افزایش هزینه و ریسک در بازارها
احمد مجتهد عواقب اقتصادی ورود ایران به لیست سیاه FATF را بررسی میکند
برخی معتقدند که عدم تصویب قوانین مرتبط با پولشویی و تامین مالی تروریسم برای اقتصاد ایران و بهخصوص بازارها گران تمام خواهد شد.
برخی معتقدند که عدم تصویب قوانین مرتبط با پولشویی و تامین مالی تروریسم برای اقتصاد ایران و بهخصوص بازارها گران تمام خواهد شد. این در حالی است که برخی دیگر معتقدند این موضوع اثری در وضعیت ایران نخواهد داشت و ایجاد تعهدات جدید در شرایط تحریمی نمیتواند به نفع اقتصاد ایران عمل کند. احمد مجتهد بر این باور است که عدم تصویب این قوانین اثر نامطلوبی در بازارهای مالی و داراییها خواهد داشت، به نوعی که در بازارهای مالی ریسک معاملات افزایش مییابد و در بازارهای دارایی نیز نوسانات قیمتی نسبت به قبل بیشتر خواهد شد. از سوی دیگر، ایجاد محدودیتهای مالی باعث خواهد شد که ایران در روابط اقتصادی با شرکای خود با مشکل روبهرو شود. از نگاه او، این موضوع باید مورد تحلیل کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی قرار گیرد، اما در حال حاضر بیشتر تحت تاثیر بحثهای سیاسی قرار گرفته است. به گفته این کارشناس بانکی، افزایش شفافیت در معاملات بانکی یک نیاز است و باید در نهایت این قوانین در کشور اجرایی شود، زیرا در غیر این صورت نمیتوان با کشورهای عضو FATF کار کرد و در نتیجه روابط ما محدود خواهد شد. این موضوع یعنی اینکه اقتصاد ایران با یک تحریم جدید روبهرو است.
♦♦♦
یکی از چالشهای پیشروی سیاستگذار اقتصادی در هفتههای گذشته بحث FATF است، در حال حاضر بسیاری معتقدند که شرایط پس از تصمیم مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی بر رد یا تایید لوایح تغییر خواهد کرد، از نگاه شما رد این لوایح چه اثری در بازارهای ما خواهد گذاشت؟
این موضوع از چند جنبه قابل بحث و بررسی است. یکی بحث روانی است که باید بسیار مورد بررسی قرار بگیرد. در حال حاضر بازارهای دارایی نظیر بازار ارز پس از عبور از شوکهای قابل توجه به یک ثبات نسبی رسیدند و از لحاظ روانی پتانسیل افزایش قیمت را ندارند، مگر اینکه این پتانسیل با تصمیمات نسنجیده ایجاد شود. بنابراین مطمئناً بازار ارز پس از شنیدن این موضوع تحت تاثیر قرار خواهد کرد و نرخ ارز دوباره با نوسانات روبهرو میشود، اهمیت این موضوع به قدری است که رئیس کل بانک مرکزی نیز این موضوعات را در چند مورد مطرح کرده است.
جدای از بحث روانی که وجود دارد، بحث تکنیکی و اقتصادی است. اینکه اگر ما در لیست سیاه FATF قرار بگیریم، چه آیندهای از نظر مبادلات مالی در انتظار ما خواهد بود. آیا کشوری وجود دارد که ما را به عنوان شریک تجاری قبول کند و حاضر شود که با ما تجارت کند. حتی خبرهایی که مطرح شده نشان میدهد که کشورهای نزدیک به ما نظیر چین و روسیه پیغام دادند که در صورت ورود به لیست سیاه، نمیتوانند با ایران کار کنند. خب سوال اینجاست که رد این لوایح که عمدتاً موضوعات شفافیت مالی و مبارزه با پولشویی را مطرح میکند، چه دستاوردی برای اقتصاد کشور خواهد داشت. اما در صورت عدم تصویب هم به لحاظ روانی بازارها با یک شوک جدید روبهرو میشوند و هم اینکه نقل و انتقالات مالی ما با دنیا با اختلال روبهرو میشود. در واقع این موضوع نشان میدهد که ما علاوه بر تحریمهای ظالمانهای که آمریکا بر اقتصاد کشور اعمال کرده است، یک تحریم دوم را نیز خودمان برای خودمان ایجاد کردیم و در واقع به نوعی با آمریکا برای تنگ کردن روابط مالیمان، همکاری کردیم. بنابراین نکتهای که اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و همه مسوولانی که در این موضوع اثرگذارند، باید در نظر بگیرند در واقع تحلیل هزینه-فایده این تصمیم است. در واقع باید به این پرسش پاسخ دهیم که رد این قوانین بینالمللی که تقریباً در دنیا همه آن را پذیرفتهاند، چه منافعی برای اقتصاد ما و برای بازارهای مالی به ارمغان خواهد آورد؟
