فصلی جدید
علی صادقین از روند آینده بازارهای سرمایهپذیر میگوید
بازارهای سرمایهپذیر در سال جاری روندی پرنوسان داشتند. در برههای از سال 99 شاهد یورش سیل نقدینگی سرگردان به بازارها بودیم که به بزرگ شدن حباب در تمامی مقاصد سرمایهگذاری منتهی شد. این حباب اما همانطور که انتظار میرفت باقی نماند و در یکیک گزینهها شروع به تخلیه کرد. دکتر علی صادقین، مدرس و پژوهشگر اقتصادی، معتقد است بخشی از تقاضایی که در بازار سرمایه تا شهریور سال 99 شکل گرفته بود، تقاضای کاذب، سفتهبازی، بدون ارزندگی، بدون توجه به تحلیلهای بنیادی و بخش دیگر به دلیل جایگزینی و رشد داراییهای شرکتها بود اما در حال حاضر نهتنها حبابی در بازار سهام باقی نمانده بلکه منفی نیز شده است. به اعتقاد او نقطه عطف تحولات اخیر را باید در کاهش انتظارات تورمی و بهتبع آن هراس دستهجمعی در بازارها به ویژه بازار سرمایه جستوجو کرد. شرایطی که سرمایهگذاران با یک خطای محاسباتی به استقبال دلار 15 تا 17 هزارتومانی رفتند.
♦♦♦
برخی تحلیلها نشان میدهند شاهد تخلیه حباب قیمتی در بازارهای سرمایهگذاری نظیر بازار ارز، طلا، مسکن و حتی خودرو هستیم. در بازار سهام نیز قیمتها در حال بازگشت به نقطه تعادلی است. در این شرایط پولهای سرگردان که دیگر جذابیتی در این بازارها نمیبینند نیز به سمت سپردههای پسانداز بلندمدت در حال حرکتاند. نظر شما در این خصوص چیست؟
پس از یک دوره نسبتاً طولانی از تحریمهای شدید بینالمللی و خصمانه علیه کشورمان که منجر به رشد شدید نرخ ارز و بهتبع آن افزایش تورم انتظاری در بازارهای مختلف سرمایهگذاری از جمله در بازار مسکن، ارز، طلا، خودرو خارجی، کامودیتیها و همچنین بازار سرمایه شد، این انتظار وجود داشت که با انتخاب مجدد نماینده حزب جمهوریخواه یعنی دونالد ترامپ، بازار از التهاب بیشتر، جهش ارزی بالاتر و به دنبال آن تقاضای سفتهبازی بیشتر در بازارهای حوزه داراییهای مالی و غیرمالی برخوردار باشد. با وجود این بعد از آبانماه و مشخص شدن نتایج اولیه انتخابات ایالات متحده آمریکا که حکایت از پیروزی جو بایدن، نماینده حزب دموکرات داشت، تا حدودی خوشبینی به برگشت به مذاکرات برجامی و رفع احتمالی بخشی از تحریمها یا تمامی آنها و همچنین چشمانداز آزادسازی منابع ارزی بلوکهشده تا حدودی به روی سیاستگذاران اقتصادی گشوده شد. به همین دلیل صحبتها، سیاستها، چشماندازها و ارزیابیهای جدیدی مبنی بر اینکه به احتمال زیاد با کاهش نرخ ارز یا افزایش ارزش پول ملی مواجه خواهیم بود، مطرح شد. این خوشبینی به آینده منجر به کاهش تورم انتظاری، عرضه دلارهای دپوشده خانگی، امیدواری به آزادسازی منابع بلوکهشده بانک مرکزی و از همه مهمتر بازگشت به مذاکرات و چشمانداز بهتر رشد اقتصادی شد و سبب شد تا به شدت حجم معاملات، ارزش معاملات و تقاضای سفتهبازی در بازارهای ارز، طلا، خودرو، مسکن و تا حدودی بازار سرمایه با کاهش مواجه شود.
