هفت رشد متوالی
شاخص کل بورس تهران پس از هفت ماه به ابرکانال 4 /1 میلیون واحد بازگشت
بورس تهران معاملات هفته گذشته خود را نیز مثبت به پایان رساند و اینبار با افزایش 8 /6درصدی تا محدوده یک میلیون و 406 واحد صعود کرد. این بیشترین درصد رشد این نماگر در سال 1400 و هفتمین هفته متوالی بود که میانگین وزنی قیمت سهام در تالار شیشهای رو به افزایش گذاشته و در بازار ارز هفته گذشته شاهد نوسان چندباره نرخ دلار بودیم. جایی که این اسکناس آمریکایی در میانه هفته از مرز 26 هزار تومان نیز عبور کرده بود اما مجدداً به کانال 25 هزار تومان بازگشت. در بازار کریپتوها نیز چین مانع از قدرتنمایی رمزارزها شد و بیتکوین که در ابتدای هفته از مرز مقاومتی 42 هزار دلار عبور کرده بود، مجدداً نزولی شد و سقوط 10درصدی را در مجموع هفته ثبت کرد.
پایان کار دولت روحانی
یکشنبه هفته گذشته دولت دوازدهم آخرین جلسه خود را برگزار کرد و روز سهشنبه 12 مردادماه نیز مراسم تنفیذ حکم سیزدهمین دوره ریاستجمهوری اسلامی ایران برگزار شد. سیدابراهیم رئیسی روز پنجشنبه ۱۴ مرداد نیز در مجلس شورای اسلامی در حضور میهمانانی از کشورهای دنیا سوگند یاد کرده و به این ترتیب دولت سیزدهم کار خود را به طور رسمی آغاز کرد. در این دوره چهارساله بورس توانست صدرنشینی خود را در میان دیگر بازارهای دارایی حفظ کند. ضمن آنکه نگاهی به آمارهای 24 سال اخیر نشان میدهد دولت دوازدهم، هم از منظر رشد اسمی و هم واقعی رکورد بیشترین میزان بازدهی شاخص کل را در میان شش دولت اخیر، به خود اختصاص داده است؛ دورهای که شاهد فرازوفرود چندباره همه بازارهای دارایی بودیم و به هر روی سرانجام با ثبت بازده اسمی 1571درصدی و بازده واقعی 444درصدی پرونده بورسی دولت دوازدهم بسته شد. اما آنچه باعث ثبت این رکورد شد، نه رشد بخش واقعی اقتصاد و انعکاس آن بر بازار سهام، بلکه افزایش انتظارات تورمی به دلایل مختلفی همچون خروج آمریکا از برجام، تحریمهای جدید اقتصادی، جهشهای پیدرپی ارزی، افزایش تورم، رشد نقدینگی و هر آن چیزی بود که سرمایهگذاران را در تکاپوی حفظ ارزش ریالی سرمایهشان انداخت و با افزایش ضریب نفوذ بورس میان عامه مردم و روانه شدن سیل نقدینگی به تالار شیشهای، سبب بروز ابرنوسانهای متعدد در این بازار شد.
