رسم طبیعت
آیا کرونا میتواند ترمز بورس را بکشد؟
اگر در ابتدای سال 1398، نظر کارشناسان و فعالان بازار بورس را راجع به بازدهی بورس در سال 1398 میپرسیدیم، با توجه به بازدهی ۲۵درصدی بورس در سال ۹۶ و بازدهی ۸۶درصدی بورس در سال ۹۷ احتمالاً برای سال ۹۸ در بهترین حالت، یک بازدهی بین ۵۰ تا ۱۰۰درصدی را پیشبینی میکردند. و احتمالاً هیچ کارشناسی تصور نمیکرد بازدهی بورس در سال 1398 به ۱۸۶ درصد برسد.
اگر در ابتدای سال 1398، نظر کارشناسان و فعالان بازار بورس را راجع به بازدهی بورس در سال 1398 میپرسیدیم، با توجه به بازدهی ۲۵درصدی بورس در سال ۹۶ و بازدهی ۸۶درصدی بورس در سال ۹۷ احتمالاً برای سال ۹۸ در بهترین حالت، یک بازدهی بین ۵۰ تا ۱۰۰درصدی را پیشبینی میکردند. و احتمالاً هیچ کارشناسی تصور نمیکرد بازدهی بورس در سال 1398 به ۱۸۶ درصد برسد.
و احتمالاً اگر از کارشناسی پرسیده میشد که در صورت درگیری نظامی مختصری با ایالات متحده طی سال 1398، چه بر سر شاخص بورس خواهد آمد، قطعاً سقوط بورس را پیشبینی کرده و در بهترین حالت بازدهی زیر ۵۰ درصد را عنوان میکرد.
و اگر بیان میشد که در صورت شهادت یکی از فرماندهان ارشد نظامی کشور در قالب یک ترور برنامهریزیشده از سوی ایالات متحده، چه اتفاقی در بازار سرمایه خواهد افتاد، طبیعتاً شخص مقابل با نگاهی عاقل اندر سفیه، احتمال وقوع چنین پیشامدی را آنچنان ناچیز تصور کرده و آن را دور از ذهن تلقی میکرد که حتی حاضر نبود آن را تحلیل کرده یا اثر آن را بر بورس ارزیابی کند.
این مقدمه از آن جهت اهمیت دارد که نشان میدهد پیشبینی برخی شاخصهای اقتصادی تا چه حد پیچیده، مبهم، مشکل و حتی تا حد زیادی غیرممکن است.
زیرا یک تحلیلگر و کارشناس اقتصادی نهتنها باید قادر باشد تا تاثیر هر یک از آن وقایع را بر اقتصاد ارزیابی کرده و نهایتاً برآیند آنها را بر کل اقتصاد، خانوارها و بنگاهها محاسبه کند، بلکه باید بتواند کل وقایع مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بینالمللی و اقتصادی مهم را نیز در عرصه داخلی و بینالمللی پیشبینی کند، که چنین چیزی تقریباً غیرممکن است!
حقیقت این است که بورس ایران در سال 1398 و بهخصوص در نیمه دوم سال، با هجوم گسترده، حجیم و غیرقابل پیشبینی مردم عادی مواجه شد که نهتنها وجوه نقد و پساندازهای خود را بلکه در برخی موارد وجوه ناشی از فروش سایر داراییهای خود از جمله طلا، خودرو، و حتی زمین و مسکن را نیز وارد بورس کردند.
و موضوع وقتی جالبتر میشود که بدانیم علاوه بر مردم عادی، برخی بنگاههای خصوصی و حتی موسسات مالی و شرکتهای وابسته به آنها نیز منابع خود را با هدف جبران زیان ناشی از رکود در سنوات گذشته و حتی با انتظار کسب بازده بیشتر، وارد بورس کردند.