اگر ما این لوایح را قبول نکنیم و وارد لیست سیاه شویم، آیا نمیتوانیم روابط مالی خود را ادامه دهیم؟
مطمئناً هزینه مبادلات مالی به شکل قابل توجهی افزایش خواهد یافت. بله، راههایی وجود دارد که این معاملات با همسایگان صورت گیرد، اما با کشورهایی نظیر چین یا امارات که حجم قابل توجهی از روابط اقتصادی خارجی را دربر میگیرند، روابط مالی سختتری خواهیم داشت. این موضوع نیز به این دلیل است که این کشورها قوانین مربوط به FATF را پذیرفتند، در این شرایط اگر با بانکهای ما وارد رابطه شوند که در لیست سیاه قرار دارند، در این صورت ریسک مبادلات مالی آنها افزایش خواهد یافت. در نهایت، به مرور شاهد این موضوع خواهیم بود که به جای روابط اقتصادی با ما، به دنبال جایگزین خواهند بود. به عنوان مثال، اگر بتوانیم محصولات خود را با وجود تحریمهای آمریکا صادر کنیم، نیاز داریم که منابع مالی را وارد کشور کنیم، حتی در شرایط کنونی نیز این موضوع به سختی و با موانع بسیاری صورت میگیرد. حال اگر یک مانع بلندتر ایجاد کنیم، بهطور حتم هزینه تجارت خارجی برای کشور افزایش مییابد. در این صورت، این نوسانات به بازارهای مالی ما نیز وارد میشود و این بازارها را با ریسک روبهرو میکند.
استدلالی که از طرف مخالفان تصویب قوانین وجود دارد این است که اگر این شرایط از سوی ایران پذیرفته شود دور زدن تحریمها سختتر از گذشته میشود و در نهایت با توجه به الزاماتی که وجود دارد باید برخی چارچوبها را بپذیریم که به ضرر اقتصاد کشور خواهد بود.
به نظر این حرف کاملاً غیرمنطقی است. در حال حاضر خیلی از کارهایی که صورت میگیرد، خارج از چارچوبهای بانکی است، این در حالی است که عمده تمرکز FATF مسائل نقل و انتقال بانکی در چارچوب نظام بانکی است. در حقیقت نگرانی که وجود دارد این است که شاید تامین مالی برای برخی نهادهای خارجی با دشواری صورت گیرد. این در حالی است که عمدتاً تامین مالی این سازمانها در چارچوب نظام بانکی صورت نمیگیرد. بحث پولشویی و تامین مالی تروریسم در محدوده تبادلات بانکی مطرح است. به نظر میرسد که بسیاری از افراد که ساز مخالف میزنند، از جزئیات این لوایح اطلاع کامل ندارند. اگر این شرایط میتوانست به استقلال مالی کشورها آسیب بزند، کشورهای دیگر نیز این موضوع را نمیپذیرفتند. در حال حاضر چین، روسیه، ترکیه و قطر نیز این موارد را پذیرفتند. آیا این کشورها صلاحیت خود را تشخیص ندادند و ما فقط این موضوع را کشف کردیم؟ بنابراین بحثی که وجود دارد این است که با چشمان کاملاً باز و هوشیارانه این تصمیمات اتخاذ شود. باید بررسی کنیم که چرا همه کشورهای دنیا به جز کره شمالی این موضوع را پذیرفتند. آیا ما قرار است اقتصادی شبیه کره شمالی داشته باشیم یا به دنبال این موضوع هستیم که روابط اقتصادی خود را با کشورهای دیگر و همسایگان گسترش دهیم. در واقع یک دوراهی است که باید اکنون به آن پاسخ دهیم.
در نتیجه باید به این موضوع توجه کنیم که تصمیم درست باید در زمان درست اتخاذ شود. اگر وقتی که وارد لیست سیاه شدیم، تازه ضرورت این موضوع را کاملاً درک کنیم و پس از آن به دنبال آن باشیم که از این لیست خارج شویم، چه نفعی دارد. به نظرم ما بزرگترین آسیبها را در زمانهایی خوردیم که درکی از شرایطمان نداشتیم، یعنی در بزنگاههای مهم، درست تصمیم بگیریم. اگر کسی معتقد است که عدم تصویب لوایح مرتبط با پولشویی به نفع اقتصاد کشور است، بیاید و دلایل آن را تشریح کند. اینکه تنها بگوییم قبول، این شرایط به ضرر اقتصاد کشور است و هیچ دلیل یا استدلالی نداشته باشیم، نمیتواند قابل قبول باشد. به نظرم باید افرادی که مخالفت خود را اعلام میکنند، دلایل لازم برای این مخالفت را ارائه دهند.
