سرنوشت رمزارزها
چه عواملی بر آینده ارزهای دیجیتال اثر میگذارند؟
طی دو سال اخیر، اتفاقات و تحولات مثبت و منفی بسیار زیادی را در حوزه رمزارزها شاهد بودهایم بهطوری که هم بیشترین نوسانات قیمتی (تعداد و رشد) و هم بالاترین سطح قیمتی رمزارزها در این دوره به ثبت رسید. روند صعودی قدرتمند یک سال اخیر بیتکوین، از اکتبر ۲۰۲۰ و حدود ۱۰ هزار دلار شروع شد و به 65 هزار دلار در آوریل 2021 ختم شد.
اما قبل از شروع این روند، در 12 مارس ۲۰۲۰، نخستین و بزرگترین سقوط قابل توجه بیتکوین در سال 2020 از ۱۰ هزار دلار به ۳۸۰۰ دلار را شاهد بودیم و این اتفاق در مورد دیگر بازارهای مالی از جمله سهام نیز رخ داد. بله، همه چیز برمیگشت به اپیدمی کرونا.
در ۱۱ می ۲۰۲۰ یکی از مهمترین اتفاقها در حوزه بیتکوین رقم خورد؛ نصف شدن پاداش استخراج به 35 /6 بیتکوین پاداش به ازای هر بلوک که این به معنای شروع دوره جدیدی بود. زمانبندی این اتفاق عالی بود. یعنی درست زمانی که دنیا در تکاپوی طراحی بستههای پولی و مالی جدید برای حمایت از تقاضا در مقابل مازاد عرضه بود، بیتکوین با کمبود عرضه مواجه شد و این شوک منفی طرف عرضه ظرف چهار ماه همه چیز را برای جهش قیمت آماده کرد.
در چهارم ژوئن اما شاهد بیست و هشتمین ارتقای هسته بیتکوین بودیم. این هسته، قلب تپنده تمامی اتفاقاتی است که در اکوسیستم بیتکوین رخ میدهد. این نسخه نتیجه شش ماه کار 119 تیم توسعهدهنده بود که با حذف OpenSSL در عمل، افزایش امنیت و کاهش حملات به شبکه، دستاورد این ارتقا بود.
در ۲۲ جولای اتفاق دیگری افتاد. در این تاریخ، صنعت بیتکوین در آمریکا، مشروعیت بیشتری کسب کرد. چطور این اتفاق افتاد؟ مقام ناظر بانکها (OCC) راه را برای امکان کسب مجوز فعالیت توسط شرکتهای بیتکوین، بهعنوان بانک باز کرد. OCC اعلام کرد که ممکن است به بانکها این مجوز داده شود که بتوانند خدمات مربوط به بیتکوین را ارائه بدهند. خدمات مورد اشاره درواقع در حیطه custody services هستند که خدماتی چون safekeeping، settlement و reporting انواع اوراق بهادار و وجه نقد مشتریانشان را شامل میشوند. بر همین اساس در نیمه دوم سال شرکتهایی مثل Avanti، Kraken، Bitpay،Paxos و... درخواست مجوز کردند. در واقع بانکهایی که این خدمات را ارائه میدادند بهعنوان وکیل مشتریانشان از حق دسترسی به بیتکوین آنها برخوردار میشدند. هر چند چنین اتفاقی دو سال قبل اصلاً قابل تصور نبود ولی در سال 2020 به واقعیت تبدیل شد.
اما در ۶ آگوست مهمترین اخبار سال ۲۰۲۰ در خصوص رمزارزها رسید: شرکت MicroStrategy اعلام کرد که دنبال خرید بیتکوین است. دلیل انتخاب شرکت را میتوان در یک عبارت کوتاه جستوجو کرد؛ شبح تورم! مایکل سیلو مالک این شرکت، دلار را به قطعه یخ در حال ذوبی تشبیه کرد که در حال از دست دادن قدرت خرید خود است. از اینرو بیش از یک میلیارد دلار بیتکوین برای شرکتش خرید. او این کار را در مقاطع مختلف انجام داد بهطوری که در نهایت کل موجودی رمزارز این شرکت به ۷۶ هزار بیتکوین رسید.