تاثیر این هجوم نقدینگی به قدری بزرگ، هیجانی و غیرقابل پیشبینی بود، که برآیند آن با تاثیر تمام وقایع نامساعد ذکرشده در مقدمه این یادداشت، نهایتاً سبب شد تا شاخص کل بورس تهران در روزهای متوالی رکوردهای خود را یکی پس از دیگری شکسته و نهایتاً در پایان سال با کسب بازدهی 186درصدی، رکورد تاریخی پیشین خود را که با 124 درصد بازده سالانه در سال 1382 کسب کرده بود، شکسته و رکورد جدیدی را در کارنامه رکوردهای خود ثبت کند. (در جدول یک بازده شاخص کل قیمت بورس تهران TEPIX و بازده شاخص سود نقدی و قیمت بورس تهران TEDPIX ارائه شده است.)
تاثیر کرونا بر بورس
همانطور که در سه ماه اخیر مشاهده شد، شیوع بیماری واگیردار و همهگیر COVID-19 با نام مستعار کرونا که از اوایل سال 2020 از کشور چین شروع شده و نهایتاً به بیشتر کشورهای دنیا سرایت کرده و سبب ابتلای تعداد زیادی از مردم دنیا به این ویروس شد (و تاکنون نیز با نرخ مرگومیر میانگین بالایی در حال پیشروی است)، سبب سقوط عمده بورسهای دنیا شده و بهطور میانگین تاثیر منفی 30درصدی بر قیمت سهام شرکتها و در نتیجه کاهش 30درصدی شاخص عمده بورسهای دنیا داشته است.
علت این کاهش نیز کاملاً بدیهی است، زیرا با شیوع این بیماری، تردد مردم نیز به شدت کاهش یافته و تقاضای سفرهای درون و برونشهری و خرید انواع کالاها و خدمات از پوشاک گرفته تا استفاده از خدمات شرکتهای گردشگری و تفریحی تقریباً بهطور کامل از میان رفته است. دولتها نیز در کشورهای مختلف با اجرای طرحهای قرنطینه منطقهای جزئی یا کلی، اجازه ارائه هرگونه خدمات مشابه را نیز لغو کردهاند.
حتی برخی کشورها، در دورههایی خرید مواد غذایی و بهداشتی را نیز ممنوع کرده و با توزیع بستههای غذایی و بهداشتی به صورت مستقیم درب منزل آنها، از تردد و جابهجایی مردم حتی برای خرید مایحتاج ضروری نیز ممانعت به عمل آوردهاند.
با توجه به مختل شدن ارتباط فیزیکی کشورها، سفرهای هوایی و بینالمللی نیز لغو شده و بسیاری از شرکتهای حملونقل بینالمللی، هتلها و تفرجگاههای بینالمللی نیز با درخواست لغو سفر از سوی توریستها مواجه شده و موقتاً تعطیل شدهاند.
نتیجه چنین وقایعی، طبیعتاً کاهش فروش سالانه بسیاری از بنگاهها خواهد شد و این کاهش فروش طبیعتاً به معنای کاهش درآمد، سود و در نتیجه کاهش ارزش سهام شرکتها خواهد بود. بورسها با توجه به ماهیت خود، به سرعت کاهش درآمدهای آتی هر یک از بنگاهها را پیشبینی و محاسبه کرده و اثر آن را فوراً بر قیمت سهام اعمال کردند.
نهتنها سهام شرکتها، بلکه قیمت کالاهای پایه مثل نفت و مشتقات آن و انواع فلزات اساسی نیز در بورسهای کالایی با کاهش شدید مواجه شدند.
و البته طبیعی است که از طرف دیگر، قیمت سهام برخی شرکتها، از جمله شرکتهای تولیدکننده مواد غذایی باثبات بوده و از طرف دیگر به دلیل افزایش تقاضا برای کالاهای بهداشتی و دارویی و تجهیزات پزشکی، قیمت سهام این بنگاهها نیز با رشد مواجه شود.
بازار سرمایه ایران در سال 1399
طبیعتاً بازار سرمایه ایران نیز از عواقب شیوع این بیماری در امان نخواهد بود و با توجه به تعطیلی اجباری بسیاری از کسبوکارها و کاهش تردد مردم و طبیعتاً کاهش تقاضای خرید از سوی مردم میتوانیم انتظار داشته باشیم که حداقل در شش ماه اول سال 1399 اقتصاد کشور با رکود مواجه شود و بر این مبنا لازم است دولت با تدوین بستههای سیاستی به مقابله با عواقب اقتصادی این بیماری بپردازد.
