت‌های محاسباتی می‌تواند عملکرد محدودی داشته باشد.  از سوی دیگر نیز، ترجیحات افراد ثابت نیستند؛ یعنی اگر افراد دو گزینه «الف» و «ب» را پیش‌رو داشته باشند و گزینه «الف» را به «ب» ترجیح دهند، لزوماً به این معنی نیست که با اضافه شدن یک انتخاب دیگر، باز هم گزینه «الف» به «ب» ترجیح داشته باشد. بنابراین، به دلیل عقلانیت محدود و ترجیحات متغیر (ناسازگار) باید انتظار داشت که برخی از تصمیمات آدم‌ها نیز غیربهینه باشد. نمونه‌هایی از عدم انتخاب بهینه را می‌توان در سراسر دنیا مشاهده کرد؛ مثلاً، احتمال سقوط هواپیما را بیشتر از آمار و ارقام موجود ارزیابی می‌کنیم و احتمال تصادف خودرو را کمتر از آنچه رخ می‌دهد، درنظر می‌گیریم. آیا ممکن است بحران‌های اقتصادی همچون بحران مالی سال 2008 و ریزش بازار سرمایه ایران در سال 1399 دلایلی به غیر از سیکل‌های تجاری داشته باشد؟  طی یک سال و نیم گذشته، بورس ایران شرایط مبهمی را تجربه کرده که این روند همچنان ادامه دارد؛ از ابتدای تیر‌ماه تا اواسط مردادماه 1400، شاهد ورود 103 هزار میلیارد تومان پول حقیقی به بازار سهام هستیم که به ثبت 59 درصد رشد در شاخص کل و حدود 30 درصد شاخص کل وزنی بورس منجر شده است. اما از ابتدای مهر‌ماه تاکنون، بیش از 23 هزار میلیارد تومان پول حقیقی از بورس خارج شده است که به افت 23‌درصدی شاخص کل و 11‌درصدی شاخص کل وزنی منجر شده است. با این حال بورس نسبت به ابتدای سال 1399 بازدهی 139‌درصدی را نشان می‌دهد. علت چیست؟ چرا با وجود افت شاخص کل و زیان‌ده شدن بسیاری از سهام، همچنان بسیاری از سهامداران در بورس فعالیت دارند؟  درباره وضعیت سرمایه‌گذاری افراد در بورس، با هدف ارزیابی و بررسی ابهامات سهامداران، نظرسنجی‌های متعددی از سوی افراد و گروه‌های رسانه‌ای انجام شده است که طی آن افراد اعلام کردند به بازگشت دوباره شاخص‌ها به سطوح مورد انتظار امیدوار هستند. در یک نظرسنجی مشخص، که با کمک پلت‌فرم شبکه‌های اجتماعی صورت گرفت، از کاربران پرسیده شد «در حال حاضر وضعیت سرمایه‌گذاری شما در بازار سرمایه در چه مرحله‌ای است؟» و آنها می‌توانستند از طریق هفت گزینه محتمل، پاسخ‌های خود را ابراز کرده و به نوعی در این ارزیابی مشارکت داشته باشند. گزینه‌ها عبارت‌اند از: 1) ضرر کرده‌ام- هنوز در بازار هستم، 2) سود کرده‌ام- هنوز در بازار هستم، 3) ضرر کرده‌ام- از بازار خارج شده‌ام، 4) سود کرده‌ام- از بازار خارج شده‌ام، 5) هنوز وارد بورس نشده‌ام- قصد دارم به زودی وارد شوم، 6) هنوز وارد بورس نشده‌ام- قصد ندارم در بورس سرمایه‌گذاری کنم و 7) تمایلی به ارائه اطلاعات ندارم. از نظر نظرسنجی انجام‌شده، هریک از این پاسخ‌ها را می‌توان به نوعی نشانگر میزان امیدواری سرمایه‌گذاران به آینده بازار بورس تعبیر کرد. بر اساس پاسخ‌های جمع‌آوری‌شده از بیش از سه هزار کاربر، این نتیجه به دست آمد که حدود 50 درصد از سهامداران (نزدیک به 1616 نفر)، با وجود آن که زیان کرده‌اند هنوز در بازار سرمایه فعال هستند که این علاقه به ادامه فعالیت در بازار سهام، نشانه و تاییدی بر امیدواری سرمایه‌گذاران به به آینده بازار تفسیر می‌شود. اما علت چیست؟ آیا سهامداران امیدوار هستند که شاخص بازار به مقادیر یک سال و نیم گذشته نزدیک شود یا آنها بتوانند تا حدی زیان خود را جبران کنند؟ برخی به آینده بازار سهام امیدوار هستند؛ زیرا نتایج مذاکرات برجام را مثبت ارزیابی می‌کنند و امیدوارند با بازگشت ایران و آمریکا به توافق هسته‌ای، بازار سهام یک بار دیگر دوران داغ خود را تجربه کند. بازار، به طور مرتب خبرهایی، مثبت و منفی از روند مذاکرات هسته‌ای دریافت می‌کند. گاهی سران کشورها موضع‌گیری‌هایی نسبت به نتایج برجام ابراز می‌کنند که نمی‌توان نتایج آن را نادیده گرفت. از سوی دیگر، بانک جهانی نیز پیش‌بینی کرده است در سال جاری و آتی، رشد اقتصاد ایران به حدود دو درصد نزدیک شود. به عبارت بهتر، می‌توان امیدواری سهامداران به آینده بازار سهام ایران را ناشی از خوش‌بینی به توافق برجام و اثرات مثبت احتمالی آن بر چشم‌انداز اقتصاد ایران دانست. به علاوه، با هجوم افراد به سوی سرمایه‌گذاری در بورس، بسیاری، صرف‌نظر از داشتن تخصص کافی، اقدام به برگزاری دوره‌های آموزشی حضوری و آنلاین، با هدف اشتراک دانش و تجربیات خود در این حوزه با سرمایه‌گذاران تازه‌کار کردند. در این مسیر از بستر شبکه‌های اجتماعی نیز برای اشتراک دانش بهره‌برداری شد. بر اساس آموزش‌هایی که سرمایه‌گذاران از طریق پلت‌فرم‌های شبکه‌های اجتماعی رسمی و غیررسمی دریافت کردند، سهامداران به صبوری و در نتیجه امیدواری دعوت شدند. این در حالی است که مبانی علم اقتصاد رفتاری، دیدگاه متفاوتی نسبت به نگه‌داشتن پورتفوی زیان‌ده مطرح می‌کند و تعابیر دیگری، به غیر از مثبت‌اندیشی و امیدواری سهامداران مطرح است. اقتصاد رفتاری، علمی است که مطالعات و ارزیابی‌های روانشناسی را برای طراحی نظریه‌های مرتبط به تصمیم‌گیری افراد و موسسات به‌کار می‌گیرد. اقتصاد رفتاری، به تدریج طیفی از سوگیری‌هایی را کشف کرده است که ناشی از فکر یا احساس مردم تلقی می‌شود. بر اساس مبانی اقتصاد رفتاری، افراد همیشه به دنبال نفع شخصی، حداکثرسازی منافع و حداقل‌سازی هزینه، با توجه به مجموعه‌ای از ترجیحات ثابت نیستند. علم اقتصاد رفتاری همواره تاکید می‌کند فرآیند تفکر انسان منوط به دانش ناکافی، بازخوردها و ظرفیت پردازشی است که تمامی آنها اغلب نامطمئن بوده و از شرایط موجود تاثیر می‌پذیرند.  پس ابتدا باید برخی از نظریه‌های علوم اقتصاد رفتاری را مطرح کنیم که ما را در تفسیر نتیجه حاصل از نظرسنجی یاری کرده و تفاهمی برای تفسیر نتیجه نظرسنجی ایجاد می‌کند. سه سوگیری «زیان‌گریزی» (Loss aversion)، «هزینه ریخته‌شده» (Sunk Cost Fallacy) و «به‌روز‌رسانی غیربیزین» (Non-Bayesian Updating) کمک می‌کند تا بفهمیم نادیده گرفتن کدام رفتارها دلیل اصرار به فعالیت سهامداران شکست‌خورده در بازار سهام است. مطابق با نظریه زیان‌گریزی، اندوه و درد ناشی از، از دست‌دادن (شکست)، از لحاظ روانشناسی، برای افراد بیشتر از (حدود دو برابر) رضایت ناشی از به دست آوردن (موفقیت) است. شاید به همین علت است که در وضعیت شکست و فقدان، افراد تمایل به پذیرش ریسک بیشتری به منظور اجتناب از ضرر دارند. به‌عبارت بهتر، افراد عموماً به تحمل ریسکی که میزان معینی منجر به شکست است، در مقایسه با ریسکی که منجر به همان میزان موفقیت خواهد بود، تمایلی ندارند. از سوی دیگر، باید بدانیم تصمیمات افراد همواره تحت تاثیر اطلاعاتی است که دریافت می‌کنند. افراد ترجیح می‌دهند اطلاعاتی را جست‌وجو کنند که باورهای آنها را تایید می‌کند. بر اساس سوگیری «به‌روز‌رسانی غیربیزین»، افراد عموماً، رفتار و عقاید خود را نسبت به وقوع یک رویداد، بر اساس دانش قبلی خود از شرایط مربوط به آن رویداد