شاید در کنار صعودی شدن قیمتها، شوکهکنندهترین خبر در اکتبر ۲۰۲۰ در رابطه با پلتفرم ابزار مشتقه BitMEX بود. خبر این بود که کمیسیون معاملات آتی کالای آمریکا (CFTC) از این صرافی شکایت کرده و طبق ادعایCFTC، BitMEX بدون مدارک و مجوزهای مناسب داشت فعالیت میکرد. اما از آنجا که همیشه بیت مکس به دخالت در بازار متهم بود، در نهایت این دخالت به نفع بیتکوین تمام شد.
خبر مهم بعدی که در نیمه دوم اکتبر ۲۰۲۰ اتفاق افتاد، گشوده شدن آغوش PayPal به روی بیتکوین بود. بهطوری که مشتریان آمریکایی این شرکت میلیارددلاری از آن پس توانستند از خدمات مختلفی از جمله خرید، فروش و ذخیره بیتکوین استفاده کنند. بعد از PayPal حالا نوبت Venmo بود... .
پاییز ۲۰۲۰ ورود قابل توجه سرمایهگذاران نهادی را به بازار رمزارزها شاهد بودیم. میکرواستراتژی راه را باز کرد و به دنبالش، شرکت جک دورسی یعنی Square پنج هزار بیتکوین، شرکت Stone Ridge حدود ۱۱۵ میلیون دلار، شرکت بیمه آمریکایی MassMutual پنج هزار بیتکوین خریدند و شرکت Ruffer Investment ۷۵۰ میلیون دلار طلای خود را به بیتکوین تبدیل کرد که معادل 7 /2 درصد کل داراییهای تحت مدیریت این شرکت بود. صندوق پوشش ریسک SkyBridge نیز اعلام کرد که درصدد راهاندازی صندوق بیتکوین است. در نهایت، در اواسط دسامبر 2020، بیتکوین از 20 هزار دلار بالاتر رفت. این روند صعودی بیتکوین همزمان با اعتماد سرمایهگذاران به قیمتهای بالاتر، تداوم یافت بهطوری که تا پایان سال 2020، بیتکوین حدود 32 هزار دلار بود. چرا بیتکوین بالا میرفت؟ چون بهقول جف دورمن، مدیر سرمایهگذاری غول سرمایهگذاری داراییهای دیجیتال Arca، بیتکوین از یک دارایی دیجیتال به یک سرمایهگذاری اصلی جهانی تبدیل شده بود.
هفته اول 2021 برای رمزارزهای برجستهتر، امیدوارکننده بود بهطوری که بیتکوین در 8 ژانویه 2021 به بالاترین سطح خود تا آن زمان یعنی 40 هزار دلار رسید. با وجود این، این افزایش مدت زیادی طول نکشید و در 11 ژانویه، به 261 /30 دلار کاهش یافت. اما این سقوط تا حد زیادی ناشی از اخبار و مسائل مطرحشده حول مقرراتگذاری در بازار رمزارزها بود. اداره رفتار مالی بریتانیا مدعی شد افرادی که در داراییهای رمزنگاریشده سرمایهگذاری میکنند «باید آمادگی از دست دادن تمام پول خود را داشته باشند». مساله مقرراتگذاری دولتها و تلاش برای کنترل این بازار، پاشنهآشیل رمزارزها بوده و همیشه اخبار منتشرشده در این خصوص به سقوط قیمتها منتهی شده است.
در 25 ژانویه در پنل داووس، آقای بیلی، رئیس FCA مطمئن بود که «روزهای بیتکوین [به پایان رسیده است]». وی همچنین مدعی بود احتمال اندکی وجود دارد که رمزارزها به شکل فعلی خود بتوانند ادامه حیات بدهند. علاوه بر این، جانت یلن، وزیر خزانهداری ایالات متحده، ادعا کرد که «همکاری نزدیکی با هیاتمدیره فدرالرزرو و سایر تنظیمکنندههای بانکی و اوراق بهادار فدرال در خصوص رمزارزها دارد». چنین اظهارنظرهایی بهطور کلی شرایط سختتری را برای بازار رمزارزها به وجود آورد و برخی را نسبت به آینده بسیار بدبین کرد.
اما این افت خیلی زود به پایان رسید. در 28 ژانویه، ایلان ماسک هشتگ بیتکوین را به حساب توئیتر خود اضافه کرد. در نتیجه، قیمت در عرض یک روز 11 درصد افزایش یافت. تا 8 فوریه، تسلا اعلام کرد که 5 /1 میلیارد دلار بیتکوین خریداری کرده و ادعا کرد که بیتکوین را به عنوان یک روش پرداخت قبول میکند. تا 21 فوریه، قیمت بیتکوین از 58 هزار دلار عبور کرد و هنوز زمین بازی در اختیار تسلا بود!
