شناسه خبر : 33056 لینک کوتاه

بمب‌های بودجه

اثر سند مالی دولت بر بازارها چیست؟

کم‌کم دولت باید از دوست همیشگی خود خداحافظی کند. خداحافظی اجباری که باعث شده، دیگر درآمدهای نفتی مبنای تنظیم دخل و خرج دولت نباشد

مجید حیدری: کم‌کم دولت باید از دوست همیشگی خود خداحافظی کند. خداحافظی اجباری که باعث شده، دیگر درآمدهای نفتی مبنای تنظیم دخل و خرج دولت نباشد. حالا که نفت نیست یا کم است، باید فکر کرد که چطور می‌توان یک اقتصاد را کنترل کرد، چطور می‌توان درآمدها را حاصل کرده و از سوی دیگر، هزینه‌های ایجاد‌شده را مدیریت کرد. از سوی دیگر، این برنامه مالی را به گونه‌ای تنظیم کرد که بازارهای دارایی کمترین اثرپذیری را داشته باشد. در سال‌های گذشته، کسری بودجه سم بازارهای دارایی بود. اما چطور این اتفاق می‌افتاد؟ کسری بودجه حتی با وجود درآمدهای نفتی باعث می‌شد دولت به شکل مستقیم با استقراض از بانک مرکزی یا به شکل غیرمستقیم از طریق بانک‌ها، شرایط را برای رشد پایه پولی و افزایش نقدینگی فراهم کند. در واقع این نقدینگی ایجادشده در بزنگاه‌های اقتصادی کشور مانند سیل وارد بازارهای دارایی می‌شدند و در نتیجه یک‌شبه جهش قیمتی را در بازار ارز، مسکن و پس از آن بازار بورس ایجاد می‌کردند. حتی عرضه حجم بالای دلارها نیز باعث نمی‌شد که بازار ارز از افزایش قیمت حذر کند. بنابراین می‌توان عنوان کرد که در سال‌های گذشته همواره کسری ساختاری بودجه بوده که در نهایت بازارهای دارایی را قلقلک می‌داده است. این موضوع باعث شده که بسیاری از اقتصاددانان بر این موضوع تاکید داشته باشند که اگر سیاستگذار می‌خواهد عنان بازار دارایی‌ها را در اختیار داشته باشد، در گام نخست باید از بودجه شروع کند. به بیان دیگر، بسیاری از کارشناسان اصلاحات بودجه را مهم‌ترین اولویت اقتصادی کشور معرفی می‌کردند. موضوعی که به نظر می‌رسد اهمیت آن هنوز برای سیاستگذاران روشن نشده است. حال دولت باید دو رویکرد را برای بودجه سال آینده در نظر داشته باشد. نخست اینکه بتواند درآمدهای نفت خود را وارد بودجه کند و این موضوع با توجه به نشانه‌گذاری یک میلیون بشکه‌ای در هر روز بسیار دشوار به نظر می‌رسد. زیرا آمارهای سازمان برنامه و بودجه نیز تاکید می‌کند که ما در سال جاری بیش از 500 هزار بشکه در روز نفت نفروختیم.

از سوی دیگر، دولت باید با انتشار اوراق بدهی یا حصول مالیات‌های پنهان درآمدی برای هزینه‌های موجود ایجاد کند. انتشار اوراق بدهی، وثیقه دار کردن این بدهی‌ها یا فروش اموال دارایی‌های دولت به میزان 50 هزار میلیارد تومان به منزله بمب‌های بودجه محسوب می‌شوند، که دولت می‌خواهد از این ابزار استفاده کند اما سوال مشخص این است که اثر این بمب‌ها در بازارهای دارایی چگونه خواهد بود. آیا باعث می‌شود که تلاطم بازارهای دارایی افزایش یابد؟ آیا برای این منظور دولت لازم است که از ابزار مناسب برای کنترل این بازارها استفاده کند؟ به نظر می‌رسد که شرایط بازارهای دارایی در سال آینده مانند یک هندوانه دربسته است، که کسی از درون آن خبر ندارد. بنابراین از همین الان باید کمربندها را برای سال آینده سفت ببندیم.

دراین پرونده بخوانید ...