آیا شما با ایجاد حباب در بازارها در برههای از سال جاری موافق هستید؟ در صورت موافقت، حال با کاهش انتظارات تورمی، حباب بازارها در حال تخلیه است؟
در پاسخ باید گفت بخشی از تقاضایی که در بازار سرمایه تا شهریور سال 99 شکل گرفته بود، تقاضای کاذب، سفتهبازی، بدون ارزندگی، بدون توجه به تحلیلهای بنیادی و بخش دیگر به دلیل جایگزینی و رشد داراییهای شرکتها بود. مسلماً بعد از کاهش انتظارات تورمی و چشمانداز مثبت نسبت به مذاکرات احتمالاً ارزش دارایی شرکتها، ارزش جایگزینی شرکتها، فروش شرکتهای دلاریمحور بر حسب ریال و چشمانداز گزارشهای سهماهه زمستان و بهار سال آینده همگی منجر به فشار فروش و عرضه گسترده در بازار میشود. بهشخصه به حباب در شرایط فعلی بازار سهام و شاخصهای زیر یک میلیون و 750 هزار واحد در بخش قابل توجهی در بازار سرمایه اعتقادی ندارم. در حال حاضر بازار سرمایه حتی یک حباب منفی دارد و ارزندگی بسیاری از سهمها در این بازار بیش از میزانی است که باید باشد. به نظر میرسد پس از این میتوانیم شاهد تعادل نماگر اصلی بازار سهام در محدوده یک میلیون و 450 هزار واحد تا یک میلیون و 700 هزار واحد باشیم. بنابراین سوال اصلی که وجود دارد این است که آیا بازار سرمایه در حال تخلیه حباب است؟ به اعتقاد من خیر. ولو اینکه در حال حاضر نسبت قیمت به درآمد در بخشی از سهمها به عدد 5 /3 تا 7 مرتبه نیز کاهش پیدا کرده است. در بسیاری از بنگاههای بورسی نیز چشمانداز عقد قراردادها، کاهش هزینهها، رشد بیشتر صادرات و افزایش EPS باکیفیت مطرح است. بنابراین اگرچه در بازارهایی مثل طلا، ارز، کامودیتیها و حتی تا حدودی مسکن انتظار تخلیه حباب میرود اما در مورد بازار سرمایه در حال حاضر هیچگونه تحلیلی مبنی بر وجود حباب دیده نمیشود.
با این تفاسیر آیا فصل جدیدی در بازارها به ویژه بازار سرمایه شروع شده است؟
بله، از یکی دو ماه آینده و پس از بازگشت احتمالی به مذاکرات برجام و خوشبینی نسبت به آن بهشخصه انتظار دارم معیار تصمیمگیری برای بازار سرمایه، خرید و فروش سهام، معیار دلاری، تورم و انتظارات تورمی نیست و صرفاً میزان فروش، عقد قراردادها، افزایش سرمایه و یکی دیگر از مولفههای مهم قیمتهای جهانی برای سهام کامودیتیمحور است.
نقطه عطف تحولات اخیر را در چه میبینید؟
نقطه عطف تحولات اخیر را باید در کاهش انتظارات تورمی و بهتبع آن هراس دستهجمعی در بازار سرمایه عنوان کرد که سرمایهگذاران به استقبال دلار 15 تا 17 هزارتومانی رفتند که به عقیده من این خطای محاسباتی در بازار است که با توجه به هوشمندی پول به زودی این خطا اصلاح خواهد شد.
در خصوص دیگر بازارها وضعیت چگونه است؟ پس از نرخ 32 هزارتومانی دلار و 16میلیونی سکه در اواخر مهرماه، به ترتیب کاهش 25 و 41درصدی ثبت شد. در بازار مسکن نیز هرچند کمتر اما کاهش قیمتها آغاز شده است. پیشبینی شما از روند آتی این بازارها چیست؟
در مورد بازار مسکن به نظر میرسد اگر فرض بر بهبود شرایط سیاسی و بازگشت به مذاکرات باشد، احتمالاً کمتر از بازارهای دیگر اما اصلاح قیمتی نزدیک به 15 تا 20 درصد را خواهیم داشت. در برخی مناطق بیشتر یا کمتر، اما بهطور متوسط این میزان کاهش رقم میخورد. البته هزینه ساخت هر مترمربع مسکن با توجه به هزینه حقوق و دستمزد و سیمان و دیگر کامودیتیهای بهکاررفته در ساخت مسکن خیلی کاهشی نخواهد بود. با وجود این مهمترین اتفاقی که به احتمال زیاد برای بازار مسکن رخ میدهد کاهش شدید حجم معاملات و رکود نسبی در آن است. فایلهای عرضه از تقاضا بیشتر خواهد شد. حتی به نظر میرسد در میانمدت پروانههای صادرشده شهرداریها و شروع به ساختوسازها نیز تا حدودی کاهش پیدا کند؛ چراکه انتظارات تورمی در بازار مسکن هم منفی خواهد شد تا ما با افزایش خانههای خالی که قبلاً ساخته شده مواجه شویم.
