مکانیسم بازار کار خودش را میکند
آیا برخی به دنبال وادار کردن سهامداران به فروش هستند؟
شرایط امروز بازار سهام مجدداً یادآور این نکته بسیار مهم در حوزه بازارهاست که بهتر است هیچکس در مکانیسم بازار دخالت نکند. در حقیقت بازیگران اصلی بازار سهام به جای تصمیمات ناگهانی و پرحاشیه باید تلاش کنند با انجام اقداماتی موثر در ارتباط با نیروهای عرضه و تقاضا، هر چه سریعتر بازار را به تعادل برسانند. حقیقت این است که حضور بازارگردانهای حرفهای و معاملات الگوریتمی بازارگردانی به شرط آنکه از یک طرف آزادی عمل کافی به آنها داده شود و از طرفی دیگر بر رعایت ضوابط قانونی بازارگردانی از سوی آنها نظارت شود، قطعاً موجب تعادلبخشی به بازار خواهد شد.
در هر حال ایجاد تعادل در بازار به نفع همه خواهد بود. افرادی که ادعای ارزانی سهام را دارند و بر اساس تحلیلهای خود روندی صعودی را برای برخی از سهام متصور هستند، میتوانند حال اقدام به خرید سهام کنند و افرادی نیز که بر این باورند که قیمت امروز نمادها بیش از ارزش واقعی آنهاست، میتوانند سهام خود را به هر قیمتی که تمایل دارند به فروش برسانند و اقدام به خروج از بازار سرمایه کنند.
تصمیمات مداخلهای پرحاشیه
به تاخیر انداختن ثبت معاملات به یک روز بعد از انجام معاملات، و ممنوعیت معاملات روزانه -که به نوسانگیری روزانه هم در میان معاملهگران معروف است- از یکسو و از سوی دیگر ممنوعیت معاملات الگوریتمی از سیاستهای اشتباهی است که در این روزها به کار گرفته شده و از مصادیق آشکار دستکاری در بازار محسوب میشود. تمامی این مقررات و محدودیتها نهتنها کمکی به بهبود روند بازار نمیکند بلکه صرفاً موجب آن میشود که بازار دیرتر به تعادل برسد.
نقض وظایف بازارگردان
بر اساس دستورالعمل بازارگردانی، بازارگردان باید نماد موردنظر خود را انتخاب کرده و با توجه به نماد انتخابی چهار پارامتر مشخص را در رابطه با آن نماد به مدیریت فناوری بورس پیشنهاد دهد. این چهار پارامتر شامل دامنه نوسان، دامنه مظنه، سفارش انباشته و حجم تعهدات روزانه است. نکته قابل توجه در این خصوص این است که تمام این چهار پارامتر از سوی بازارگردان به بورس پیشنهاد شده و بورس میتواند در صورت صلاحدید این پیشنهادها را بپذیرد.
اما اتفاقی که در حال حاضر شاهد آن هستیم دقیقاً برعکس این روال است. بدین صورت که بورس تهران برای این پارامترها رویهای را تعیین کرده است. به عنوان مثال برای مظنه عدد سه درصد را مشخص کرده است، در خصوص دامنه نوسان سکوت کرده و به صورت تلویحی این نظر را دارد که دامنه نوسان نباید تغییر کند. در مورد سفارش انباشته و حجم تعهدات نیز محدودیتهایی اعمال شده که موجب سلب آزادی عمل از بازارگردانها شده است. این در حالی است که هیچکدام از این اقدامات بورس تهران قانونی نبوده و صرفاً موجب آن میشود که دستورالعمل درستی که سالها قبل نوشته شده و تجربه استفاده موفق از آن نیز در بازارهای ابزارهای نوین مالی فرابورس به اثبات رسیده است و فعالان بازار نیز به وضوح مزایای استفاده از آن را دیدهاند، از موهبتهای آن محروم شوند.
در مورد معاملات الگوریتمی نیز هیات مدیره سازمان بورس، یک دستورالعمل مشخص و مصوب دارد که در آن به تمام نکات و جزئیات با دقت توجه شده است. همین دستورالعمل صریح موجب شده تا عده بسیاری روی این حوزه سرمایهگذاری کنند اما حال با ممنوعیت معاملات الگوریتمی عملاً شاهد تضییع حقوق معاملهگرانی هستیم که روی این ابزارهای نوین معاملاتی سرمایهگذاری کردهاند.