در سه ماه پشت سرهم یعنی از فوریه تا مارس ۲۰۲۱ قیمت بیتکوین چهار مرتبه به سمت ۶۰ هزار دلار رفت و مجدد عقبنشینی کرد تا اینکه بالاخره از اواسط ماه می روند نزولی مجدداً شروع شد بهطوری که در اواسط جولای قیمتها به کمترین سطح خود در سال ۲۰۲۱ یعنی محدوده ۳۱ هزار دلار افت کرد.
بعد از ماجرای حمایت رسمی ایلان ماسک در ماه مارس از بیتکوین و رشد انفجاری قیمت رمزارزها، شاهد ثبت نوسانات صعودی و نزولی قابل توجهی در این بازار بودیم. اتریوم طی یک سال اخیر دو بار سقف چهار هزار دلار را لمس کرده و مجدد از دست داده؛ این شرایط برای دیگر رمزارزها نیز بهطور مشابهی رخ داده است.
بعد از ثبت رکورد قیمت ۶۵ هزاردلاری برای بیتکوین در ماه مارس، ایلان ماسک به یکباره به رمزارزها و اثرات منفیای که استخراج رمزارزها از طریق مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر میتواند بر محیط زیست بگذارد، تازید و همین برای سقوط دیگرباره قیمت رمزارزها کافی بود، بهطوری که بیتکوین در این بین با ۲۵ درصد سقوط همراه شده و با اعلام ممنوعیت استخراج بیتکوین توسط چینیها، بیتکوین و دیگر رمزارزها در جولای امسال به پایینترین سطح تاریخی خود در سال ۲۰۲۱ بازگشتند.
وقتی که چینیها رسماً از مخالفتشان با رمزارزها به ویژه استخراج بیتکوین گفتند، آنهم از سوی کشوری که ۶۵ درصد بیتکوین دنیا را استخراج میکند، مساله قدیمی و جدی که همیشه در خصوص این ارزهای غیرمتمرکز وجود داشت، مجدداً گشوده شد؛ این ممنوعیت، نگرانیها در خصوص تلاش دولتها برای کنترل و قانونمند کردن این حیطه را صدچندان کرد. در عین حال، ممنوعیت استخراج بیتکوین در چین به معنای تعطیلی ناگهانی میلیونها ماینری بود که تراکنشهای لازم برای حفظ تعادل در بازار رمزارزها را بر عهده داشتند؛ با خاموش شدن ماینرها، نرخ هش در عرض ۱۸ روز نصف شد بهطوری که از حدود 180 میلیون ترا هش در ثانیه در اوایل ماه می به ۸۵ میلیون تراهش بر ثانیه در اواخر همین ماه کاهش یافت و این نگرانی مهم، با سروصداهایی که اخیراً از کنگره آمریکا و تلاش کنگره برای قانونمند کردن بازار رمزارزها بلند شد، جدیتر شد و برخی را به این یقین نزدیک کرد که رمزارزها حتی اگر به همین یک دلیل، به پایان عمر خود نزدیکتر شدهاند.
و اما ماجرا در آمریکا چه بود؟ در ایالات متحده، سیاستگذاران اعلام کردهاند که درصدد تنظیم رمزارزها و بخش نوظهور DeFi تامین مالی غیرمتمرکز هستند. با این حال، رمزارزها چندان در چارچوب نظارتی موجود قرار نمیگیرند و ابهاماتی وجود دارد که قانونگذاران احتمالاً باید آن را برطرف کنند. گری گنسلر، رئیس SEC رمزارزها را «غرب وحشی» نامیده و از کنگره خواست که اختیارات بیشتری به این نهاد بدهد. جروم پاول، رئیس فدرالرزرو و جانت یلن، وزیر خزانهداری نیز هر دو خواستار وضع مقررات قویتر برای استیبلکوینها شدهاند.