طبیعتاً کسبوکارهای فعال در حوزه گردشگری و تفریحات و اصولاً هر جایی که با تجمع انسانها سر و کار داشته باشد، قطعاً با رکود و کاهش جدی درآمد مواجه خواهند شد.
از طرف دیگر انتظار داریم، شرکتهای تولیدکننده اقلام بهداشتی، شوینده، نساجی و داروسازیها روزهای پررونقی را شاهد باشند که این، به علت افزایش تقاضا برای محصولات ایشان با توجه به شرایط خاص حاضر است.
شرکتهای فعال در حوزه خردهفروشی، و بهطور خاص خردهفروشی آنلاین، تجارت الکترونیک و ارائه خدمات اینترنت و محتوای الکترونیکی همچون آموزشهای الکترونیکی، کتابهای صوتی و الکترونیکی، پخش فیلم و سریال از طریق سایتهای ویژه، از آنجا که فعالیتشان مغایرتی با محدودیتهای تردد و قرنطینههای اعمالشده نداشته و حتی از سوی دولتها نیز مورد حمایت قرار گرفته و استفاده از خدمات آنها به مردم توصیه میشود، با افزایش تقاضا مواجه شده و طبیعتاً با رشد فروش، سود و ارزش سهام مواجه خواهند شد (هرچند به دلیل عدم حضور بسیاری از این بنگاهها در بورس ایران، شاخص بورس تهران از محل رشد این بنگاهها بینصیب خواهد ماند).
همانطور که در بخش قبل نیز بیان شد، هجوم نقدینگی به سمت بازار سهام و تقاضای خرید سهام که از اواسط سال 1398 شروع شد، سبب افزایش قیمت سهام و شاخصهای سهام شد. در صورت تداوم این تقاضا، قطعاً رشد قیمت سهام و شاخصها ادامه خواهد یافت. بر مبنای نظرات دریافتی از کارشناسان و پیشکسوتان بازار سرمایه به نظر میرسد که این وضعیت در ماههای ابتدایی سال 1399 همچنان ادامه داشته باشد.
اما با توجه به کاهش درآمدهای نفتی دولت و تنگنای مالی دولت که با شیوع بیماری کرونا و لزوم حمایت دولت از کسبوکارها افزایش یافته است، انتظار داریم که بسیاری از پروژههای عمرانی با رکود و توقف مواجه شده و طبیعتاً انتظار رشدی را در بخش شرکتهای پیمانکاری شاهد نخواهیم بود. هرچند بنا به توصیه بسیاری از اقتصاددانان از جمله کینز، در این شرایط دولتها باید با استقراض گسترده در قالب انتشار اوراق، و ایجاد تقاضا در کلیه بخشهای اقتصادی و از جمله پروژههای عمرانی، اقتصاد را زنده نگه دارند، اما تجربه سیاستهای اقتصادی در ایران نشان میدهد که بدنه کارشناسی دولت ایران با چنین تفکراتی مأنوس نیست.
رکود ایجادشده سبب کاهش درآمدهای خانوارها شده و طبیعتاً انتظار رشد در بخش مسکن نیز قابل تصور نخواهد بود. اما در بازار ارز، به دلیل کاهش درآمدهای ارزی کشور، طبیعتاً با افزایش قیمتها مواجه خواهیم شد و به دلیل ارتباط تنگاتنگ بازار ارز و طلا، انتظار داریم قیمت طلا و انواع مسکوکات نیز با رشد مواجه شود. که البته بخش عمدهای از این افزایش قیمت در دو ماه اخیر رخ داده است.