شاید این نگاه وجود دارد که پس از تایید این قوانین FATF ایران باید گامهای دیگری نیز بردارد تا وارد لیست سیاه نشود.
در حال حاضر قوانین مبارزه با پولشویی در هیات دولت تصویب شده و بانک مرکزی نیز به بانکها ابلاغ کرده است. این موضوعی است که به نفع اقتصاد کشور است و باید بحثهای مرتبط با پولشویی در کشور حل شود. بنابراین اگر این لوایح تصویب شوند، در حقیقت گام بزرگی برای اعتمادسازی صورت گرفته است. اما باید توجه داشت که شفافیت در داخل کشور به ضرر چه کسانی است. چه افراد یا شرکتهایی وجود دارند که از شفافیت وضعیت مالی متضرر خواهند شد. مطمئناً بسیاری از این افراد یا نهادها، حامیانی دارند که از تصویب این قوانین جلوگیری میکنند. بنابراین بیشتر از اینکه بحث منافع ملی در اینجا مطرح باشد، به نظر منافع عده یا گروههای خاص، اما قدرتمند مطرح است که نمیخواهند، شفافیت در امور مالی وجود داشته باشد. باید این موضوعات به دور از جناحبندی سیاسی مورد بررسی قرار گیرد. در حقیقت نباید تنها منافع گروهی در نظر گرفته شود، بلکه باید یک دید همهجانبه برای تصویب این قوانین وجود داشته باشد. آیا شفافیت در مسائل بانکی، میتواند باعث شود که شرایط اقتصادی بدتر از وضعیت کنونی شود. بحث مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم، موضوعاتی است که در تمام دنیا به شدت زیر ذرهبین قرار گرفته است، بنابراین اگر ما میخواهیم با کشورهای خارجی کار کنیم، باید به این موضوعات توجه داشته باشیم. این راهی است که در نهایت باید پیموده شود.
شما به بازار ارز و اثرگذاری این تصمیمات بر نوسانات این بازار اشاره کردید، از نگاه شما اثرات این تصمیمات در سایر بازارها به چه شکل خواهد بود، در حقیقت اگر ما وارد لیست سیاه شویم، این اثر آیا میتواند در بازار سرمایه، مسکن یا بازار پول اثرگذار باشد؟
موضوعی که وجود دارد این است که بازارها مانند زنجیرهای پیوسته عمل میکنند. بنابراین اگر بازاری با شوک روبهرو شود، باید انتظار داشت که این شوک به سایر بازارها نیز سرازیر شود. همانطور که مشاهده شد در دو سال اخیر، نوسانات نرخ ارز بیشتر از حد معمولی بود و بازارهای دیگر نیز تحت تاثیر این نوسانات قرار گرفتند. بنابراین از لحاظ روانی همه بازارها تحت تاثیر قرار میگیرند. اما اگر به لحاظ فنی بخواهیم بررسی کنیم، در درجه اول بانکهایی که با کشورهای خارجی کار میکنند، از این موضوع آسیب میپذیرند و در نتیجه ریسک فعالیت آنها افزایش مییابد. بنابراین این موضوع باعث شده است که حتی رئیس کل بانک مرکزی نیز نسبت به عدم تصویب این لوایح موضعگیری کند. زیرا شرایط بانکها سختتر از گذشته خواهد شد.
در بحث بازار سرمایه نیز مطمئناً این تصمیم بر کار شرکتهایی که صادرکننده هستند مانند پتروشیمی و فولاد اثرگذار خواهد بود. در نتیجه با توجه به مشکلاتی که برای نقل و انتقال بانکی صورت میگیرد، احتمالاً در بلندمدت از بازدهی آنها کاسته خواهد شد و در نتیجه با توجه به اینکه در ماههای اخیر، بازار سرمایه عملکرد مثبتی به جای گذاشته بود، این احتمال وجود دارد که این روند مختل شود. از سوی دیگر، شاید این موضوع باعث نوسانات قیمتی در بازار مسکن نیز بشود، زیرا احتمالاً با اختلال در بازار ارز یا بازار پول، بسیاری از منابع دوباره وارد بازار مسکن میشود و در نتیجه سطح قیمت این داراییها را افزایش میدهند. بهطور کلی اگر بخواهیم چشماندازی متصور شویم، باید عنوان کرد که در صورت عدم تصویب لوایح مرتبط با پولشویی و تامین مالی تروریسم، ما شاهد آن خواهیم بود که بازارهای مالی، با افزایش ریسک مواجه شوند و از سوی دیگر، بازارهای دارایی نیز با افزایش نوسانات قیمتی روبهرو شوند. در بلندمدت نیز با توجه به آسیبهایی که این تصمیم بر اقتصاد میگذارد، هم اقتصاد بخش حقیقی و هم بازارهای مالی اثرپذیری منفی خواهند داشت. مجموع این عوامل باعث شده که حساسیت ویژهای نسبت به تصمیم FATF وجود داشته باشد.