اما در کنار این اتفاقات منفی حول محور رمزارزها، شائبه حضور جدی غولهای خردهفروشی در دنیا یعنی آمازون و والمارت در این بازار، توانست قیمتها را که به دلایل فوقالذکر سقوط کرده بود مجدداً صعودی و به سطوح بالای پیشین نزدیکتر کند. داستان از اینجا شروع شد که هر دو شرکت آمازون و والمارت یک پست استخدام با عنوان «استخدام افراد خبره در حوزه رمزارزها» منتشر کردند و این پست بهشدت خبرساز شد و برداشت بازار این بود که این دو غول خردهفروشی در حال زمینهسازی برای ورود به بازار رمزارزها هستند و هر چند هر دو شرکت این شائبه را رسماً رد کردند ولی همین کافی بود که قیمتها مجدداً به مدار صعود بازگردند.
از طرفی، ایلان ماسک اخیراً اعلام کرد که او بیتکوین، اتریوم و دوجکوین دارد و بهشدت به بازار رمزارزها خوشبین است و از علاقهاش به موفقیت رمزارزها گفت.
اخیراً نیز حضور حقوقیهای بزرگ در حوزه خردهفروشی NFT و Gaming در بازار رمزارزها به شدت پررنگ شده بهطوری که چند نفر از تحلیلگران برجسته حوزه رمزارزها از جمله کتی وود از توانایی رسیدن بیتکوین به سطح ۵۰۰ هزار دلار و ضرورت وجود رمزارزها در سبد دارایی شرکتها سخن گفتهاند.
مساله بسیار مهم دیگری که همین اواخر شاهدش بودیم، طرح ایجاد اکوسیستم پول دیجیتال در آمریکاست که خبر بهشدت امیدوارکنندهای برای آینده بازار رمزارزها بهشمار میآید.
ولی به نظر میرسد قصه آلتکوینها و به ویژه استیبلکوینها بهشدت متفاوت است و بانکهای مرکزی و کارشناسان بر پایه تحولاتی که به ویژه در این دو حوزه از رمزارزها شروع شده، معتقدند بانکهای مرکزی نیز بهزودی ارز دیجیتال CBDC را خواهند پذیرفت و این همان نقطه قوت اصلی رمزارزها و دلیل اصلی برای خوشبینی به آینده این بازار است. یکی از انواع ابزارهای تامین مالی غیرمتمرکزDeFi، ارزهای دیجیتال با ارزش ثابت یا همان Stablecoin است، این ارزهای دیجیتال وابسته به دارایی دیگری، مانند دلار یا طلا، به عنوان پشتوانه هستند و به همین علت مصرفکنندگان خود را در برابر نوسانات بازار رمزارز حفظ میکنند.
یک ارز برای اینکه بتواند بهطور گسترده رواج پیدا کند و مورد پذیرش واقع شود، نیاز به ثبات قیمت دارد. در واقع این همان شکاف فعلی بین سیستم سنتی ارز فیزیکی و بازار رمزارزهاست. به همین دلیل بود که استیبلکوینها عرضه شدند تا برای بازار رمزارزها سطحی از ثبات را فراهم کنند و مردم بتوانند بدون نگرانی، از توکنهای خود برای پرداختهای روزانه استفاده کنند. بر همین اساس نیز میتوان گفت که استیبلکوینها در تلاشاند تا به پلی بین ارزهای فیزیکی و رمزارزها تبدیل شوند. در عین حال، بسیاری از سرمایهگذاران، رمزارزهایی همچون بیتکوین را یک دارایی سفتهبازی میدانند که باید همانند طلا در طول زمان نگهداری شود، نه اینکه با آن پرداخت شود. برخی بیتکوین را به عنوان یک سپر در برابر تورم میدانند زیرا عرضه آن برخلاف ارزهای معمولی که بانکهای مرکزی میتوانند بهطور نامحدود افزایش دهند، ثابت است.
علاقه به ارزهای دیجیتال CBDC توسط دولتها از سال 2019 و معرفی ارز دیجیتال لیبرا توسط فیسبوک شروع شد و با معرفی یوآن دیجیتال توسط چینیها در اواخر 2019، این علایق هرچه بیشتر تحریک شد. از آنجا که یوآن دیجیتال میتواند به دولتمردان چین قدرت کنترل بیشتری بر اقتصاد و شهروندان این کشور بدهد و وضعیت دلار آمریکا را به عنوان متداولترین ارز ذخیره بینالمللی تهدید کند، این عامل در کنار عوامل دیگری چون تلاش برای افزایش شمول مالی، کاهش هزینهها و... مهمترین دلایل برای ضرورت حرکت بانکهای مرکزی در این جهت برشمرده میشود.