درسهایی از کرونا
همانطور که اقتصاددان برجسته کشور، دکتر هاشم پسران در مصاحبه هفته اخیر خود نیز اعلام کردند، حقیقت این است که عواقب اقتصادی کرونا هنوز غیرقابل پیشبینی هستند. به دلیل اینکه این بیماری هنوز در حال گسترش بوده و به جز چند کشور معدود، جامعه جهانی هنوز موفق به کنترل و مهار شیوع گسترده این بیماری نشده است و تا زمانی که ابعاد گسترش این بیماری مشخص نباشد، طبیعتاً امکان تخمین خسارتهای اقتصادی آن نیز میسر نیست. مهمترین موضوعی که باید به آن توجه داشته باشیم این است که از شرایط امروز برای آینده درس بگیریم.
درس اول
با بیماریهای مسری و همهگیر که دارویی هم برایش متصور نیستیم شوخی نکنیم و از همان لحظه اول دستورات سازمانهای جهانی را در زمینه قرنطینه اجباری و عمومی جدی بگیریم.
درس دوم
نسبت به ارتقای سیستم بهداشت و درمان کشور با توسعه فضاهای درمانی و همینطور تربیت کادر تخصصی بیشتر اقدام کنیم. بهخصوص در زمینه توسعه سیستمهای اضطراری و مقابله با بحران، زیرساختهای کشور را تقویت کنیم. در چند سال اخیر که کشور با وقایعی همچون سیل، زلزله، آتشسوزی جنگل و حتی آتشسوزی برجهای شهری مواجه بوده، ضعف سازمانهای خدماتی از جمله اورژانس، آتشنشانی و حتی سیستم فرماندهی مستقر در ستاد مدیریت بحران کاملاً مشهود بوده است و همواره مسوولان کشور غافلگیر شدهاند. این غافلگیری که در عین صداقت بیان میشود، نشاندهنده این است که کشور فاقد یک برنامه منسجم برای مقابله با انواع حوادث غیرمترقبه در همه ابعاد است.
درس سوم
نسبت به ایجاد زیرساختهای الکترونیک در فضای مجازی و همینطور توسعه تجارت الکترونیک و تشویق استارتآپهای فعال در این زمینه سرمایهگذاری بیشتری انجام دهیم. بسیاری از خدماتی که در حال حاضر به صورت حضوری به مردم ارائه میشود، به صورت مجازی و از طریق سامانههای الکترونیک نیز قابل ارائهاند. رشد خدمات الکترونیک بانکها در بیست سال گذشته و کاهش شدید مراجعات مردم به بانکها با توجه به گسترش فعالیتهای اقتصادی، از مثالهای بسیار موفق کشور در این زمینه بوده است. آموزش الکترونیک از راه دور در همه سطوح دبیرستانی، دانشگاهی و آموزشهای ضمن خدمت سازمانی، صدور انواع مجوزها توسط دستگاهها و سازمانهای دولتی، فروشگاههای مجازی و بازارگاهها، مصداقهای تحققپذیر در این زمینه هستند که ضمن ایجاد اشتغال بخش عمدهای از جوانان هوشمند و مستعد کشور، برکات اقتصادی زیادی نیز برای کشور خواهند داشت. نکته قابل توجه اینکه دولت در این زمینه با کمترین هزینه و حتی بدون هزینه، میتواند بیشترین دستاورد را داشته باشد. بررسی تجربه پلیس راهور در توسعه مدیریت حملونقل هوشمند شهری و جادهای با استفاده از توسعه دوربینهای راهنمایی و رانندگی، بدون صرف حتی یک ریال از بودجه دولت، از مثالهای بسیار موفق در این زمینه است.
کلام پایانی
شاید «درس گرفتن از گذشته» مهمترین کاری است که باید گروهی از کارشناسان و مدیران دولتی با جدیت دنبال کنند. زیرا آواربرداری از خسارتهای کرونا و جبران بخشی از خسارتهای آن، کجدار و مریز، بالاخره انجام خواهند شد، اما در صورت درس نگرفتن از وقایع چند سال اخیر و عدم انجام اقدامات تامینی، در وقایع سالهای بعد، کشور به مراتب با شرایط سختتر و بحرانیتری روبهرو خواهد شد، زیرا «غافلگیری» رسم طبیعت و زمانه است و پایانی بر آن متصور نیست.