رو کم کنی!
آیا حرفهای رئیسکل بانک مرکزی درباره فشل بودن خودروسازی صحیح است؟
سیاستگذاری اقتصادی بیش از آنکه رینگ بوکس باشد یا حتی بازی شطرنج، عرصه معامله است؛ معاملهای هوشمندانه برای رسیدن به نقطه بهینه در بازی برد-برد. در سیاستگذاری اقتصادی، نهاد مقرراتگذار کوششی برای موفقیت خود و شکست دیگری صورت نمیدهد.
محمدحسین شاوردی: سیاستگذاری اقتصادی بیش از آنکه رینگ بوکس باشد یا حتی بازی شطرنج، عرصه معامله است؛ معاملهای هوشمندانه برای رسیدن به نقطه بهینه در بازی برد-برد. در سیاستگذاری اقتصادی، نهاد مقرراتگذار کوششی برای موفقیت خود و شکست دیگری صورت نمیدهد. در عرصه منفعت ملی و پیشبرد توسعه، مساله سیاستگذار پیروزی بخش خصوصی یا حذف رقیب سیاسی نیست. سیاستگذاری چون کاری از جنس پژوهش، اجرا و بازنگری است، با رو کمکنی قرابتی ندارد. سیاستگذار توسعه بهجای کشمکش، به رشد و بهبود عملکرد بخشهای مختلف اقتصاد دلبسته است. در اغلب نمونههای موفق اصلاح ساختار هم، تغییر انگیزهها راهبرد عمده سیاستهای اصلاحی بوده و پرداخت منابع و تعرفهگذاری در مراحل بعدی و با عنایت به خروجی نهایی مدل سیاستی اجرایی میشود. عبدالناصر همتی اما خلاف رویه یک سال اخیر خود و روال معمول روسای کل بانک مرکزی در اغلب مناطق جهان اخیراً پای به میدان نبرد گذاشته. آیا او یا شوخی میکند یا سیاستگذاری را فراموش کرده است؟ در قضیه حل معضل کمبود نقدینگی صنایع خودروسازی، بهجای معامله هوشمندانه و بهبود سیاستگذاری، تهاجمی عمل نمیکرد. نبرد تمامعیار او با خودروسازان از این منظر سرانجام خوشی ندارد که برخورد سیاسی جانشین سیاستگذاری شده است. فعلاً هم زمین بازی یادآور صحنههایی از «رینگ بوکس» است که در آن دو طرف تنها با شکست دیگری مسرور میشود. فارغ از کژکاری صنعت خودرو که بر همگان محرز است، این جنس از تحلیل صنعت خودروسازی توسط آقای رئیسکل بیشتر شبیه ادبیات سرنشینان تاکسیهای درونشهری است.
در واقع نگارنده باور دارد ادعای «فشل بودن خودروسازان ایرانی» از سوی رئیسکل بانک مرکزی بدون ارائه هرگونه راهحلی، نهتنها ریشه در طراحی یک سیاستگذاری بهتر نداشته که منجر به افزایش نگرانی در بازارها نیز شده و اعتبار نهاد ناظر پولی از منظر قدرت تشخیص درد و توانایی درمان را هم زیر سوال میبرد. سیاستگذاری اگر به شوخی گرفته شود، نتیجهای جز این دربر نخواهد داشت. متاسفانه افکار عمومی با دیدن این سبک از برخورد در بانک مرکزی که پیشتر در اظهارات وزیر صمت یا رئیس سازمان برنامهریزی یا خود رئیسجمهور هم مشاهده شده، رای به بیاعتباری دستگاه عریض و طویل بوروکراسی میدهند. رویهای که بهجای حل مساله، بر تقدم غوغاسالاری بر سیاستگذاری در دولت حکایت دارد.
پیشتر نیز برخی مقامات اقتصادی دولت با اعلام یکباره خصوصیسازی در صنعت خودرو تا مدتی جامعه را با بازی واگذاری سهام مشغول ساختند در حالی که طی شش ماه گذشته میشد با اتخاذ تدابیری، چند نمونه از مشکلات صنعت خودروسازی حل شود. این نوشته البته در پی دفاع از خودروسازان نیست که دیگر مستحق حمایت نیستند. کیست که نداند خودروسازی که مدیرش با دستور وزیر صنعت و اعلام سخنگوی دولت نصب و عزل میشود، مبسوط الیه نیست؟ آیا انداختن توپ در زمین خودروسازان گرهی از کار فروبسته اقتصاد ملی میگشاید؟ آقای همتی! بپذیرید گاهی حکمت در سکوت و صبر است و شناخت بیشتر از محیط. شأن سیاستگذار پولی را باید بیشتر رعایت کرد!