صدرنشینی بورس در دولت دوازدهم
همانطور که اشاره شد بررسیها نشان میدهد شاخص کل بورس تهران در دولت دوازدهم با بیشترین میزان رشد همراه شده تا بازدهی اسمی 1571درصدی را نشان دهد. با در نظر گرفتن تورم، بازدهی واقعی شاخص کل بورس در دوره دوم ریاستجمهوری حسن روحانی 444 درصد برآورد میشود که باز هم رکورددار بازدهی در بین شش دولت اخیر است. دلار نیز در این مدت با جهش 580درصدی از 3800 تومان به مرز 26 هزار تومان رسید و افزایش نرخ در بازار سکه حدود 850 درصد بود. مسکن نیز از 5 /4 میلیون تومان در هر مترمربع در خرداد 96 با رشد بیش از 400درصدی به حدود 24 میلیون تومان افزایش یافت.بورس در این دوره چهارساله با فرازوفرود بسیاری همراه شد. در سال 96 بورس تهران معاملات خود را پس از اصلاح قیمتها در اسفند ۹۵ نسبتاً مثبت آغاز کرد. رشد قیمت سهام تا زمان انتخابات ریاستجمهوری ادامه یافت و با پیروزی مجدد حسن روحانی به اوج خود رسید. با این حال مطابق پیشبینیها پس از فروکش کردن هیجانات به دلیل نداشتن پشتوانه بنیادی صعود سهام، افت قیمت کالاها در بازارهای جهانی، ریزش شاخص سهام را طی خردادماه در پی داشت؛ گویی در آن شرایط بازار در انتظار یک بهانه برای ریزش قیمتها بود. به عبارت دیگر رشدهای قیمتی در بازار سهام در ماههای فروردین و اردیبهشت سال 96 مبنای بنیادین چندانی نداشت و تنها دلیلی که بورس تهران را در مسیر صعودی قرار داد، ورود نقدینگی جدید به بازار سهام و هیجان پیش از انتخابات بود. سیر نزولی قیمتها در روزهای ابتدایی به بهانه افت قیمتهای جهانی صورت گرفت. علاوه بر این افزایش نگرانیها درباره تصویب تحریمهای جدید توسط آمریکا نیز در افت شاخص سهام اثرگذار بود. در تابستان 96، کاهش نرخ سود بانکی سبب شد پولهای سرگردان روانه تالار شیشهای شوند و شاهد رشد قیمت سهام باشیم. با ورود به فصل پاییز افزایش نااطمینانی سیاسی درباره نحوه واکنش رئیسجمهور آمریکا به موضوع پایبندی ایران به برجام یکی از عواملی بود که مانع رشد قیمت سهام شد. در ادامه نیز هرچه به زمان اعلام نظر رسمی ترامپ درباره برجام نزدیکتر شدیم، فضای احتیاطی در میان سهامداران شدت بیشتری گرفت و در نهایت سال 96 با بازدهی اسمی 7 /24درصدی و بازدهی واقعی 2 /18درصدی پایان یافت. در این سال دلار و سکه نیز رشد حدود 30درصدی را تجربه کردند.
در سال 97، بورس متلاطم شد. خروج آمریکا از برجام، بازگشت مجدد تحریمها در کنار جنگ تجاری بزرگترین اقتصادهای دنیا، جهش نرخ دلار و از همه مهمتر برخی سیاستهای نادرست اقتصادی همچون اعمال محدودیتهای معاملاتی در بورس کالا سبب شد شاهد ورود حجم انبوه نقدینگی به بازارهای دارایی باشیم. در این سال دلار با ثبت رشد 167درصدی، از 4800 تومان به 13 هزار تومان افزایش یافت و سکه نیز جهش 185درصدی را ثبت کرد. در این فضا شاخص کل بورس تهران به رشد اسمی حدود 86درصدی بسنده کرد. سال 98 با جهش نرخ تورم و ارز، تحریمهای جدید اقتصادی و کاهش قیمتهای جهانی فلزات همراه شد. در این سال، بازدهی کل بورس تهران در پی هجوم بیسابقه پولهای خرد به رقم باورنکردنی ۱۸۱ درصد رسید که بیشترین میزان رشد سالانه این نماگر در تاریخ فعالیت این بازار بود. در این سال افزایش سفتهبازی بهویژه در گروههای کوچکتر بورسی سبب شد نماگر هموزن با رشد عجیب 437درصدی همراه شود و عرضههای اولیه پرطرفدار شوند. این بازدهیها