چارچوبهای جدید
آیا ویروس کرونا برای اقتصاد ایران فقط تهدید است؟
همهگیری جهانی ویروس کرونا Covid-19 همانند یک زلزله یا سیلی سهمگین تار و پود اقتصاد جهانی را به هم ریخت. این ویروس از چین شروع شد سپس به سایر کشورهای آسیای شرقی، خاورمیانه، اروپا و سپس به آمریکای شمالی رسید. حداقل تاثیری که ویروس کرونا بر اقتصاد جهانی داشت خانهنشین کردن چندین میلیارد نفر در کره زمین بود. روابط انسانی میبایستی به حداقل خود میرسید و بهطور طبیعی تمامی فعالیتهایی که مستلزم کنش و واکنش انسان بود به مرحله بحرانی رسید.
همهگیری جهانی ویروس کرونا Covid-19 همانند یک زلزله یا سیلی سهمگین تار و پود اقتصاد جهانی را به هم ریخت. این ویروس از چین شروع شد سپس به سایر کشورهای آسیای شرقی، خاورمیانه، اروپا و سپس به آمریکای شمالی رسید. حداقل تاثیری که ویروس کرونا بر اقتصاد جهانی داشت خانهنشین کردن چندین میلیارد نفر در کره زمین بود. روابط انسانی میبایستی به حداقل خود میرسید و بهطور طبیعی تمامی فعالیتهایی که مستلزم کنش و واکنش انسان بود به مرحله بحرانی رسید. بخش خدمات در کشورهای مختلف جهان قربانی اول انتشار جهانی ویروس کرونا بود و چون این بخش اشتغالزایی بالایی در همه کشورهای جهان دارد، گسترش انتشار ویروس کرونا موجب از دست رفتن مشاغل بسیار متعددی در این بخش شد. کلیه خدمات جهانگردی، هتلداری و حملونقل، بهخصوص خدمات هواپیمایی در رکود عجیبی قرار گرفتند. شرکتهای هواپیمایی یکی پس از دیگری نیروی کار خود را تعدیل کردند. بازارهای بورس با شدت بسیار زیادی کاهش یافتند. بورس آمریکا کاهشی که در مدت زمان کوتاه کرده بود قابل مقایسه با ریزش سال ۲۰۰۸ نبود. میزان این ریزش و سرعت آن بسیار بیشتر از التهابات بحران سال ۲۰۰۸ بود. مهمتر از قدرتمند بودن ویروس کرونا در مقایسه با بحران ۲۰۰۸، برونزا بودن ویروس در مقابل درونزا بودن بحرانی بود که در آمریکا شروع شده بود. بنابراین از نظر ماهیت و نوع اثرگذاری بر اقتصاد این دو کاملاً متفاوت عمل کردند. کرونا برای تمامی اقتصادهای جهان همانند یک متغیر مداخلهگر و برونزا بسیار قدرتمند عمل کرد. فضای اقتصاد جهانی به هم ریخت، نرخ ارزهای کشورهای مختلف، نوسانات شدید را تجربه کرد، قیمت کالاهای پایه در سطح جهان به شدت کاهش یافت، سقوط قیمت نفت در چند سال گذشته به زیر ۲۰ دلار در یک دوره زمانی بسیار کوتاه بیسابقه بود. به نظر میرسید به دلیل ماهیت برونزا بودن این حادثه، ضعف اقتصاد یک کشور منجر به قدرت کشور دیگری نشد. بیکاری و رکود فراگیر شد، پس از سالیانی طولانی یک مشکل مشابه اقتصادی برای تمامی کشورهای جهان به وجود آمد. نکته جالب این بود که کشورهای مختلف برخورد متفاوتی با مدیریت و کنترل این ویروس داشتند. بعضیها بسیار قدرتمند وارد این کارزار شدند و بعضی دیگر از کشورها با اعتمادبهنفس بالا ضربات مهلکی به جان مردم بیدفاع