توصیه مشخصی که میتوان به ناظران بازار داشت این است که تلاش کنند با باز شدن تدریجی بازار، ضمن تسهیل روند ورود و خروج سرمایهگذاران به بازار موجب تسریع تعادل در بازار شوند. چیزی که میتوان از آن به عنوان یک عامل موفقیت یاد کرد این است که اگر ناظر بازار با تنظیم مقرراتی ایجاد صف فروش و خرید را در بازار به حداقل برساند، میتوان نتیجه گرفت که آن سیاست، سیاست درستی است. اما اگر در بازار شاهد تعداد صفهای خرید و فروش سنگینی در بسیاری از نمادها باشیم، میتوان به این موضوع پی برد که عملکرد سیاستگذاران بورسی در تنظیم قوانین و مقررات و مسائل نظارتی درست نبوده و بازار با وضعیت تعادلی فاصله زیادی دارد.
لزوم انتشار آزاد اطلاعات
نکته دیگری که میتوان در چنین شرایطی به آن اشاره کرد این است که به سرمایهگذاران توصیه میشود به اخبار و اطلاعات بازار توجهی نکنند. این سخنان یکی از نادرستترین توصیههایی است که میتوان به یک معاملهگر کرد. به دلیل اینکه در بازار سرمایه، اصولاً سرمایهگذاران با توجه به اخبار و اطلاعات راجع به قیمت یک سهم تصمیم گرفته و اقدام به خریدوفروش میکنند. البته تشخیص اخبار درست از غلط و میزان تاثیرگذاری آنها بر عهده سرمایهگذاران است.
کاری که ناظر بازار باید انجام بدهد در واقع مسوولیت بسیار سنگینی است که در تمامی دنیا نیز ناظران بازار سهام همین کار را انجام میدهند و آن نیز تلاش مداوم برای عدم سوءاستفاده از جریان آزاد اطلاعات است. به عنوان مثال نباید روند اطلاعرسانی به این صورت باشد که شخصی یک خبر حتی صحیح را به بازار اعلام کند ولی خود او قبل از انتشار آن از نتایج آن خبر روی یک سهم استفاده کرده باشد. در واقع ناظر بازار نباید اجازه دهد رانت اطلاعاتی در بازار شکل بگیرد.
همچنین نباید به کسانی که پس از خرید یا فروش سهم با انتشار اخبار کذب و نامعتبر از طریق مجاری رسمی موجب افزایش یا کاهش ساختگی قیمت یک سهم و گمراه شدن سرمایهگذاران میشوند، اجازه فعالیت دهد.
اگر سازمان بورس برخی کانالها را به عنوان کانالهای رسمی و مورد تایید خود اعلام کند، مردم میتوانند از آنها استفاده کرده و اخبار منتشرشده در آنها را به عنوان خوراک تحلیلهای خود مورد بررسی قرار دهند. به عنوان مثال اگر رئیس سازمان بورس یا رئیس بانک مرکزی از طریق توئیتر برخی اخبار را به اطلاع مردم میرسانند، این بدان معناست که این مقامات توئیتر را به عنوان یک کانال رسمی میشناسند و بنابراین هر شخص دیگری نیز ممکن است از این کانال ارتباطی برای انتشار اخبار یا شایعات استفاده
کند.
بنابراین اگر اعتقاد مقامات بورسی بر این است که توئیتر به عنوان یک منبع در انتشار اخبار و شایعات بورسی مورد تایید است پس مقام ناظر بازار سهام نیز باید بر تمامی اطلاعات منتشرشده در این رسانه اشراف کامل داشته باشد و روی اخبار و اطلاعات آن حساسیت نشان دهد. ولی اگر چنین نظری ندارد و این رسانه را مورد تایید خود نمیداند باید به کلیه مقامها و مسوولان اجبار کند که از این طریق با مخاطبان خود ارتباط نداشته باشند و خبرهای رسمی را از این رسانه به سمع و نظر مردم نرسانند. چنین اقدامی باعث خواهد شد که معاملهگران نیز دیگر به اخباری که در این رسانه منتشر میشود اعتماد نکرده و آن را مبنای تصمیمگیریهای خود در بازار سهام قرار ندهند. البته لازم به ذکر است که در هر صورت نهاد ناظر به عنوان سیاستگذار اصلی بازار سرمایه باید رسانهای رسمی را به عنوان منبع اخبار و اطلاعات این حوزه به معاملهگران معرفی کند.