بسیاری اما معتقدند دلیلی که بیتکوین را از پذیرش جهانی و گسترده شدن آن بازداشته است، نوسان قیمت آن است. با اینکه بسیاری از معاملهگران از این نوسان قیمت سود میبرند، اما اگر عموم مردم بخواهند از طریق ارزی بیثبات پرداختهای روزمره خود را انجام دهند، اصلاً خوشایند نیست. مردم تمایل دارند از ارزی باثبات و دارای ارزش پایدار استفاده کنند. در نتیجه استیبلکوینها میتوانند با ارزهای عادی به عنوان نوع پرداخت اصلی رقابت کنند. ارزش آنها نسبتاً پایدار است و میتوان پرداختها را بهصورت آتی و بدون هر نوع هزینه معاملاتی از نوع هزینههای متداول کارتهای اعتباری یا خدمات حواله بینالمللی مانند Western Union انجام داد. علاوه بر این، از آنجا که هرکسی میتواند از تلفنهای همراه هوشمند استفاده کند، این دسته از رمزارزها میتواند میلیونها نفری را که فاقد حسابهای بانکی سنتی هستند وارد سیستم مالی کند. نتیجه اینکه چشمانداز استیبل کوینها به عنوان نوعی از پرداختهای ارزانقیمت، با سرعت بالا و فراگیر، بسیار امیدوارکننده است.
در عین حال، رمزارزها و بلاکچین، مجموعه جدیدی از مشاغل و پروژههای «تامین مالی غیرمتمرکز» یا DeFi را ایجاد کردهاند. اساساً DeFi نوعی نسخه رمزنگاریشده والاستریت با هدف دسترسی افراد به خدمات مالی، وام و ... بدون نیاز به نهادهای مالی متعارفی مانند بانکها و کارگزاریها بهشمار میآید که اغلب کمیسیونهای هنگفت و هزینههای دیگری را به مشتریانشان تحمیل میکنند. بر همین اساس نیز داریم میبینیم که محبوبیت DeFi روزبهروز رو به افزایش است و سرمایهگذاران دهها میلیارد دلار به این بخش سرازیر کردهاند. قلب تپنده DeFiها اپلیکیشنهای غیرمتمرکز -decentralized applications -یا DApp ها هستند. این ابزارهای plug-and-play یا آماده استفاده، اجازه میدهند تا هر فرد بتواند به وسیله یک گوشی هوشمند به سرویسهای مالی با هزینه پایین دسترسی داشته باشد. پلتفورمهای DeFi وامگیرندگان و وامدهندگان را بهطور مستقیم و بدون نیاز به چک کردن سوابق اعتباری به هم مرتبط میکند و اجازه میدهد داراییهای دیجیتال به عنوان وثیقه مورد استفاده قرار گیرند.
از آنجا که در حال حاضر اکثر برنامههای DeFi بر روی بلاکچین اتریوم ایجاد شدهاند، این میتواند خبر خوبی برای این رمزارز بهشمار آید. ویژگی خاص اتریوم این است که بیشتر شبیه به یک بازار مالی شده که در حوزههایی چون ارائه تسهیلات، بیمه، مبادلات ارزی و... نقش تسهیلکننده دارد و این در حالی است که نقش رمزارز اول دنیا یعنی بیتکوین فعلاً در حد همان کارنسی است که البته مشکل اصلی آن به عنوان واحد مبادله، نوسانات شدید قیمتی آن است.
این ویژگی آلتکوینهایی چون اتر میتواند یکی دیگر از همان دلایل خوشبینانه در خصوص آینده رمزارزها باشد. همچنین آپگرید و ارتقای نسخه ۲ اتریوم قطعاً درfunctionality،efficiency و Scalability این رمزارز بسیار تاثیرگذار است؛ هر چند این فرآیند سه تا چهار ماه دیگر به طول میانجامد. به همین دلیل شاهد تقویت تحلیلهایی از این دست هستیم که چشمانداز رشد قیمتی آلت کوینهایی چون اتریوم نسبت به رمزارزی مثل بیتکوین هم روشنتر و بهتر است بهطوری که برخی نسبت رشد آتی قیمت اتریوم به بیتکوین را تا سه برابر نیز پیشبینی میکنند.
اینکه DeFi میتوانند زندگی میلیونها انسان را دگرگون کنند قطعاً واقعیت دارد ولی این را هم باید پذیرفت کهDeFiها هنوز نتوانستهاند آگاهی و پذیرش عمومی چندانی را به دست آورند و این هم واقعیتی غیرقابل اجتناب است.