زدند. به نوعی میشود شکل برخورد کشورها را با ویروس کرونا با الگوی آنها در برخورد با مسائل اقتصادی و در برخورد با توسعه آن کشور شبیهسازی کرد. کشورهای قدرتمند آسیایی از جمله چین، کره جنوبی و ژاپن با قدرت و مدیریت اثربخش توانستند در زمانی نسبتاً کوتاه انتشار ویروس را مدیریت و سپس کنترل کنند. در بعضی از کشورها همانند ایران اختلاف نظر بسیار بالاست. اجماع در مورد نحوه برخورد با ویروس و روشهای جلوگیری از انتشار آن وجود نداشت و ندارد. در نتیجه بهرغم تلاش تیمهای امدادی و پرسنل زحمتکش کادر درمانی کشور، هنوز اخبار امیدوارکنندهای منتشر نشده است. حتی در چگونگی انتشار این اخبار نیز اختلاف نظر وجود دارد. در زمینه برخورد با این ویروس مسوولان جمهوری اسلامی ایران همانند الگوی توسعه کشور، از همکاریهای بینالمللی و تجربیات بینالمللی استفاده نکردند و بیشتر اصرار داشتند که روشی که در ایران مورد استفاده قرار گرفته است توسط کشورهای دیگر بهکار گرفته شود. در اروپا با توجه به سالخوردگی جمعیت و به نوعی پیر شدن جامعه، و توقف توسعه در این کشورها، آسیبهای واردشده بسیار بالا بود. به نظر میرسد که الگوی توسعه هم در اروپا پیر شده است. برخورد کشورهای اروپایی بسیار دیرهنگام و کماثر بود و به همین دلیل بیشتر این آسیبها در اروپا تجربه شد. آمریکا هم با خودبزرگبینی انتشار ویروس را دستکم گرفت و شدیدترین و سریعترین نوع انتشار ویروس را تجربه کرد. هنوز آمریکا نتوانسته است انتشار ویروس را کنترل کند و تمام امیدواری این است که در دو هفته آینده بتوانند انتشار ویروس را مهار کنند. در هر حال به دلیل اهمیت آثاری که ویروس کرونا بر اقتصاد کشورهای جهان میگذارد، به موضوع اصلی وسایل ارتباطجمعی و شبکههای اجتماعی و محافل علمی تبدیل شده است. ولی بیشترین موضوعات به آثار فعلی انتشار ویروس کرونا در کشورهای مختلف جهان اختصاص یافت و بنابراین کمتر به آثار بلندمدت این پدیده یا کمتر به آثار این ویروس در دوران بعد از اتمام تهدید کرونا پرداخته شد. به همین جهت در این نوشته کوتاه این آثار مورد بررسی مختصر قرار میگیرد. با توجه به مطالعاتی که در موسسات تحقیقاتی و محافل روزنامهنگاری انجام شده است، کرونا دارای آثار بلندمدتی بر اقتصاد جهان و کشورهای درگیر است که به آنها پرداخته میشود، هرچند که برای حفظ محدودیتهای فضای بحث مجبورم خلاصهنویسی کنم. اول، با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از انتشار ویروس از طریق مرزهای جغرافیایی انجام شده است، به نظر میرسد که برای جلوگیری از مشکلی شبیه به ویروس کرونا، مرزهای ملی به روی کشورهای دیگر یا بعضی از کشورها بسته و برای گروهی دیگر از کشورها محدود شود. بنابراین قابل پیشبینی است که بعد از فروکش کردن ویروس کرونا در جهان، تمایلات بسیار زیاد ملیگرایی و ضد واردات نیروی انسانی و مهاجرت در کشورهای جهان