تغییر نمی‌دهند، بلکه رفتار خود را بر اساس دانش پیشین و روش دریافت اطلاعات، عقاید و رفتارها تغییر می‌دهند. در چنین شرایطی، نظریات و عقاید افراد، بیشتر از اخبار منفی، تحت تاثیر اخبار مثبت دریافتی قرار می‌گیرد. همچنین ممکن است هنگامی که افراد سرمایه‌گذاری انجام می‌دهند برای توجیه آن که آن سرمایه هدر نرفته است، به سرمایه‌گذاری خود ادامه می‌دهند. سوگیری «هزینه ریخته‌شده» توضیح می‌دهد که هزینه ریخته‌شده یعنی منابع سرمایه‌گذاری‌شده در گذشته (به شکل پول، زمان و...) موجب می‌شود که افراد به رفتار یا سرمایه‌گذاری خود، هرچند زیان‌ده ادامه می‌دهند. اصولاً افرادی که دچار سوگیری هزینه ریخته‌شده هستند، احتمال موفقیت بیشتری را از سرمایه‌گذاری خود برآورد می‌کنند. این رفتار به نوعی با نظریه «چشم‌انداز» قابل توجیه است که افراد نتایجی را که به ندرت محتمل هستند در مقایسه با نتایج قطعی، دست‌کم می‌گیرند. اکنون از دیدگاه مبانی علم اقتصاد رفتاری می‌توان تفسیر کرد چرا بیش از 50 درصد سهامداران با وجود ضرر، به فعالیت خود در بازار سهام ادامه می‌دهند. اصرار فعالان بورس به نگهداری سهام زیان‌ده نه‌تنها به معنی امیدواری سهامداران به آینده بورس نیست، بلکه واکنش افراد به کاهش یا اجتناب از ضرر است. از سوی دیگر اطلاعات اشتراک گذاشته‌شده در میان سهامداران عموماً منفی هستند که همین مساله موجب می‌شود افراد تحمل پذیرش ریسک بیشتری داشته باشند. ضمناً، افراد برای توجیه اسراف‌نشدن منابع سرمایه‌گذاری شده ترجیح می‌دهند همچنان در بازار سهام فعالیت داشته باشند و احتمال اندک مثبت شدن بازار سهام را بیشتر از نتایج قطعی پیش‌رو ارزیابی می‌کنند. بنابراین، سهامداران، به دلیل داشتن امید نسبت به آینده مثبت و روشن بازار به فعالیت خود ادامه نمی‌دهند، بلکه نمونه‌ای صریح از سوگیری‌های تبیین‌شده در علم اقتصاد رفتاری را به نمایش می‌گذارند. حال راه‌حل چیست؟ قطعاً نادیده‌گرفتن این دسته از سوگیری‌ها نه‌تنها کمکی نخواهد کرد، بلکه می‌تواند همان‌گونه که نتایج نظرسنجی نیز آشکار نمود، به افزایش زیان سرمایه‌گذاران منجر شود و حتی سیاست‌هایی را که سیاستگذاران با هدف بهبود شرایط به اجرا می‌گذارند با شکست مواجه کند. اولین و در دسترس‌ترین روشی که برای کنترل و کاهش اثرات این رفتارها می‌توان اتخاذ کرد، آموزش و آگاهی‌بخشی افراد است. آموزش‌های مدون و برنامه‌ریزی‌شده به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند نسبت به محدودیت‌های موجود در ظرفیت‌های خود فرد، از نظر روانشناسی و فیزیکی آگاه شوند. در نتیجه، هنگام تصمیم‌گیری و انتخاب بهینه میان گزینه‌های ممکن، محدودیت‌های خود را درنظر می‌گیرد و از زیان بیشتر اجتناب می‌کند. به علاوه، می‌دانیم که یک الگوی رفتاری یا تصمیم‌گیری خاص، مجموعه‌ای از محدودیت‌های شناختی، سوگیری‌ها یا عادات است. اگر بتوانیم بینش خود نسبت به همان سوگیری‌ها و عادات را با شرایط اثرگذار بر آن رفتار، یعنی جنبه‌های فیزیکی، اجتماعی و روان‌شناختی ادغام کنیم، در واقع به سمت انتخاب رفتاری بهتر حرکت کرده‌ایم. به عبارت دقیق‌تر، تلنگرهایی (nudge) طراحی می‌کنیم تا به سرمایه‌گذاران در انتخاب‌ها و تصمیمات بهتر و سودآورتر کمک کند. تلنگرها نسبت به رویه قدیمی قانونگذاری ارزان‌تر و اثربخش‌تر هستند زیرا محدودیت‌های کمتری برای آزادی انتخاب اعمال می‌کنند. 

49-2

دراین پرونده بخوانید ...