در حالی رقم خورد که در بازارهای رقیب، دلار 22 درصد و سکه 31 درصد رشد کرده بود. در پایان این سال، همهگیری کرونا نیز به ریسکهای موجود افزود و انتظارات تورمی شکل جدیتری به خود گرفت. اعمال محدودیتهای کرونایی برای برخی کسبوکارها و تعطیلی برخی مشاغل پولهای بیشتری را روانه تالار شیشهای کرد. این وضعیت سبب افزایش شتاب رشد قیمت سهام در ماههای پایانی سال 98 شد و همزمان دولت و رسانهها اقدام به تبلیغات گسترده و تشویق مردم به سرمایهگذاری در بازار سهام کردند. اینگونه بود که شاهد افزایش صدور کدهای معاملاتی آنلاین و ورود عموم مردم به بازار سهام بودیم. افزایش محسوس تقاضا برای سهام که حالا در قیمتهایی بالاتر از ارزش ذاتی خود در حال دادوستد بودند، رشد قیمت سهام را سرعت داد. این روند در سال 99 نیز ادامه پیدا کرد، بهطوری که پس از گذشت کمتر از پنج ماه از آغاز این سال، نماگر اصلی بورس تهران تا ارتفاع دو میلیون و 78 هزار واحد پیشروی کرد و رشد بیش از 300درصدی را رقم زد. اما این فاز شیدایی پایان یافت و پس از آن نزول فرسایشی گریبان بورسبازان را گرفت.
به این ترتیب شاخص کل بورس تهران سال 99 را با رشد 155درصدی به پایان رساند و نماگر هموزن نیز صعود 148درصدی را ثبت کرد. بازدهی واقعی شاخص کل بورس تهران در این سال، 72 درصد برآورد شد. سال 99 برای دو بازار دلار و سکه به ترتیب با افزایش 59 و 83درصدی پایان یافت.
اما سال 1400 برای بورسبازان تا به اینجای کار کمی بیش از هفت درصد سود داشته است. بهار امسال با افت 6 /10درصدی عنوان سردترین بهار تاریخ بورس تهران را به خود اختصاص داد، اما تیرماه با رشد 2 /12درصدی شاخص کل، به فصلی گرم برای سهامداران تبدیل شد و انتظار میرود در ماههای آینده نیز رشدی آهسته و پیوسته را دنبال کند. به این ترتیب دوره دوم ریاستجمهوری حسن روحانی، در مجموع با ثبت رشد 1571درصدی شاخص کل به پایان رسید که بازده واقعی آن 444 درصد برآورد شد. به این ترتیب تا به اینجای کار، رکورد رشد بورس در دست دولت دوازدهم است که البته با ابرنوسانات چندباره مواجه بود. کار دولت دوازدهم در سال 1400 با رشد 6 /3درصدی دلار و افزایش 2 /4درصدی سکه پایان یافت.
جهش بورس به ابرکانال 4 /1
همانطور که اشاره شد، هفته گذشته بورس تهران روزهایی سبز را پشت سر گذاشت که ماحصل آن رشد 8 /6درصدی شاخص کل بود. هر چند در این هفته سهام بزرگ و عمدتاً کامودیتیمحور بودند که بازوی رشد نماگر اصلی تالار شیشهای شدند و کوچکترها نتوانستند عملکرد چشمگیری را ثبت کنند. به این ترتیب در هفته منتهی به 13 مردادماه، شاخص کل هموزن که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد، به رشد 64 /1درصدی بسنده کرد. پابرجا ماندن ابهامات مربوط به کابینه دولت سیزدهم و همچنین افزایش تنشهای منطقهای و کمرنگتر شدن احتمال احیای برجام سبب شده تا بورسبازان نیز محتاط رفتار کنند. در این راستا هفته گذشته شاهد افزایش تقاضا در نمادهایی بودیم که با دارا بودن پتانسیلهای بنیادی کافی و P /E مناسبتر از ریسک پایینتری برای سرمایهگذاری برخوردارند. به نظر میرسد سرمایهگذاران تصمیم گرفتهاند تا زمان روش شدن ابهامات بیگدار به آب نزده و در سهامی که شانس کمی برای صعود دارند، سرمایهگذاری نکنند. باید دید در هفتههای آینده با روش شدن سرانجام برخی از این ریسکها بازار سهام چه سمتوسویی به خود میگیرد.