طبق مطالعهای که توسط CCAF در دسامبر 2018 انجام شد، حدود 25 میلیون کاربر رمزارز تاییدشده در سرتاسر جهان وجود دارد که در مقایسه با یک میلیارد و 700 میلیون جمعیتی که از خدمات بانکی بیبهره هستند، روشن است که راه زیادی مانده و کارهای بسیاری باید صورت بگیرد. نکته دیگر اینکه حتی اگر اپلیکیشنهای DeFi صدها میلیون نفر را در پلتفورمهای خود بپذیرند، بلاکچینهای عمومی که DeFiها بر بستر آن بنا شدهاند ممکن است ظرفیت برآورده کردن خواستههای این جمعیت را نداشته باشند. بهعنوان نمونه، سیستم مالی ویزا (Visa) ادعا میکند که میتواند بیش از 24 هزار تراکنش در ثانیه انجام دهد، ادعایی که ظرفیت بیتکوین را برای انجام هفت تراکنش در ثانیه بسیار ناچیز جلوه میدهد. لذا مشکل مقیاسپذیری Scalability مشکلی جدی است که مدتهاست گریبانگیر اتریوم نیز بوده و هست. نوسانات رمزارز نیز دغدغه دیگری است و با اینکه کوینهای با ارزش ثابت –stablecoin- به دنبال رفع این مشکل بودهاند، یکی از دلایل نوسانات شدید بازار که روزبهروز پراهمیتتر و بزرگتر میشود مساله پیچیده قانونمند کردن رمزارزهاست.
قانونگذاران از اینکه این کوین ممکن است دلار ایالات متحده را تضعیف کند و اقتصاد جهانی را به هم بریزد ابراز نگرانی میکنند و بانکها نیز نگراناند که این دسته از رمزارزها بتوانند یک سیستم بانکداری سایه -shadow banking- ایجاد کنند که به مشکلات و بحرانهایی از جنس بحرانهای اواسط قرن 20 در آمریکا بینجامد.
رمزارزها مجموعه جدیدی از چالشها را برای دولتها ایجاد کرده است. ناشناس بودن و قابلیت حمل رمزارزها آنها را برای بازیگران بدی مانند گروههای جنایتکار، سازمانهای تروریستی و کشورهای سرکش جذاب میکند. همچنین عدم قطعیتی در مورد برخورد نظارتی با فناوریهای نوظهور مالی وجود دارد. علاوه بر این، استخراج رمزارزها به مقدار زیادی برق نیاز دارد که این امر نگرانیهایی را در مورد اثرات زیستمحیطی آن ایجاد کرده است. در عین حال، افزایش پرداختهای DeFi و مبتنی بر رمزارزها، سوالاتی را در مورد حمایت از مصرفکنندگان، نوسانات بازار و توانایی بانکهای مرکزی در اجرای سیاستهای پولی به وجود آورده است.
تامین مالی بیضابطه و سریع از طریق رمزارزها و شرکتهای DeFi به این معناست که میلیاردها دلار از معاملات در حال حاضر در بخش نسبتاً خارج از نظارت انجام میشود که نگرانیها را در مورد کلاهبرداری، فرار مالیاتی و امنیت سایبری و بیثباتی مالی افزایش داده است. اگر رمزارزها به شکل غالب پرداختهای جهانی تبدیل شوند، میتوانند توانایی بانکهای مرکزی، به ویژه بانکهای کشورهای کوچکتر، را برای تعیین سیاستهای پولی از طریق کنترل عرضه پول محدود کنند.
دهها کشور -که مجموعاً بیش از 90 درصد اقتصاد جهانی را به خود اختصاص میدهند- در حال بررسی CBDC هستند. چین به سرعت در حال پیشروی است: اواخر سال 2019 یوآن دیجیتال را معرفی کرد که اکنون برای میلیاردها دلار از معاملات داخلی این کشور مورد استفاده قرار میگیرد. در ایالات متحده نیز بین مقامات فدرالرزرو بر سر نیاز به دلار دیجیتال اختلاف نظر وجود دارد.
اگر رمزارزها و بلاکچین بخواهند به جایگزینی مناسب برای وضع موجود بدل شوند، برقراری ارتباط بین پلتفورمهایDeFi، باز کردن راه برای مشارکتهای جدید، و گفتوگو با تصمیمگیرندگانی که میتوانند به این تکنولوژی برای پذیرش عموم کمک کنند بسیار حیاتی است.