و بهخصوص در کشورهای صنعتیشده جهان به وجود بیاید. این مساله اهمیت بیشتری پیدا میکند وقتی که متوجه میشویم از چند سال پیش شاهد بروز دولتهای ملیگرا، حمایتکننده اقتصاد داخلی و ضدمهاجرت هستیم. بنابراین پیشبینی میشود که گرایشهای ضدجهانی شدن و گروهای راستی که اخیراً در جهان شکل گرفتهاند، با هم ائتلاف کرده و گرایشهای جدیدی را در صحنه سیاست بینالمللی و اقتصاد جهانی ایجاد کنند. با توجه به اینکه زمینههای سیاسی این بحث موجود بود، بنابراین نمیتوان تردید کرد که گرایشهای منطقهای و جهانی و در نتیجه سازمانهای وابسته به آنها در آینده بعد از کرونا تضعیف خواهند شد. همین مساله موجب میشود که بخش مهمی از صنایع صادراتگرا در استراتژیهای خود تغییراتی ملموس و جدی بدهند. البته قبل از توضیح آثار دیگر تاکید میکنم که همه این آثار بستگی به این دارد که چگونه این بحران فروکش میکند. اگر یک سناریو را این مساله در نظر بگیریم که بحران ویروس در تابستان سال جاری به میزان قابل توجهی فروکش میکند، در این صورت در مورد آثار بعد از کرونا نباید بزرگنمایی کرد. چون بسیار مهم است که بحران چگونه، تا کی، و با چه تلفات و هزینههایی به پایان میرسد. دوم، بهداشت و وسایل مرتبط با آن و استقرار یک سیستم امنیتی جدید برای جلوگیری از انتشار ویروسهای مشابه به کشورها و ضرورت درگیر شدن دولتها با پروژههای متعددی در این باره قابل پیشبینی است. دلیلش این است که اینگونه پروژهها را بهطور مشخص نمیتوان به مکانیسم بازار سپرد و بنابراین بهطور اجتنابناپذیر دولتها وارد مداخله اقتصادی و مداخله در مکانیسم بازار آزاد برای پوشش امنیتی ویروس خواهند شد. بهطور معمول تجربه نشان میدهد که چنین فرآیندی، که میزان قدرت آن به زمان مهار ویروس کرونا وابسته است، موجب شکلگیری دخالتهای بیشتر دولت در اقتصاد شود. به عبارت دیگر در شکلگیری دولتهای مداخلهگر که چند سالی است توسط جناحهای راست در کشورهای مختلف شروع شده است محقانهتر و گستردهتر به کار خود ادامه دهند. بنابراین یکی از ویژگیهای قابل پیشبینی دوران پس از کرونا قدرتگیری دولتهای بزرگ و حامی اقتصاد ملی و همزمان کاهش فعالیتهای جهانی شدن است. شکلگیری این دولتها شکل سیاستهای اقتصادی را تغییر میدهد و ممکن است چارچوبهای مفهومی جدیدی در اقتصاد پدید آید.
سوم، فعالیتهای وابسته به بهداشت عمومی موضوع سیاستها، تحقیقات و بررسیهای گسترده خواهد شد. به نظر میرسد که در بیشتر کشورهای قدرتمند جهان همانگونه که قدرت نظامی گستردهای تشکیل شده است، یک سیستم دفاعی ضدمیکروبی و ضدویروسی در این کشورها ایجاد شود. این میتواند موجب شکلگیری فعالیتهای تحقیقاتی و کاربردی، هم در حوزه صنعت و هم در حوزه دانشگاهها شود. بنابراین هر یک از عوامل یادشده در این مقاله مختصر، میتواند یک فرصت برای دولتها، بخش خصوصی و مراکز تحقیقاتی برای توسعه و گسترش خود باشد.