در مورد بازار دلار، رئیسجمهور دلار 15 هزار تومان را برای سال آینده مطرح کردند. پیشبینی دقیق با توجه به شرایط اقتصادی امروز ما تقریباً غیرممکن است. اما میتوانیم به جرات بگوییم دلار میتواند زیر 20 هزار تومان نیز افت کند. همچنان رشد نقدینگی، ضریب فزاینده پول و پایه پولی بالاست. بنابراین اگر عوامل اثرگذار بنیادی بر بازار ارز را در نظر بگیریم، دلار میتواند تا حوالی نرخهای 17 تا 19 هزار تومان کاهش پیدا کند که بخشی از آن به دلیل دلارهای خانگی دپوشده و بخش دیگر آزادسازی ارزهای بلوکهشده است. اما باید توجه داشته باشیم که تقاضای نسبتاً انباشتهشدهای در حوزه واردات وجود دارد که با بهبود فضای سیاسی و رونق حوزه بازرگانی و تجارت این تقاضای انباشتهشده میتواند تا حدودی کاهش بیش از حد انتظار بازار ارز را خنثی کند.
برخلاف بازار مسکن که ممکن است به نوعی به طرف پایین چسبندگی قیمت داشته باشد و اصلاح چندانی را شاهد نباشیم، در مورد بازار خودرو، به اعتقاد من خودروهای خارجی متناسب با دلار قطعاً کاهش پیدا میکنند. اگر بحث آزادسازی واردات خودرو نیز مطرح باشد، مسلماً با افزایش عرضه، کاهش معناداری را در خودروهای خارجی شاهد خواهیم بود. در مورد بازار داخلی خودرو به نظر میرسد با ورود کمپانیها و بهبود فضای کسبوکار و حوزه سیاست و بازگشت به مذاکرات، کاهش چندانی در نرخ خودروهای داخلی رخ ندهد اما فاصله میان بازار آزاد و نرخهای کارخانهای بهطور معناداری کاهش پیدا میکند. شاید تعجببرانگیز باشد اما احتمال دارد زمانهایی را ببینیم که قیمت کارخانه از بازار آزاد نیز بالاتر باشد.
همانند داستان خودرو را میتوان برای بازار طلا و سکه عنوان کرد. انتظار میرود حباب سکه به شدت کاهش پیدا کند. عملاً متناسب با کاهش انتظارات تورمی و کاهش نرخ دلار، روند سکه هم نزولی شود. حتی ممکن است سکه شش تا هشت میلیونتومانی را نیز به زودی شاهد باشیم. بنابراین تمامی این پیشبینیها بستگی دارد به اینکه آیا فضای سیاسی بهتر خواهد شد و ایران و آمریکا به مذاکرات بازمیگردند یا خیر؟ و اینکه تحریمها به چه میزان و چه حجمی برداشته میشود. آیا ذخایر ارزی بلوکهشده در خارج از کشور آزاد خواهد شد؟ همه این عوامل در تصمیمگیری در پیشبینی ما در خصوص بازارها اثرگذار است.
یکی از سناریوهای مدنظر فعالان بازار که سبب کاهش شدیدتر قیمتها در یک هفته پایانی دیماه شد، احتمال بالای کاهش نرخ دلار بود. با توجه به سهم 70 درصد صنایع دلاری و کامودیتیمحور از کل ارزش بازار سهام نظر کارشناسی شما در خصوص اثرگذاری کاهش نرخ ارز بر صنایع بورسی به ویژه کالاییها و صنایع دلارمحور چیست؟
در صورتی که فرض کاهش نرخ دلار را تا همان محدوده 17 تا 19 هزار تومان در نظر بگیریم به نظر میرسد شاهد اصلاح قیمتی در برخی سهمهای دلارمحور باشیم و برخی دیگر با بهبود فضا و رشد قیمتهای جهانی میتوانند از طریق رشد صادرات، کاهش هزینههای صادرات و تخفیفهای اعطایی مقدار فروش را ارتقا دهند و هزینه حمل و بیمه کمتری متحمل شوند از اینرو شرکتهای دلارمحوری که نسبت صادرات به فروش آنها بالاتر از 70 درصد است چندان دچار افت نمیشوند. حتی احتمالاً EPS بهتری ساخته و درآمد ارزی بالاتری را ثبت کنند. در مقابل برخی گروهها همچون خودرو و قطعات، ماشینآلات و تجهیزات، برخی داروییها و در کل صنایعی که وارداتمحور هستند ممکن است درآمدهای ارزی خوبی را با کاهش نرخ دلار و بهبود فضای سیاسی شناسایی کنند. از جمله این صنایع میتوان به گروه بانک و حملونقل دریایی و خدمات مرتبط با آن اشاره کرد.