در کشورهایی با ارزهای ضعیف تاریخی، از جمله چندین کشور آمریکای لاتین و آفریقا، بیتکوین در بین شهروندان محبوب شده است. در سال 2021، السالوادور با تبدیل شدن به اولین کشوری که انجام هزینه با استفاده از بیتکوین را قانونی اعلام کرد (ساکنان میتوانند مالیات پرداخت کنند و بدهیها را با آن تسویه کنند)، موج جدیدی را ایجاد کرد.
برخلاف رمزارزهایی مانند بیتکوین و اتریوم -که از نظر ارزش بسیار در نوسان هستند- استیبلکوینها میتوانند نقش مهمی (اگرچه هنوز این نقش چندان مشخص نشده) در آینده تامین مالی جهانی داشته باشند. این دسته از رمزارزها حتی میتوانند به ستون فقرات پرداخت و خدمات مالی تبدیل شوند. به عبارتی، این به معنای ایجاد تغییرات عمده در بانکهای مرکزی، رگولاتورها و بخش مالی است که هرچند این تغییرات میتواند مجموعهای از مزایا را به همراه داشته باشد ولی خطراتی جدید و بسیار واقعی را نیز به دنبال خود دارند.
تا همین سه هفته پیش بسیاری از تحلیلگران بر روی عبور بیتکوین از ۵۰ هزار دلار و رشد کوتاهمدت قوی این رمزارز توافق داشتند. به ویژه که با پررنگ شدن حضور سویه دلتای ویروس کرونا، اکثریت کارشناسان از به تاخیر افتادن سیاستهای سختگیرانه پولی در دنیا به ویژه آمریکا میگفتند. ولی بیانیه اخیر کمیته بازار باز فدرال و سخنان پاول از قطعی شدن اجرای تیپرینگ از اواسط ماه نوامبر پرده برداشت و به نظر این سیاست میتواند خبر بدی برای بازارهای جهانی از بازارهای سهام گرفته تا کالاها و رمزارزها بهشمار بیاید. به همین دلیل با پررنگ شدن شروع تیپرینگ از اواسط ماه نوامبر، بیتکوین نهتنها سطح مهم ۵۰ هزار دلار بلکه سطح بسیار مهم ۴۵ هزار دلار را که میانگین متحرک ۲۰۰ روزهاش بهشمار میآید از دست داد و این موضوع خیلیها را برای افق تا هشتماهه آتی نگران کرده است. از طرفی بعد از افت شدید نرخ هش در ماه می، مجدداً شاهد برگشت قدرتمند این نرخ هستیم بهطوری که در حال حاضر به ۱۲۵ ترا هش در ثانیه رسیده که این خود نشانه بسیار مهمی از برگشت مجدد و حضور نهادهای حقوقی بزرگی در بازار رمزارزهاست.
نتیجه اینکه چشمانداز برای رمزارزهای فعال بر پایه DeFiها و استیبلکوینها بسیار روشن و امیدوارکننده است و آلت کوینهایی مثل اتریوم نیز در حال تغییرات قابل توجه در این بستر هستند و به همین دلیل میتوان ادعا کرد که ارزش و قیمت این دسته از رمزارزها طی سالهای پیشرو بهمراتب بیشتر از رمزارزهایی چون بیتکوین افزایش خواهد یافت و سرمایهگذاران باید به این موضوع بسیار مهم توجه خاصی داشته باشند. از طرفی دیگر، بهرغم اینکه مساله بسیار مهم تلاش برای قانونمند کردن بازار رمزارزها مهمترین فاکتور و عامل منفی در این بازار بهشمار میآید و خطرات آن روزبهروز در حال افزایش است، ولی ضرورت ایجاد تعادل بین نوآوری و حضور دولت و لاجرم، ضرورت حضور دولتها در این بازار از طریق CBDCها در کنار ثابت بودن عرضه، سپر ضدتورمی بودن رمزارزی چون بیتکوین و حضور قدرتمند سرمایهگذاران نهادی در این بازار، آینده را نیز برای این دسته از رمزارزها مثبت مینماید و برخلاف آنچه بدبینان میگویند، بازار رمزارزها به موفقیتها و توسعه خود ادامه خواهد داد.