چهارم، قبل از بروز ویروس کرونا درگیریهای ارزی، تعرفهای و سیاسی بین آمریکا و چین بالا گرفته بود. این درگیریها ریشه در قدرتگیری اقتصاد چین در مقابل اقتصاد آمریکا دارد و بنابراین طبیعی بود که با قدرتگیری ترامپ درگیریهای بین دو کشور بیشتر و شفافتر خواهد شد. بعد از فروکش کردن بحران کرونا پیشبینی میشود که دولت چین و دولت آمریکا وارد عرصه درگیری جدیدی بشوند که آن هم مقصر کردن کشور دیگر به عنوان عامل انتشار ویروس است. هماکنون دولت آمریکا صراحتاً به جای ویروس کرونا از ویروس چینی استفاده میکند و طبیعی است که دولت آمریکا از این ابزار نهایت استفاده را میکند تا دولت چین را تضعیف کند. دولت چین نیز اولین کشوری به شمار میرود که ویروس را مهار کرده است، بنابراین قابل پیشبینی است که زودتر از سایر کشورهای پیشرفته جهان و بهخصوص آمریکا تولید را آغاز کند که آغاز کرده است و حداقل چند ماه میتواند با تولید بیشتر از کشورهای صنعتی شبیه آمریکا پیشی بگیرد و فاصله خود را با آمریکا کمتر کند. با توجه به اینکه آمریکا در مدیریت ویروس کرونا بسیار ضعیف عمل کرد، پیشبینی میشود که این مساله ابزار انتقادی شدیدی علیه دولت آمریکا توسط دولت چین باشد. و از طرف دیگر انتشار اولیه این ویروس در کشور چین میتواند برای دولت ترامپ بهانههایی برای فشار آوردن به دولت چین به وجود آورد. آنچه میتوان در این زمینه خلاصه کرد این است که در کنار جنگ لفظی، جنگ ارزی و جنگ تعرفهای، جنگ ویروسی هم بین دو کشور شکل خواهد گرفت و به نظر میرسد که به لحاظ اهمیت آن در ارتباطات بین دو کشور استمرار داشته باشد. پنجم، مدت زمان بسیار زیادی است که اقتصاد جهانی در ابعاد فیزیکی گسترش قابل توجهی نداشته است. ولی روندهای توسعه موسسات و شرکتهای تولیدی و خدماتی از طریق انتقال روی وب انجام شده است. الگوی توسعه کسبوکارها در جهان امروزه بهگونهای است که بدون استقرار و توسعه روی وب امکان گسترش وجود ندارد. در مدت زمانی که مردم کشورهای مختلف جهان در شرایط قرنطینه بودند عمده فعالیتها در شبکه اینترنت انجام میشد. شرکتهایی که به هر دلیلی روی وب فعال نبودند و موسسات آموزشی که فعالیتهای آموزشی خود را حضوری انجام میدادند در شرایط قرنطینه وارد یک بحران جدی شدند. طبیعی است که اگر آنها بخواهند آموزش را روی وب منتقل بکنند نیاز به مهارتها و زمینهسازیها و زیربناهای زیادی دارد که در فرصت کوتاه قرنطینه چنین کاری امکانپذیر نیست. ولی در شرایط پس از بحران کرونا شرکتها با آگاهی از نقطه ضعف خود دست به توسعه فعالیتهای تحت شبکه اینترنت خواهند زد. بنابراین پیشبینی میشود در شرایط پساکرونا فعالیتهای بسیار گستردهای در کشور آغاز شود که تا جایی که امکانپذیر است فعالیتها به شبکه اینترنت منتقل شود. بنابراین میتوان پیشبینی کرد که فعالیتهای گسترش شرکتها در شبکه اینترنت موجی از پروژههای مختلف را ایجاد خواهد کرد و چون این فعالیتها بهطور عمده در اختیار بخش خصوصی است، بنابراین از این زاویه میتوان رشد قابل توجهی را در این بخش از فعالان بخش خصوصی دید.