سرگردانی دلار
در نخستین روز هفته گذشته، نرخ دلار ۱۵۰ تومان افزایش قیمت را تجربه کرد و در محدوده ۲۵ هزار و ۷۰۰ تومان قرار گرفت. در این روز هیجان در بازار سکه بیشتر از بازار دلار بود. روز شنبه فلز گرانبهای داخلی توانست ۳۰۰ هزار تومان رشد را تجربه کند و به بهای ۱۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برسد. به گفته فعالان، تغییر انتظارات در بازار دلار مهمترین عاملی است که زمینهساز افزایش خریدهای بازیگران ارزی شده است. در حالی که تا همین دو هفته پیش برخی از معاملهگران احتمال برگشت به برجام را مطرح میکردند، خبرهای این روزها، چنین انتظاری را تغییر داده است. برخی رسانههای غربی گزارش دادهاند که ایرانیها تمایل زیادی برای ادامه مذاکره از خود نشان ندادهاند و آماده فرآیند انتقال قدرت از دولت دوازدهم به سیزدهم شدهاند. در کنار این عنوان میشود که آمریکاییها نیز انعطاف خاصی برای برگشت به برجام بروز ندادند. در چنین فضایی، برخی نوسانگیران نیز سعی میکنند با جوسازی پیرامون اخبار، فضای بازار را ملتهبتر کنند. روز گذشته این دسته از معاملهگران بیشتر روی حمله به یک کشتی اسرائیلی مانور دادند و احتمال افزایش تنشها در خلیج فارس را بالا دانستند. با این حال دومین روز هفته، صحنه عقبنشینی معاملهگران از دو بازار ارز و سکه بود. روز یکشنبه، فلز گرانبهای داخلی ۲۲۵ هزار تومان از ارزش خود را از دست داد و به بهای ۱۱ میلیون و ۲۷۵ هزار تومان رسید. این افت در شرایطی صورت گرفت که فلز گرانبهای داخلی در نخستین روز هفته تا سطح ۱۱ میلیون و ۵۰۰ هزارتومانی پیشروی کرده بود. در این روز سطح خریدها در بازار محدودتر شد و بیشتر معاملهگران گرایش به فروش داشتند. در کنار این، ارزش حواله درهم امارات بالا نرفت و از سمت این متغیر بیرونی، فشاری به بازار ارز داخلی وارد نشد. حواله درهم روز یکشنبه خط ۷ هزارتومانی را از دست داد و به محدوده ۶ هزار و ۹۸۰ تومان رسید. تحلیلگران فنی باور دارند تا زمانی که قیمت درهم زیر مرز هفت هزارتومانی قرار دارد، شانس صعود دلار در بازار داخلی بالا نخواهد بود. با این حال، دلار برای اینکه در مسیر نزولی قرار بگیرد، باید حمایت ۲۵ هزار و ۲۰۰ تومان را از دست بدهد. شکست حمایت ۲۵ هزار و ۲۰۰تومانی میتواند زمینهساز نزول دلار تا محدوده ۲۴ هزار و ۸۰۰ تومان شود. در این بازار دستهای از فعالان باور دارند، چشمانداز توافق هستهای کمی کمرنگ شده است و همین عامل خریدهای احتیاطی را در بازار ارز بالا برده است. در مقابل، دسته دیگری از فعالان باور دارند، دولت دوازدهم در آخرین روزهای کاری خود اجازه نخواهد داد قیمت دلار رشد بیشتری را تجربه کند و سعی خواهد کرد با عرضه ارز زمینهساز برگشت قیمت به سطوح پایینتر شود. در سومین روز هفته، بازار ارز تحت تاثیر عوامل متضادی قرار داشت. از یکسو، شماری از معاملهگران سعی میکردند با برجسته کردن احتمال سقوط برجام، انتظارات