برخی معتقدند که علاوه بر این حساسیتها باید تنها کارشناسان اقتصادی درباره رد یا قبول لوایح مرتبط با FATF نظر دهند، اصولاً آیا این موضوع یک بحث اقتصادی است یا یک بحث سیاسی؟ اگر بحث اقتصادی است، چرا موضوعات سیاسی در آن مطرح میشود؟
در حال حاضر وضعیت اقتصادی کشور به نحوی است که به موضوعات سیاسی گره خوره است. بنابراین هنگامی که میخواهیم یک بحث اقتصادی را مطرح کنیم، بلافاصله این موضوع به یک موضوع سیاسی تبدیل میشود. یعنی محلی میشود برای مطرح کردن اختلافات سیاسی و جناحی. اما این موضوع باید با عینک اقتصادی بررسی شود. مطمئناً هر تصمیمی منافعی برای گروههایی دارد و زیانهایی برای یک گروه دیگر. نباید این تصمیم قربانی منافع و هزینههای گروههای خاص شود، بلکه باید مجموعه اقتصاد به عنوان یک کل در نظر گرفته شود. همچنین نباید فقط به امروز و فردا فکر کرد. اگر فردایی وجود داشته باشد که تحریمهای آمریکا به هر نحوی برداشته شود، این موضوع باعث نمیشود که کشور ما از لیست سیاه FATF خارج شود. بنابراین ما درگیر مسائلی خواهیم شد که سالها در اقتصاد وجود داشته و هزینههایی را برای ما وجود میآورد، که میتوان با هوشمندی از آن پرهیز کرد. بحث این است که باید در این خصوص یک گروه با دانش اقتصادی بالا جمعبندی و تصمیمگیری کنند. همانطور که عنوان شد تمام کشورها این قوانین را قبول کردند، اما اگر ما این قوانین را قبول نکردیم، بهطور ضمنی اعلام خواهیم کرد که مبارزه با پولشویی یا تامین مالی تروریسم برای ما معنایی ندارد.
حتی بسیاری از کشورها هستند که از فعالیتهای تروریستی حمایت میکنند، اما این قوانین را قبول کردند. اما ما این ادعا را داریم که هرگز از گروههای تروریستی حمایت نمیکنیم، بنابراین در عمل نیز باید این موضوع را تایید کنیم.
در نتیجه از نگاه شما، بانکها و فعالان اقتصادی از تصویب قوانین مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم حمایت میکنند؟ یعنی مشکلی برای فعالیت داخلی بانکها وجود ندارد؟
بهطور حتم، بانکها، فعالان اقتصادی، دولت و بانک مرکزی از این موضوع حمایت میکنند و به دنبال افزایش شفافیت هستند. حتی به نظر من اکثر اقتصاددانان برجسته کشور نیز بر این موضوع تاکید کردند، تنها برخی از افرادی که مخالفان این موضوع هستند که به نظر میرسد پیشتر پشتوانه سیاسی دارند این موضوع را با عینک سیاسی نگاه میکنند. حتی این افراد نیز دلیل موجهی برای تایید صحبتهای خود ارائه نمیدهند. تنها این پرسش را مطرح میکنند که باید تضمین داد با تصویب این لوایح وضعیت اقتصادی بهتر میشود و میتوان تحریمها را مانند گذشته پشت سر گذاشت. اما سوال اینجاست آیا این تضمین وجود دارد که با ورود ایران به لیست سیاه FATF وضعیت ما بهتر از گذشته میشود و شرایط به نفع اقتصاد و بازارهای ماست. حقیقتاً پاسخ این موضوع منفی است، بنابراین نباید در شرایط کنونی که تحریمها وضعیت اقتصاد کشور را نامساعد کرده است، منافذ تنفس اقتصاد کشور را با اختلال روبهرو کرد. این موضوع میتواند تهدیدی برای حیات اقتصادی ما و آینده ما باشد.