ششم، یکی از بخشهایی که در دوران بحران کرونا به شدت آسیب دید و بهطور واقعی در یک بحران جدی قرار گرفت بخش آموزش بود. این بحران در مقایسه با کشورهای صنعتیشده در ایران به دلیل فقدان زیربناهای لازم بسیار جدیتر بود. یک اصل کلی وجود دارد که با اندکی مسامحه میتوان آن را پذیرفت. این اصل این است که واحدهایی که بیشترین آسیب را در دوران بحران کرونا میبینند فرصتهای بیشتری در دوران پساکرونا خواهند داشت. بنابراین پیشبینی میشود که فرصتهای آموزشی پس از دوران کرونا روبه افزایش باشد. این فرصتهای آموزشی میتواند هم شامل نوع آموزش و هم شامل شیوههای انتقال آموزش باشد. به نظر میرسد که با توجه به بحرانی که در آموزش کشور به وجود آمده است زمان برای ارائه درسهای دانشگاهی و غیردانشگاهی روی وب ضروری باشد و به همین دلیل بخش آموزش که یکی از بخشهای بسیار بزرگ در گروه خدمات است میتواند فرصتهای بسیار زیادی برای فراهمکنندگان روشها و زیربناهای آموزشی ایجاد کند. هفتم، با توجه به اینکه در دوران بعد از کرونا توجه به بیماریهای ویروسی و سلامت انسانها مورد توجه قرار میگیرد، فعالیتهای گستردهای در این زمینه شکل خواهد گرفت. پیشبینی میشود که این فعالیتها هم در بخش خصوصی و هم در دولت توسعه یابد. طبیعی است که به دلیل عدم توانایی دولت در ارائه خدمات میکروبی و ویروسی به جامعه، فضا برای فعالیت بخش خصوصی بیشتر باز میشود. اینکه این فعالیتها چه باشند کاملاً بستگی به این دارد که مراحل مهار ویروس کرونا چگونه انجام میشود. ممکن است شرایطی به وجود بیاید که برای ازسرگیری پروازهای بینالمللی لازم باشد جدا از کنترلهای موجود، کنترلهای ویروسی نیز انجام شود. خود همین کنترلها موجب میشود که موج گستردهای از تقاضا برای سختافزارها و نرمافزارهای بهداشتی در سراسر جهان ایجاد شود. بنابراین میتوان پیشبینی کرد که استارتآپهای زیادی برای استفاده از شرایط تقاضای گسترده شکل بگیرند. طبیعی است که هر چه طول دوره مهارتها در سطح جهان طولانیتر شود این فرصتها در پساکرونا فزایندهتر و بیشتر خواهند بود. هشتم، همانطور که آمارها حکایت میکند رشد بیکاری و رکود اقتصادی هم از ناحیه تقاضا و هم از ناحیه عرضه از ویژگیهای بحران کرونا بوده است. این رکود تا اندازهای جدی است که اقتصاددانان این شرایط را با دوران جنگ مقایسه میکنند. آنچه در این بحران شکل میگیرد تقاضاهای به تعویقافتاده و ظرفیتهای بیکار بسیار گسترده در اقتصاد است. بحران کرونا روزی یکباره یا به تدریج از بین خواهد رفت و اقتصاد میماند با تقاضاهای به تعویقافتاده و ظرفیتهای بیکار در بخش عرضه اقتصاد. در این شرایط در دوران پساکرونا فعالان اقتصادی و شرکتها و موسساتی که توانستهاند بقای خود را یا بهطور شخصی یا با کمکهای دولتی حفظ کنند و دارای ترازنامه سالمی در دوران رکود باشند، با آمادگی بسیار زیاد با تقاضای فزاینده در بعد از بحران کرونا مواجه خواهند شد. معنی آن این است که شرکتهایی که در دوران رکود کرونا با مشکلات ساختاری برخورد کردهاند از تقاضای فزاینده و گسترده در دوران بعد از کرونا نمیتوانند استفاده کنند. بنابراین فرصت بسیار قابل توجهی برای شرکتهایی فراهم میشود که تعادل خود را در دوران رکود حفظ کرده باشند. و اگر بخواهیم یک گام به جلو برداریم سهم بازار دوران پساکرونا در اختیار شرکتهایی است که نهتنها تعادل خود را در دوران رکود حفظ کردهاند بلکه بنیانهای فنی و کیفیتی خود را برای مواجه شدن با موجی از تقاضا ایجاد کرده باشند.