افزایشی را تقویت کنند و در دیگرسو، بخشی از معاملهگران عنوان میکردند که با توجه به زمزمههای شنیدهشده در خصوص احتمال تعطیلی مجدد به سبب شرایط کرونایی، حجم تقاضا کاهش پیدا خواهد کرد و بهتر است قبل از تعطیلات، بخشی از ارزهای خود را به ریال تبدیل کنند. برخورد این نیروهای متضاد در روز دوشنبه در نهایت به سود کاهشیهای بازار خاتمه یافت و دلار با ۵۰ تومان افت به بهای ۲۵ هزار و ۵۰۰ تومان رسید. سکه در واکنش به افت قیمت دلار، ۷۵ هزار تومان کاهش یافت و به بهای ۱۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسید. در این میان معاملهگران انتظار دارند که در نبود برجام، درآمدهای ارزی رشد خاصی را تجربه نکند. عدم افزایش درآمدها موجب میشود که دولت برای تامین کسری بودجه خود دچار دشواری شود و درصورتیکه برای پاسخ دادن به این نیازها، خلق پول صورت بگیرد، قیمت اسکناس آمریکایی در مسیر صعودی قرار خواهد گرفت. با وجود اینکه معاملهگران افزایشی روی پایان برجام تاکید میکردند، دیروز اوضاع بیشتر به سود کاهشیهای بازار بود. روز شنبه در حالی که انتقال ریاست قوهمجریه در ایران صورت گرفت، دلار کمی افزایش قیمت را تجربه کرد. در این روز اسکناس آمریکایی ۲۰۰ تومان رشد را به ثبت رساند و به بهای ۲۵ هزار و ۷۰۰ تومان رسید. به گفته فعالان، در این روز معاملهگران به دو دسته با احساسات متفاوت تقسیم شده بودند. گروهی تصور میکردند با انتقال قدرت در ایران، میزان فروشها به صورت روانی بالا خواهد رفت و به همین دلیل تمایل زیادی برای خرید دلار نداشتند. در مقابل این گروه، افرادی قرار داشتند که احساس میکردند تهدید آمریکا علیه ایران به معنای افزایش بیشتر تنشها و دورتر شدن از فرآیند لغو تحریمهاست.
ناکامی بیتکوین
هفته گذشته بیتکوین برای عبور از مرز مقاومتی 42 هزار دلار ناکام ماند و هرچند توانست برای ساعاتی سطوح بیشتر از 42 هزار دلار را تجربه کند اما مجدداً نزولی شد. بزرگترین رمزارز دنیای دیجیتال در ۱۱ روز گذشته بعد از خبر تلاش شرکت آمازون برای پذیرش بیتکوین به عنوان ابزار پرداخت معاملات، روند صعودی خود را آغاز کرد و توانست تا روز یکشنبه در مرز کانال ۴۲ هزاردلاری قرار بگیرد. در میانه روز اما روند نزولی این ارز مجدداً از سر گرفته شد و این ارز دیجیتال روز چهارشنبه تا 37 هزار دلار نیز سقوط کرد تا در هفته با ثبت افت بیش از 10درصدی مواجه شود. بانک مرکزی چین با پرریسک خواندن معامله ارزهای دیجیتالی، از تمام پلتفرمهای اصلی این کشور خواسته است از فراهم کردن امکان انجام تراکنشهای مربوط به رمزارزها برای مشتریان خودداری کنند. بعد از قانونگذاری چینیها برای استخراجکنندگان رمزارزها، کوچ ماینرها در حال مشاهده است. قوانین سختگیرانه چینیها به بهانههای محیطزیستی موجب شد بسیاری از فعالان این صنعت، چین را که زمانی قطب صنعت استخراج در جهان بود، دیگر گزینه مناسب ندانند و در جستوجوی مقصدی جدید باشند.